صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۷:۰۰ - ۰۳ آبان ۱۳۹۹
اختران سپهر فرهنگ و تمدن اسلام و ایران

«ابن مارِسْتانیه»؛ مورخی که طبیب دوره‌گرد شد

فخرالدین عبیدالله بن ابی الفرج بکری، مشهور به «ابن مارستانیه»، مورخ و ادیب بغدادی در قرن ششم هجری قمری است.
کد خبر : 519292

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ـ بارها شنیده‌ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می‌انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن‌ها پیش خشت‌به‌خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته‌اند.


با شما مخاطب گرامی قراری گذاشته‌ایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان می‌دهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشاره‌ای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.


برای خوشه‌چینی از این خرمن دانش و فرهنگ، از جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علی‌اکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره برده‌ایم.



فخرالدین عبیدالله  بن ابی الفرج بکری، مشهور به «ابن مارستانیه»، مورخ و ادیب  بغدادی در قرن ششم هجری قمری است.


پدر ابن مارستانیه مردی عامی بود و قُرَیج (مصغر ابوالفرج) خوانده می‌شد. پدر و مادرش هر دو در بیمارستانی در بغداد کار می‌کردند؛ از این رو، وی «ابن مارستانیه» نامیده شد. ابن مارستانیه نسب خود را به خلیفه نخست، ابوبکر می‌رساند و از این جهت خود را «بکری» می‌نامد؛ اما برخی این ادعای او را رد کرده‌اند.


آگاهی ما از احوال و زندگی ابن مارستانیه اندک است، اما می‌دانیم که در 541ق/1146م متولد شد. فراگیری دانش را از کودکی آغاز کرد. فنون ادبی و همچنین خطابه را آموخت. در این فن از ابوالبقای عُکبری بهره‌مند شد. او در فراگیری حدیث از محضر بزرگانی چون ابوالمظفر بن شبلی، ابوالفتح بن بطّی، یحیی بن ثابت بن بندار و گروهی از محدثان استفاده کرد. وی ادعا کرده که از ابوالفضل محمد بن عمر ارموی نیز حدیث آموخته است اما برخی این ادعای او را رد کرده‌اند.


ابن مارستانیه با بزرگان و نامداران روزگار خود مانند بعدالرحمان بن جوزی ارتباط داشت و با ابوالمظفر عبیدالله بن یونس حنبلی، وزیر الناصر خلیفه عباسی (حکومت: 575-622ق)، رابطه دوستانه داشت. در زمان وزارت ابن یونس، مقام و منزلت اجتماعی بالایی به دست آورد، از جمله به مقام مدرسی و نظارت موقوفات بیمارستان عضدی بغداد رسید.


او از ثروتی که به دست آورده بود در محله درب الشاکریّة بغداد مرکزی علمی بنیان‌گذاری کرد و آن را دارالعلم نامید و برای استفاده دانش‌پژوهان کتاب‌های بسیاری را به آن نهاد وقف کرد. در همین زمان بود که وی روزهای جمعه در جامع قصر حدیث می‌گفت. در محاکمه عبدالسلام بن عبدالقادر جیلی شرکت کرد و بر ضد او تحریکاتی انجام داد.


خلیفه الناصر در 590ق ابن یونس را از وزارت برکنار کرد و ابن قصّاب شیعه‌مذهب را به جای وی برگزید. ابن مارستانیه حنبلی‌مذهب و ابن جوزی با غضب مواجه و دستگیر و زندانی شدند. ابن مارستانیه را در همان بیمارستانی که در آن کار می‌کرد، زندانی کردند. حتی او را با دیوانگان به زنجیر کشیدند. دارایی‌اش را مصادره کردند و دارالعلم او را با همه کتاب‌هایش فروختند. وی پس از دو سال از زندان آزاد شد. چون پزشک ماهری بود، برای گذران زندگی به نام پزشک دوره‌گرد، برای درمان به خانه بیماران می‌رفت. از این رو درآمد خوبی گرد آورد و کتاب‌های از دست رفته‌اش را دوباره فراهم کرد و باز از لطف خلیفه برخوردار شد؛ چنان که چند سال پس از آن در ماه صفر 599 در مقام سفیر خلیفه نزد امیر ابوبکر مذکر بن ایلدگز بن پهلوان رفت. پس از انجام مأموریت خود در راه بازگشت به بغداد، در 599ق/1203م در «چرخ‌بند» در نزدیکی نخجوان درگذشت و همان‌جا به خاک سپرده شد. وی هنگام مرگ 59 سال داشت.


برخی از آثار منسوب به ابن مارستانیه عبارت‌اند از:


دیوان الاسلام فی تاریخ دارالسلام، در تاریخ تفصیلی بغداد، در 360 بخش؛


سیرة‌الوزیر بن هُبیره، در شرح حال ابن هُبیره وزیر 499-560ق؛


کتاب خطب.


برخی منابع نیز این آثار را بدو نسبت می‌دهند: «تاریخ بیمارستان عضدی»، «رساله ادویه مرکبه»، «رساله در رجوع به طبیب»، «رساله در خوردن سموم و منابع و دفع مضار آن»، «رساله در تدبیر حوائل».


انتهای پیام/4104


انتهای پیام/

ارسال نظر