کتاب «ایران، آمریکا؛ گذشته، حال، آینده» روانه بازار نشر شد
به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا از ورامین، کتاب ایران، آمریکا؛ گذشته، حال، آینده با دو رویکرد متفاوت نام اثر مشترکی است که توسط محمد بیدگلی و حجتالاسلام اصغر رجبی دهبرزویی از استادان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ورامین– پیشوا و واحد تهران شمال در پاییز 1399 توسط انتشارات کیان دانش به تیراژ هزار نسخه چاپ و روانه بازار شده است.
این کتاب در 247 صفحه در سه بخش گذشته، حال و آینده روابط ایران و آمریکا را با بهرهگیری از آخرین نظر و دیدگاههای 10 نفر از مخالفان رابطه ایران و آمریکا از جمله فؤاد ایزدی، علی باقری، ابراهیم متقی، سیدمحمود نبویان، آیتالله سیداحمد علمالهدی، آیتالله محمدتقی مصباح یزدی، حسین شریعتمداری، حجتالاسلام علی باقری، حسین علایی و اصغر رجبی دهبرزویی و 10 نفر از موافقان رابطه ایران و آمریکا ازجمله صادق زیباکلام، محمود سریعالقلم، ناصر هادیان، سیدصادق خرازی، سیدحسین موسویان، کیهان برزگر، هوشنگ امیراحمدی، دیاکو حسنی، علی ملکپور و محمد بیدگلی مورد بررسی قرار داده است.
کتاب حاضر حاصل چند سال تجربه تدریس مؤلفان کتاب در دانشگاههای مختلف بوده و برای دانشجویان رشتههای مختلف علوم انسانی از جمله حقوق، علومسیاسی، روابط بینالملل، روابط عمومی، مدیریت امور فرهنگی، جامعهشناسی و روانشناسی توصیه میشود.
در بخشی از کتاب ایران، آمریکا؛ گذشته، حال، آینده با دو رویکرد متفاوت آمده است: اختلاف بین جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا بسیار پیچیده است. از دید ایران ابعاد اصلی اختلاف عبارتند از سیاست تغییر رژیم ایران، سلطهطلبی آمریکا در منطقه و نادیده گرفتن نقش ایران به عنوان قدرت منطقهای، ارائه چهرهای شیطانی از ایران، نادیده گرفتن منافع ایران در منطقه و سازماندهی جهانی سیاستهای فشار و قلدرمأبانه یکجانبه و چندجانبه و بینالمللی علیه ایران و مسائل دیگر.
از دید آمریکا ابعاد اصلی اختلاف عبارتند از تحریک احساسات ضدآمریکایی از سوی ایران، ظرفیت صدور انقلاب در یکی از مناطق ژئواستراتژیک جهان، تهدید بالقوه ایران در برابر فرآیند صلح اعراب و اسرائیل، تهدید امنیت اسرائیل، برنامه اتمی ایران، نقش ایران در تروریسم و نقض حقوق بشر از سوی ایران.
میان ایران و آمریکا دیواری از بیاعتمادی وجود دارد که مسئول ایجادش آمریکا است. آمریکا با انجام کودتای 28 مرداد 1332 و سپس تحمیل قانون کاپیتولاسیون و چپاول و غارت ثروتهای ملی ایران، از سال 1332 تا 1357، برقراری حاکمیتی سلطهگر بر ایران و حمایت از حکومت دیکتاتوری شاه در برابر ملت در جریان پیروزی انقلاب و بهکارگیری انواع روشهای استعماری و تهدید آمیز پس از پیروزی انقلاب مانند حمله به طبس،کودتای نوژه، محاصره اقتصادی، حمایت از تجزیهطلبی، اعمال فشارهای خارجی، تضعیف توانملی، اعمال تحریمهای گسترده و حرکت در مسیر سیاستهای براندازانه، دیوار بیاعتمادی را بلندتر و سختتر کرده است.
اگر ایالات متحده واقعا بهدنبال ایجاد رابطه با جمهوری اسلامی ایران، در موقعیتی برابر است باید گامهای مؤثری برای از میان برداشتن این دیوار بیاعتمادی بردارد، همچنان که جمهوری اسلامی ایران بارها اعلام کرده است، آمریکا باید در مسیر از میان برداشتن دیوار بلند بیاعتمادی گام بگذارد، دست از تکیه کردن به حرف و تبلیغات فریبنده بشوید و حسن نیت خود را با اجراکردن موارد ادعایی ایران، نشان دهد، در این صورت است که میتوان به ثمربخش بودن امیدوار بود.
هیچکس با اصل مذاکره و برقراری رابطه مخالف نیست؛ چراکه تاکید شرع اسلام نیز بر همین است، اما مسئله مهم هدف از ارتباط و چگونگی تأمین این هدف است.
در صورت روشن شدن این مسئله است که دو کشور میتوانند بر میز مذاکره بنشینند، مذاکره نمود عینی دیپلماسی است و زمانی میتوان مذاکره کرد که اولا با پشتوانه عملی همراه باشد، ثانیاً میان دو طرفی که متقابلاً برای دستیابی به نتیجه تعهد دارند، انجام گیرد.
از طرفی تمایل برای مذاکره به تنهایی کافی نیست؛ بلکه عمل برای حل اختلافها امری ضروری و زیر بنایی برای رسیدن به هدف است.
انتهای پیام/4117/4062/
انتهای پیام/