صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۴:۱۱ - ۲۶ تير ۱۳۹۹

«بابا» تعطیلی ندارد

«توی این وضعیت بد اقتصادی ما را فراموش کرده‌اند. مسئولین هیچ فکری برای نیروهای خدماتی مدارس نمی‌کنند و سال‌هاست نیروی جدیدی وارد سیستم نشده... انگار مطالبات ما برای کسی مهم نیست» این درد دل سرایداری در یکی از مدارس تهران است که ناراحت و مأیوس می‌خواهد صدایش به گوش مسئولین برسد.
کد خبر : 502056


به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، سرایداران و خدمتگزاران مدارس مثل بیشتر اقشار کم درآمد جامعه به تنگ آمده‌اند. حقوق‌شان کفاف زندگی را نمی‌دهد و کمبود نیروی کار در این بخش باعث شده بعضی از آنها در چند مدرسه خدمت کنند.


یکی از درد کمر می‌گوید دیگری از ریه‌هایی که بعد از ضدعفونی‌های پیاپی در و دیوار مدرسه به خس خس افتاده است.
آنها یک ساعت زودتر از کادر اداری در مدرسه حضور دارند و آخرین نفری هستند که چراغ‌ها را خاموش می‌کنند؛ با انبوهی از مسئولیت های موظف و البته کارهای غیرموظفی که برای کمک به مدرسه و حفاظت از اموال مدرسه و بچه‌ها انجام می‌دهند.


مریم که ۴۲ سال سن دارد و دو ترم دیگر مدرک کارشناسی‌اش را می‌گیرد با ترس و لرز حرف می‌زند و دائم تکرار می‌کند که نام و شهر محل خدمت او را در گزارش قید نکنیم تا خدای نکرده اخراج نشود. او یکی از کارهایی را که هر روز باید انجام دهد، مراقبت از دخترها زمان خروج از مدرسه عنوان می‌کند؛


وظیفه‌ای نانوشته که حالا خود را مکلف به انجامش می‌داند: «همه بچه‌ها مثل دخترم هستند اما اگر خدای نکرده اتفاقی یا اهانت و جسارتی به آنها بشود، من باید پاسخگو باشم.» رضا که اهل دهلران است، می‌گوید: «چون دست به آچارم خوب است همه کارهای مدرسه را خودم انجام می‌دهم اما بدون مزد و مواجب. حتی اضافه کاری هم برای ما وجود ندارد یا مثل سابق حق سرایداری و حق لباس که از سال ۸۹ قطع شده است.»



به قول خودشان آنقدر که کار می‌کنند کسی آنها را نمی‌بیند. یکی از آنها که اهل نیشابور است و ۱۵ سال سابقه کار دارد، با خنده می‌گوید: «گاهی وقت‌ها جشن یا مراسم حضور وزیر و مدیری هست که ما از همه بیشتر می‌دویم اما آخرش تقدیر نامه‌ها و تشویقی‌ها برای مدیران است. انگار ما اصلاً وجود نداریم. گاهی وقت‌ها که با همکاران می‌نشینیم و درد دل می‌کنیم، حس می‌کنیم کسی در وزارتخانه به ما اهمیت نمی‌دهد.»


او از روزهای کرونایی می‌گوید که با اینکه دانش‌آموزان در مدرسه نیستند اما آنها هر روز باید اتاق مدیر و معاون را ضدعفونی کنند: «درست است بچه‌ها نیستند اما پدر و مادرها برای ثبت نام می‌آیند و مدیر و معاون و همکاران دیگر حضور دارند و کار ما تعطیل نشده است.»


او که با مدرک دیپلم به صورت قراردادی کار می‌کند، حالا بعد از ۱۲ سال لیسانس مدیریت بازرگانی‌اش را گرفته اما همان حقوق دیپلم را دریافت می‌کند: «متأسفانه حقوق و مزایا پایین است و برای ما رتبه‌بندی و افزایشی وجود ندارد.»
علیرضا سرایداری در تهران هم از کمبود حقوق شکایت دارد: «متأسفانه هیچ رتبه‌بندی و اضافه کاری یا حتی پیشرفت در سیستم برای ما تعریف نشده است.


مدرک دکترا هم بگیریم باز حقوق مان همین است و کار همین. واقعاً با ماهی سه میلیون و سه تا بچه در تهران چطور می‌شود زندگی کرد؟ خیلی از دوستان من که با دیپلم در بانک یا ادارات دیگر جذب خدمات شدند، با درس خواندن پیشرفت کردند اما آموزش و پرورش اجازه نمی‌دهد حتی در روستاهای دورافتاده که با کمبود معلم مواجه هستند، همکاران تحصیلکرده ما تدریس کنند.»



سبحان که ۱۵ سال است در یکی از شهرستان‌های استان ایلام کار می‌کند اما دغدغه دیگری را مطرح می‌کند. او از کمردرد و خستگی برای کار در دو مدرسه می‌گوید: «واقعاً دیگر خسته شده‌ایم. خیلی از همکاران ما به خاطر خیل عظیم بازنشستگی و کمبود نیروی خدماتی در دو یا حتی سه مدرسه خدمات رسانی می‌کنند چون اگر اشتباه نکنم هفت سالی هست که هیچ نیروی جدیدی وارد سیستم نشده است. بعد با این همه کار مردم و اولیا با دیده تحقیر به ما نگاه می‌کنند.»


او از حرف‌ها و جملات تحقیرآمیزی می‌گوید که نشان از ناراحتی عمیقش دارد: «نه شأن اجتماعی داریم و نه حقوقی که لااقل مرهمی روی این زخم‌ها باشد.»
علی الهیار ترکمن معاون برنامه‌ریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش به صراحت تأکید می‌کند: «هر گونه مطالبه گری باید در چارچوب قانون باشد.


من نمی‌توانم غیر قانونی عمل کنم و وزارتخانه هم مسئول قانونگذاری نیست.» او در پاسخ به پرسش «ایران» در مورد پایین بودن حقوق سرایداران و خدمتگزاران مدارس می‌گوید: «اکثر این افراد نیروی قراردادی ما هستند و مستحضر هستید که حقوق نیروهای قراردادی بر اساس مصوبه دولت تعیین می‌شود که امسال سقف آن ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان است.


این دوستان عزیز باید توجه داشته باشند که وزارت آموزش و پرورش مجری قانون است نه قانونگذار. آن چیزی که در کلیت دولت برای نیروهای قراردادی و خدماتی در همه دستگاه‌های دولتی پیش بینی می‌شود در آموزش و پرورش هم رعایت می‌شود.»
او در مورد قانون رتبه‌بندی هم به ماده ۶۳ قانون برنامه ششم اشاره می‌کند و می‌گوید: «برنامه ششم به صراحت اعلام کرده فقط کسانی که مشمول طرح طبقه‌بندی مشاغل هستند یعنی معلمان، مشمول رتبه بندی می‌شوند.»
الهیار در مورد مطالبه حق لباس و حق سرایداری هم عنوان می‌کند: «همان اندازه‌ای که ما اعتباراتی به استان‌ها می‌دهیم اجرا می‌شود و آنها هم پرداخت می‌کنند.


آنهایی که دریافت نمی‌کنند هم جزو مطالبات‌شان محسوب می‌شود و ما در حال تلاش هستیم تا برای برقراری این مطالبه اقدامی کنیم و وقتی به نتیجه رسیدیم به دوستان اعلام می‌کنیم.» او در رابطه با کار در چند مدرسه که دغدغه بخشی از سرایداران است نیز عنوان می‌کند که اگر موضوع کار در چند مدرسه باشد هم آنها بیشتر از ساعت موظفی در هفته کار نمی‌کنند و در مورد اضافه کار هم تأکید می‌کند: «برای اضافه کار این مشاغل به چند بخش تقسیم می شوند که در مورد بعضی‌شان شامل می‌شود و در مورد بعضی نمی‌شود.»
معاون آموزش و پرورش بازهم با اشاره به قانون برنامه ششم می‌گوید ورودی نیرو فقط از طریق دانشگاه فرهنگیان و دانشگاه شهید رجایی امکانپذیر است و راه دیگری به لحاظ قانونی برای ورود به سیستم آموزش و تدریس وجود ندارد.


او از اختصاص ۱۰۰ میلیارد تومان سرانه بهداشتی به مدارس در حد فاصل آخر اسفند تا ابتدای سال جدید می‌گوید که باید برای تأمین بهداشت مدرسه و خرید وسایل ضدعفونی هزینه شود: «پیگیری ما نشان می دهد این بودجه به دست همه مدارس هم رسیده است.»



برای سلیم که یکی از نیروهای خدماتی مدرسه‌ای در یک شهرستان دور افتاده است، حرف‌های این مقام مسئول را می‌خوانم.


در سکوت گوش می‌دهد. انتظار دارم با ناراحتی شروع به حرف زدن کند اما او خوشحال است: «خوشحالم که بالاخره یک نفر جواب سؤال‌های ما را داد.


خوشحالم بالاخره صدای ما در روزنامه‌ای منعکس می‌شود. شاید این اولین قدم باشد. حالا می‌دانیم که باید سراغ نمایندگان مجلس برویم و از آنها بخواهیم تا در قوانین تغییری ایجاد کنند.» او بازهم از مشکلات می‌گوید و از سختی کار در شهرستانی که بعضی از مدارسش هیچ نیروی خدماتی ندارند.


منبع:روزنامه ایران


انتهای پیام/



انتهای پیام/

برچسب ها: ماسک میزنم کرونا
ارسال نظر