صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۰:۱۲ - ۱۴ تير ۱۳۹۹
خالقی در گفتگو با آنا مطرح کرد؛

داستان حماسه مردم معمولی در رمان «مردهای مرز شرقی» / خیانت‌های به کشور در طول تاریخ باید در ادبیات روایت شود

یک نویسنده گفت: خیانت‌هایی که در طول تاریخ به کشور شده است بسیار جای کار دارد و باید برای جلوگیری از تکرار تاریخ در ادبیات به آنها پرداخته شود.
کد خبر : 495730

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، رمان «مردهای مرز شرقی» اثر نویسنده جوان سجاد خالقی که رتبه نخست جایزه داستان‌های حماسی کشور را در اسفندماه ۱۳۹۸ از آن خود کرده بود؛ فرودین ماه امسال از سوی انتشارات سوره مهر منتشر شد. رمانی حماسی درباره تکه‌ای از تاریخ دوره قاجار که در سکوت زمان اوج بروز کرونا در کشور منتشر شد.


سجاد خالقی در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا درباره این رمان گفت: چیزی حدود دو تا سه سال من این ایده را داشتم، فرصت و بهانه جور نمی‌شد تا اینکه بالاخره نوشتم و در جشنواره هم خدا را شکر دیده و برگزیده شد.


وی با اشاره به اینکه یک پای داستان در حوادث تاریخی و واقعی است، بیان کرد: در زمان قاجار انگلیسی‌ها خواستند افغانستان که تا آن زمان جزئی از خاک ایران بود را جدا کنند. اینها آمدند با یک‌سری ترفندها و سیاست‌ها ابتدا یک قسمت‌هایی از افغانستان را، بعد هرات را جدا کردند، بعد دولت مرکزی ایران رفت آنجا که مقابله کرده و هرات را برگرداند، انگلیسی‌ها طبق خباثت همیشگی‌شان آمدند از پایین جزایر خرمشهر و مناطق جنوبی ایران را گرفتند و به ایران گفتند اگر می‌خواهید این جزایر را رها کنیم شما هم باید از آنجا عقب‌نشینی کنید که هرات سقوط نکند.


این نویسنده درباره ماجرای این رمان اضافه کرد: از طرفی برای اینکه کمپانی هند شرقی بتواند به آب هیرمند دسترسی داشته باشد و تجارت کند و به هند برسد، یک قسمتی از مرز سیستان و بلوچستان را که الان یک قسمتی از آن در کشور ما و یک قسمتی هم در کشورهای افغانستان و پاکستان است را جدا کردند.


خالقی اظهار کرد: داستان ما همین قضیه جدا کردن قسمتی از خاک سیستان و بلوچستان و انداختن هیرمند در خاک افغانستان است که یک افسر مرزبانی آن موقع که انسانی وطن‌پرست و خوب است، هر کاری می‌کند که جلوی این اتفاق را بگیرد که خاک کشورش به سادگی توسط انگلیس مصادره نشود. منتهی سخت است و به این سادگی نمی‌تواند این کار را انجام دهد چون فساد در سیستم حکومتی است و از بالا خیلی‌ها موافق این مقابله نیستند.


سختی نوشتن رمان تاریخی


وی با بیان اینکه تقریباً همه رمان‌هایم مایه‌های تاریخی دارند و این مسئله کار را سخت‌تر می‌کند، عنوان کرد: نوشتن یک اثر اجتماعی امروزی نیاز به تحقیق گسترده ندارد و راحت است. منتهی در کارهای تاریخی شما با اولین چیزی که مواجه هستید، زبان است. چه زبان داستان‌نویسی و چه زبان دیالوگ‌ها. مثلاً اینکه در زمان قاجار چطور صحبت می‌شده و این کار را خیلی سخت می‌کند. به همین خاطر کار تاریخی واقعاً سختی زیادی دارد.


این نویسنده جوان گفت: برای نوشتن رمان «مردهای مرز شرقی» در مورد قضیه جدا شدن افغانستان از ایران مقالات و کتاب‌های زیادی خواندم و خیلی جالب است که بگویم متأسفانه اینها اصلاً دیده نشده است. یعنی خیانت‌هایی که در طول تاریخ به کشور شده است بسیار جای کار دارد و باید در ادبیات به آنها پرداخته شود.


خالقی ابراز کرد: چندین سال است که بحث مذاکرات و آمریکا در ایران داغ است؛ جالب است که در آن زمان هم ما خیلی مذاکره کردیم. دائم نماینده‌هایی از انگلیس به اینجا می‌آمدند، قراردادهایی به اسم اشخاص با حکومت می‌بستند و همه هم زیر حرف‌شان می‌زدند. یعنی هر قراردادی که هر دفعه نوشته می‌شده، اینها بعد از یک مدتی همه به ضرر ایران تمام می‌شده و جالب است افراد وطن‌پرست در حکومت آن دوره که جلوی اینها را می‌گرفتند و سعی می‌کردند در مذاکرات انگلیس‌ها کارشکنی کنند چون می‌دانستند که آنها کلک می‌زنند؛ کم‌کم از سوی حکومت مرکزی ایران، اینها را از دور خارج کردند که اصلاً دیگر در تاریخ اثری از آنها نیست.


رمان «مردهای مرز شرقی»، داستان حماسه مردم معمولی


وی ضمن بیان اینکه می‌توان از اتفاقات تاریخی به جریانات روز پل زد، اضافه کرد: اینکه می‌گویند تاریخ تکرار می‌شود واقعاً اینها را که می‌خوانیم می‌بینیم واقعاً همین‌جوری است و حالا نه در جزئیات اما در کلیات واقعاً تکرار می‌شود. همین قضیه رودخانه هیرمند و جدا شدن، مذاکراتش خیلی عبرت‌آموز است.


این نویسنده اظهار کرد: مسئله‌ای که من در این کتاب داشتم این بود که همیشه مردم ایران خودشان پای کار کشورشان هستند. یعنی اینکه این کار یک کار حماسی است، اما حماسه‌ای که شما می‌بینید را یک زن خانه‌دار رقم می‌زند. حماسه‌ای است که خادم یک خانه رقم می‌زند. حماسه‌ای است که فرضاً یک افسر جزء که خیلی دیده نمی‌شود رقم می‌زند. یک مرد افغانستانی بازاری رقم می‌زند و همه اینها حماسه‌های کوچکی هستند که کارهای بزرگی انجام می‌دهند.


خالقی خاطرنشان کرد: همیشه در طول تاریخ ایرانی‌ها خودشان وقتی پای کشورشان وسط آمده، حماسه رقم زده‌اند. حماسه هم حتماً آن قضیه جانفشانی و جنگیدن نیست. هر کس به مقدار توان خودش و در حد خودش و در آن محیطی که خودش کار می‌کند شاید حماسه را رقم زده باشد.


انتهای پیام/4028/


انتهای پیام/

ارسال نظر