راوی شعر، امانتدار شاعران است/ آموزش و پرورش در ایجاد علاقه دانشآموزان به ادبیات پسرفت کرده است
بهگزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، ژاله صادقیان از گویندگان باسابقه رادیو و تلویزیون است. صدا و چهره او بیشتر با شعرخوانی در برنامههای ادبی و موسیقی رادیو و تلویزیون گره خورده است. او گویندگی در رادیو را در سال ۱۳۴۹ و از سن پنج سالگی با برنامه خردسالان آغاز کرده است.
صادقیان سالها دربرنامههای مختلف رادیویی به عنوان مجری و گوینده فعالیت کرد و از اوائل دهه هشتاد نیز گویندگی در برنامههای مختلف تلویزیونی را به کارنامه کاری خود افزود. با این حال تخصص و علاقه اصلی او اجرای برنامههای ادبی و شعرخوانی است که باعث شده که صدا و سبک شعرخوانی او کاملاً برای علاقهمندان به شعر و ادبیات آشنا باشد.
در ادامه گفتگوی خبرنگار خبرگزاری آنا با ژاله صادقیان را از نظر میگذارنید.
آنا: بسیاری از کارشناسان ادبیات، یکی از دلایل ضعف سواد ادبی و کاهش علاقه نسل جدید به شعر و ادبیات را حذف آثار کلاسیک شعر و ادبیات فارسی از کتابهای درسی میدانند. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟
صادقیان: بله، نمیتوان پیامدهای منفی این وضعیت را انکار کرد. این اتفاق ضربه بزرگی به فرهنگ نسلهای بعدی خواهد زد. برای سالهای طولانی این آثار در کتابهای درسی مقاطع مختلف تحصیلی وجود داشت. البته فراتر و مهمتر از این قضیه باید به آسیب دیگری نیز توجه داشته باشیم. باید ببینیم در سالهای اخیر آیا ما معلم ادبیات خوب هم داشتیم که این گنجینههای ادبیات را به دانشآموزان منتقل کرده و عشق به ادبیات را در آنها بیدار کند. من فکر میکنم که این اتفاق نیفتاده است.
زمانی که من در دوره راهنمایی و دبیرستان درس میخواندم، معلمان ادبیات نقش بسیار پررنگی در شکلگیری شخصیت و زندگی من داشتند. آنها باعث شدند که من عاشق ادبیات شوم. به نظرم باید در شیوه گزینش معلمان ادبیات یک بازنگری کلی داشته باشیم.
ایکاش کسانی که دغدغه ادبیات دارند برای شناساندن درست ادبیات فارسی در فضای مجازی فعالیت کنند
آیا صرفاً داشتن یک لیسانس زبان و ادبیات فارسی برای اینکه یک نفر معلم ادبیات شود کافی است؟ آیا محدودشدن به آنچه که در کتابهای درسی آمده برای ایجاد علاقه و الفت بین کودک و ادبیات کافی است؟
این علاقهمندی به ادبیات در دوران کودکی و نوجوانی فقط برای من رخ نداد، بلکه بخش عمدهای از همنسلان من اینگونه بودند.ما در دوران تحصیل شعر حفظ میکردیم چون عاشق شعر بودیم! هیچکس هم ما را مجبور نمیکرد و برای نمره گرفتن این کار را نمیکردیم. من فکر میکنم اصلاح این وضعیت مثل خیلی از اتفاقات دیگر در کشورمان به دوره کودکی باز میگردد.
آنا: متولی اصلی تقویت این علاقهمندی چه شخص یا نهادی است؟
صادقیان: درست است که خانواده نقش مهمی در ایجاد علاقهمندی به شعر و ادبیات فارسی دارد، اما به نظر من وظیفه اصلی به عهده نهاد مدرسه است. متأسفانه آموزش و پرورش برای بیدارکردن عشق به ادبیات نهتنها کاری نکرده است بلکه پسرفت هم داشته است. الان هدف فقط قبولی در کنکور و تستزنی است. درنتیجه، کتابهای بسیار خوبی برای مهارتهای تستزنی تألیف شدهاند.
خود من شاهد بودم زمانی که پسرم برای امتحان کنکور آماده میشد انواع کتابهای رنگارنگ و مختلف را داشت که محتوای این کتابها فقط یک مشت اطلاعات خام و روش تستزنی و جدا کردن اطلاعات از همدیگر است. اینها وظیفه آموزشوپرورش نیست و اینگونه کسی ادبیاتخوان نمیشود. اگر بخشی از آن آموزش است، بخش مهم دیگر آن پرورش است که به این بخش مهم دقت نمی شود.
آنا: چرا درستخواندن اشعار فارسی هم به اندازه علاقه و مطالعه آنها اهمیت دارد؟
صادقیان: درست خواندن شعر فارسی به معنای به مقصد رساندن مسیری است که شاعر با سرودن شعر آغاز کرده است.من همیشه میگویم ما راویان، امانتدار شاعران هستیم. ما حق نداریم اشتباه کنیم یا دستکم اجازه نداریم زیاد اشتباه کنیم.
بخش زیادی از ذهن ما ایرانیان ادبی است؛ به شعر عشق میورزیم و شعر و شعرخوانی را دوست داریم. من این را در طول این سالها از اقبال مردم نسبت به شعرخوانی خودم میفهمم. معمولاً هر کسی در خلوت خودش ابیاتی را با خودش زمزمه میکند حالا چه با موسیقی از پیش ساختهشده و چه با آهنگی که زائیده ذهن خودش است؛ شعر فارسی خوراک لحظات تنهایی بسیاری از افراد جامعه است.
وقتی ما این اشعار را برای دیگران و برای خودمان درست بخوانیم، آن وقت است که به اصل ماجرای یک مصرع پی میبریم. ما طوطی نیستیم که کسی چیزی بگوید و ما عین همان را بگوییم؛ باید با تمام وجودمان شعر را درک کنیم و این شعر را به جان خودمان پیوند بزنیم. حیف است که ما منابع غنی ادبیات و تاریخ را در کشورمان داشته باشیم و دیده نشود.
آنا: بسیاری از علاقهمندان شعر و ادبیات که از مردم عادی هستند دوست دارند که در خواندن اشعار فارسی و ادبیات کهن به شکلی صحیح و و البته شیرین و اثرگذار مهارت پیدا کنند. دسترسی به اساتید ادبیات هم برای آنها سخت است. پیشنهاد شما در این باره چیست؟
صادقیان: این هم باز به این موضوع بازمیگردد که چرا بچهها آموزش نمیبینند تا بتوانند از سنین پایین شعر خواندن به شکل درست را یاد بگیرند. خواندن اشعار فارسی و ادبیات کهن به شکل درست، احتیاج به مطالعه و دانستن اصول ابتدایی دارد درنتیجه باید برای آن زحمت کشید؛ اما باور کنید که خیلی کار عجیب غریبی نیست! من مطمئنم با کمکگرفتن از دوست یا کسی که در بین خویشاوندانشان ادبیات خوانده میتوانند یک روند مطالعاتی را آغاز کنیم.
آیا صرفاً داشتن یک لیسانس زبان و ادبیات فارسی برای اینکه یک نفر معلم ادبیات شود کافی است؟
کسانی که به شعرخوانی علاقه دارند بهتر است از شعرهای که خیلی پیچیدگی ندارند و یا شاعرانی که زبان سادهتر و شیرین تری دارند استفاده کنند. من همیشه به هنرجویانم توصیه میکنم که شعرخواندن را از سعدی آغاز کنید. چون زبان شعری سعدی در عین شیرینی و لطافت، ساده است و جان شعر را به شما میآموزد.
از سوی دیگر، بسیاری از شعرای پس از سعدی به او اقتدا کردهاند یعنی وقتی شما با لحن و زبان شعری سعدی آشنا شوید، بخش زیادی از زبان حافظ را هم آموختهاید. وقتی سراغ اشعارحافظ می روید که یک قرن بعد از سعدی می زیسته، می بینید که ردپای سعدی در غزلیات حافظ هست و شاعران دیگر در قرون بعدی هم این تأثیرپذیری را داشتهاند.
بنابراین، برای خواندن آثار کهن ادبیات فارسی بهتر است از شعرهای ساده مثل سعدی آغاز کنند و بعد به شعرهایی که یک مقدار سختتر و سنگینتر است برسند.
خواندن کتابهای «عروض و قافیه»، «بدیع» و همین طور «وزن شعر فارسی» دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی هم در این مسیر می تواند خیلی مفید باشد. البته برای کسانی که آشنایی مقدماتی با ادبیات داشته باشند. اگر هم ندارند، از همان فرد آشنا به ادبیات کمک گرفت.
آن چه مهم است، استمرار و تمرین است. مهم این است که هر روز شعر بخوانیم، هر روز با شعر سروکار داشته باشیم، هر روز وزنخوانی و تقطیع را تمرین کنیم تا شعر آرامآرام در جان ما بنشیند. بعد از مدتی متوجه میشویم که خواندن اشعار برایمان زحمتی ندارد و خیلی راحت میتوانیم معنی شعر را بفهمیم و حتی اوزان عروضی آن را تشحیص دهیم.
این فرایند کمک میکند تا شعر را درست بخوانیم و در مرحله بعد تکیهگذاری کنیم و ببینیم که شاعر دقیقاً در کجا مدنظرش بوده که تکیهگاه بیت باشد. اینها آرامآرام به دست میآید؛ قدم اول فقط شعرخواندن و زیاد شعر خواندن است.
آنا: نقش فضای مجازی و شبکه های اجتماعی را در بهبود این وضعیت چگونه میدانید؟
صادقیان:کاش همه کسانی که دغدغه ادبیات دارند دستبهدست هم داده و برای شناساندن درست ادبیات فارسی در فضای مجازی فعالیت کنند.در این صورت کارهایی که در حوزه ادبیات میشود فراگیرتر خواهد شد. من خودم صفحات معتبر زیادی را در اینستاگرام نمیشناسم که هم بهاندازه کافی وزین باشند و هم بهروز و جذاب.
واقعاً بایدادبیات دغدغه قلبی آنها باشد کاش اینها را بیابیم، معرفی کنیم و حتی برجسته کنیم. برایشان در فضای مجازی تبلیغ کنیم و بگذاریم اینها بیشتر دیده شوند.
استمرار و تمرین شعرخوانی برای درست خواندن اشعار تأثیر فراوانی دارد
واقعیت این است که من وقتی به اینستاگرام یا شبکههای اجتماعی دیگر میروم خیلی زود خسته میشوم. وقتی دکمه جستجو را میزنم دنیایی از مطالب را میبینم که هیچ ربطی به علائق من ندارد. نمونهاش اخبار زرد مربوط به بازیگران و ستارههای سینما، ورزش و موسیقی ایرانی و غیر ایرانی. همه چیز در آن هست بهجز آنچه باید باشد! میدانم که همه جوامع اینها را دارند و شاید طبیعت فضای مجازی این است اما ما میتوانیم زور خودمان را بزنیم و کار خودمان را بکنیم و مطمئن هستم که نتیجه هم میگیریم.
امیدوارم این اتفاق بیفتد و بتوانیم در فضای مجازی صفحات خوب، وزین و مفیدی با محوریت شعر فارسی درست کنیم تا مردم بتوانند در آن هم اشعار خوبی را بخوانند و هم درست خواندن اشعار را یاد بگیرند.
البته کارهای مفیدی هم دراین زمینه انجام شده که شاید آخرین آن پویش «شش بیت سعدی» آقای منصور ضابطیان در صفحه شخصی خودش راهاندازی کردند. من خیلی از این موضوع خوشحال شدم و خودم هم در آن مشارکت داشتم. اگر بتوانم در این مسیرگام کوچکی بردارم بسیار خوشحال خواهم شد.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/