ابنبلخی و تألیف فارسنامه
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا- بارها شنیدهایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی میانجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرنها پیش خشت به خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشتهاند.
با شما مخاطب گرامی قراری گذاشتهایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان میدهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشارهای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.
برای خوشهچینی از این خرمن دانش و فرهنگ، جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علیاکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره بردهایم.
ابن بلخی تاریخنویس ایرانی سده پنجم و ششم هجری است.
نام و نشان ابن بلخی تاکنون ناشناخته مانده است. حاجی خلیفه در کتاب کشفالظنون و حمدالله مستوفی نام مؤلفِ فارسنامه را ابن بلخی دانستهاند. ادوارد براون احتمال داده است که مؤلفِ فارسنامه ابوزید احمد بن سهل بلخی، مؤلف صور الاقالیم باشد؛ اما با توجه به اینکه احمد بن سهل در قرن سوم میزیسته چنین احتمالی درست به نظر نمیرسد.
ابن بلخی در فارسنامه خود را بلخینژاد و تربیتیافته فارس معرفی کرده است. پدربزرگ ابن بلخی در زمان رکنالدوله خُمارتَگین از سوی سلطان برکیارق سلجوقی فرمانروای فارس، مستوفی فارس بود. به احتمال بسیار پدر ابن بلخی و خود وی نیز شغل «استیفا» داشتهاند؛ زیرا او از همه امور آن سرزمین اطلاع کافی داشت و داشتن سمت استیفا میتواند در به دست آوردن آگاهیهای گوناگون سرزمین فارس به وی کمک بسیاری کند.
ابن بلخی در همین دوران به فارس رفت و همانگونه که از فارسنامه برمیآید، به سبب مناصب پدرانش، با تاریخ و اوضاع طبیعی و اقتصادی و سیاسی این سرزمین به خوبی آشنا شد. به سبب همین آگاهیهای فراوان و همهجانبه، سلطان ابوشجاع محمد سلجوقی، برادر و جانشین برکیارق، از وی خواست که کتاری در تاریخ کهن ایران و درباره انساب و تاریخ پادشاهان، از زمان کیومرث تا دوران خود وی، که دربردارنده تاریخ و جغرافیای فارس و شهرها و آبادیهای آن نیز باشد، بنویسد.
تاریخ دقیق پایان تألیف کتاب معلوم نیست، اما از مطالب آن دانسته میشود که پیش از سال 510ق/1116م که سال وفات سلطان محمد سلجوقی است، نوشته شده است. نویسنده از منابع گوناگون، مانند تاریخ حمزة بن حسن، محمد بن جریر و بسیاری از کتابهای فارسی و تازی، در نوشتن کتاب خود سود برده و دانستههای سودمند خود را نیز بر آنها افزوده است. نشر کتاب دارای انشایی روان و بسیار سلیس است.
از ابنبلخی کتاب دیگری در دست نداریم اما نویسنده در فارسنامه میگوید که قصد دارد کتاب دیگری در تاریخ که از دوران پیامبر تا روزگار خود او را دربر بگیرد، بنویسد.
فارسنامه چندین بار چاپ شده است. در 1337ق/1919م الله کرمخان حیات داودی بخش جغرافیایی آن را از روی ترجمه انگلیسی به فارسی برگرداند و در بوشهر چاپ کرد. متن کامل آن نخستین بار به کوشش لسترنج و نیکلسون در 1339ق/1921م در کمبریج چاپ شد. سید جلالالدین تهرانی در 1353ق/1934م متن کامل آن را چاپ کرد. علی نقی بهروزی نیز در 1343ش، آن را در شیراز چاپ کرد.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/