خانهنشینی جوکرهای آمریکایی به دست نیروهای مقاومت/ تأثیرپذیری عجیب فضای رسانهای ایران از جنگ روانی در عراق
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، در روزهایی که ویروس کرونا، به تنهایی بخش زیادی از فضای رسانهای در ایران و جهان را به خود اختصاص داده است، انتشار برخی اخبار از همسایه غربی ایران، عراق را تبدیل به یکی از مهمترین موضوعات در خبرگزاریها و رسانههای ایران کرد. هیچکس به درستی نمیدانست در عراق چه اتفاق یا اتفاقاتی در حال رخ دادن است چراکه معادله بغداد، تحتتاثیر متغیرهای متفاوت و بعضا متضاد با یکدیگر است. دو بازیگر اثرگذار در عراقِ فاقد دولت به معنای واقعی، گروههای مقاومت و اشغالگران آمریکایی هستند.
در چند روز گذشته، حجم اخبار درباره تقابل احتمالی این دو بازیگر آنقدر گسترده و وسیع بوده که تحلیلگران هم درباره آینده با اما و اگر سخن میگفتند. بخشی از این سردرگمی ناشی از اخبار غیرواقعی و اصطلاحا «فیکنیوز»هایی بود که پیش از این و در رخدادهای قبلی عراق نیز بهصورت پررنگ خودنمایی میکردند. اما بخش دیگر، برخی فعالان مجازی ایرانی بودند که آنها نیز در دام همین فیکنیوزها، اطلاعات غیرواقعی از عراق منتشر میکردند و بهعنوان تحلیلگر مسائل منطقه، پیشنهاد میکردند برای عقب نماندن از تحولات عراق، علاقهمندان به اوضاع عراق، چند شب دیرتر بخوابند. به دلیل اینکه عمدتا اقدامات نظامی در تاریکی شب و برای غافلگیری طرف مقابل انجام میگیرد، آنها احتمال رویارویی نظامی در این کشور را میدادند.
ترکیب فیکنیوزها در عراق و ایران، پاسخ این پرسش که در عراق چه اتفاقی در حال رخ دادن است را با ابهام مواجه کرده بود. اکنون و پس از آرام شدن نسبی اوضاع و شکست پروژه فیکنیوزها، دقیقتر میتوان درباره تحولات عراق نوشت. برای درک شرایط این روزهای عراق باید به حدود یک ماه گذشته بازگشت، چراکه تحولات امروزی در عراق، بهنوعی به آنچه در اسفند سال گذشته در این کشور رخ داد، مرتبط است. چهارشنبه 21 اسفند بود که یک گروه ناشناس در عراق، با استفاده از یک خودرو، 18 راکت به سمت پایگاه التاجی نیروهای ائتلاف شلیک کرد. بامداد جمعه، نیروهای آمریکایی در واکنش به این عملیات که منجر به کشته شدن 2 آمریکایی و 1 بریتانیایی شد، با جنگنده، پایگاههای وابسته به حشدالشعبی و گروههای ضربت و گردانی از ارتش عراق را هدف قرار دادند.
عملیات آمریکاییها بیپاسخ نماند و یک روز بعد (شنبه 24 اسفند) همان گروه ناشناس که کمی بعد با نام «عصبه الثائرین» (گروه انتقامگیرندگان) اعلام موجودیت کرد، برای دومین بار نزدیک به 30 راکت به سوی پایگاه نظامی محل استقرار نیروهای ائتلاف به رهبری آمریکا شلیک کرد. در این حمله دو نظامی آمریکایی بهشدت زخمی شدند و حالشان وخیم گزارش شد. دو هفته پس از این درگیری، رسانههای آمریکایی و منطقهای خبر از تقویت شدید نیروهای آمریکایی در عراق دادند. رسانهها گزارش دادند که آمریکا نیروهای رزمی ویژه و همچنین سامانههای پدافندی به دو پایگاه مهم در عینالاسد در استان الانبار و حریر در اقلیم کردستان اعزام کرده است.
رسانههای آمریکایی و برخی رسانههای عراقی، گزارشهایی مبنیبر قصد آمریکا برای حمله به نقاطی در خاک عراق منتشر کردند. خبر احتمال حملات به اهداف نامعلوم ولی وسیع، از سوی مقامات رسمی آمریکایی نیز به نوعی تایید شده بود. گفته میشد آمریکا قصد دارد با استفاده از قدرت هوایی خود در عراق و به کمک نیروهای ویژهاش، مقرهای برخی از گروههای مقاومت را مورد هدف قرار داده و تعدادی از رهبران این گروهها و سیاستمداران عراقی را نیز ترور کند. این تهدیدها علیه استقلال و مقامات رسمی عراق درحالی منتشر میشد که عراق پس از استعفای عادل عبدالمهدی از مقام نخستوزیری، همچنان با بیثباتی سیاسی درگیر است. در چند ماه گذشته گزینههایی که برای جانشینی عبدالمهدی انتخاب شدند یا به پارلمان نرسیدند یا در پارلمان ناموفق بودند و اکنون نیز عدنان الزرفی چهره نزدیک به آمریکا، بهعنوان نخستوزیر در حال رایزنی برای تشکیل کابینه عراق است. با این وجود چرا به یکباره رسانهها و برخی مقامات آمریکایی از احتمال حملات قریبالوقوع در عراق خبر دادند؟
۱ - آمریکا بهدنبال وقوع اعتراضات خیابانی عراق درحال تثبیت خود بهعنوان دست برتر در بغداد بود اما یک ماجراجویی در فرودگاه بغداد که منجر به شهادت سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس و یارانشان شد، اوضاع در عراق را با چرخشی قابل توجه مواجه کرد. به دنبال این اتفاق، خیابانهای بغداد از دست جوکرهای آمریکایی که صحنهگردان خشونت در اعتراضات بودند، درآمد و تشییع شهدا، منجر به تظاهرات ضدآمریکایی شد. پارلمان عراق مصوبه اخراج نیروهای آمریکایی را تصویب کرد و ایران هم به تلافی جنایت آمریکا، در اقدامی بیسابقه، پایگاه نیروهای آمریکایی را موشکباران کرد. پس از آن بود که گروههای پارتیزانی همچون «عصبهالثائرین» پایگاه آمریکا را هدف قرار دادند. الان کمتر روزی است که نیروهای آمریکایی در عراق تهدید به مقابله نظامی نشوند. ماجراجویی آمریکا، مهمترین مهره میدانی این کشور که همان جوکرها بودند را در تحولات عراق به حاشیه راند و آنها را خانهنشین کرد.
۲ - آمریکا در کنار از دست دادن مهره اثرگذار در کف خیابانهای عراق، زیر ضربه مقاومت هم قرار گرفت. این بار یک گروه ناشناخته محور اجرای عملیات قرار گرفت و سرویسهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا در شناسایی آن با مشکل مواجه شدند. پس از نخستین عملیات این گروه، آمریکا با وجود اینکه حشدالشعبی اعلام کرد در عملیات نقشی نداشته، پایگاههای حشد و ارتش عراق را هدف قرار داد. این تجاوز با واکنش تند دولت و گروههای سیاسی و نظامی عراق مواجه شد. عملیات دوم علیه آمریکاییها که به فاصله یک روز بعد انجام شد، دست اشغالگران برای واکنش را بست چراکه آنها عملا نمیدانستند کدام گروه و کجا را هدف قرار دهند. آمریکاییها به این جمعبندی رسیدند که طرف مقابل، یک جنگ پارتیزانی (چریکی) به راه انداخته است. در این شکل از عملیات، گروهی کوچک با استفاده هوشمندانه از تاکتیکهای نظامی همچون جابهجایی سریع، به یک نیروی بزرگتر و کمتحرکتر ضربه میزند. این شیوه نبرد اکثرا علیه نیروهای اشغالگر که قدرت به مراتب بیشتری داشتهاند، اجرایی شده است. آمریکا تجربه این نبرد را در سالهای ابتدایی پس از اشغال عراق و سالهای دورتر در ویتنام با مرگ صدها سربازش داشته و از شکلگیری چنین نبردهایی علیه خود واهمه دارد.
۳ - پس از حملات به التاجی، گروههای مقاومت به آمریکاییها تا 13 فروردین ماه فرصت دادند تا قانون خروج نیروهای نظامی خارجی در عراق را اجرا کند. آمریکاییها در شرایطی که بهانهای برای هدف قرار دادن نیروهای مقاومت نداشتند و سرویسهای جاسوسیشان هم نتوانستند گروهی که آنها را هدف قرار داده بود، شناسایی کنند، راهی جز عقبنشینی در عراق نداشتند. دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا در آستانه انتخابات ریاستجمهوری 2020، علاقهای به باز کردن یک جبهه جنگ با افق نامعلوم در عراق ندارد و بر همین اساس دستور عقبنشینی از برخی پایگاهها که در شکل جدید عملیات عراقی ها، اهداف در دسترسی بودند را صادر کرد. این پایگاهها که عمدتا با تعداد نیروی کم در نزدیکی نقاط جمعیتی عراق بود، بهطور کامل تحویل ارتش عراق شد و نیروهای آن به سمت پایگاههای بزرگتر و دورتر عین الاسد در استان شرقی الانبار و همچنین پایگاه حریر اربیل در شمال عراق منتقل شدند. آمریکا البته برای حفظ پرستیژ خود در عراق، با یک جنگ روانی گسترده این عقبنشینی را انجام داد. هدف بخشی از این جنگ روانی و رسانهای، اثرگذاری بر فضای سیاسی و تغییر در محاسبات گروههای مقاومت بود و بخشی دیگر مانور هوایی با جنگندهها و هواپیماهای بدون سرنشین برای ایجاد رعب و وحشت و تثبیت این گزاره که هر لحظه امکان عملیات علیه گروههای مقاومت وجود دارد، انجام شد. این عملیات روانی در خارج از عراق هم گزاره عقبنشینی آمریکا را از دید مخفی میکرد. در ایران برخی فعالان در فضای مجازی و حتی برخی کارشناسان گرفتار همین جنگ روانی شدند و بر همین اساس از احتمال عملیات نظامی آمریکا در عراق سخن میگفتند.
۴ - این نمایشهای نظامی آمریکا تغییری در محاسبات گروههای عراقی ایجاد نکرد و آنها صریحتر علیه آمریکاییها موضع گرفتند تا نشان دهند آماده پاسخ متقابل به آمریکاییها هستند. بخشی از این قاطعیت گروههای مقاومت، بنا به ادعای برخی منابع خبری بیارتباط به سفر دو مقام نظامی ایرانی به عراق نیست. در میانه افزایش تحرکات نظامی آمریکا و تشدید فضای روانی، سردار قاآنی فرمانده جدید سپاه قدس به همراه امیر پوردستان، هفته قبل به عراق سفر کردند. حضور این دو مقام غیرسیاسی ولی در بالاترین سطح نظامی، معنای قابلتوجهی برای ماجراجویان آمریکایی داشت. سردار قاآنی در زمان جنگ تحمیلی فرمانده یکی از معروفترین لشکرهای رزمی سپاه ایران به نام لشکر نصر خراسان بوده و امیر پوردستان نیز ضمن هشت سال فرماندهی نیروی زمینی ارتش، سالها فرمانده رزمیترین لشکر ارتش ایران به نام لشکر 77 در خراسان بوده است. ورود جسورانه این دو نظامی به بغداد نشان داد که ایران دربرابر تهدیدات آمریکا، همواره در کنار عراق ایستاده است. گفته شده فرماندهان نظامی ایران در این سفر ضمن دیدار با گروهها و احزاب سیاسی شیعه عراق با مسئولان دولتی و فرماندهان نیروهای مقاومت نیز دیدار داشتهاند. حتی ادعا شده عدنان الزرفی نخستوزیر مکلف عراق نیز درخواست دیدار با سردار قاآنی را داشته است.
5 - بهدنبال این اتفاقات، آمریکا با توجه به شکنندگی در برابر حملات مقاومت، چند عقبنشینی تاکتیکی نظامی داشته است که یکی از آنها تعطیلی برخی از پایگاههای کوچک در عراق بود. آمریکا همزمان نیروهای رزمی ویژهای را به همراه طیف وسیعی سامانه، از سامانههای ضدموشکی گرفته تا ضدخمپاره و ضدگلوله توپ به پایگاههای اصلی که نیروهایش را به آن انتقال داده، گسیل کرده است. استقرار نیروهای آمریکایی در پایگاههای دور از مناطق جمعیتی بهخصوص جمعیتهای شیعی بهمنظور در امان ماندنشان از حملات احتمالی از فاصله نزدیک است. حملات از فاصله نزدیک میتوانند با سلاحهای سادهای مانند کاتیوشا و به تعداد بالا صورت بگیرند. اما استقرار در پایگاههایی با فاصله زیاد از مناطق جمعیتی و پایگاه هواداران گروههای شیعی حمله به آنها را سخت کرده و برای انجام آن باید از سلاحهای پیشرفته همانند موشکهای بالستیک کوتاهبرد استفاده کرد. به دلیل محدود بودن سیستمهای دفاع موشکی پیشرفته ارتش آمریکا، واشنگتن امکان استقرار آنها در پایگاههای زیادی را ندارد و به همین دلیل اغلب نیروهایش به این دو پایگاه منتقل شدهاند اما سامانه پیشرفته پاتریوت، پیش از این و در مواجهه عربستان با ارتش فقیرترین کشور منطقه یعنی یمن ناکارآمدی خود را نشان داده است. عربستان با وجود استقرار این سامانه پدافندی، توسط پهپادها و موشکهای بالستیک، موشکباران میشود. این عقبنشینی البته اوضاع را چندان برای آمریکا متفاوت نمیکند. اگر اشغالگران آمریکایی همچنان دربرابر خواست ملت عراق برای خروج از این کشور مقاومت کنند و به ماجراجوییهای خود ادامه بدهند، احتمال باز شدن زرادخانههای بالستیک و استفاده از موشکهای قدرتمند گروههای مقاومت وجود دارد. اگر چنین اتفاقی در عراق بیفتد، پایگاههای آمریکا در این کشور، تبدیل به سیبل و میدان جنگ جدیدی خواهد شد و سایر پایگاههای آمریکا در منطقه نیز هدف قرار خواهد گرفت.
۶ - پس از مصوبه پارلمان عراق برای اخراج نیروهای نظامی خارجی از این کشور، آمریکا عراق را تهدید به تحریمهای بسیار شدیدی کرد. براساس مصوبه 1483 شورای امنیت سازمان ملل، درآمدهای نفتی عراق در صندوقی تحت عنوان «صندوق توسعه عراق» در فدرالرزرو آمریکا ذخیره میشود. با بلوکه شدن این حساب، عملا دولت عراق سقوط میکند و ابزار متنوعی برای کسب درآمد ندارد. در شرایطی که دولت عراق توان اخراج آمریکا را از این کشور ندارد، این تنها گروههای مقاومت هستند که میتوانند بدون وابستگی به دولت، آمریکا را زیر فشار قرار دهند تا حاضر به تمکین از قانون شود. آمریکا در سالهای گذشته نشان داده است که علیرغم شعارها، به هیچ عنوان حاضر به خروج از عراق نیست. به همین دلیل هم آمریکا پس از نابودی نسبی داعش، تلاش کرد تا دولت عراق، فرمان انحلال گروههای مقاومت را صادر کند.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/
انتهای پیام/