صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۰:۰۸ - ۲۶ فروردين ۱۳۹۹
اختران سپهر فرهنگ و تمدن اسلام و ایران

اوحدی مراغه‌ای؛ شاعر عارف‌مسلک

اوحدالدین مراغه‌ای، سخنور، شاعر و عارف ایرانی در قرن هفتم و هشتم هجری قمری است.
کد خبر : 476964

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آناـ بارها شنیده‌ایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی می‌انجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرن‌ها پیش خشت به خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشته‌اند.


با شما مخاطب گرامی قراری گذاشته‌ایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان می‌دهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشاره‌ای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.


برای خوشه‌چینی از این خرمن دانش و فرهنگ، جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علی‌اکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره برده‌ایم.



اوحدالدین مراغه‌ای، سخنور، شاعر و عارف ایرانی در قرن هفتم و هشتم هجری قمری است.


اوحدالدین، فرزند حسین اصفهانی، در حدود سال 673ق در اصفهان متولد شد. مورخان سال تولد او را بر اساس یکی از ابیات مثنوی جام‌جم حدس زده‌اند. با توجه به سروده‌های اوحدی، مورخان بر این گمان‌اند که زادگاه اوحدی اصفهان بوده و بعداً مقیم مراغه شده است.


 اوحدی تحصیلات خود را در مراغه شروع کرده و با توجه به وجود مدارس بزرگ و معتبر و حضور بزرگان دانشمندی چون خواجه نصیرالدین، مؤیدالدین، عرضی دمشقی، فخرالدین مراغه‌ای، قطب‌الدین شیرازی، شیخ کمال‌الدین ایجی، نجم‌الدین اسطرلابی پیداست که مراغه و مرکز علمی آن چگونه دانشمندان آن روزگار را به خود جلب می‌کرده است.


 اوحدی پس از دانش‌اندوزی، مدت‌زمانی را نیز به سیاحت در شهرهای گوناگون پرداخت. او در دیوان خود به شهرهای بصره، بغداد، دمشق، سلطانیه، کربلا، کوفه، نجف، قم و همدان اشاره کرده است. او بیشتر عمر خود را در آذربایجان گذراند و در 706ق در مراغه که در آن زمان پایتخت ایلخانیان بود، مقیم شد.


اوحدی در زمان حکومت ابوسعیدخان به تبریز رفت و به دربار راه یافت. سلطان ابوسعیدخان و وزیرش، غیاث‌الدین محمد به او عنایت خاصی داشتند. اوحدی تا 733ق در تبریز اقامت داشت و بعد به مراغه برگشت و تا پایان عمر در آنجا زندگی کرد. درباره تاریخ وفات اوحدی روایات گوناگونی هست که برخی در ابتدای امر متعارض به نظر می‌رسند و جمع آنها کمی مشکل است


اختلاف و تفاوت نظر علاوه بر سال فوت، در محل دفن نیز دیده می‌شود و هر یک از صاحبان نظر، مکانی را مدفن او گفته‌اند. عده‌ای مدفن او را اصفهان دانسته‌اند، اما گروهی دیگر شهر مراغه را محل دفن او ذکر کرده‌اند.


اوحدی مردی عارف‌مسلک و موحد بود و سیر و سلوک بسیار داشت. از آثارش پیداست که در علوم دینی و عرفانی تأمل و توجهی بسیار داشته و در مسائل اخلاقی و اجتماعی و تربیتی دانشمندی پرتجربه و گران‌مایه و صاحب‌نظر بوده است. از نظر اسلوب سخنوری در قصاید و غزلیات و مثنویات دنباله‌رو حکیم سنایی غزنوی بود؛ چنان‌که جام‌جم را به تقلید حدیقه سنایی سروده که بسیار خوب از عهده آن برآمده است؛ علاوه بر این، برخی از قصاید عرفانی حکیم غزنوی را نیز جواب گفته و غزلیات لطیفی دارد.


دیوان اوحدی حدود 9 تا 10 هزار بیت شعر دارد که شامل قصیده و ترجیع‌بند و غیره است. قصاید او مانند اکثر شاعران این دوران عرفانی و پرمغز است و عموماً از منظر تصوف سروده شده است. اوحدی غزلیات شایان توجهی دارد و می‌توان گفت در غزل هم‌سنگ برخی معاصران است و به اندازه‌ای در این شیوه متبحر بوده که بعضی از غزلیات وی به نام حافظ و در دیوان او ضبط شده است.


از ویژگی‌های بسیار مهم شعر اوحدی این است که بسیاری از کلمات و تعبیرات و ترکیبات زبان محاوره‌ای محیط زندگی خود و روزگار خود را به کار برده که در شعر دیگران نیست و از این رو فواید گوناگون لغت‌شناسی و دستور زبان در شعر او هست؛ به همین سبب است که گاهی اشعار او برای کسانی که متوجه این معانی خاص و تعبیرات مخصوص نیستند، دور از ذهن است. از دیگر امتیازات شعر اوحدی این است که برخی اشعار او حکم مَثَل یافته و بر سر زبان‌ها افتاده است .


از آثار اوحدی دست‌نویس‌های فراوانی باقی مانده و در سال‌های اخیر چاپ‌های گوناگونی شده است. آخرین بار کلیات او به کوشش سعید نفیسی در 1340ش در تهران به چاپ رسید.


اوحدی سه اثر از خود برجای گذاشت که بدین قرارند:


1. دیوان، شامل قصاید، غزلیات، ترکیبات، ترجیعات و رباعیات است. امیرعلیشیر نوایی این اثر را مشهور دانسته (ص 327-328) و جامی درباره آن گفته است: «دیوان اوحدی در غایت لطافت و عذوبت است و ترجیعاتش دارای حقایق و معارف است». در میان سروده‌های اوحدی به غزل‌های او عنایت بیشتری شده است. مضامین غزل‌های او شبیه غزل‌های حافظ است؛ به همین سبب در بعضی از دست‌نویس‌های اشعار حافظ، غزل‌های اوحدی را به اشتباه وارد دیوان حافظ کرده‌اند.


2. جام‌جم، منظومه‌ای است به زبان فارسی، در قالب مثنوی و مشتمل بر 5 هزار بیت، در اخلاق و عرفان که اوحدی سرودن این مثنوی را در سال 732ق شروع کرده و در 733ق به پایان برده است. این اثر بر وزن و اسلوب حدیقه سنایی سروده شده است. اوحدی این اثر را در تبریز به پایان رساند و به نام خواجه غیاث‌الدین محمدف وزیر ابوسعیدخانف نام‌گذاری کرد. با مطالعه جام‌جم می‌توان اطلاعات فراوانی از آداب طریقت و اعمال صوفیان آن عصر به دست آورد. افزون بر مسائل اجتماعی و تربیتیف مطالب و نکات سودمندی درباره مبدأ و معاش و معاد نیز در آن منعکس شده است و آن را کتاب جامعی در اخلاق و تصوف می‌دانند.


3. منطق‌العشاق یا ده‌نامه یا محبت‌نامه، این مثنوی شامل نامه‌های میان عاشق و معشوق است. اوحدی آن را در 706ق به نام وجیه‌الدین یوسف بن حسن، نوه خواجه نصیرالدین طوسی، در مراغه به پایان رساند.


انتهای پیام/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر