صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

«آتابای» فیلم برگزیده منتقدان ونویسندگان «ماهنامه فیلم» شد

فیلم برگزیده منتقدان ونویسندگان «ماهنامه فیلم» در شماره اسفندماه 1398 این نشریه اعلام شد.
کد خبر : 474283

به گزارش خبرنگار حوزه سینمایی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا پانصد و شصت و هشتمین شماره ماهنامه سینمای فیلم منتشر شد.


طبق روال هر سال، اولین شماره ماهنامه فیلم پس از برگزاری جشنواره فیلم فجر به صورت ویژه با گزارش‌ها و یادداشت‌های مختلف به این رویداد سینمایی می‌پردازد. سرمقاله این شماره نیز با عنوان «شکلات تلخ» به همن موضوع اختصاص یافته است.


شاهین شجری‌کهن در بخشی از سرمقاله نوشته است:مثل هميشه شماره بعد از جشنواره، اختصاص دارد به گزارش‌ها و تحليل فيلم‌های اين دوره که در کوتاه‌ترين زمان ممکن بعد از پايان جشنواره تدارک ديده شده است و توجه به آن میتواند چشم‌اندازی از وضعيت کلی سينمای ايران در آينده را پيش روی مخاطب قرار دهد. طبيعتاً فيلم‌های حاضر در اين دوره، تمام توان سينمای ايران نيست و فيلم‌های بسياری هستند که دير يا زود اکران خواهند شد. اما به هر حال مروری بر حال و اوضاع فيلم‌های اين دوره، خيلی نکته‌ها را روشن خواهد کرد.



هوشنگ گلمکانی سردبیر ماهنامه فیلم و از منتقدان باسابقه سینمای ایران نیز در مطلبی با عنوان «تلخ چون قرابه‌ی زهر...» به بررسی فیلم‌ها از زاویه‌ طعم و فضا پرداخته و نوشته است: توطئه‌ای در کار نيست. توافقی صورت نگرفته است. خانه سينما بخش‌نامه نکرده؛ تشکل صنفی فيلم‌نامه‌نويسان و کارگردان‌ها جلسه نگذاشته‌اند که فيلم‌های تلخ بسازند. دستور و تطميعی هم از خارج نيست. يعنی هيچ دستور و تطميعی نمی‌تواند منجر به اين اشتراک و تفاهم ناگفته شود. اين تلخی از دل زندگی ما در اين روزگار و اين جغرافيا میجوشد. اهل سينما هم اهل همين جغرافيا و روزگارند. حتی اگر شماری از آن‌ها در رفاهی باشند که عامه تصور میکنند و برخی به همين دليل ملامت‌شان می‌کنند و کنايه میزنند، اين تلخیها را می‌بينند...


«دوست داشتن از عشق برتر است» عنوان یادداشت «فرزاد پورخوش‌بخت» درباره فیلم پوست است  در بخشی از این فیلم می‌خوانیم: باورکردنی نيست که بتوان در فيلمی، شمايل کاملی از يک جن را نشان داد و تماشاگر آن را باور کند. اگر بناست حکايتی عاشقانه و تراژيک از باوری بومی و ديرينه به تصوير کشيده شود و با فضا و قصه‌ای امروزی ترکيب شود و به مراسمی آيينی و مذهبی گره بخورد، اگر فضای داستان اقتضا میکند تلفن همراه و تلفن ثابت و تلويزيون و راديو نداشته باشيم اما در عوض موتور و اتومبيل باشد تا بیزمان و بیمکان بودنِ قصه به ناکجاآباد تعبير نشود، اگر بايد طلسم و خرافه را از مراسم آيينی و اعتقادهای مذهبی تميز داد و...



                                   سکانسی از فیلم پوست به کارگردانی بهرام و بهمن ارک


«نگرش‌های متفاوت در مطالبات اجتماعی: واکنش اجتماعی: نشانه‌ها و دیدگاه‌ها» به قلم جواد طوسی، «نهانه‌هایی برای باران و بلوا: جشنواره‌ی خود را چه‌گونه گذراندید؟» نوشته مصطفی جلالی‌فخر و «سامورایی‌ها و سریر خون!» نوشته پوريا ذوالفقاری، «پول کثیف: نگاهی به نمایش فساد اقتصادی در فیلم‌های جشنواره»به قبم محسن بیگ آقا و  «پرسه و خلسه: نگاهی به فیلم‌های مهم جشنواره با تمرکز بر فرم بصری» نوشته محسن جعفری‌راد از دیگر مطالب پرونده سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر مجله فیلم است.


مهرزاد دانش هم در مطلبی با عنوان «سکون و سکوت، پرخاش و شورش» به مرور چند فیلم این جشنواره پرداخته است. 


در بخشی از مطلب دانش درباره فیلم آتابای به کارگردانی نیکی کریمی می‌خوانیم: آتابای پيشرفتی قابل‌ملاحظه در کارنامة نيکی کريمی در مقام کارگردان است که البته بخش مهمی از قوت خود را از فيلم‌نامه‌ای میگيرد که با تأنی و حوصله، کاشت‌های به‌جای دراماتيک و موقعيتی را در بستر روايت انجام میدهد تا در زمان مناسب در نيمه دوم فيلم، برداشت درست صورت پذيرد. ضرباهنگ، وجوه بصری، و نمودهای شخصيتی فيلم، اگرچه به‌شدت يادآور سبک‌ و سياق فيلم‌های «نوری بيلگه جيلان» است اما تداعی گرته‌برداری نمی‌کند و اصالت خود را نگه می‌دارد.



ماهنامه فیلم در شماره اسفندماه خود به روال هر سال از نویسندگان و منتقدان سینمایی برای انتخاب بهترین های جشنواره فجر نظرسنجی کرده است. سال گذشته این فیلم قصر شیرین به کارگدانی سید راض میرکریم بود که با کسب مجموع امتیازات باتلارت نسبت به سایر آثر بهرتی فیلم از نگاه منتقدان مجله فیلم شد. امسال نیز فیلم سینمایی آتابای به کارگردانی نیکی کریمی و بازی بازیگرانی چون هادی حجازی‌فر، جواد عزتی و سحر دولتشاهی موفق شد این  عنوان را به خود اختصاص دهد.


 در ادامه عناوین بخش دیگری از مطالب این شماره از مجله فیلم را از نظر می‌گذرانید: 


با همین چیزها؛سکانس‌ها، لحظه‌ها و نکته‌های مهم فیلم‌های خوب و بد جشنواره/ دامون قنبرزاده


يکي از پرسروصداترين جشنواره‌هاي تمام دوران‌ها تمام شد و اين بار نه‌تنها مدت‌ها قبل از شروع آن و در هنگام برگزاریاش، بلکه تا مدت‌ها پس از پايانش هم حرف و حديث‌ها ادامه دارد. تحريم‌ها، جنگ و دعواها، بدوبيراه گفتن‌ها، خط‌کشیها و... سي‌وهشتمين دوری فيلم فجر را چنان احاطه کرده بود که بوی خون از آن به مشام میرسيد! اما چيزي که مغفول ماند خودِ فيلم‌ها بودند؛ نه فيلم‌سازها، نه بازيگرها و عوامل ديگر، بلکه خودِ فيلم‌ها. آيا میتوان بدون در نظر گرفتن اين که چه کسي فيلم را ساخته، چه کسانی پشت آن بوده‌اند و چه‌طور ساخته شده، فيلمی را دوست داشت؟...


عبور از دهلیز: نسبت جشنواره‌ی فجر با سینمای مستند/ اميد نجوان


بر اساس چشم‌اندازی که افق‌های آن در جشنوارة امسال به نمايش گذاشته شد، بايد پذيرفت که سينماي داستاني ايران، سال آينده از نسبت جالب و در عين حال عجيبی با سينماي مستند برخوردار خواهد بود. برخي فيلم‌ها (از جمله خروج و لباس‌شخصي) اساس خود را بر موضوع‌های مستند بنا کرده‌اند و يکیدو فيلم ديگر (از جمله درخت گردو و تومان) نيز آثاری هستند که میتوان گفت در سال‌های قبل،‌ آزمون خود را در سينمای مستند پس داده‌‌ بودند...


معماری قصه: کارکرد لوکیشن در فیلم‌های جشنواره/ محسن خادمی


فضاسازی فيلم رکن مهمی از ساختار روايی آن به حساب می‌آيد و معنازايی از لوکيشن به عنوان يکی از عناصر فضاسازي در چند سال اخير بيش از گذشته مورد توجه فيلم‌سازان ايراني قرار گرفته و با تنوع لوکيشن و کشاندن داستان به فضاهاي تازه، اصطلاح «فيلم‌های آپارتمانی» کم‌تر به کار برده مي‌شود. در واقع اين زمينه ايجاد شده که کارگردانان تلاش کنند فيلم‌شان را در لوکيشن‌هاي متفاوت‌تري که مي‌تواند در فيلم‌نامه کارکرد مشخص يا دراماتيکي داشته باشد، روايت کنند. از همين زاويه نگاهي انداخته‌ايم به تعدادي از فيلم‌های جشنواره...


به لهجه‌ تصویرها: نقش مکان و جغرافیا در فیلم‌ها/ سمانه نيک‌اختر


در سال‌های اخير با افزايش هزينه‌هاي توليد و دشواری فيلم‌برداري در محيط‌هاي خارجي، استفاده از لوکيشن‌هاي داخلی در سينماي ايران فراگير شد. فيلم‌های «آپارتمانی» در فضاهايی تکراری و مشابه روايتگر قصه‌هايی بودند که عموماً شخصيت‌هايی ساکن کلان‌شهر را تصوير میکردند؛ بدون تغيير و تنوعی در لهجه يا لباس يا حتی جغرافيا و منظره. در صورتی که سرزمين ما از نظر اقليم و گويش بسيار غنی است و از دل گوشه گوشه اين سرزمين میتوان به فضاها و مضامينی بکر و بیبديل دست پيدا کرد...


گفتمان‌ها و گونه‌ها: روایت‌شناسی فیلم‌های جشنواره بر اساس آرای میشل فوکو و نظریه‌ ژانر/حميدرضا مدقق


...ژانرها به لحاظ ايدئولوژيک ابدا خنثی نيستند بلکه ژانرهای مختلف می‌کوشند که جهان‌بينی‌های متفاوت پديد آورند. فيلم‌های ژانری تنها آينه‌ای در برابر واقعيت اجتماعی قرار نمی‌دهند بلکه بيش از آن به‌‌مثابه آزمايشگاه تجربی تغييرات اجتماعی و فرهنگی عمل میکنند. موضوع‌های بنيادی مانند قدرت، خشونت، مناسبات جنسيتی، نژاد، سن، تمايلات جنسی، خانواده و غيره در ژانرها حاضرند و نگرش‌ها، رفتارها، کنش‌ها و انتخاب‌ها را میتوان در روايت‌های بسيار گوناگونِ درون ژانر مطالعه کرد. جای خوش‌وقتی است که سينمای ايران در اين دوره، بيش از ديگر دوره‌ها ارائه‌دهنده ژانرهای متنوع بود...


پنجره‌ بسته‌ پیشنهاد!دو فیلم و یک جشنواره/علیرضا مجمع


 ۳۸ عدد کمی نيست. با هر شاخصی. برای يک جشنواری سينمايی و براي هر کسی در هر موقعيتی. اين‌جا اما حکايت سروته است انگار. نمیشود ۳۸ساله باشی و هر سال قانون زندگیات عوض شود. هر سال آيين‌نامه جديد، هر سال راه تازه. پس حکم تجربه چيست برای يک موجود ۳۸ساله. تازه ما درباره آدم حرف نمیزنيم که امکان دارد دچار خانه‌تکانی روح شود و غصه بخورد از اين که چرا مثل طبيعت نمیتواند هر لحظه تغيير کند! حرف ما درباره يک جشنواره سينمايی است که هر سالش نبايد دريغ پارسال باشد...


نامه‌های عاشقانه: فیلم‌های اول و دوم و سوم/محمد محمديان


 چند روز پيش از آغاز جشنواره دوستم پيام فرستاد: «تو هم امسال تماشاي فيلم‌ها در جشنواره را تحريم کرده‌اي؟!» پاسخ داده‌ام من سال‌هاست که تحريم کرده‌ام! سال‌هاست که فيلم‌هاي فيلم‌سازان باسابقه را نمي‌بينم و آثار جوانان را تماشا مي‌كنم. يعني ساختة جوان كارگرداني كه مي‌گويد چهار سال فقط صرف تأمين بودجه در بخش خصوصي كرده تا فيلم اولش را بسازد و اكنون در جشنواره پذيرفته شده و بعدش هم معلوم نيست كِي و چه‌طور اكران خواهد شد، تحريم كنم؟...



سینما باش و هر چه خواهی باش!: فرازها و فرودها/ارسيا تقوا


امسال فضای فيلم‌های جشنواره بيش‌تر از هميشه تلخ و دل‌گير بود. تيرگی فقط چاشنی فيلم‌ها نبود، برخي فيلم‌ها از بنيان مصيبت در مصيبت بودند. انگار در ترسيم فضايی جهنمی و آخرالزمانی فيلم‌ها با هم مسابقه گذاشته بودند. کار به جايی رسيده بود که حتي خوب، بد، جلف‌۲: ارتش سري براي کمدی به نظر رسيدن با اين که هزار زور زده بود تا اندک‌لبخندی بر گوشه لب‌های تماشاگر بنشاند اما در انتها و با وجود تلاش وافرش جايگاهی کم‌تر از نسخه قبلی در خنداندن تماشاگر پيدا کرد...


شروعی تماشایی، پایانی خلاقانه: تیتراژهای مهم فیلم‌ها/احسان طهماسبی


... تيتراژ موفق مي‌شود از همان ابتدا، بيننده را مجذوب تماشاي قصيدة گاو سفيد و کشف علت نمايش اين گاو در حياط زندان و پي بردن به رابطة نام فيلم با مضمون آن کند. با تماشاي ادامة فيلم، ضرورت ساخت اين تيتراژ، به‌درستي اثبات مي‌شود و با پيشروي داستان و افشاي ماجراي اشتباه اعدام بابک در اوايل فيلم، تعبير اوليه و درستي از وجود گاو به عنوان قرباني در تيتراژ براي بيننده، روشن مي‌شود...


در فراز و نشیب خلاقیت و تکرار: موسیقی فیلم‌های جشنواره/نسيم قاضی‌زاده


امسال را میتوان از معدود سال‌هايي دانست که بسياري از آهنگ‌سازان به‌نام موسيقی سينمای ايران در جشنواره حضور نداشتند و سال حضور نام‌های جديدی بود؛ از جمله رامين کوشا که پيش از اين موسيقي سرخ‌پوست را ساخته بود و بامداد افشار که او را پيش‌تر با موسيقي مغزهاي کوچک زنگ‌زده مي‌شناختيم، و در کارهای هر دوي‌شان پيشرفت‌هاي چشم‌گير ديده مي‌شد. از سوي ديگر بزرگاني همچون حسين عليزاده، کارن همايون‌فر و ستار اورکی، همراه با آهنگ‌سازان نسل سوم که آثارشان بي‌شباهت به تجربه‌هاي قبلي‌شان نبود، حضوری فعال داشتند...


این گروه نفوذ‌ناپذیر! گفت‌وگویهوشنگ گلمکانی با تهماسب صلح‌جو


صلح‌جو: پشت‌سر جشنواره حاشيه‌هايي درست مي‌شود که واقعي نيست و بيش‌تر زاييدة توهم است. به شايعه بيش‌تر اهميت داده مي‌شود. وقتي من به عنوان يکي از اعضاي هيأت داوري، واقعيتي را عنوان کنم، کسي به آن اهميتي نمیدهد. فقط مي‌خواهند چيزی را در دهان مردم بيندازند که هيجان ايجاد کند./ من تعداد زياد داورها را مشکل‌ساز نمي‌دانم. دليلش هم اين است که جشنواره جايزه‌های زيادی را به رشته‌های مختلف اهدا مي‌کند و حتی جا دارد که بيش‌تر از اين داور داشته باشيم. به نظر مي‌رسد براي بهتر به ثمر رسيدن گفت‌وگوها مي‌شد سازمان‌دهی کرد و طوری برنامه‌ريزی کرد که اين تعداد از داورها مجبور نباشند همه با هم بحث کنند.


انتهای پیام/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر