سفرهای پرتعداد «ابویوسف بَسَوی» برای کسب علم
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ـ بارها شنیدهایم که گذشته چراغ راه آینده است. این چراغ، روشنگر مسیری است که به ساختن بنای تمدن ایرانی اسلامی میانجامد. چراغی که انوار روشنگرش حاصل تلاش صدها حکیم، هنرمند و فیلسوف مسلمان است که از قرنها پیش خشت به خشت این بنای سترگ را روی هم گذاشتهاند.
با شما مخاطب گرامی قراری گذاشتهایم تا هر روز به بهانه عددی که تقویم برای تاریخ آن روز به ما نشان میدهد، به زندگی یکی از مشاهیر و بزرگان تاریخ کهن ایران و اسلام مختصر اشارهای کنیم تا بتوانیم پس از یک سال، با این انوار روشنگر چراغ تمدن و فرهنگ آشنا شویم. به این منظور هر روز صبح، بخشی از تاریخ کهن خود و افتخارات آن را مرور خواهیم کرد.
برای خوشهچینی از این خرمن دانش و فرهنگ، جلد اول کتاب «تقویم تاریخ فرهنگ و تمدن اسلام و ایران» تألیف دکتر علیاکبر ولایتی که به سال ۱۳۹۲ در انتشارات امیرکبیر به زیور طبع آراسته شده، بهره بردهایم.
ابویوسف یعقوب بن سفیان فارسی محدث و مورخ ایرانی در قرن سوم هجری قمری است.
در فسا (بسا) که از شهرهای مهم فارس بود، متولد شد. نسبت «نسوی» که برای او ذکر شده ناشی از تصحیف است . تاریخ ولادتش نامعلوم است؛ اما درگذشت او را در 277 یا 280 یا 281ق آوردهاند، وی در هنگام مرگ بیش از 80 سال عمر داشت.
بَسَوی در 216ق، راهی سفر حج شد و اشتیاقش برای درک محضر علما، او را همواره از شهری به شهری دیگر کشانید تا جایی که 30 سال از عمر خود را در سفر به شرق و غرب جهان اسلام سپری کرد. از یادداشتهای کوتاهی که بَسَوی درباره سفرهایش نوشته میتوان دریافت که اشتیاق وی به سفر مکه با بهجا آوردن دستکم شانزده بار حج، بیش از هر شهر دیگری بود.
او همچنین در سالهای 216 و 217ق از مصر، در سالهای 217 و 219ق از شام، در سالهای 219 و 241ق از فلسطین، در سال 236ق از بصره، در سال 239ق از فلسطین، در سال 240ق از بلخ دیدن کرد. علاوه بر این، بسوی به مدینه، حلب، اسکندریه، نیشابور، آیله، کوفه و موصل نیز سفر کرد.
بَسَوی بر طبق سنت معمول آن زمان، سرزمینهای بسیاری را درنوردید تا محضور شیوخ طراز اول علم حدیث را در ممالک اسلامی درک کند و از این راه محفوظات روایی خویش را گسترش دهد و تا حد امکان بر اسنادهای عالیتر دست پیدا کند. از این روست که منابع موجود به نقل از خود وی آوردهاند که از بیش از یک هزار کس، که همگی در شمار ثقاتاند، حدیث نوشته است.
فهرست شیوخ بسوی شامل 402 تن میشود که با مقایسه اسامی شیوخ وی، میتوان دستکم 70 تن دیگر را به این فهرست اضافه کرد. در هر صورت، فهرست شیوخ وی مجموعه بزرگی است که دانشمندان و مصنفان بسیاری را در زمینه لغت، ادب، تاریخ، رجال و حدیث دربر میگیرد.
از مجالس درس نسوی نیز کسان بسیاری بهره بردهاند و وی را در زمره استادان و مشایخ خوش برشمردهاند که از آن جملهاند: ابراهیم بن محمد نیشابوری، اسحاق بن ابراهیم منجنیقی، ابوعیسی ترمذی، حسن بن سفیان بَسَوی، حسین بن محمد قَبّانی، عبدالرحمان بن ابی حاتم و عبدالرحمان بن یوسف بن خراش مروزی. همچنین ابن درستویه از شاگردان برجسته و راوی آثار بسوی بهشمار میرود و از طریق او دو تألیف بازمانده بسوی به ما رسیده است.
احادیث منقول از طریق بسوی به آثار محدثان خراسان از جمله مُستدرک حاکم نیشابوری و المسند الصحیح ابوعوانه، راه یافته است. بسوی همواره از بزرگداشت و تکریم علمای رجال برخوردار بوده، تا آنجا که میتوان گفت ادعای اجماع رجالیین بر توثیق او گزافه نیست. محل درگذشت بسوی را برخی بصره و برخی همان فارس دانستهاند .
از بسوی آثاری به جا مانده است که مهمترین آنها عبارتاند از:
1. کتاب المعرفة و التاریخ، که مهمترین اثر اوست و تنها نسخه باقیمانده فقط جلد دوم و سوم کتاب را به روایت ابن درستویه، دربر میگیرد. این کتاب از دو بخش تشکیل شده است:بخش نخست به موضوعات تاریخی اختصاص دارد و در بخش دوم به معرفة الرجال پرداخته شده است. بسوی در بخش تاریخ کتاب خود، مانند دیگران، در بیان وقایع گذشته به تفصیل پرداخته، ولی درباره آنچه در دوره وی رخ داده یا خودش مشاهده کرده به اجمال سخن گفته است. اکرم صیاء عمری این کتاب را با مقدمهای در شرح حال و آثار بسوی در سال 1394ق/1974 در بغداد منتشر کرد؛
2. المشیخة، که جزء دوم و سوم آن به روایت ابن درستویه بر جای مانده است که اینک در کتابخانه ظاهریه نگهداری میشود؛
3. الزوال، که آن را احمد بن ابراهیم بن شاذان، شاگرد بسوی، از وی روایت کرده است؛
4. السنة و مجانیة اهل البدع، در باب عقاید اصحاب حدیث؛
5. البرو الصلة، در اخلاف.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/