احیای انقلاب اسلامی با «خونآوردِ» مکتب سلیمانی
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا از روابط عمومی بسیج اساتید کشور، عباسعلی رهبر، دانشیار جامعهشناسی سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی در دومین نشست تخصصی جنبش استادی ایران در آفرینش قدرت نرم اسلامی_ایرانی که با موضوع «بررسی قیام عمومی پسا تشییع سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی در تهران و سراسر ایران؛ دلایل وقوعی و پیامدهای راهبردی» برگزار شد، از تبلور رویش معرفتی انقلاب اسلامی و شهید حاج قاسم سلیمانی سخن گفت و افزود: بر اساس مدل تحلیل سه جزئی، هر تحلیلی در ابتدای امر باید به دور از خطای شناختی و پیشداوری به توصیف یافتهها بپردازد و در مقام تحلیل با استفاده مناسب و طبقهبندی دادهها ، تناسبی میان داده و تحلیل ایجاد نماید و در نهایت به تفسیر و تجویز بپردازد .
دانشیار جامعهشناسی سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی عنوان کرد: متأسفانه امروز میبینیم بدون تحلیل مناسب تفسیرهایی از این شهید بزرگوار در محافل مختلف مطرح میشود و در جاهایی هم در یک فضای کاریکاتوری و فضای خطای شناختی بحثها و تفاسیر شخصی ارائه میشود و یا در فضایی سیاست زده از ایشان سخن به میان میآید و لذا باید در این خصوص دقت شود و شاید بهترین تفسیر و معیار این باشد که در چنین جلسات راهبردی، جنبش استادی کشور به بیان شاخصها و معیارهای شناخت صحیح شهید سلیمانی بپردازد و معیار مناسب و جامع و فراگیر برای بهتر دیدن و شناخت این شخصیت والامقام ارائه کنند و با متدولوژی متناسب با توصیف دقیق، معیارهای صحیح را ارائه کند.
وی ادامه داد: در مقام تحلیل لازم است کتابهایی ارائه کنیم و این یک راهبرد جدی است که باید از ظرفیتها و گنجهای نهفته درونی در جهت تحلیل شخصیت شهید سلیمانی استفاده کنیم.
رهبر با اشاره به مراسم تشییع پیکر شهید سلیمانی گفت: برگزاری مراسم تشییع پیکر شهید سلیمانی حتی برای دولت بسیار غافلگیرانه بود و نوع خروش و سرازیر شدن عاطفهها و شیوه بیان احساسات مردمی در گرامیداشت مقام این شهید حتی جامعه استادی را هم غافلگیر کرد و لازم است که در این بدرقه ملی و فراملی و خودجوش مردمی زمینههای قبلی و فردی بروز چنین رویدادی بررسی شده و سپس پیامدهای آن عنوان شد.
این استاد دانشگاه با تأکید بر دو دیدگاه مقام معظم رهبری به لحاظ تحلیل محتوا بیان کرد: یک نگاه رهبر انقلاب نگاه تحلیل و تأییدی است که در زمان حیات این شهید مطرح است و به عنوان گمشده خویش در میان جمع مطرح میشد. اما ظاهراً شهادت ایشان مولفهای را به بحث ادبیات سیاسی اجتماعی رهبر انقلاب اضافه کرد و آن مقام تعظیم است. در حقیقت تحبیب در زمان حیات تبدیل به تعظیم در زمان شهادت میشود.
عباسعلی رهبر افزود: برکات شهادت این سردار بزرگوار پس از شهادت بسیار مهمتر و بیشتر از زمان حیات ایشان بوده و در عین حال که حیات ایشان برای انقلاب پرثمر بود، با شهادت خویش فرامرزی شدن و جهانی شدن انقلاب اسلامی را رقم زد. این به دلیل اوج معرفت این شهید به نیروی عامه مردم و اعتقاد صریح و نه تشریفاتی ایشان به قوای مردمی است. در این میان انقلاب اسلامی مرزهای سکولاریسم را در نوردید و برخی را که به انقلاب اسلامی شک داشتند دچار تحیر کرد.
استاد جامعهشناسی سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی ضمن با اشاره به تحلیل روند مکتب شهید سلیمانی بر اساس سخنان رهبر انقلاب بیان کرد: با مراجعه به سخنرانیهای اخیر رهبر انقلاب درمیابیم آنچه ایشان در مباحثشان و در اصل و فرع موضوعات بدان پرداختند، حائز اهمیت است. برای مثال در سخنرانی رهبر معظم انقلاب در قم رهبری به بحث پیرامون اصل انقلاب و خط انقلاب و جریان پویای انقلاب اسلامی و همه شهیدان و همه سلیمانیها و همه انسانهای متعالی در زیر مجموعه انقلاب اسلامی میپردازند.
وی افزود: به لحاظ جامعهشناسی سیاسی در بحث جریان ظهور انقلاب اسلامی گفته میشود در سالهای ۵۷ تا ۶۸ انقلاب اسلامی به مثابه موجود زنده کاملاً در حرکت و شروع است و با قدرت به مسیر خود ادامه میدهد و از امراض ظاهری و باطنی به دور است و عطر ایثار و خون شهدا مانع ایجاد آلودگی در فضای انقلاب است اما پس از آن در سال ۶۸ تا ۹۸ با جریانی خزنده و مسیری آلوده مواجه میشود که امراض به ریشه سرایت کرده و پدیده نفوذ به شکل ساختاری و معنایی (به گفته رهبر معظم انقلاب) خودش را نمایان کرد. در برههای در جریان این ۳۰ سال امراض نفاق و اشرافی گری و شکاف اجتماعی انقلاب را دچار آزار کرد و برخی مسئولین انقلاب را با این روال دچار بحران میدانستند و بیان میکردند که به اصلاح دیگری در ساختار انقلاب نیازمندیم.
رهبر ادامه داد: لایههای زیرین مبتنی بر استقلال و دینگرایی تحت تأثیر لایههای سوری به تعبیر مقام معظم رهبری غبار ایجاد کردند و نوعی خود فراموشی در بین بعضی مسئولین ایجاد شد. سؤالی که در اینجا مطرح میشود آنست که چطور میشود خود فراموشی را به دانایی تبدیل کرد؟ چگونه میتوان تعارض میان لایههای اصالت انقلابی و کج مدیریتی و اباهه گری سیاسی را برطرف کرد؟ در این سالها حضور سیاسی مردم نتوانسته بود حریم مرضها را دور کند و گونهای تعارض ایجاد شد که بعدها تبدیل به تضاد انجامید. آنچه در اتفاقات آبان ماه شاهد بودیم نشانه مرض و بیماری بود اما تغییر فضا نیازمند خون آوردی جدید برای احیای انقلاب اسلامی بود و این افتخار به مکتب سلیمانی داده شد.
دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی بیان کرد: خون آوردی نیاز انقلاب اسلامی بود تا غبار و امراض را از لایههای اصالت انقلاب بزداید و حماسه مردمی و غرور ملی و افتخار ملی حاصل از این خون آورد افرادی را که در داخل با نظام و اجراییات زاویه داشتند و حتی مخالفان خارجی را وادار به تسلیم و تکریم این رویداد کرد و این فرآیند احیای انقلاب اسلامی بود. زمینههای به روز و حضور شهادت سلیمانی در رفع امراضی که جریان انقلاب به آن متصل شده بود نمایان شد.
وی افزود: پیامد شهادت سپهبد سلیمانی از بعد جامعهشناسی سیاسی ارتقا و خوانش مجدد هویت انقلابی، ملی و ایرانی اسلامی بود، هویتی که ۱۰۰ سال اخیر دچار تنش و بحران بود و اوج رفع آن در ظهور انقلاب اسلامی صورت گرفت. باید دید شهید سلیمانی که علت تامه این رستاخیز انقلاب اسلامی است، چه ویژگیها و مؤلفههایی دارد؟ مکتب سلیمانی چطور توانسته حرکت جمعی ایران و اسلام را در مقابل شیطان بزرگ و ابرقدرتهای دنیا هماوردی کند. این نکته مهم است که شهادت سردار سلیمانی به دست شقیترین افراد صورت گرفته و همانگونه که افراد را از دشمنانشان میتوان شناخت؛ میبینیم که شهادت او به دست غاصبترین و فریبکارترین دولت دنیاست که این خود گواه حقانیت این خون آورد است.
این استاد دانشگاه در پایان سخنان خود بر لزوم شناسایی مؤلفههای مکتب سلیمانی به عنوان یک جریان خاصه و یک جریان هویتساز و یک قدرت نرم تأکید کرده و افزود: نیت شهید بودن به مثابه شهید سلیمانی و انرژی متراکم شهید سلیمانی را باید با عقلانیت و تدبیر و دوری از فریبکاری در جریان انقلاب شریک باشیم.
انتهای پیام/4021/
انتهای پیام/