«روز صفر» و ادای دِین سینمایی به حافظان امنیت
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا - سید مرتضی حسینی: سعید ملکان در سالهای اخیر با تهیهکنندگی فیلمهایی همچون تنگه ابوقریب، ویلاییها، ابد و یک روز، آرایش غلیظ، برادرم خسرو و غلامرضا تختی نشان داد که هم ذائقه مخاطب را به خوبی میشناسد و هم با فضای موردعلاقه منتقدان سینمایی آشنا است. او که روزگاری نه چندان دور کار گریم در تلویزیون و سینما را دنبال میکرد، حالا به یک نام شناخته شده در حوزه تولیدات سینمایی بدل شده است.
ملکان سال گذشته به عنوان نویسنده و تهیهکننده فیلم غلامرضا تختی به کارگردانی بهرام توکلی در جشنواره فجر سال گذشته حضور داشت. فیلمی که با توجه محتوای حساس و چالش برانگیز و البته فرم خاص روایت خود، اثر بحث برانگیز جشنواره سال گذشته بود.
ترکیب ملکانِ نویسنده و توکلیِ کارگردان در فیلم غلامرضا تختی، امسال در فیلم روز صفر جابجا شد. بهرام توکلی این بار در قامت فیلمنامهنویس در کنار ملکان قرار گرفت که برای اولین تجربه کارگردانی خود ایدهای حساس پروژهای سنگین را انتخاب کرده بود.
روز صفر روایت سینمایی بخشی از عملیات شناسایی و دستگیری عبدالمالک ریگی سرکرده گروهک تروریستی جندالله است. امیر جدیدی در نقش مأمور امنیتی و ساعد سهیلی در نقش عبدالمالک ریگی دو قطب اصلی ماجرای فیلم هستند. روز صفر کوشیده است تا بدون اضافه کردن خردهداستانهای غیرضروری در ماجرای اصلی فیلم، پیچیدگی و سختی این عملیات را به مخاطب ارائه دهد.
همانگونه که ملکان در نشست خبری فیلم عنوان کرد، روز صفر دو بخش کلی دارد. قسمتی از آن مبتنی بر زمینههای جاسوسی- امنیتی است و بخش دوم آن را صحنههای مربوط به تلاش و عملیات برای مبارزه با ریگی تشکیل میدهد.
امیر جدیدی شمایل جدید و و جذابی از یک مأمور امنیتی ارائه می دهد؛ چیزی شبیه به شخصیت جیمز باند در هالیوود که چندین دهه است به الگوی غالب سینمای جاسوسی و اکشن در سینمای غرب تبدیل شده است. البته ملکان بری طراحی شخصیت این مأمور امنیتی تنها به ظاهر و زبان بسنده نکرده است. مامور امنیتی روز صفر شناسنامه و ذهنیت ایرانی دارد. با هوش و به روز است، قدرت تصمیم گیری در شرایط سخت و آمادگی جسمانی فوق العادهای دارد و حس وطن دوستی در او به حد اعلاست.
امیر جدیدی با تکیه بر ویژگیهای فیزیکی خود ازجمله صدای بم و گیرا، صورت استخوانی و سرد، نگاههای خونسرد و سنگین و البته بدنی آماده و ورزیده، ویژگیهای ظاهری چینن شخصیتی را به خوبی به بیننده انتقال میدهد. همچنین باید لحن خاص او در بیان دیالوگها و تغییرات به موقع لحن و ریتم دیالوگگویی او اشاره کرد.
جدیدی که راوی فیلم نیز هست در صدای خود، دو عنصر عاطفه (علاقه به ایران و ایرانیان) و حماسه (برخورد با جنایتکاران و دشمنان مردم) را به تماشاگر القا میکند. این نکته به ویژه در سکانس پایانی و مونولوگ تأثیرگذار او هویداست.
کمتر از یک سال پس از آن که آرمین رحیمیان در فیلم «شبی که ماه کامل شد» ایفاگر نقش عبدالمالک ریگی بود این بار سعید سهیلی این نقش چالش برانگیز را به عهده گرفت. همین موضوع یعنی دو نقشآفرینی از یک شخصیت معاصر آن هم در کمتر از یک سال میتواند چاقوی دو لبه برای یک فیلم باشد.
مشخص است که سهیلی برای ارائه تصویری متفاوت و پذیرفتنی از عبدالمالک تلاش کرده است و گریم هم به در آمدن این نقش مهم و محوری کمک کرده. با این حال شخصیت عبدالمالک در «روز صفر» نتوانست همپای شخصیت مأمور امنیتی بر بیننده تأثیرگذار باشد.
لهجه سهیلی در دیالوگهای کوتاه باورپذیر است، اما به محض این که جملات طولانی میشود در آخر دیالوگها هم لحن صدایش عوض می شود هم لهجه دچار تغییر میشود. با این حال سهیلی توانسته است در دو سکانس مهمی که با محورت او ساخته شده شخصیت عبد المالک را به خوبی به تماشگر معرفی کند. در سکانس اول سخنرانی او برای پیروان و بمبگذارن انتحاری پیش از آغاز عملیات است و دومین سکانس مواجه او با مامور پلیس پاکستان است که به زعم عبدالمالک خیانت کرده و باید به سزای عملش برسد.
صحنههای تعیقب و گریز بین مأموران اطلاعاتی و تروریستها در فضای بیابانی- پاکستان و افغانستان و درگیری در قهوهخانه محلی در پاکستان، اجرایی تحسین برانگیز داشته و از فیلمهای اکشن سینمای دنیا چیزی کم ندارد.
روز صفر را میتوان یک ادای دین به نعمت امنیت و پدیدآورندگان آن دانست. نعمتی که حاصل تلاش و جانفشانی کسانی است که نه میتوانند و نه تمایلی دارند که یادی و نامی از آنها مطرح شود. همانگونه که در مونولوگ پایانی فیلم به آن اشاره شد.
روز صفر میتواند جریان نحیف سینمای راهبردی را در ایران تقویت کند. سینمایی که با وجود انبوهی از سوژههای مهم و جذاب چه در بخشهای امنیت و چه در حوزه های سیاستگزاریهای کلان فرهنگی اجتماعی و سیاسی از دید فیلمنامه نویسان و فیلمسازان ما مغفول مانده است.
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/