«آبادان یازده 60» داستانی از دل رادیو
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا - سارا مسعودی: سکانس پیش از تیتراژ فیلم، کلوز آپهای احساسی، غلطیدن اشک بر گونه و لبهایی که از شدت ناراحتی میلرزد؛ کافیست همین پلان را ببینید و تصور کنید که «آبادان یازده 60» به کارگردانی مهرداد خوشبخت آمده است که بترکاند و شما را با خود در سوژهای پردازش نشده در سینمای ایران همراه کند. سوژهای با مضمون اهمیت رسانه در مقاومت مردم درجنگ و چه رسانهای مهم تر از رادیو در سالهای ۱۳۵۹.
داستان «آبادان یازده 60» در ارتباط با فعالیت ایستگاه رادیو نفت ملی آبادان در زمان آغاز جنگ تحمیلی است و تلاش جمعی از کارکنان این رادیو برای حفظ و ادامه فعالیت آن را در شرایط بحرانی آغاز جنگ روایت میکند.
بیشتر نماهای فیلم خاص است، یعنی روایت در یک فضای خاص. همین امر ضرورت توجه به بازیگردانی را بیشتر میکند، اما چه کنیم که بازیها خوب در نیامده!
فیلمی که میتواند قهرمانهای ملی داشته باشد، آدمهای معمولی دارد که حتی گاهی لهجههایشان هم درست نیست. شاهدی بر مدعای یاد شده این است که حسن معجونی در سبک بازی مخاطب را به یاد شخصیت مسافران رامبد جوان میاندازد.
کارگردان سعی کرده با پایین آوردن غلظت رنگ و از بردن رنگهای روشن که نشانگر حس زندگی و لذت است، حس قدیمی بودن را به بیننده منتقل کنند. اما در تله طراحی لباس گیر افتاده است.
طراحی لباس و صحنه به گونهایست که تمایز چندانی بین دهه نود و سال ۵۹ را نمیتوانیم قائل شویم. همین امر باعث عدم باور پذیری و عدم همدلی با سکانسهای فیلم میشود.
تدوین بد و ادغام تصاویر آرشیوی با تصاویر تولیدی یکی دیگر از مشکلات فیلم است، البته کارگردان در نشست اشاره کرده که تدوین وصدا نهایی نیست و قرار است نسخه نهایی برای اکران، با تغییراتی همراه تغییر کند.
در مورد فیلمنامه هم به ذکر یک نکته بسنده میشود که روند کند آن در بیست دقیقه پایانی بهتر میشود.
به هر تقدیر برخلاف تصاویر ابتدایی و سوژه بسیار خوب، «آبادان یازده 60» تنها یک تله فیلم ساده است.
انتهای پیام/۴۱۳۹/
انتهای پیام/