صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۸:۵۴ - ۲۴ دی ۱۳۹۸
ویترین کتاب/ 15

رمان «رؤیا»؛ عاشقانه‌ای از نویسنده بزرگ فرانسه

کتاب «رؤیا» نوشته «امیل زولا» رمانی عاشقانه‌ی فرانسوی است که در مجموعه عاشقانه‌های کلاسیک نشر افق، منتشر شده است.
کد خبر : 466075

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، «امیل ادوار شارل آنتوان زولا» متولد ۱۸۴۰ میلادی درگذشته ۱۹۰۲ میلادی رمان‌نویس، نمایش‌نامه‌نویس و روزنامه‌نگار فرانسوی، است. زولا مهم‌ترین نماینده مکتب ادبی ناتورالیسم و عامل مهم در گسترش تئاتر ناتورالیستی بود. او یکی از معروف‌ترین نویسندگان فرانسوی است که کتاب‌هایش در سطح وسیع در جهان ترجمه و چاپ شده و مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است. از کتاب‌های این نویسنده در سینما و تلویزیون فراوان اقتباس شده است.


زندگی و آثار زولا موضوع پژوهش‌های تاریخی بسیار بوده است. در زمینه‌ی ادبیات او را عمدتاً با مجموعه‌ی بیست جلدی «روگن ماکار» می‌شناسند که جامعه‌ی فرانسه را در دوران امپراطوری دوم فرانسه به تصویر می‌کشد. این مجموعه درباره‌ی سرگذشت خانواده‌ی روگن ماکار طی نسل‌های مختلف است و شخصیت‌های هر دوره و نسل خاص موضوع هر رمان هستند.


رمان «رؤیا» شانزدهمین کتاب از مجموعه‌ی روگن ماکارِ امیل زولا است که با ترجمه محمود گودرزی توسط انتشارات افق زیر مجموعه عاشقانه‌های کلاسیک منتشر شده است.


داستان کتاب پیش رو، درباره دخترکی یتیم است که نزد یک قیّم نامهربان زندگی می‌کند. دختر از خانه قیم خود فرار کرده و به خانه یک زوج که منزل‌شان نزدیک کلیساست، پناه می‌برد. در ادامه داستان شخصیت یک مرد جوان که فرزند اسقف کلیساست به قصه اضافه می‌شود که پس از سال‌ها پیش پدر خود برمی‌گردد و دختر یتیم را می‌بیند. بین دو جوان داستان، عشقی پرفراز و نشیب شکل می‌گیرد که باعث سروشکل‌دادن به اتفاقات بعدی رمان می‌شود.


در بخشی از این رمان می‌خوانیم: «آه! یعنی چه، واقعاً که، یعنی یاس‌ها و درخت‌های پروانه‌ی نامرئی خانه‌ی اسقف رایحه‌ای چنان شامه‌نواز داشتند که او نمی‌توانست نفس بکشد و موجی گلگون به گونه‌هایش می‌دوید؟ تا آن لحظه هرگز متوجه ولرم عطرهایی نشده بود که حالا با نفسی جاندار از کنارش رد می‌شدند. درضمن، چطور سال‌های قبل آن پالونیای بزرگ و شکفته را ندیده بود که دسته‌گل بنفش و بزرگش از میان نارون‌های باغ خانواده‌ی ووانکور پیدا بود؟ امسال همین‌که به آن می‌نگریست، هیجانی دیدش را تار می‌کرد، از بس این بنفش کم‌رنگ به دلش می‌نشست. به همین ترتیب، به یاد نمی‌آورد شنیده باشد جوی شِوروت میان نیزارهای روییده بر کرانه‌هایش تا این حد بلند با سنگ‌ریزه‌ها گفتگو کند. جویبار با اطمینان سخن می‌گفت، دختر می‌شنید که واژه‌هایی مبهم ادا می‌کرد، واژه‌هایی همواره تکرار شونده که وجودش را از تشویش می‌انباشت، این همان دشت سابق نبود که همه چیز در آن حیرت‌زده‌اش می‌کرد و حالا معناهایی جدید به خود می‌گرفت؟ یا شاید او بود که دست‌خوش تغییر شده بود آن‌جا نمو و حیات را حس می‌کرد، می‌دید و می‌شنید؟».


رمان «رؤیا» با ترجمه محمود گودرزی توسط انتشارات افق در 384 صفحه با قیمت 48 هزار تومان وارد بازار کتاب شده است.


انتهای پیام/4028/ 


انتهای پیام/

ارسال نظر