صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۷:۴۵ - ۱۹ دی ۱۳۹۸
ویترین کتاب/ 10

«مانون لسکو» رمانی عاشقانه از قرن هجدهم فرانسه

نویسنده فرانسوی «آبه پره‌وو» در رمان «مانون لسکو» داستانی عاشقانه میان یک شوالیه و دختری زیبا را روایت می‌کند.
کد خبر : 464543

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، «آبه پره‌وو» رمان‌نویس، مورخ، روزنامه‌نگار و مترجم قرن هجدهم میلادی اهل فرانسه است.


مانون لسکو عنوان رمانی از آبه پره‌وو است که توسط محمود گودرزی ترجمه شده و نشر افق آن را در مجموعه افق کلاسیک منتشر کرده است.


آبه پره‌وو این رمان را در سال ۱۷۲۱ منتشر کرده است. روایت این داستان در قالب نمایش و اپرا بارها به روی صحنه رفته که از مهمترین آن‌ها می‌توان به اثر جاکومو پوچینی آهنگساز شهیر ایتالیایی اشاره کرد. همچنین تاکنون هفت فیلم سینمایی براساس این اثر ساخته شده است. این رمان از آبه پره‌وو از جمله آثار ماندگار ادبی است که نقشی انکارناپذیر در شکل‌گیری جریان‌های ادبی جهان داشته و مخاطب آن دوستداران جوان و بزرگسال ادبیات کلاسیک هستند.


شوالیه دگریو که نجیب‌زاده‌ای ثروتمند است که دلباخته‌ی دخترکی زیبا به نام مانون لسکو شده که به اجبار قرار است وارد صومعه شود. دگریو ترتیب فرار مانون را می‌دهد و این آغاز سرنوشتی آمیخته به عشق، خیانت و ندامت است.


در بخشی از این رمان می‌خوانیم: «لسکو که از حزم و ذکاوت بی‌بهره نبود توضیح داد که باید با احتیاط جلو رفت؛ گفت که گریز من از سن _لازار و مصیبتی که حین خروج بر من نازل شده است بی‌برو برگرد قیل و قال به پا خواهد کرد؛ رءیس پلیس عده‌ای را به دنبالم خواهد فرستاد و او فردی است بانفوذ؛ خلاصه گفتکه اگر نمی‌خواهم در معرض چیزی بدتر از سن_ لازار قرار گیرم، عاقلانه این است که چند روزی در خفا محبوس باشم تا آتش کینه‌ی دشمنانم خاموش شود. نصیحتش منطقی بود، اما می‌بایست من هم منطقی می‌بودم تا به آن عمل می‌کردم. این همه آهستگی و ملاحظه با شور و عشق من همخوانی نداشت. تمام حرف شنوی من این بود که به او قول دهم روز بعد را به آرمیدن سپری کنم. مرا در اتاقش حبس کرد و من تا شب آنجا خوابیدم.


بخشی از این زمان را صرف یافتن برنامه و راه حل‌هایی برای یاری رساندن به مانون کردم. ایمان داشتم که محبس او نفوذناپذیرتر از زندان من است. با زور و خشونت نمی‌شد کاری کرد، حقه و نیرنگ لازم بود؛ اما اگر خود الهه‌ی ابداع هم بود، نمی‌دانست از کجا شروع کند. همه چیز چنان مبهم و تار بود که بررسی بهتر اوضاع را موکول کردم به وقتی که مقداری اطلاعات درباره‌ی داخل ساختمان هوپیتال به دست آورده باشم».


رمان «مانون لسکو» با ترجمه محمود گودرزی، از سوی انتشارات افق در 200 صفحه با قیمت 29 هزار تومان به بازار کتاب عرضه شده است.


انتهای پیام/4028/


انتهای پیام/

ارسال نظر