دستبرد به ترند اول جامعه رسانهای دنیا/ نه از حقوق بشر خبری هست و نه از مصادیق حداقلی آن
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا ـ دیروز، تِرند اول جامعه رسانهای جهانی به زبانهای مختلف از انگلیسی و عربی تا ترکی و فارسی و غیره، بر مدار ترور و شهادت سپهبد قاسم سلیمانی میچرخید، اما به نظر میرسد شبکههای مجازی پرمخاطب غربی، همینجا نیز با حذف و انکار، دست به تحریف واقعیت ماجرای این اقدام تروریستی آمریکا زدند. آزادی بیان یا حفظ کرامت انسانی تا دریافت اطلاعات صحیح و جز آن مگر چیزی از اصول «حقوق بشر» است؟ اما انگار آنها در قبال این واقعه حتی قائل به رعایت این موارد نیز نیستند.
در همین ارتباط، در ادامه یادداشت محسن غلامی (قلعه سیدی)، پژوهشگر حقوق رسانه و کارشناس حقوق بینالملل را درباره این جریان افراطی رسانهای غرب میخوانید.
ماجرای «حقوق بشر» سالهاست که از اصالت افتاده؛ حقوقی که قرار است بشر را مُحِق بداند اما اینقدر تفاسیر افراطی به خود گرفت که مولّدان دیروز آن که جامعه غربی بودهاند، امروز حتی خود نیز بدان اعتقاد ندارند.
حقوق بشر غربی برای ما چیزی جز یک سری کنشهای افراطی از طرف علمداران دروغین حقوق بینالملل نیست. امروزه نیز تمام حربه آنها استفاده از فضای مجازی و شبکههای رسانهای است تا در مقام اسلحه، علیه ما بهکار گیرند و در آن داد و فریاد به راه بیندازند و ماجرا را آن گونه که به نفع خودشان است، تغییر دهند.
همینجاست که کاربرد شبکههای مجازی مهمتر جلوه میکند چون اصولاً دیگر چیزی از دروازهبانی خبر در آن رعایت نمیشود.
«ترور سپهبد شهید قاسم سلیمانی» سوژه تمام ساعات شلوغ امروز جامعه رسانهای غرب است که آن را همانند اسلحهای بُرنده به کار گرفتهاند و اتفاقاً واقعیت ماجرا را نه تنها تقطیع، بلکه از اساس تحریف سازند؛ و برای پیشبرد آن حتی مصادیق عینی «حقوق بشر» و میثاقهایی که ملل متحد بر آن متفقالقول هستند را عیناً له کنند.
ترند دیروز شبکههای مجازی اعم است از «#قاسم_سلیمانی»، «#جنگ_جهانی_سوم»،«#Soleimani» و واژگان مشابه آن. با این حال این ترند که با واکنشهای میلیونی روبرو شده، همچنان از طرف داعیان رسانهای غربی که محل استقرار همین شبکههای مجازی هستند، با سانسور همراه است.
تا جایی که در ساعات اولیه این اتفاق که حالاحالاها تیتر خبرگزاریهای رسمی دنیاست، به شکل آماتورگونهای توسط صاحبان شبکههای مجازی اینستاگرام و توئیتر و غیره در حال حذف است. درحالیکه صرف انتشار یک عکس یا اعلام انزجار از این واقعه عجیب و نیز اعلام همگرایی یک ملت، اتفاقاً همان رعایت احترام به اعلامیه «حقوق بشر» است و نه ضدیتی بر آن.
ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر عنوان میکند: «هر انسانی حق آزادی عقیده و بیان دارد و حق مزبور شامل آن است که داشتن عقاید خود بیم و اضطرابی نداشته باشد و در کسب اطلاعات و افکار و اخذ و انتشار آن به تمام وسایل ممکن و بدون ملاحظات مرزی آزاد باشد».
همچنین موارد مشابه حق آزادی بیان را میتوان در بند 2 ماده 19 میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی، ماده 10 کنوانسیون اروپایی حقوق بشر، ماده 13 کنوانسیون آمریکایی حقوق بشر، ماده 9 منشور آفریقایی حقوق بشر، ماده 22 اعلامیه اسلامی حقوق بشر و دیگر اسناد الزام آور حقوق بشری یافت که همگی این حق را به رسمیت شناختهاند.
اما واقعاً رسانههای مذکور این حق را درباره این اتفاق رعایت میکنند؟ خیر! وقتی صاحبان شبکههای متعدد و متکثر مجازی از اینستاگرام تا توئیتر یا همین غولهای رسانهای با برد جهانیشان، در این جوامع قرار دارد، باید هم «آزادی بیان»، «ارائه اطلاعات صحیح» تا «کرامت انسان» و «منع خشونت» و همه و همه را منقضی دانست؛ به همین راحتی!
این نکته را نیز فراموش نکنیم که اگر مطابق با کنوانسیونها و اسناد بینالمللی دم از حق «آزادی بیان» میزنیم فقط به معنای خاص آن یعنی ابراز عقیده و کلام نیست، بلکه اتفاقاً سایر مصادیق ذکر شده اعم از حق دسترسی به اطلاعات، همه شبکههای خبری و اتفاقا تکنولوژیهای جدید مثل همین اینترنت و غیره را نیز دربرمیگیرد.
حقوق بشر غربی برای ما چیزی جز یک سری کنشهای افراطی از طرف علمداران دروغین حقوق بینالملل نیست. امروزه نیز تمام حربه آنها استفاده از فضای مجازی و شبکههای رسانهای است تا در مقام اسلحه، علیه ما بهکار گیرند و در آن داد و فریاد به راه میاندازند و ماجرا را آن گونه که به نفع خودشان است، تغییر دهند.
با این حال سالهاست که شبکههای صوتی و تصویری ما عمده مشتریهای اطلاعاتی خود را به سبب دوری از ماهوارهها، از دست داده و جز در برخی کشورها، متأسفانه مخاطب جامعه هدف اعم از ایالات متحده تا انگلیس و امثال آن جز تحریف اخبار و اطلاعات سرزمین ما چیزی به خوردشان داده نمیشود. پس ماجرا همین است که میبینید؛ تحریف و تحریف!
بنابراین همینجاست که کاربرد شبکههای مجازی مهمتر جلوه میکند چون اصولاً دیگر چیزی از دروازهبانی خبر در آن رعایت نمیشود. همچنانکه مصداق قبیحتر و کریهتر آن استفاده همهجانبه داعش و امثالهم از این فضاست یعنی سایبر تروریسم؛ متأسفانه.
و امروز هم دوباره واکنشهای تحریفشده و حذفگونه رسانههای جمعی غرب را میتوان در برابر خبر همهگیر شهادت سپهبد سلیمانی دید؛ یعنی همان چیزی که بانیان این شبکههای مجازی و رسانهها که در دست عاملان این جنایت قرار گرفته، حسابی از آن میترسند، درحالیکه خود همواره مصداق تروریسم رسانهای هستند. پس نه اینجا، بلکه اتفاقا آنجاست که نه از کلیت حقوق بشر خبری هست و نه از مصادیق حداقلی آن؛ همه حرف است و حرف!
انتهای پیام/4104/پ
انتهای پیام/