صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۱:۲۴ - ۱۰ دی ۱۳۹۸
تجلی وحدت علمی13/ مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه خوارزمی در گفتگو با آنا:

لازمه حکومت و تمدن اسلامی حرکت هم‌زمان حوزه و دانشگاه است/ حوزه و دانشگاه نباید جزیره‌ای عمل کنند

مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه خوارزمی با تاکید بر اینکه لازمه حکومت اسلامی و تمدن اسلامی حرکت هم‌زمان حوزه و دانشگاه است، گقت: حوزه و دانشگاه نباید جزیره‌ای عمل کنند.
کد خبر : 452176

به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه و سیاست گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، از مبارک‌ترین پیامدهای انقلاب اسلامی ایران، وحدت حوزه و دانشگاه است. حوزه و دانشگاه در سال‌های قبل از انقلاب شاهد شکاف‌های عمیقی بوده‌اند، اما بعد از بهمن ۵۷، این دو نهاد علمی کشور، دوشادوش یکدیگر در جهت حل نیازهای جامعه مبادرت ورزیدند و سعی نمودند در موضوعات گوناگون به یکدیگر یاری رسانند.


وحدت دانشگاه و حوزه همواره موجب پیشرفت و رشد کشور در تمامی مقاطع تاریخی شده و همواره تلفیق علم و دین، ثمرات بسیاری برای جامعه داشته است. دوران باشکوه تمدن اسلامی نیز که از قرن هشتم تا سیزدهم میلادی به طول انجامید تجلی وحدت علم و دین بوده است که نمونه‌ای از آن را در بهمن سال ۵۷ شاهد بودیم که وحدت دانشگاه و حوزه موجب سرنگونی نظام طاغوت شد.


وحدت حوزه و دانشگاه بدین معنا است که حوزه علمیه مفاهیم عمیق خود را در اختیار دانشگاهیان قرار بدهد و آن ارزش‌ها و معنویت را به دانشگاهیان تزریق نماید و در مقابل حوزویان و طلاب نیز از دستاورد‌های جدید و علمی دانشگاهیان حداکثر استفاده را نمایند و بتوانند علوم جدید را با احکام اسلامی، مورد ارزیابی قرار دهند.


در این راستا خبرگزاری آنا گفتگویی با حجت‌الاسلام سید محمد هاشمی مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه خوارزمی به تبیین وحدت حوزه و دانشگاه چالش‌ها و راهکار‌های آن پرداخته است که در ادامه مشروح آن را می‌خوانید.


آنا: تبیین کلی در خصوص وحدت حوزه و دانشگاه ارائه بدهید.


هاشمی: برای پرداختن به وحدت حوزه و دانشگاه، در وهله اول باید خود دانشگاه و حوزه را بشناسیم. باید کارکردها، جایگاه‌ها و مسئولیت‌هایشان و حیطه عملکردی‌شان را مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. از سوی دیگر، مفهوم وحدت را باید بازنگری کنیم. وحدت حوزه و دانشگاه را می‌توانیم در حالت شکلی و صوری که امروز خیلی رواج دارد مورد برسی قرار دهیم؛ یعنی در همان حد برگزاری کنگره‌ها، همایش‌ها و جلسات که عمدتاً کار سطحی است. در این سطح کار کردن هیچ آورده‌ای برای کشور ندارد. ما اگر در پی رسیدن به وحدت حوزه و دانشگاه هستیم باید ساختار این دو نهاد مقدس را به‌گونه‌ای طراحی کنیم که منجر به وحدت شود.


 این همان نگاه عمیقی است باید به موضوع وحدت داشته باشیم. من سالیان سال به این نکته اشاره کردم که وحدت از سال‌های پایین شروع می‌شود، آموزش‌وپرورش برادر کوچک‌تر دانشگاه است. آموزش‌وپرورش ساختار ساز و بنیان ساز است و دوران جوانی و نوجوانی افراد در آموزش‌وپرورش و مدرسه طی می‌شود. ما نمی‌توانیم دیوار عریضی را بین این دو بنا کرده باشیم و بعد صحبت از وحدت حوزه و دانشگاه بکنیم.


شخصی که دانشگاه می‌آید، اعم از دانشجو و استاد به مرحله عمل می‌رسد نه مرحله انتخاب؛ یعنی آنچه در دوران مدرسه ساخته‌شده است را در دانشگاه پیاده می‌کند. اگر ما در دوره دانش‌آموزی کارکرده باشیم آن‌وقت می‌توانیم ثمره‌اش را در حوزه یا دانشگاه ببینیم. در حکومت اسلامی باید علم و دین، توأمان در ساختارهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و... به نقش‌آفرینی بپردازند. نمی‌شود یکی را فاکتور گرفت و فقط به دیگری پرداخت. مثلاً دانشگاه یا حوزه نمی‌تواند بگوید من در فلان مسئله ورود پیدا نمی‌کنم.


درصورتی‌که لازمه حکومت اسلامی و تمدن اسلامی حرکت هم‌زمان حوزه و دانشگاه است. آیا حیطه عملکردی علم، فقط دانش تجربی است؟ و آیا حیطه عملکردی حوزه، فقط اصول علمیه و مسائل فقهی است؟ این دو نهاد باید با یکدیگر هم‌راستا شوند و در کنار هم به مسائل بپردازند و به مسائل نگاه تخصصی داشته باشند و راهکار ارائه دهند. در دانشگاه، نخبگان زیادی داریم. نخبگان آن‌قدر زیاد هستند که کشور ما و کشورهای مختلف را می‌توانند تغذیه کنند؛ اما همین نخبگان به‌طور دقیق سازمان‌دهی نمی‌شوند. حوزه علمیه هم همین اشکال را دارد.



وحدت حوزه و دانشگاه به معنای کنار گذاشتن یا حذف علوم غربی نیست. حوزه و دانشگاه نباید جزیره‌ای عمل کنند. باید در کنار یکدیگر اهداف واحدی را در نظر داشته باشند.



آیا در حال حاضر ما در حوزه‌ها طلبه‌های ساختاری تربیت می‌کنیم که به درد حکومت اسلامی بخورد؟ باید ساختار حوزه‌های علمیه، طبق نیازهای مردم متحول شوند و خودشان را بازآفرینی کنند. تخصص و جدایی رشته‌ها در هردو است. نشریه‌های آموزشی در حوزه و دانشگاه هست اما این‌ها ملاک وحدت نیست. باید ساختار حوزه و دانشگاه در حیطه عملکردی تلفیق شود. در آن صورت می‌شود از وحدت حوزه و دانشگاه صحبت به میان آورد.


حوزه و دانشگاه نباید جزیره‌ای عمل کنند


با گرفتن یک جلسه و یک همایش نمی‌توانیم به وحدت حوزه و دانشگاه برسیم. باید نگاه سیاستگزاران و کسانی که مسئولیت دارند متحول شود. این نگاه باید ساختاری را به وجود آورد که با نیازهای امروز و آینده جامعه تحت عنوان امت اسلامی، تمدن اسلامی و حکومت اسلامی مطابقت داشته باشد. آیا ما در کشورمان باید سیستم غرب را جلو برویم؟ آیا سیستم غرب جوابگوی نیازهای ما است؟ یقیناً سیستم غرب نمی‌تواند نیازهای جامعه ما را مرتفع کند؛ اما این گزاره به معنی این نیست که علوم و دانشمندان آن‌ها را کنار بگذاریم.


وحدت حوزه و دانشگاه به معنای کنار گذاشتن یا حذف علوم غربی نیست. حوزه و دانشگاه نباید جزیره‌ای عمل کنند. باید در کنار یکدیگر اهداف واحدی را در نظر داشته باشند. حوزه و دانشگاه باید در خصوص سیاست خارجی، بانک داری، اقتصاد اسلامی و سبک زندگی و. آسیب‌شناسی کنند و نظر بدهند. حوزه و دانشگاه باید با کمک یکدیگر مشکلات اساسی جامعه را حل کنند.


آنا: غرب‌زدگی چه تأثیری می‌تواند بر وحدت حوزه و دانشگاه داشته باشد؟


هاشمی: مسئله غرب‌زدگی تأثیرات بسیاری در عدم شکل‌گیری ساختار وحدت حوزه و دانشگاه داشته است. عده‌ای هستند تقصیری ندارند. داشته‌هایمان را نمی‌شناسند و ازاین‌جهت خبری ندارند؛ اما طیفی وجود دارد که بااینکه می‌داند جمهوری اسلامی برای خود مبنایی دارد، اما باز دنباله‌رو غرب است. این افراد ساختار ذهنی‌شان غربی تربیت‌شده است. با این افراد نمی‌توانیم به وحدت حوزه و دانشگاه برسیم. چون برای این افراد وحدت یک موضوع ناشناخته است.


برای این افراد تلفیق علم و دین غیرممکن است. غرب‌زدگانی داخلی نمود استکبار نوین هستند. این افراد فکر می‌کنند هر چه هست در غرب است و بقیه تمدن‌ها و بقیه اندیشه‌ها به درد نمی‌خورد. برای بهبود این شرایط باید نقاط قوت خودمان را معرفی کنیم و بر مبانی و اصول خود پافشاری نماییم. مثلاً در روانشناسی اسلامی کارهای بسیار خوبی صورت گرفته است و بنده چشم‌انداز خوبی را متصور این رشته هستم؛ اما در دیگر بخش‌ها به‌کندی حرکت می‌کنیم.


ما در علوم سیاسی صرفاً مبانی غرب را تدریس می‌کنیم. در جامعه‌شناسی و علوم اجتماعی نیز همین‌طور. باید نخبگان حوزوی وارد دانشگاه بشوند و اقداماتی را انجام دهند. حوزویان نیز باید از منابع دانشگاهیان استفاده لازم را به عمل‌آورند.


دانشگاهیان نیز در بسیاری از مسائل به حوزویان کمک کنند. وحدت با شعار دادن محقق نمی‌شود. باید جامعه، محصول وحدت دانشگاه و حوزه را به چشم ببیند. محصول وحدت حوزه و دانشگاه چیست؟ روانشناسی اسلامی، بانکداری اسلامی و... محصول وحدت حوزه و دانشگاه است. البته با یک پیشوند اسلامی نمی‌توانیم بگوییم وحدت ایجادشده است، بلکه باید نتایج ثمربخش تلفیق علم و دین را در عمل مشاهده شود. اگر وحدت حوزه و دانشگاه محصول ندهد، پس نمی‌شود گفت وحدت انجام‌شده است. وحدتی که با شعار و نقاب باشد، محصول نمی‌دهد.


آنا: ارتباط حوزه و دانشگاه در دوران پهلوی چگونه بود؟


هاشمی: نکاتی که ما میگوییم مربوط به بحث دغدغه‌ها است و آسیب‌شناسی است و الا درگذشته اصلاً حوزه در ساختار جامعه نقشی نداشت. در زمان طاغوت نخبگان حوزوی در جامعه حضور نداشتند و در ساختار حکومتی نقشی بر عهده آن‌ها نمی‌گذاشتند. دوران جمهوری اسلامی قابل‌مقایسه با دوران پهلوی نیست. اول اینکه بسیاری از حوزویان وارد جامعه شده‌اند و در سطح جامعه نقش‌آفرینی می‌کنند. دوم بخش‌هایی همچون دفتر نهاد نمایندگی در دانشگاه‌ها ایجادشده است که در وحدت حوزه و دانشگاه بسیار مؤثر بوده است.


البته باید به این نکته اشاره‌کنم که خود دفتر نهاد نمایندگی حلقه اتصالی است بین دانشگاه و حوزه. این نهاد یک بخش اداری و محتوایی است که بسیاری از اهداف وحدت و حوزه را دنبال می‌کند. بنده تصور می‌کنم اگر در دانشگاه‌ها، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری نبود وضعیت بسیار اسفناک می‌شد.



دانشگاه‌های ما باید سعی کنند اشخاصی همچون شهید چمران پرورش دهند. آن زمان می‌توانیم بگوییم که وحدت حوزه و دانشگاه به نقطه مطلوب خود رسیده است.



علاوه بر این وجود دروس معارف کمک‌هایی به وحدت حوزه و دانشگاه کرده است که البته باید بهترم شود. ما بعد از انقلاب جوانانی همچون حججی‌ها و شهریاری‌ها تربیت‌کرده‌ایم. یا پرفسور سلیمانی که تازه از بند استکبار جهانی آزادشده است در همین دانشگاه‌ها رشد کرده است. این جوانان مخلص، همگی ثمرات وحدت حوزه و دانشگاه است.


به نظر من یکی از مصادیق بارز وحدت حوزه و دانشگاه را می‌توان در زندگی و مرام شهید چمران دید. ایشان در اوج علم و دانش و معرف و دین‌داری بودند. دانشگاه‌های ما باید سعی کنند اشخاصی همچون شهید چمران پرورش دهند. آن زمان می‌توانیم بگوییم که وحدت حوزه و دانشگاه به نقطه مطلوب خود رسیده است. ما در کشور استعدادهای بسیاری داریم. بزرگ‌ترین نعمت خدا به یک امت، فکر و اندیشه خوب است.


باید قدردان نعمت‌های خدا باشیم و بر این نعمت‌ها کفر نورزیم. بعضاً ما بااستعدادهایمان خوب برخورد نمی‌کنیم. باید بیشترین هزینه‌ها را برای همین نخبگان تخصیص دهیم. ورزش و هنر و... مهم است اما باید به نخبگان علمی خود بهایی زیادی بدهیم. باید نسبت سرمایه‌های کشور نگاه راهبردی داشته باشیم.


آنا: تأثیر وحدت حوزه و دانشگاه را در تحقق تمدن اسلامی چگونه ارزیابی می‌کنید؟


هاشمی: وحدت حوزه و دانشگاه هسته اصلی ایجاد تمدن اسلامی است. اگر نتوانیم وحدت ساختاری، فکری، علمی و پژوهشی ایجاد کنیم نمی‌شود به تمدن اسلامی برسیم. تمدن، زمانی شکل می‌گیرد که ساختار یک ملت هم‌نوا کار کند. به‌عبارت‌دیگر ارکستری کار کند؛ یعنی هر کس کار خود را انجام دهد اما هم‌نوا با یکدیگر باشد.


در این صورت تمدن اسلامی شکل می‌گیرد. حوزه و دانشگاه باید کار خود را انجام دهند ولی با یکدیگر هم‌نوا باشند و به یکدیگر یاری رسانند. آن زمان مقدمه‌های تشکیل تمدن اسلامی فراهم می‌شود. اگر حوزه و دانشگاه بدون توجه به یکدیگر حرکت کنند موجب ایجاد شکاف می‌شوند. برای رسیدن به تمدن اسلامی و ظهور بقیه‌الله اعظم باید تلاش کنیم  و منتظر محرک باشیم.


انتهای پیام/4133


انتهای پیام/

ارسال نظر