صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۴۰ - ۲۳ آذر ۱۳۹۸

لحظات ترسناک از حضور عکاس حیات‌وحش در کنار پلنگ + فیلم

عکاس حیات‌وحش در حالی که دو قلاده پلنگ را برای سوژه تهیه عکس و فیلم خود انتخاب کرده بود ، مورد توجه توله پلنگ قرارگرفت.
کد خبر : 450276

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، ویدئویی که رویارویی ناگهانی یک توله پلنگ را با عکاس حیات‌وحش نشان می‌دهد به ویدئویی داغ در شبکه‌های اجتماعی تبدیل شده است. "دیلون نلسون"، در حال تهیه فیلم و عکس از یک پلنگ ماده و توله‌اش در پارک حیات‌وحش حفاظت شده سابی واقع در آفریقای جنوبی بود که ناگهان این توله کنجکاو به او نزدیک شد.


در ویدئوی منتشر شده مشاهده می‌شود که این توله ۱۰ ماهه ناگهان از یک تپه شنی پایین می‌آید و در فاصله بسیار کمی از او روی زمین می‌نشیند. این عکاس که از حضور ناگهانی این بچه پلنگ در مقابلش و چنگ زدن این حیوان به کفش‌هایش کاملا ترسیده بود بدون هیچ حرکت اضافه‌ای با خونسردی به عکاسی ادامه داد تا موجب تحریک این توله و مادرش نشود.





 


نلسون ۲۵ ساله در این باره گفت: «من در این منطقه به‌عنوان یک راهنما مشغول به‌کار هستم و گردشگران را به نقاط مختلف این پارک حیات‌وحش می‌برم. ما در تعقیب یک پلنگ ماده و توله ۱۰ ماهه‌اش بودیم. در طی این مدت تعقیب، این پلنگ مادر به‌خوبی و با دقت زیادی از توله خود مراقبت می‌کرد و به او نحوه تعقیب و گرفتن طعمه را آموزش می‌داد. سپس این پلنگ ماده و توله‌اش به بالای یک کوه شنی و محل زندگی موریانه‌ها رفتند تا بتوانند از آن بالا به خوبی بر اطراف خود مسلط باشند.»


نلسون ادامه داد:« در همین لحظه ناگهان این توله کنجکاو به پایین کوه شنی آمد و در مقابل کفش‌های من ایستاد. ظاهرا فرم یا رنگ کفش‌های من باعث کنجکاوی این توله شده بود. من در آن لحظه مضطرب بودم و به خوبی می‌دانستم که برای فرار دیگر دیر شده است. به همین دلیل سر جای خودم ماندم و اجازه دادم تا این توله کنجکاوی خود را ارضاء کند. این توله کمی در مقابل من روی زمین نشست و دوباره پیش مادرش برگشت. تجربه دلهره‌آوری بود اما به همگان توصیه می‌کنم آن را تکرار نکنند.»


انتهای پیام/


انتهای پیام/

ارسال نظر