ماجرای مردی که از عامل سرطانش، خط تولید ساخت
به گزارش خبرنگار حوزه علم، فناوری و دانشبنیان گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، در دنیایی که فستفودها در آن حکومت میکنند، پیدا کردن محلی برای خوردن غذای سالم کمی سخت شده است. با گذر زمان سلیقهٔ خوراکی عموم جامعه به سمت غذاهای فستفودی یا به عبارت بهتر سوسیس و کالباسها رفته! امری که نهتنها کارشناسان تغذیه را به نگرانی انداخته که بیماریهای حاصل از مصرف زیاد این محصولات، کمکم دارد مردم را هم میترساند.
این بار بچههای گروه مستندساز «بزرگراه همت» تا یزد سفر کردهاند تا با چشم خود نمونهٔ سالمی از فستفودها را ببینند و داستان شکلگیری ایدهاش را برای مردم تعریف کنند. بزرگراه همت مجموعه مستندی است که هر هفته به سراغ یک مجموعه خودجوش فرهنگی یا اجتماعی میرود و قصه آدمهایی را روایت میکند که با سختکوشی توانستهاند بر مشکلات غلبه کنند.
پانزدهمین قسمت «بزرگراه همت» به تهیهکنندگی اباذر صالحیان و کارگردانی محمد ترابزاده روایتگر چگونگی تأسیس مؤسسهای است که توسط آقای محمدعلی شجاع تأسیس شده و امروز محصولات سالم و ارگانیک را به فروش میرساند.
اما داستان آقای شجاع در ابتدا چیزی شبیه تراژدی بود، داستانی که شنیدنش با عزم ویژه و دغدغهٔ مثالزدنی او این روزها حس امید را در همه زنده میکند.
آقای شجاع که از کارمندان برج مراقبت پرواز در فرودگاه یزد است، اوایل دهه هشتاد یکشبه متوجه میشود که درون معدهاش، توموری بزرگ جا خوش کرده و این یک معنا بیشتر نمیتواند داشته باشد: او در اوج جوانی دچار بیماری سرطان معده شده است.
به قول خودش این سرطان به خاطر استفاده بیشازحد او از محصولات فستفودی بود.
اما داستان آقای شجاع به سفری برمیگردد که او و همسرش به مشهد مقدس داشتند. او در حرم امام رضا (ع) به این فکر میافتد که اگر خدا خواست و او توانست دوباره به زندگی ادامه دهد، یک کار خیر عامالمنفعه انجام دهد. کاری که بعد از مرگ هم تمام نشود و بهقولمعروف باقیاتالصالحاتی باشد برای قبر و قیامتش. همین ایده باعث میشود که او به فکر اصلاح سبک زندگی بیفتد.
آقای مهدی دهقان چناری از دوستان آقای شجاع در مستند به یک نکتهٔ مهم اشاره میکند. او میگوید: «یکی از عوامل شکلگیری بیماری آقای شجاع بحث تغذیه بود؛ و این مسئله باعث شد که ما به سمت تولید محصولات غذایی ارگانیک و سالم برویم»
آقای شجاع میگوید کار را با سختی تمام شروع کرده؛ هیئت مؤسس که همگی از دوستان و همهیئتیهای آقای شجاع هستند، به این نتیجه میرسند که باید از تولید یک محصول غذایی شروع کنند و آن را در میان اعضا و اقوام و هیئتیها به فروش برسانند. کاری که کمکم باعث میشود آنها از تولید یک محصول به تولید 200 محصول غذایی و سالم برسند. آقای شجاع میگوید علاوه بر 200 محصول تولیدی چیزی نزدیک به 1600 محصول دیگر نیز توسط گروههای مورد اعتماد دیگر تولید میشود و در مجموعه فروشگاههایی در یزد به فروش میرسد.
اما آنچه داستان آقای شجاع را جالبتر میکند، تولید سوسیس و کالباسهای سالم است. همسر آقای شجاع میگوید رسیدن به خط تولید این محصولات فستفودی سالم از خانهٔ آنها شروع شده است. ابتدا در خانه چند کیلو از سوسیسهای سالم را تولید میکنند و در بین اقوام به فروش میرسانند؛ اتفاقی که باعث میشود آنها به فکر ایجاد یک خط تولید کارخانهای بیفتند.
آقای شجاع میگوید قبل از مبتلا شدن به بیماری سرطان همه میگفتند که او روزی پیتزافروشی خواهد زد. آنها درست میگفتند! آقای شجاع امروز در یزد بهواسطه خط تولید سوسیسهای سالم یک فستفودی سالم راه انداخته. مغازهای که در آن مردم با خیال راحت پیتزا میخورند و نگران نیستند.
نکته جالب زندگی آقای شجاع دقیقاً همین نکته است. همان چیزی که او را به دام بیماری مهلکی چون سرطان معده انداخت، امروز خط تولیدش توسط خود او راه افتاده، البته این بار با یک تغییر بزرگ؛ قرار نیست برای کسی با مصرف این محصولات اتفاق ناگواری بیفتد، محصولاتی ارگانیک، بدون مواد نگهدارنده و بدون اسیدهای مخرب.
این مؤسسه البته دستی هم در آتش سینما دارد. شاید جالب باشد بدانید سرمایهگذار فیلم «خانهای کنار ابرها» به کارگردانی سید جلال دهقانی اشکذری، همین موسسهٔ آقای شجاع بود.
یکی از دوستان آقای شجاع میگوید: «ابتدا همهٔ پول توسط مردم جمعآوری شد و بعد از اینکه فیلم توانست خودی نشان دهد، بقیهٔ نهادها و مؤسسات نیز کمک مالی کردند.»
علاوه بر اینها، آنها توانستند در زمینه تولید 500 قلم پوشاک، لوازم آرایشی، شویندهها، ظروف غذا و کتب مرتبط با تغذیه نیز فعالیت کنند.
آقای شجاع میگوید محصولات طبیعی و ارگانیک اصولاً گرانتر از دیگر محصولات عرضه میشوند و برای عموم جامعه قابل استفاده نیستند که برای حل این مشکل حاشیه سود مجموعه بهشدت پایین آورده شده است.
وی میگوید طبق بررسیهای انجامشده مشخص شده است در صورت اصلاح مصرف شکر، نمک، آب، نان و روغن، درصد بالایی از مشکلات مرتبط مرتفع میشود؛ بنابراین تمام تمرکز خود را برای جایگزینی و بهبود این محصولات قرار داده است.
او میگوید ما برای جایگزینی شکر معمولاً از شکر قهوهای استفاده میکنیم. شکری که از نیشکر و بدون استفاده از فرآیندهای شیمیایی تولید میشود. همچنین تلاش بر این است تا روغنهای کنجد، زیتون و روغن گاو جایگزین روغنهای معمول که از مواد نفتی به دست میآیند، شوند.
خلاصه آقای شجاع از راه رفته با ما سخن میگوید. بیماری او روزی ایدهٔ اصلاح سبک زندگی را در ذهن او کاشته، ایدهای که قدم اولش اصلاح تغذیه بوده است
انتهای پیام/4133/پ
انتهای پیام/