مشیت الهی چه ارتباطی با علم و قدرت خدا و اختیار انسانی دارد؟
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، مشیت الهی و خواست او مقدمترین حالت و اصل برای بسیاری از انسانهای دنیا بویژه مسلمانان است و بنوعی این فکر بر آدمی حاکم است که کارها بدون وجود و دخالت و اراده الهی پیش نمیرود، اما مشیت الهی چه ارتباطی با علم و قدرت خدا و اختیار انسانی دارد؟
این سوالی است که خبرگزاری آنا در ادامه به بررسی آن میپردازد.
مشیت خدا به چه معناست؟
مشیت همراه با اراده را از صفات خداوند میدانند که آیات زیادی از قرآن بر آن دلالت دارد.
جالب است بدانید که؛ در این آیات بر تسلط کامل خدا بر همه مسائل جهان تاکید شده و همه اتفاقات عالم را ناشی از مشیت خداوند میداند.
در برخی روایات مشیت در مرتبه متاخر از علم خداوند و از آثار آن قرار داده شده است و در این روایات بعد از علم، مشیت الهی مقدم بر اراده و اراده نیز مقدم بر تقدیر و قضا تصویر شده است.
مشیت الهی در قرآن یکی از مسائل مورد اختلاف مفسرین، متکلمین و فلاسفه دانسته شده که ذیل آیات مربوط به آن مباحثی از جمله جبر و اختیار و قضا و قدر نیز مورد بررسی قرار گرفته است.
- بیشتر بخوانید:
- مردم استانهای مختلف چه غذاهایی نذر میکنند؟
- پیام عاشورا زمینهسازی برای ظهور است/ گفتمان عاشورا در پرتو عزاداری زنده میشود
- چگونه از پروردگار مهلت بخواهیم؟
درباره اینکه حقیقت مشیت الهی چیست و آیا از صفات ذات است یا از صفات فعل، قدیم است یا حادث؟ آرای مختلفی از سوی نظریهپردازان ارائه شده است.
علامه طباطبایی با یکسان دانستن مشیت و اراده، آنها را صفت فعل خداوند دانسته و معتقد است تا زمانی که میگوییم مشیت و اراده خداوند به چیزی تعلق گرفته است معنایش این است که با علم به مصلحت آن چیز وسایل و اسباب آن را فراهم خواهد نمود؛ بنابراین آنطور که خداوند به صفات ذاتش مانند علم و قدرت توصیف میشود به مشیت توصیف نخواهد شد چراکه ذات او منزه از تغییر است.
برخی مشیت را از آثار علم و قدرت خداوند دانستهاند؛ به این معنا که خداوند با علم حضوری خود به تمام اشیا و مصالح و مفاسد و نظام احسن، عالِم است و به وسیله قدرت مطلقه خود اختیار کامل در انجام آنچه که بخواهد را دارد؛ البته قدرت تامه خداوند اقتضای این را دارد که جز کارهای داری مصلحت و امور نیکو را انجام ندهد، زیرا با وجود کار نیکو و دارای مصلحت انجام غیر آن را ناشی از نقص میدانند.
ملاصدرا نیز مشیت الهی را ذیل قدرت الهی بحث میکند و معتقد است مشیت الهی عین قدرت خداوند است، بدین معنا که وجود واحدی است که علم و قدرت و اراده و مشیت و سایر صفات او به همان وجود واحد موجودند.
ملاصدرا با این مبنا که صفات خداوند زاید بر ذات او نیست چراکه در غیر این صورت ترکیب در ذات حق لازم میآید و با این اعتقاد که تغایر صفات خدا، تغایر مفهومی است بیان میکند صفات خداوند از جمله علم، قدرت و مشیت عین ذات خداوند است یعنی وجود خدا بعینه همان وجود صفات است.
مشیت و اراده الهی در روایات
مشیت و اراده خداوند در طول افعال الهی قرار میگیرند و این موضوع بدان معناست که کارهای خداوند درست در زمانی انجام میشود که به ترتیب علم خدا، مشیت او، اراده او، تقدیر، قضا و امضای خداوند به آن تعلق بگیرد، بگونهای که روایت شده است:
«خداوند میداند، میخواهد، اراده میکند، مقدر میسازد، حکم صادر میکند سپس امضا میفرماید. پس امضا کند آنچه را حکم کرده و حکم کند آنچه را مقدر ساخته و مقدر کند آنچه را اراده کرده است. بنابراین، از علم او مشیت و از مشیت اش اراده و از ارادهاش تقدیر و از تقدیرش حکم و از حکمش امضا برمیخیزد. علم او بر مشیتش مقدم است. مشیت در مرتبه دوم، اراده در مرتبه سوم است و تقدیر بر قضاى مقرون به امضا و اجرا واقع میشود...»
امام صادق (ع) فرمود:
«هیچ چیزى در زمین و آسمان موجود نمیشود جز به واسطه این هفت چیز: مشیت، اراده، قضا، قدر، اذن، کتاب و اجل؛ پس کسى که گمان کند قادر بر کم کردن یکى از اینهاست کافر است.»
امام کاظم (ع) هم در این زمینه فرموده اند:
«مشیت یعنی شروع و ابتدای یک چیز؛ قدر به معنای اندازه طول و عرض و حدود فعل؛ قضا نیز چیزی است که امضا به آن تعلق میگیرد و با امضای الهی آن فعل حتمی شده و به هیچ وجه برگشت نمیکند.»
رابطه مشیت و علم خدا
تدبیر عالم در نظام آفرینش أحسن بر اساس مشیت خداوندی، اقتضا میکند که خداوند به تمام امور احاطه و علم تام داشته باشد تا چیزی از امور عالم از او مخفی نماند.
لذا میتوان گفت که علم حضوری به جمیع اشیاء و مخلوقات یکی از لوازم مهم در مشیت الهی میباشد: «یعْلَمُ ما بَینَ أَیدیهِمْ وَ ماخَلْفَهُمْ وَ لایحیطُونَ بِشَیءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِما شاء...»
«آنچه را در پیش روی آنها بندگان و پشت سرشان است میداند (و گذشته و آینده، در پیشگاه علم او، یکسان است.) و کسی از علم او آگاه نمیگردد، جز به مقداری که او بخواهد. (اوست که به همه چیز آگاه است و علم و دانش محدود دیگران، پرتوی از علم بیپایان و نامحدود اوست) ...»
در این آیه به احاطه علمی خداوند اشاره شده که از لوازم تمامیت تدبیر امورات عالم است و خداوند با این آیه میفهماند که تدبیر عالم، خاص اوست؛ چرا که تنها او به روابط بین موجودات آگاه بوده و تنها مشیت اوست که در عالم جریان دارد.
رابطه مشیت و قدرت خدا
مشیت خداوند یکی از آثار و تجلّیات قدرت خداوندی محسوب میشود؛ زیرا حقیقت قدرت، کنار زدن حدود بوده و هر چه محدودیتها، کمتر و ضعیفتر باشد، نشانی از کاملتر بودن قدرت است.
از آنجا که خداوند قادر مطلق است، چیزی در مقابل او نیست تا او را محدود گرداند؛ لذا مشیت او نیز به طور نامحدود نافذ بوده و قرآن درباره قدرت نامحدود خداوند و نفوذ مشیت در تمام امور میفرماید:
«وَ رَبُّک یخْلُقُ ما یشاءُ وَ یخْتارُ ما کانَ لَهُمُ الْخِیرَةُ»
«پروردگار تو هر چه بخواهد میآفریند، و هر چه بخواهد برمیگزیند.
آنان (در برابر او) اختیاری ندارند.»
آیه در مقام بیان این نکته است که تنها مؤثر در عالم، خداست و هیچ چیزی در عالم وجود ندارد که خدای متعال را مجبور به کاری بکند؛ فلذا او مختار حقیقی است.
رابطه مشیت الهی با اختیار انسانی
در نگرش شیعی با استناد به روایت «لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِیضَ وَ لَکنْ أَمْرٌ بَینَ أَمْرَین» اختیار و مشیت انسان را به مقدار قدرت او پیوند دادهاند؛ با این بیان که انسان نه مختار محض است، زیرا قدرت او محدود است و اگر هرچه خواست و اختیار کرد توان به دست آوردن آن را داشته باشد به معنای بیرون رفتن از دایره قدرت خدا خواهد بود و مستلزم شرک است؛ و نه مجبور صرف است چراکه به بیهوده بودن تکلیف و پاداش منجر خواهد شد؛ بنابراین باید گفت نظام آفرینش بر اساس امر بینالامرین بنیان شده است؛ یعنی علم، قدرت، آزادی در انتخاب و اراده انسان از سوی خدا و در طول اراده و مشیت اوست و در انسان قوت و نیرویی قرار داده تا به وسیله آن عمل کند و تصمیم نهایی را در انجام یا ترک امور اتخاذ کند و از طرف دیگر این قدرت در انسان از جهاتی محدود است و نمیتواند فراتر از ظرفیتهای وجودی خود دست به عمل بزند؛ لذا از آن جهت که افعال انسان نیازمند مقدماتی بوده و خدا آن را فراهم کرده، هم میتوان این لوازم را به خدا نسبت داد و هم به کسی که افعال را انجام داده است.
انتهای پیام/
انتهای پیام/