صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۰:۰۹ - ۰۷ آذر ۱۳۹۸
در گفتگو با آنا تشریح شد؛

«حکمت مدرسه‌ای» بســترسـاز مدارس کارآفرین

سرپرست دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائم‌شهر «حکمت مدرسه‌ای» را بســترسـاز مدارس کارآفرین دانسته و معتقد است تا زمانی که حکمت به مدارس کنونی بسط و گسترش داده نشود به مدارس مهارتی و کارآفرین بومی نخواهیم رسید.
کد خبر : 446990

گروه استان‌های خبرگزاری آنا، مدتی است که با تغییر سیاست‌های دانشگاه آزاد اسلامی در راستای حرکت به سمت مهارتی‌شدن مدارس سما، تغییرات ساختاری و فرایندی جدید در این نهاد آموزشی آغاز شده است.


ضرورت حکمت‌بنیان کردن ساختارهای موجود در دانشگاه آزاد اسلامی با هدف نیل به تمدن نوین اسلامی، برخی واحدهای دانشگاهی را بر آن داشت تا مطالعات و فرایندهای کاری خود را حول اصلاح یا راه‌اندازی سازوکارهای دانشگاهی با محور علوم انسانی اسلامی قرار دهند.


در همین راستا دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائمشهر به‌عنوان یکی از واحدهای دانشگاهی مؤثر، به‌تازگی اقدام به راه‌اندازی مرکز مطالعاتی «حکمت مدرسه‌ای» کرده است تا زیرساخت‌های دانشی، مهارتی و نگرشی لازم را برای نیل به اهداف مورد نظر سازمان مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی فراهم کند.


خبرنگار خبرگزاری آنا در قائم‌شهر به همین مناسبت و با هدف تبیین اهداف و فعالیت‌های مرکز مطالعاتی حکمت مدرسه‌ای با میرامید هادیانی سرپرست دانشگاه آزاد اسلامی واحد قائم‌شهر گفتگو کرده است که در زیر می‌خوانیم.


آنا: جناب دکتر هادیانی راه‌اندازی مرکز حکمت مدرسه‌ای چه اهدافی را دنبال می‌کند؟


هادیانی: مطالعات متخصصان ما در حوزه تعلیم و تربیت نشان داده است که اگر بخواهیم با توجه به مأموریت جدید دانشگاه آزاد اسلامی به سمت مدارس مهارتی و کارآفرین حرکت کنیم و رافع دغدغه‌های مقام معظم رهبری در تحقق مدارس اسلامی ایرانی باشیم، نیازمند یک مدل مدرسه بومی هستیم که مبانی و ساختارهای آن متفاوت باشد.


بدون شک مفهومی کلیدی «حکمت» در حوزه‌های سازمان، مدیریت و علوم تربیتی سبب می‌شود تا سازمان‌های آموزشی در مرتبه‌ای فراتر از دانشِ صِرف، ارتقا یابند و رافع شکاف میان نظر و عمل در امر تعلیم و تربیت باشند. ما هم تصمیم گرفتیم تا ضمن مطالعه دقیق بر کلان مفهوم «حکمت» به فکر «مدارس حکمت‌بنیان» باشیم و معتقدیم تا زمانی که حکمت به مدارس کنونی بسط داده نشود به مدارس مهارتی و کارآفرین بومی نخواهیم رسید.


آنا: چه تفاوت مبنایی در روش‌های اتخاذشده در مدارس امروزی با مدارس حکمت‌بنیان وجود دارد که شما بر آن تکیه می‌کنید؟


هادیانی: مدارس کنونی به شیوه‌های مبتنی بر دانش اداره می‌شوند؛ بنابراین مدیریت دانش، مدارس یادگیرنده مفاهیم قابل توجه در این زمانه‌اند. در مدرسه حکمت‌بنیان، رویکردها، ساختار و فرایندهای آموزشی تفاوت مبنایی دارند. «مدیریتِ حکمت‌بنیانِ مدرسه» و «مدیریتِ مبتنی بر دانش» در مواجهات خود با مدرسه متفاوت عمل می‌کنند. مواجهه مدیریت دانش با محیط پیرامونی مدرسه در بسیاری از موارد «انفعالی» اما در مدیریت حکیمانه «فعال» است.


مدارس حکمت‌بنیان به‌دنبال کلیشه‌های رایج نمی‌روند


مدارس در مدیریت دانش به‌دنبال قالبی مشخص برای نیل به اهدافی مشخص قدم برمی‌دارند؛ اما مدارس حکمت‌بنیان، «قالب‌زدا» بوده و به‌دنبال کلیشه‌های رایج نمی‌روند. به عبارتی مدیریت دانش «همسان‌اندیش» بوده و مدیریت حکمت‌بنیان «ناهمسان‌اندیش» است. مدیریت دانش به دنبال «دانش‌اندوزی» در مدرسه بوده؛ اما مدیریت حکیمانه به‌دنبال «دانش‌پردازی و شتاب‌دهندگی ایده‌ها» ست.


مدیریت دانش در مواجهه با محیط‌های متفاوت به‌دنبال راهکاری برای «هنجارپذیری» است؛ اما مدیریت حکیمانه به‌دنبال «هنجارآفرینی» است. مدیریت دانش در مسیر «تجربه‌آموزی» قرار دارد؛ اما مدیریت حکیمانه مسیر «تجربه‌سازی» را می‌پیماید. کنش‌ها و فرایندهای مدیریت دانش «تقلیدی» بوده و در مدیریت حکیمانه «ابداعی» است.


در مدیریت دانش، دانش اصالت داشته و تقدیس می‌شود؛ اما در مدیریت حکیمانه، دانش نقد شده تا به راهکار عملی و نافع برسد. در مدیریت دانش «قدرت‌گرایی» از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است در حالی که در مدیریت حکیمانه «اقتدار» جای قدرت را می‌گیرد. مدیریت دانش «واقع‌گراست» و مدیریت حکیمانه «حقیقت‌گرا». مدیران دانشی تبعیت‌کننده هستند و مدیران حکیم مداخله‌کننده. در مدیریت دانش، مدیران و کارکنان مدرسه به‌دنبال پاسخ به مسائل پیش رو هستند؛ اما در مدیریت حکیمانه مسئله‌مندی از اهمیت بیشتری برخوردار است.


آنا: در صحبت‌هایتان اشاره‌ای به مدرسه کارآفرین داشتید. این مدرسه چه ویژگی‌هایی دارد؟


هادیانی: متأسفانه در جامعه کنونی در سطح مدیریتی و سیاستگذاری با یک بدفهمی درباره مفهوم مدرسه کارآفرین مواجه هستیم. معتقدیم که حکمت، جامع میان دانش و ارزش است و این بستر مدرسه را کارآفرین خواهد کرد. مدرسه کارآفرین مدرسه‌ای نیست که فقط آموزش کارآفرینی بدهد. این مدرسه مدرسه‌ای شتاب‌دهنده بوده و اصلاً ناظر به کسب و کارهای موجود  نیست.


دانش‌آموزان در این مدرسه با فرهنگ کارآفرینی و خلق ارزش مواجه می‌شوند. در این مدرسه مدیر و معلم باید یک منتور واقعی باشند تا ایده‌های نوآورانه را هدایت و حمایت کنند. در این مدرسه دانش‌آموزان علاوه بر یادگیری شیوه‌های خلاقانه صبر و مدارا، تعامل و تفاهم می‌آموزند. ارزشیابی‌ها در این مدرسه ناظر به فرایندهای خلق ارزش است نه محصول نهایی. این را شما در حکمت بلیغ قرآنی هم مشاهده می‌کنید که «لیس للانسان الا ما سعی...» یعنی انسان چیزی نیست جز سعی و تلاشش. در واقع ما از یک اکوسیستم کارآفرینانه حرف می‌زنیم نه از یک مدرسه با قابلیت‌های مجزا و بدیع که در آن فرهنگ کارآفرینی و خلق ارزش در همراهی با دانش مهم‌تر از خود کارآفرینی و کسب و کار است. حکمت یعنی همین. 



در واقع بینش حکیمانه در جریان‌بخشی فرهنگ کارآفرینی در مدرسه است که سبک متفاوتی از اداره مدرسه را رقم می زند. در دنیای جدید سبک‌های کارآفرینی در مدارس به دنبال رویکرد حل مسئله هستند؛ اما در مدرسه حکمت، اولویت اصلی «مسئله‌مندی» است. نائل شدن به ساحت درک و کشف و در نهایت قرارگیری در مسیر حل مسئله نه حل مسئله. در مدرسه حکمت مدرسه در سود و زیان دانش‌آموز شریک است، دقیقاً مانند یک مرکز رشد. شاغلان مدرسه هم از نوع شتاب‌دهنده، پیش‌ران، راهبر مرکز رشد، راهبر اصلی فناور، طراح، راهبر مدل کسب و کار، بازار شناس، مشتری شناس، سرمایه‌یاب و مشاور اقتصادی هستند. چرخه آموزش در این مدرسه همان چیزی است که در استارت‌آپ اتفاق می‌افتد و شامل امکان‌سنجی، توسعه، معرفی، رشد و بلوغ است. هر دانش‌آموز پروژه خود را دارد و تحصیلش حول پروژه یا استارت‌آپش شکل می‌گیرد.


آنا: حکمتی که شما از آن سخن می‌گویید آیا در حوزه‌های دیگر هم نفوذ کرده است؟


هادیانی: بله. درواقع امروزه این موضوع در زمینه‌هایی مانند علوم سیاسی، مردم‌شناسی فرهنگی، آموزش و روان‌شناسی نیز وارد شده و به علم میان‌رشته‌ای تبدیل شده است. نکته قابل تأمل در بهره‌گیری از حکمت، وجوه غربی، شرقی و ترکیبی آن است. بر این اساس در غرب حکمت را سازه‌ای همسو با «بعد شناختی» در نظر می‌گیرند و در شرق حکمت را همسو با «بعد عاطفی» تداعی می‌کنند؛ اما در مدل‌های ترکیبی به پنج مؤلفه تجارب بحرانی (به‌ویژه تجارب دشوار و از نظر اخلاقی چالش‌برانگیز که عمیقاً بر فرد اثر می‌گذارد)، تنظیم هیجانی (آمادگی و توانایی برای روبه‌رو شدن با هیجانات ظریف و نیرومند)، مرور و تأمل بر زندگی (به منظور دیدن وجوه مختلف به منظور معنادهی، حفظ هویت، تشخیص نقاط ضعف و قوت و مواجهه با مشکلات، آگاهی از ناشناخته‌ها و کسب بینش از تجارب و برقراری ارتباط میان تجارب و مسائل آینده) گشودگی (تمایل به درنظرگرفتن احتمالات، چشم‌اندازها و روش‌های جدید حل مسئله) و شوخ‌طبعی (استفاده از طنز و شوخی برای آرامش دادن به خود و دیگران) به‌عنوان تشکیل دهنده ساختار حکمت اشاره شده است.


در مطالعات روان‌شناسی سازمان نیز برخی از مفهوم حکمت بهره برده‌ و به تقسیم‌بندی آن پرداخته‌اند که نظریاتی براساس تعاریف متعدد و فرایندهای کاربست حکمت به موضوعات خاص شکل گرفته است. به عنوان مثال در حالی که برخی نظریه‌های دنیای غرب در مواجهه با مفهوم حکمت به کارکردهای شناختی سطح بالا و رشد تفکر نسبی‌گرا و یکپارچه با چشم‌اندازی تحـولی توجه دارنـد. استرنبرگ، بالتس و استودینگر نیز حکمت‌‌پژوهانی هستند که به نظریه‌های دانش‌بنیان بر سازماندهی ساختارمند دانش مرتبط با حکمت، درون یک نظام دانش تخصصی توجه کرده‌اند.


نمونه دیگری هم که در داخل کشور می‌توانم عرض کنم «الگوی حکمی اجتهادی» دکتر عبدالحسین خسروپناه بوده که به عنوان یک تئوری بدیع مورد توجه اندیشمندان علوم انسانی قرار گرفته و از دیگر سو می‌توان به تئوری «دانشگاه حکمت‌بنیان» اشاره کرد که واضع آن دکتر مهدی فاتح‌راد عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف است.


مسئله اساسی آنجاست که ما با وجود منابع گرانسنگ حکمی خود هنوز آنگونه که باید به سراغ حکمت‌بنیان کردن سیاست‌ها، تصمیم‌سازی‌ها و ساختارهای کلان و خرد آموزش و پرورش خود اقدام نکرده‌ایم. 


آنا: عمده ترین فعالیت شما در مرکز مطالعات حکمت مدرسه‌ای حول چه مواردی است؟


هادیانی: این مرکز با هدف بهره‌گیری از تجارب نوآورانه در پیشبرد اهداف تعلیم و تربیت، شناسایی، شبکه‌سازی و هم‌افزایی فعالان تعلیم و تربیت مدارس سما کشور، توانمندسازی مدیران، معلمان و کارکنان مدارس سما برای حرکت به سمت مدارس کارآفرین، بهره‌گیری از مدل مدیریت آموزشی حکمت‌بنیان در چارچوب سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، بسط و توسعه حکمت  در مدارس سما و تعلیم و تربیت دانش آموزان حکیم فعالیت خود را آغاز کرده است که رئوس فعالیت‌های آن در هشت بخش شامل میز تولید حکمت، میز رویدادها، میز مدرسه حکمت‌بنیان، میز توسعه حکمت، میز سنجش و ارزشیابی مدرسه، میز ره‌نگاشت، میز همکاری مدرسه و دانشگاه و میز نوآوری قابل دسته‌بندی است. 


آنا: چه فعالیت متفاوت و نوآورانه‌ای در این مرکز وجود دارد که آن را از دیگر مراکز مطالعاتی متمایز می‌کند؟


هادیانی: مرکز حکمت مدرسه‌ای، تفاوت‌های مبنایی و روشی با دیگر مراکز مشابه دارد. به عنوان مثال در میز همکاری مدرسه و دانشگاه، به‌کارگیری دانشجویان در مراکز تخصصی و تأمین شغلی آنان محقق خواهد شد. در این مسیر در نظر است تا دانشجویان رشته‌های مرتبط مانند روان‌شناسی، علوم تربیتی و مدیریت آموزشی پس از کسب آموزش‌های تخصصی به‌عنوان همکاران و دست‌اندرکاران مدارس سما به‌کارگیری شوند.


معرفی نخستین رویداد تجربه‌محور و نوآور در حوزه تعلیم و تربیت


در میز رویداد در نظر است تا  «رویداد حکمتانه» را به عنوان نخستین رویداد تجربه‌محور و نوآور دانشگاه آزاد اسلامی در حوزه تعلیم و تربیت معرفی کنیم. تمرکز اصلی این رویداد بر تجربه مدیران، معلمان و دست‌اندرکاران سما خواهد بود که پس از فراخوان به‌صورت سخنرانی سالانه برگزار خواهد شد.


این سخنرانی‌ها یک طیف وسیعی از موضوعات تعلیم و تربیت  را از تحقیق و علم به‌صورت عملی و فرهنگ که عمدتاً به شیوه داستان‌گویی بیان می‌شود، شامل خواهد شد. در این رویداد در نظر است تا «جایژه ویژه حکمتانه» به عنوان جایزه سال مدارس سما دانشگاه آزاد اسلامی رونمایی شود.


نوآوری دیگر این مرکز آن است که با توجه به زیرساخت‌ها و امکانات تکنولوژیک، اقامتی و رفاهی واحد قائمشهر، این مرکز دوره‌های تخصصی حوزه‌های مختلف را در سه سطح دانشی، نگرشی و مهارتی برای کارکنان مدارس سما سراسر کشور برگزار خواهد کرد.


انتهای پیام/4062/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر