صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۰:۱۴ - ۲۳ آبان ۱۳۹۸
فرصت وحدت/4 | رجبی دوانی در گفتگو با آنا:

خدشه به وحدت مسلمین نتیجه خیانت به ولایت بود/ اکثر شاگردان امام صادق اهل تسنن بودند اما ایشان از آموزش علمی دریغ نکرد/ جاده وحدت باید دوطرفه باشد

مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام گفت: در آخرین خطبه، پیامبر (ص) در موسم حج به‌شدت بر این موضوع تأکید می‌کنند و می‌فرمایند که مبادا بعد از من به‌خاطر مسائل دوران جاهلیت به جان هم بیفتید و وحدت از بین برود.
کد خبر : 444591

به گزارش خبرنگار حوزه معارف اسلامی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، اسلام، مسلمانان را امت واحده خوانده است. مؤمنان برادر یکدیگر معرفی شده‌اند. بنابراین اختلاف در پاره‌ای از مسائل مانع اخوت اسلامی و وحدت مسلمانان نمی‌شود.


مسلمانان فرهنگ مشترکی داشته و از یک نوع‏ جهان بینی برخوردار هستند. همه آنان خدای یگانه را می‌‌پرستند و به نبوت رسول اکرم (ص) ایمان دارند. کتاب همه قرآن و قبله آنان کعبه است، مسلمانان با هم و مانند هم حج می‏‌گزارند و مانند هم نماز می‏‌خوانند و مانند یکدیگر‏ روزه می‌‌گیرند.


دشمنان اسلام تمام تلاش خویش را برای مبارزه و مقابله با اسلام به‌کار بسته و آشکارا این مسئله را اعلام می‌کنند. اهل بیت(ع) همیشه پیشگامان مقابله با این انشقاق و تفرقه بین مسلمین بودند؛ با مطالعه در تاریخ اسلام می‌توان شواهد فراوانی از وحدت و همگرایی ائمه و ثمرات آن در بین مذاهب اسلامی یافت و آن‌ها را به‌عنوان اسوه و نمونه چراغ راه تعامل بین مسلمین کرد.


در ادامه، گفتگوی خبرنگار خبرگزاری آنا با محمدحسین رجبی دوانی مورخ و پژوهشگر تاریخ اسلام را درباره وحدت‌گرایی و مدارای اهل بیت(ع) در طول تاریخ می‌‌خوانید.


آنا: اهمیت وحدت‌گرایی و مدارا در اسلام چیست؟ نمونه‌هایی از وحدت‌گرایی پیامبر اکرم(ص) در رفتار و عمل را ذکر بفرمایید.


رجبی دوانی: اسلام، دینِ صلح، صفا، وحدت و اتحاد است. پیامبر اسلام (ص) پس از تشکیل دولت اسلام در مدینه برای جلوگیری از اختلاف و دودستگی بین اصحاب تدبیری اندیشید و آن، عقد اخوت و برادری بین آن‌ها برقرار کرد تا احساس کنند با یکدیگر در دین برادرند و پیامبر به این موضوع تأکید داشت. مدینه سابقه اختلاف بین دو قبیله اوس و خزرج را داشت و اگرچه مسلمان شدند اما آتش زیر خاکستری بود که می‌توانست شعله‌ور شود و به جان یکدیگر بیفتند. همین‌طور مهاجران تا زمانی که در مکه بودند، مشکلی با یکدیگر نداشتند اما وقتی در مدینه دولت مستقل تشکیل شد، معلوم نبود بین مهاجران و انصار اختلافی نباشد. پیامبر با عقد اخوت موفق شد دعوای اوس و خزرج را برطرف کند و رقابت بین مهاجر و انصار به حداقل رسید و گاهی اوقات فرد در سفرها خانواده و اموال خود را به برادر دینی خود می‌سپرد.



پیامبر در 10 سال دوران تشکیل دولت در مدینه توانست وحدتی در جامعه به وجود آورد اما افراد و جریاناتی بودند که می‌خواستند این وحدت بین مسلمانان را از بین ببرند. از همه مهم‌تر جریان نفاق به سرکردگی عبدالله بن اُبیّ که می‌خواست مسلمانان را به جان هم بیندازد و در این ارتباط آیات متعدد و حتی سوره کاملی برای افشای توطئه منافقان نازل می‌شود و پیامبر این‌ها را به‌موقع بیان می‌کند و توطئه‌ها را خنثی می‌کند.



در آخرین خطبه، پیامبر (ص) در موسم حج به‌شدت بر این موضوع تأکید می‌کند و می‌فرمایند که مبادا بعد از من به‌خاطر مسائل دوران جاهلیت به جان هم بیفتید و وحدت از بین برود.



برادری در اسلام و دوری از اختلاف و نبود دشمنی بین مسلمانان از اهداف اصلی اسلام بوده است. اسلام این‌گونه مطرح می‌کند که مسلمانان همه با هم برادرند و با هم دشمنی نمی‌کنند و باید بینشان روح صفا و برادری برقرار باشد.


در آخرین خطبه، پیامبر (ص) در موسم حج به‌شدت بر این موضوع تأکید می‌کند و می‌فرمایند که مبادا بعد از من به خاطر مسائل دوران جاهلیت به جان هم بیافتید و وحدت از بین برود.


آنا: شروع اختلاف انشقاق در بین مسلمانان از چه زمانی آغاز شد؟


رجبی دوانی: متأسفانه پس از رحلت پیامبر و در حادثه سقیفه شاهد هستیم که وقتی به ولایت خیانت شد و امیرالمومنین (ع) به‌عنوان وصی ایشان، وقتی مشغول تکفین و تدوین پیکر پیامبر مشغول بود عده‌ای از اصحاب پیامبر با نادیده گرفتن وحدت با هم جمع شدند و با زیر پا گذاشتن امر غدیر خم بحث جانشینی پیامبر (ص) را مطرح کردند.


اگر به حوادث صدر اسلام بعد از رحلت پیامبر (ص) نگاه کنیم می‌بینیم که در آن دوران اختلاف و چنددستگی و چندقطبی بودن در جامعه اسلامی پدید آمد و وحدت و یک‌پارچگی رنگ باخت. به‌عنوان نمونه در مدینه چند جریان پدید می‌آید که با حاکمیت مستقر مخالف است و غیر از آن در بقیه عالم اسلام جریان «اهل رده» یعنی بازگشت از دین پدید آمد. تصور من این است که این چندقطبی و از بین رفتن وحدت مسلمین نتیجه خیانت به ولایت بود. اگر به ولایت، خیانت صورت نمی‌گرفت این برادری بین مسلمانان باقی می‌ماند.


اما اتفاقی بود که افتاد و این حادثه موجب ایجاد بدعت در اسلام شد و وحدت از بین رفت. پس از آن بود که جریان‌ها در ابتدا به‌صورت سیاسی و بعد هم مذهبی می‌شود و آن یکپارچگی مخدوش می‌شود. اما نکته این است که از منظر اهل بیت (ع) که امیرالمؤمنین به‌عنوان بزرگ اهل بیت مطرح است با این وضعیت چه می‌کند.


آنا: رفتار امیرالمؤمنین در مقابل اتفاقات پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) چگونه بود؟


رجبی دوانی: حضرت علی (ع) برای مقابله با آن شرایط اقدامات عملی و روشنگری را انجام دادند و باید جلوی بدعت را بگیرد. در شرایطی که حضرت امیرالمومنین (ع) جامعه فعلی را قبول ندارد و آن را برخلاف مصالح اسلام و راهی که خدا تعیین کرده بود می‌دانند از طرفی نیز می‌بینند که جامعه با آن همراهی نمی‌کند که با آن انحراف مقابله شود، حال باید چه کار کند؟ اگر با معدود افرادی که دارد در مقابل آن‌ها بایستد باعث دودستگی و اختلاف بیشتر در جامعه می‌شود و این معدود افراد که در مسیر اصلی پایدار هستند نیز از بین بروند و کشته شوند.



حضرت علی علیه السلام حق حکومت و رهبری اسلامی را برای وحدت فدا کرد تا جامعه دچار چنددستگی نشود و اصل دین حفظ شود. ایشان پشت سر خلفای انتخابی نماز می‌خواند و هرگاه که آنان دچار مشکل می‌شدند به آ‌ن‌ها کمک می‌کرد و مشاوره می‌داد.



امیرالمومنین (ع) وقتی دید صلاح در این است که از آن اقدام روی گرداند تا اصل دین آسیب نبیند و حفظ شود، چون دین نوپا بود و خیلی از افراد تازه به دین اسلام گرویده بودند و طبیعی بود که از این دین خارج شوند. بنابراین حضرت حق حکومت و رهبری اسلامی را برای وحدت فدا کرد تا جامعه دچار چنددستگی نشود و اصل دین حفظ شود. ایشان پشت سر خلفای انتخابی نماز می‌خواند و هرگاه که آنان دچار مشکل می‌شدند به آن‌ها کمک می‌کرد و مشاوره می‌داد. به‌خصوص در زمان خلیفه دوم در زمینه سیاسی، اجتماعی و قضایی از امیرالمومنین (ع) استفاده می‌کرد و حضرت با آ‌ن‌ها همراهی می‌کرد.


حتی زمانی که خلیفه سوم با انقلاب مواجه می‌شود و مردم از سیاست‌های او به ستوه آمدند و او را محاصره کردند حضرت علی (ع) با درخواست کمک او موافقت می‌کند و علاوه بر این‌که او را نسبت به رفتارهای اشتباه خود آگاه می‌کند در بین آن‌ها میانجیگری می‌کند تا این انقلابی که رخ داده به خونریزی بین مسلمانان و کشتن خلیفه که در جایگاه مقدسی که دارد هر چند حضرت، او را قبول نداشته باشد نینجامد.


آنا: حضرت علی (ع) پس از 25 سال سکوت و مدارا به خلافت می‌رسد، سیره و رفتار امام پس از آن برای حرکت در مسیر وحدت مسلمین چگونه است؟ 


رجبی دوانی: سیره امیرالمومنین (ع) در طول 25 سال همراهی است و در جاهایی که می‌بیند جان و مال و آبروی مسلمان در خطر است احساس مسئولیت می‌کند و با دستگاه حاکم همکاری می‌کند و پس از این‌که به خلافت می‌رسد، چون ایشان می‌خواستند جامعه را به دوران پیامبر اسلام (ص) بازگرداند، افراد مقاومت می‌کنند. برخی از خواص و چهره‌های برتر زمان پیامبر (ص) که سیاست‌های حضرت علی (ع) را در تضاد با منافع خود می‌دیدند مقاومت کردند. اقدام به قطبی‌سازی کردند و فتنه‌هایی رخ داد. در تاریخ می‌بینیم درصورتی‌که حضرت علی (ع) رهبر جامعه است شورش مسلحانه علیه او انجام می‌شود و حتی در توطئه و بحرانی مخالفان اقدام به قتل ایشان می‌کنند اما حضرت به دنبال آگاه کردن آن‌ها و جلوگیری از جنگ و خونریزی است.



جنگ آخرین راهکار حضرت علی (ع) بوده و همواره به دنبال توقف این جنگ‌ها بودند و روشنگری‌های زیادی در این خصوص انجام دادند. در جنگ صفین امیرالمؤمنین مکاتبات زیادی انجام می‌دهد و صبر می‌کند تا جنگی رخ ندهد و حتی لشکریان اسلام به ستوه می‌‌آیند، در جنگ نهروان حضرت به گونه‌ای رفتار کرد که دوسوم خوارج را نجات داد و به ایشان پیوستند؛ بنابراین تلاش ایشان چه در زمانی که حق او غصب شده و چه زمانی که در رأس خلافت بود این است که وحدت مسلمان به خطر نیافتند.


آنا: اختلاف و انشقاق پس از رحلت پیامبر که طبق فرموده شما خود را در طیف‌های سیاسی صدر اسلام نشان می‌داد پس از حادثه کربلا پررنگ‌تر شد. 


رجبی دوانی: امام حسن مجتبی (ع) در مقابل معاویه که پرچم سرکشی در عالم اسلام را برافراشته و با قدرت و ثروت مردم را فریب داده بود و با جنگ و خونریزی ممکن بود جبهه حق نابود شود و نه‌تنها نتیجه مثبتی نخواهد داشت جریان حق نیز نابود می‌شود برای جلوگیری از جنگ و خونریزی ایشان از حق‌شان درباره حکومت کناره‌گیری می‌کنند. 



امام باقر و امام صادق (ع) نیز شاگردان فراوانی دارند و اکثرشان اهل تسنن هستند و به امامت آن‌ها باور ندارند اما برای این‌که دچار انحراف نشوند از دریای بیکران علم آن‌ها را بهره‌مند می‌کند. برای ایشان چهار هزار شاگرد عنوان شده، اگر این تعداد شیعه پابرجای معتقد به ولایت داشت دنیا را نجات می‌داد.



این شرایط در دوره دیگر ائمه نیز وجود داشته است. برای نمونه امام سجاد (ع) در عین این‌که امام حق است و در دوره امامت ایشان طاغوت بر مسلمانان حکومت می‌کنند اما وقتی جامعه به بصیرت و روشن‌بینی برای  حمایت از حق ندارد ایشان ادعایی برای حکومت ندارد و حتی دعا می‌کند برای مرزدارانی که فرمانداران آن‌ها طاغوت‌ها هستند.


امام باقر و امام صادق (ع) نیز شاگردان فراوانی دارند و اکثرشان اهل تسنن هستند و به امامت آن‌ها باور ندارند اما برای این‌که دچار انحراف نشوند از دریای بیکران علم آن‌ها را بهره‌مند می‌کند. برای ایشان چهار هزار شاگرد عنوان شده اگر این تعداد شیعه پابرجای معتقد به ولایت داشت دنیا را نجات می‌داد. این‌ها اکثراً شیعه نیستند اما امام از تربیت و آموزش علمی دریغ نمی‌کنند.


حتی در زمان ولایت ایشان قرار است بنی‌امیه سقوط کند و بنی‌عباس به وجود آیند شخصی به نام ابوسلمه خلال سرکرده دعوت‌کنندگان بنی‌عباس در نامه‌ای به امام صادق (ع) می‌نویسد که اگر مایل باشد پس از بنی‌امیه خلافت را به شما می‌دهیم اما امام نامه را می‌سوزاند دلیل آن این است که امام در رأس حکومتی قرار نمی‌گیرد که با خونریزی ایجاد می‌شود. اگر امام بپذیرد در جامعه ممکن است درگیری و خونریزی به وجود آید و امام صادق (ع) نمی‌خواهند این اتفاق بیفتد و تلاش می‌کند جامعه به معرفتی برسد که جایگاه امام را بشناسد و خودشان برای منجی به ایشان مراجعه کنند.



ائمه از قید حکومت و خلافت می‌گذرند مبادا بین جامعه اختلاف و دودستگی به وجود آید و ائمه به این مهم پایبند بودند که در عین این‌که حقایق و بدعت‌هایی که در دین گذاشته می‌شد بیان می‌کردند و راه صحیح را نشان می‌دهند اما از مسئله‌ای که باعث درگیری بین افراد شود به‌شدت پرهیز می‌کردند.



امام صادق (ع) خطاب به منصور جنایتکار و امام رضا (ع) خطاب به مأمون که قاتل ایشان بود مجبور بودند امیرالمؤمنین خطاب کنند درحالی‌که شیعه معتقد است جز حضرت علی (ع) هیچ‌کس شایستگی این عنوان را ندارد و امیرالمؤمنین به‌طور مطلق یعنی حضرت علی (ع).



آنا: اهل بیت (ع) و یاران بزرگوارشان همواره از تقیه برای حفظ جان خودشان و وحدت مسلمین استفاده می‌کردند.  


رجبی دوانی: امام از یک سو وظیفه دارد با رعایت تقیه و رفع شر دشمن حقایق را به مردم برساند و از طرفی هم برای این‌که دشمنان مزاحمتی ایجاد نکنند مجبور می‌شوند آن‌ها را امیرالمؤمنین خطاب کنند. امام صادق (ع) خطاب به منصور جنایتکار و امام رضا (ع) خطاب به مأمون که قاتل ایشان بود مجبور بودند امیرالمؤمنین خطاب کنند درحالی‌که شیعه معتقد است جز حضرت علی (ع) هیچ‌کس شایستگی این عنوان را ندارد و امیرالمؤمنین به طور مطلق یعنی حضرت علی (ع). اگر این چنین عمل نمی‌کردند به این معنی بود که حکومت آن‌ها را قبول ندارند و باعث آزار و اذیت خود و شیعیان می‌شدند.


امام هم برای این‌که بتواند وظیفه خود در امامت را ادامه دهد و هم پیروان خود را از خطرات حفظ کند تقیه‌هایی می‌کردند که دفع خطر کنند و از آن طرف هم برای این‌که در جامعه دودستگی پیش نیاید و پیروان مکتب خلفا که به ولایت آن‌ها اعتقاد ندارند با شیعه درگیر نشوند بر وحدت تأکید می‌کردند و جلوی اختلاف‌افکنی‌ها و درگیری‌های فرقه‌ای را می‌گرفتند و توصیه می‌کردند خود را از این موارد دور نگه دارند.



جاده وحدت باید دوطرفه باشد. بدون تعصب می‌گویم در طول تاریخ تا عصر ما حتی جریان‌های منحرفی که در شیعه به وجود آمده هیچ‌گاه حکم به قتل، کفر پیروان سایر مذاهب اسلامی و اهل تسنن نمی‌دادند درحالی‌که در طرف مقابل این‌طور نبود.



آنا: پس از دوران حضور اهل بیت (ع) و شروع دوران غیبت این وحدت‌گرایی چه مسیری را طی کرد؟ عدم حضور علنی امام عصر به این مسئله آسیب نزد؟ 


رجبی دوانی: در عصری که امامان بین مردم حاضر هستند این‌که درگیری بین شیعه و سنی وجود نداشت نشان از مدیریت صحیح ائمه است. درگیری بین شیعه و سنی در عصر غیبت شاهد هستیم و آن هم در اوایل غیبت کبری است دولت شیعی آل‌بویه به قدرت رسیده و شیعه را از فشار بیرون آورده نه این‌که به سنی‌ها تعدی کند و مانع برپایی شعائر آن‌ها شود اما گروهی متعصب عامه نمی‌توانستند ببینند که شیعه شعائر خود را دارد و به آنها حمله می‌کردند و چند بار محله شیعه‌نشین را آتش زدند. حتی پادشان شیعه آل‌بویه نیز گاهی التهاباتی پدید می‌آمد برای کنترل شرایط بزرگان شیعه و سنی را با هم تبعید می‌کردند.


جاده وحدت باید دوطرفه باشد. بدون تعصب می‌گویم در طول تاریخ تا عصر ما حتی جریان‌های منحرفی که در شیعه به وجود آمده هیچ‌گاه حکم به قتل، کفر پیروان سایر مذاهب اسلامی و اهل تسنن نمی‌دادند در حالی که در طرف مقابل این‌طور نبود.



مطرح کردند که انقلاب شیعی و ایرانی بوده است و این‌جا بود که با تدبیر رهبران نظام برای خنثی کردن این موضوع هفته وحدت اعلام شد و امام (ره) اسلام ناب محمدی (ص) را مقابل اسلام آمریکایی مطرح کردند که حول محور رسالت پیامبر، قران و مشترکات مسلمانان با هم اتحاد داشتند



آنا: ایجاد هفته وحدت از طرف انقلاب اسلامی ابتکاری بود که اهداف و آثار را دنبال می‌کرد؛ اثرات این ابتکار چه بوده است؟


رجبی دوانی: در عصر ما، هنگامی‌که انقلاب اسلامی رخ داد؛ دشمنان و استکبار چون به‌شدت با این انقلاب ضربه خورده بودند و معادلات چهارصد ساله آن‌ها که می‌گفتند دین از سیاست جداست؛ به هم خورده بود و مبانی تفکر و تمدن آن‌ها را به چالش کشیده بود سعی کردند از تأثیرگذاری انقلاب در کشورهای اسلامی جلوگیری کنند؛ بنابراین مطرح کردند که انقلاب شیعی و ایرانی بوده است و این‌جا بود که با تدبیر رهبران نظام برای خنثی کردن این موضوع هفته وحدت اعلام شد و امام (ره) اسلام ناب محمدی (ص) را مقابل اسلام آمریکایی مطرح کردند که حول محور رسالت پیامبر، قرآن و مشترکات مسلمانان با هم اتحاد داشتند و آن‌قدر مشترکات دارند، افتراقات نیست و به جای انگشت گذاشتن بر افتراقات بر اشتراکات توجه می‌کردند و این موضوع دشمن را کور و ناامید می‌کند.


انتهای پیام/4028/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر