صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
گزارش آنا از 20 سال فراز و نشیب خانم بازیگر؛

سراشیبی سقوط!/ مهناز افشار؛ ستاره‌ای که بدون مشاور خوب خاموش شد

بازیگری که بیست سال فراز و فرود بازیگری را از سر گذراند و به‌سختی خود را بر منتقدان ثابت کرد، با انتخابی عجیب، احتمال حضور خود در سینمای ایران و تداوم بازیگری­‌اش را به محاق برد.
کد خبر : 444299

به گزارش خبرنگار حوزه سینمای گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا چند روز پیش با وصل‌شدن اینترنت بین­‌المللی پس از توقفی چندروزه، چند فیلم کوتاه از حضور مهناز افشار به‌عنوان داور در یک مسابقه تلویزیونی استعدادیابی در شبکه mbc persia به صورتی گسترده پخش شد.


افشار در این فیلم که مشخص بود توسط عوامل برنامه یا یکی از حاضران به‌صورت غیرحرفه‌ای تهیه شده است، در کنار دو خواننده لس‌آنجلسی به‌عنوان داور این مسابقه حضور داشت.


راز همکاری افشار با سعودی‌ها چیست؟


انتشار این فیلم کوتاه که به‌تدریج قسمت­‌های کوتاه دیگری از آن در فضای مجازی در حال پخش شدن است، این پرسش را پیش می‌­کشد که آیا مهناز افشار با این کار مسیر کاری خود را تغییر داده است و برخلاف ابراز دلتنگی‌های گاه و بیگاه این چندماهه، به بازگشت به ایران نمی‌­اندیشد؟ یا این انتخاب تنها یک انتخاب وسوسه‌انگیز مالی است؛ آن هم در شرایطی که او از امکان بازی و حضور در ایران مطمئن نبوده و پس از چند بار طرح مسئله در صفحه شخصی‌اش و دریافت نکردن پاسخی صریح (و شاید دریافت پاسخی صریح!)، به این پیشنهاد وسوسه‌انگیز بله گفته است. شاید او به این ترتیب می‌خواسته جلوی دوربین باشد و مخاطب یادش نرود که او هست.


گویا گزینه قبلی داوری در این مسابقه صدف طاهریان بوده که نه از حیث توانایی هنری و نه از لحاظ کارنامه کاری با افشار قابل قیاس نیست.


شاید حجاب حداقلی افشار در این فیلم، رشته باریکی برای پیوند و بازگشت مجدد او به ایران باشد. اما مهم‌تر از این امور ظاهری، حضور این بازیگر شناخته شده در برنامه‌های یک شبکه تلویزیونی مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران است که در این چند روز محل بحث و البته شگفتی شده است. شگفتی از این جهت که چنین تصمیمی می‌تواند به معنای پشت پا زدن به همه پشتوانه کاری و هنری یک بازیگر باشد.


هر چند شاید این پیشنهاد از لحاظ مالی جاه‌طلبانه بوده اما به نظر نمی‌­رسد از نظر حرفه­‌ای جایی برای هنرنمایی یک هنرمند باشد. این‌ها پرسش‌هایی است که تا زمانی که خود افشار در این باره سخن نگوید نمی‌توان پاسخی قانع‌کننده داشته باشد.



شاید حجاب حداقلی افشار، رشته باریکی برای پیوند و بازگشت مجدد او به ایران باشد. اما مهم‌تر از این امور ظاهری، حضور این بازیگر شناخته شده در برنامه‌های یک شبکه تلویزیونی مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران است



فارغ از این موضوع که البته در جای خود مهم و بنیادی است، می‌توان وجوه عمومی انتخاب شخصی یک بازیگر را بررسی کرد. در این گزارش از مسیر کاری و انتخاب‌های جالب او خواهیم گفت. بزنگاه‌هایی که گاه راهگشای مسیر موفقیت او بود و گاه سرنوشت حرفه­‌ای‌اش را در تنگنای اما و اگر قرار داد.


ستاره‌ای که بدرخشید ولی ماه مجلس نشد!


مهناز افشار که امروز تعداد بالای دنبال‌کنندگانش در صفحات مجازی و نتیجه جستجوی نامش در گوگل می‌­تواند شهرت و در صدر اخبار بودن او را نشان دهد، بازیگری را با سریال «گمشده» مسعود نوابی در سال 1377 در تلویزیون آغاز کرد، بازیگر جوانی که در یک مؤسسه غیرانتفاعی تدوین خواند و با وجود مخالفت خانواده به کلاس‌های بازیگری حمید سمندریان رفت و خیلی زود عطای تلویزیون را به لقای سینما بخشید.


آغاز کارش در سینما با تحولات اجتماعی- فرهنگی- سیاسی اواخر دهه 1370 و جامعه پرحرارت همراه شد. در شرایطی که گشایش نسبی حوزه فرهنگ، فضا را برای فیلم‌های پسر-دختری و کلیشه‌ای عاشقانه باز کرده بود تا چهره­‌هایی جوان، جذاب و چشم رنگی بر پرده سینما به چشم آیند.


در این میان، شباهت او به یکی از خوانندگان زن پیش از انقلاب، موجب شهرت او شد و خیلی زود در بازار فیلم‌های عامه‌پسند و تجاری چون «شیرهای جوان»، «دوستان»، «خاکستری» و «شور عشق»، محبوب مخاطبان و جیب تهیه کنندگان گردید. شور عشق به کارگردانی نادر مقدس نام او را بر سر زبان‌ها انداخت و در تابستان گرم سال 1379 عکس او و بهرام رادان را روی جلد هفته‌نامه‌های رنگی برد؛ هرچند این فیلم نخستین و آخرین عنوان «زرشک طلایی» سینمای ایران را نیز که به شکل غیررسمی به تقلید از تمشک طلایی هالیوود به بدترین فیلم سال داده می‌شد، از آن خود کرد!



تغییر مسیر در بازیگری و درخشش در نقش‌های متفاوت/ از همکاری با حاتمی کیا تا دریافت سیمرغ


او در سال 1383 و توسط فریدون جیرانی در مسیر جدیدی از بازیگری قرار گرفت و در یکی از پرکارترین سال‌های بازیگری‌اش پنج نقش متفاوت را تجربه کرد؛ از مهرانگیز فیلم «سالاد فصل» جیرانی، سحر «کارگران مشغول کارند» مانی حقیقی، مرجان «چه کسی امیر را کشت» مهدی کرم‌پور و سایه «آتش بس» تهمینه میلانی که این آخری یکی از پرفروش‌ترین فیلم‌­های گیشه شد.



شباهت او به یکی از خوانندگان زن پیش از انقلاب، موجب شهرت او شد و خیلی زود در بازار فیلم‌­­های عام پسند و تجاری چون «خاکستری» و «شور عشق»، محبوب مخاطبان و جیب تهیه کنندگان شد.



افشار در نیمه دوم دهه 1380 با بازی در فیلم‌­های دیگری چون «دعوت» ابراهیم حاتمی­‌کیا، «شبانه روز» امید بنکدار و کیوان علی‌محمدی و «طبقه سوم» بیژن میرباقری، از شمایل ستاره مبتنی بر چهره جدا شد و بازی خود را ارتقا بخشید.


او که تا پیش از این مغضوب منتقدان بود، با انتخاب­‌هایی متنوع و درست در بازیگری، به‌تدریج توجه آنان را به خود جلب کرد و چند بار در فهرست نامزدهای جشنواره فجر قرار گرفت. چنانچه در جشنواره بیست و نهم فیلم فجر، سیمرغ نقش مکمل زن را برای بازی در نقش لاله در فیلم «سعادت آباد» و در سی‌امین جشنواره فیلم فجر نیز لوح تقدیر بهترین بازیگر زن بخش نگاه نو را به خاطر بازی در فیلم «برف روی کاج‌ها» را از آن خود کرد.


او در دهه نود در حالی‌ وارد دومین دهه بازیگری خود شد که کارنامه هنری خود را با قرار گرفتن در مقابل دوربین‌­های کارگردان­‌هایی با علایق و سبک­‌های مختلف چون داریوش مهرجویی، بهرام توکلی، مسعود کیمیایی، حمیدرضا قربانی، سامان مقدم، تینا پاکروان، محسن تنابنده و... متنوع­تر ساخت و در هر کدام وجهی از بازی خود را نمایان ساخت.



مهناز افشار از همین دوران (نیمه دوم دهه هشتاد) مسیر بازیگری خود را تغییر داد و با انتخاب­‌هایی درست توانست به چهره‌ای قابل توجه در سینما تبدیل شود.



 یک ازدواج جنجالی؛ اظهارنظرهای مجازی و افتادن به دام حاشیه


از اوایل دهه نود و با افزایش حضور چهره­‌ها در فضای مجازی، مهناز افشار درگیر حاشیه­‌هایی شد که او را از تمرکز بر حرفه اصلی­‌اش دور ­کرد. آنچه که بارها درباره اغلب سلبریتی‌­ها پیش آمده است و در این بین مهناز افشار شاید یکی از نخستین­ و مشهورترین‌ها باشد. اظهارنظرهایی که اغلب بر مبنای اطلاعات دروغ و بی‌پایه و گاه هیجانات مقطعی شکل گرفت و او را درگیر حواشی متعددی کرد. این موارد به‌ویژه پس از ازدواج او با یاسین رامین فرزند محمدعلی رامین، حامی و معاون مطبوعاتی دولت احمدی­‌نژاد در بهار سال 1393 افزایش یافت.



یک سال بعد برای تولد فرزندش به آلمان رفت که با انتقادات فراوان مواجه بود او همچنین در انتخابات سال 1394 مجلس شورای اسلامی از فهرست اصلاح‌طلبان حمایت کرد تا به‌صورت مستقیم وارد حیطه‌ای غیرتخصصی و پرحاشیه شود.


همسر او یاسین رامین؛ در مردادماه سال 1395 با شکایت جمعیت هلال احمر بازداشت و در اسفند همان سال با وثیقه آزاد شد. وی متهم شده بود که دو میلیون یورو از جمعیت هلال احمر برای واردات دارو و تجهیزات پزشکی دریافت کرده اما این مبلغ را به فروشنده تحویل نداده است.



افشار در نیمه دوم دهه 1380 با بازی در فیلم ­های دیگری چون «دعوت» ابراهیم حاتمی­‌کیا، «شبانه روز» امید بنکدار و کیوان علی‌محمدی و « طبقه سوم» بیژن میرباقری، از شمایل ستاره مبتنی بر چهره جدا شد و بازی خود را ارتقا بخشید.



برخی از رسانه‌ها دلیل تشکیل پرونده برای او را واردات «شیر خشک آلوده» به ایران اعلام کرده بودند که البته این ادعا تأیید نشد. یاسین رامین در بهار ۱۳۹۸ به ۱۷ سال حبس و پرداخت یک میلیون یورو جریمه محکوم شد. اما در این زمان، همسر و دختر خردسالش در ایران حضور نداشتند. افشار در مهرماه امسال با انتشار توئیتی از اجبارهای ناگزیر یک مادر مجرد سخن گفت و به‌صورت غیرمستقیم اعلام کرد که از رامین طلاق گرفته است.


حضور در یک برنامه عامه‌پسند و سطحی در زمانی که او می‌توانست تجربه‌­های جدیدتری در سینمای ایران را داشته باشد یک اشتباه حرفه‌­ای است. اما فراتر از این حضور او در یک شبکه تلویزیونی که از سوی عربستان سعودی حمایت مالی می شود با ادعای وطن‌دوستی او در تناقض است؛ مهناز افشار این روزها یکی از بزرگ‌ترین چالش‌­های زندگی­ کاری­‌اش را تجربه می‌کند؛ چالشی که او را در تقابل با تمام ادعاهای پیشین قرار می‌­داد.



خودتخریبی خودخواسته خانم بازیگر


او در چند سال اخیر نیز چالش­‌هایی بزرگ همچون حبس همسرش یا ماجرای شکایت به خاطر کشته‌شدن طلبه همدانی را تجربه کرده است که این دومی محصول همان توئیت­‌های دفعتی و قضاوت­‌های نادرست است. افشار در مدت چندماهه حضور در آلمان از دلتنگی‌­هایش برای ایران گفت. پرسش اینجاست چرا بازیگری که بیست سال فراز و فرود بازیگری را از سر گذراند و به‌سختی خود را بر منتقدان ثابت کرد با این انتخاب، احتمال حضور خود در سینمای ایران و تداوم بازیگری­‌اش را به محاق برد.


افشار که همواره از ایران و ایرانیان می‌گفت، حالا با حضور در برنامه‌ای نازل به چه کسی دهن‌کجی می‌کند؟ به خود و علاقه‌مندانش یا مسئولانی که انتظار داشت پاسخی مستقیم درباره امکان حضور مجدد او در سینمای ایران به او بدهند.



اظهارنظرهایی که اغلب بر مبنای اطلاعات دروغ و بی‌ پایه و گاه هیجانات مقطعی شکل گرفت افشار را درگیر حواشی کرد. این موارد به‌ویژه پس از ازدواج او با فرزند محمدعلی رامین، حامی و معاون مطبوعاتی  احمدی­‌نژاد  افزایش یافت.



مهناز افشار پس از بیست سال کار در سینمای ایران و آشنایی به ضوابط و مناسبات حاکم بر آن گویا به یک خودتخریبی خودخواسته رسیده است. اما او چگونه می‌تواند به مخاطبانی که با نگاه‌ها، تشویقها و نقدها و توجه آنان او را در این مسیر همراهی کرده‌اند پاسخگو باشد؟ چه توقعی دارد که او را قضاوت نکنند و درباره حضورش در شبکه‌ای معاند بی‌تفاوت باشند.


علاقه‌مندان به بازی او و همه دلسوزان سینما شاید از اشتباهات، خودنمایی‌ها و اظهارنظرهای جنجالی متعددش بگذرند، اما حضور او در یک شبکه ضدایرانی قابل تحمل نخواهد بود. این تصمیم آنان را در تردید می‌اندازد که کدام تصویر از مهناز افشار واقعی است؟ کسی که از حب ایران می‌گوید یا افشاری که بر طبل بیگانه می‌کوبد و با وعده مالی، ایران‌دوستی­ خود را به یک ادعا تنزل می‌دهد.


میل به حضور و ابراز نظر دائم در کنار نبود یک مشاور مناسب رسانه‌ای، باعث شده تا مهناز افشار خود را از بستر سینمای ایران که سبب‌ساز موفقیتش شده بود محروم کند. او در همین فرهنگ و همین سینما کار خود را آغاز کرد، بالیدن گرفت و نامدار شد اما حالا با دور شدن از این زمینه فرهنگی به خود تخریبی رسیده است.



 اتفاقاً بازی درخشان افشار در فیلم قسم به کارگردانی محسن تنابنده که تابستان امسال روی پرده رفت نشان‌دهنده رشد قابل توجه فنی اوست. فیلمی که در کنار شاه‌کش، آخرین آثاری است  که تاکنون از او روی پرده سینماهای کشور رفته است. 


حضور مشاوران مجرب در کنار چهره­‌های معروف و مدیریت فضای ارتباطی و مجازی آن‌ها می‌­تواند از حاشیه‌­هایی که سرنوشت کاری آنان را به مخاطره می‌اندازد جلوگیری کند؛ تجربه‌ای که حتی اکثر چهره‌­های هالیوودی و مطرح در جهان هم از آن استقبال می‌­کنند و در ایران جایگاهی ندارد. شاید اگر مهناز افشار هم از چنین مشاورانی بهره‌مند بود از بالانشینی سردر سینما به نشستن روی صندلی صدف طاهریان سقوط نمی‌کرد.


انتهای پیام/4104/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
نظرات بینندگان 0 نظر
زهرا
12:40 - 1398/11/25
نظر منم همینه مشاور خوب و دلسوز من یک دختر کاملا مذهبی هستم باید به این بازیگر فرصت دوباره بدید با واقعیت اشنا بشه بخدا حیفه خانم طاهریان هم همین طور بخدا از روی سادگی و جوانی این دوتا باریگر گول خوروند من مذهبیم ولی دوسشون دارم کاش برگردند امین