صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۱:۴۴ - ۲۰ شهريور ۱۳۹۸
یادداشت/ سیدرضا جزء‌مومنی

باز هم، محرّمی سپری شد

محرّم، شور و شعور را در فلسفه شناخت حقیقت مشخص می‌کند و بسیاری به این باور می‌رسند که محرّم هر سال، جامع‌تر و زیباتر از سال قبل است و مراسم سوگواری اباعبدالله‌الحسین(ع) با شکوه بیشتر برگزار می‌شود.
کد خبر : 415008

گروه استان‌های خبرگزاری آنا، محرّم، شور و شعور را در فلسفه شناخت حقیقت مشخص می‌کند و بسیاری به این باور می‌رسند که محرّم هر سال، جامع‌تر و زیباتر از سال قبل است و مراسم سوگواری اباعبدالله‌الحسین(ع) با شکوه بیشتر برگزار می‌شود.


این واقعیت در حالی رخ می‌دهد که واقعه کربلا، قیام سیدالشهدا(ع) و فداکاری یاران اباعبدالله (ع) ظاهرا تکراری است، بنابراین باید دلیل این شکوه همواره را دریابیم.


امام حسین(ع) از آب گفت تا استعاره آبرو را معنا کرده و به جوامع گوشزد کند که حیثیت و غیرت در اولی درجه پاسداشت ارزش‌هاست.


امام حسین(ع) از عطش گفت تا عطش معنوی ما را به دین بیفزاید و باور دینی ما تقویت شود و بدانیم که در قاعده ایمان باید به ولایت اتکا داشت و بی پیر و مرشد به هیچ مسیری گام ننهاد.


امام حسین(ع) با خانواده آمد تا بدانیم که مهارت زندگی در تفسیر عشق دو سویه بین مرد و خانواده یک ضرورت است و یاری اعضای خانواده فقط منحصر به خوشی‌ها نیست؛ بلکه در درد و مشقت نیز باید باهم بود.


امام حسین(ع) با خواهر آمد تا ارتباط بین اقوام را گسسته نبیند و به یاد آورد که انسان تنها خلقت اجتماعی شعورمند خداست.


امام حسین(ع) سرمشق سعادت را با خون نوشت تا یاد بگیریم برای خدایی شدن باید خون داد و جنون را به مسلخ عشق تعبیر کرد.


امام حسین(ع)، حُر را پذیرفت تا بدانیم بازگشت و توبه زیباست و حتی در واپسین لحظه‌ها هم می‌توان به بازگشت شرافتمندانه فکر کرد و از آسیب پشیمانی و عقاب الهی گذشت.


امام حسین(ع) به جوانان اتکا کرد تا بدانیم جوانگرایی در تاریخ نمایان است و باید این قشر را باور داشت. 


امام حسین(ع)، علی اکبر(ع) را به عنوان شاخصه زیبایی روابط پدر و پسر معرفی کرد؛ درحالیکه اکبر عازم میدان بود؛ حسین(ع) از حظ نگاه به پسر فراموش نکرد و به جوان ارشد خود گفت قدم بزن تا بالای تماشایی تو را ببینم.


امام حسین(ع)، علی اصغر(ع) را در برابر دشمن گرفت تا مرز سعادت و شقاوت را با فلاکت دشمن، مشخص کند و عالم با مظاهر بدبختی حرمله‌صفتان آشنا شود.


امام حسین(ع)، قصه عاشورا را با سری که قرآن خواند؛ بیان کرد تا بدانیم قرآن، نسخه شفابخش دل‌هاست که حتی سربریده نیز به حقیقت آن گواهی می‌دهد.


امام حسین(ع)، خود را کشته اشک‌ها دانست تا بدانیم؛ تهذیب نفس باید با سرشک چشم همراه باشد و کمی تهجّد و توسّل، می‌تواند راهگشا آدمی به مدخلِ سعادت‌آباد زندگی باشد.


امام حسین(ع)، خواهر را سنبل ادامه مسیر شهادت قرار داد تا به نقش زن در تمام عرصه‌های فردی و اجتماعی تأکید کند و ما نیز به نقش زن در برجسته‌ترین تکیه‌گاه‌های تاریخی ایمان آوریم.


امام حسین(ع)، جاودانه شدن را در جانانه مبارزه کردن تفسیر کرد تا بدانیم برای کسب فضایل باید سخت تلاش کرد.


امام حسین(ع)، نماز را سرفصل تمام باورهای دینی مطرح کرد تا قدر نماز را بیشتر بدانیم. 


امام حسین(ع)، سعادت را با تقدیم بهترین‌ها نشان داد تا هزینه کردن برای خوبی‌ها را یاد بگیریم.


امام حسین(ع)، رشادت را در رشد دینی افراد تعبیر کرد و در هیچ موقعیتی از ارشاد انسان دست برنداشت.


امام حسین(ع)، فقط یک صبح تا ظهر طوفانی نیست؛ بلکه او از ازل خاطره‌ها در مُلکِ ارادت خدا  تا ابدِ لحظه‌ها و قیامتِ عظمی را دربردارد.


امام حسین(ع)، یک فرمول نجات‌بخش برای آدم سرگشته در تأمین سعادت دنیا و  آخرت است.


امام حسین(ع)، سرمشق تعالی را با مرکَّب خون نوشت تا درس جنون را یادمان دهد و اینکه در جولانگاه عشق باید مجنون بود.


امام حسین(ع)، تنها ماند تا از تنهایی حق در بربر باطل هراسناک نشویم.


امام حسین(ع) یادمان داد؛ حق همیشه پیروز است؛ حتی اگر سرِ صاحبانِ حقیقت بر نی نمایان شود.


امام حسین(ع)، ایستادگی در برابر ظلم را فریاد کرد تا بدانیم و همراه با طایفه حق باشیم؛ حتی اگر به نرخ هجرت از مدینه تا کعبه و از آنجا تا نینوا باشد.


کربلا، قصه‌ سعادت را در نیمی از روز بیان نکرد؛ بلکه پیشینه یک جریان حق‌طلب را از داستان اولین ظلم به آل‌الله گریست تا جلوه آن تا ابد روشنگری کند.


امام حسین(ع) نشان داد پیروزی، فقط در ستیزگاه سرنوشت نیست و می‌توان؛ رفت ولی ماندگار شد.


امام حسین(ع)، سکوت یک عاقبت بخیری را در غربت و با آل و عیال تعریف کرد تا بدانیم رسیدن به مرز سعادت میسر است.


امام حسین(ع)، آیینه عزت شد تا رخسار ایمان را به وضوح ببینیم و با حذف غرور و منیّت به آبادی انسانیت نزدیک شویم.


امام حسین(ع)، کشت تا کشتن خبائث را یاد بگیریم و کشته شد تا بدانیم در معامله حق، جان را ارزشی پایاپای حقیقت است.


امام حسین(ع)، شعر بلند عاشورا را با قافیه شهادت سرود تا در ذهن عالم ماندگار شود و شد. 


امام حسین(ع)، اندیشه را متعالی خواست و ریشه را در حفظ اصالت دینی تفسیر کرد تا باور کنیم که دین برتر، جامعیت دارد.


امام حسین(ع)، رشک لحظه‌ها را برتابید تا قدر لحظه‌های حیات مشخص شود.


امام حسین(ع)، بودن و ماندن را با رفتن و جاوید شدن، تفسیر کرد.


امام حسین(ع)، ترانه عبودیت را با تفسیر عشق به هم‌نوع، مترنّم ساخت.


امام حسین(ع)، شیوه ستیزه‌گری با دشمن را به شرط بیداری انسان مطرح کرد و حتی در واپسین لحظات عمر، دست از هدایت بشر برنداشت.


امام حسین(ع)، الگو بی‌بدیل امر به معروف است که حاصل کارگاه انسان‌سازی او حُر ابن یزید ریاحی می‌شود.


امام حسین(ع)، جلوه جاودانگی را دل شیعه روشن کرد تا معنای شیعه در عمل هویدا شود. 


امام حسین(ع)، نظم عالم را در رزم نابرابر ولی عزّت‌مند معنا کرد.


امام حسین(ع) جان داد تا دین و اصالت دینی، ضامن خوشبختی و عاقبت بخیری شود.


امام حسین(ع)، یادمان داد که تمام زندگی او، سرمشق است؛ بنابراین نباید فقط به قصه‌های کربلایش اکتفا کرد، بلکه باید از کودکش، کودکی را و با جوانش، جوانی را و با پیرانش، پیری را و با حُرَّش، آزادگی را و با خواهرش، خانواده را و با غیرتش، تعصّب دینی را و با برادرش، وفا را و با اسارت خاندانش، بندگی را و با شهامتش، دلیری را و با شهادتش، زندگی را و با نمازش، بندگی را و با شکوهش، جاودانگی را تفسیر کرد. 


امام حسین(ع)، حسین است و نسخه بدل ندارد؛ فقط باید بلد باشیم که مثل او باشیم که اگر چنین نباشد در دوره آخرالزّمان هرگز به نگاه کرامت حضرت حجت (عج) نائل نخواهیم آمد و دنیا و عقبی را از کف خواهیم داد.


امام حسین(ع)، تمام باور انسان برای در اختیار داشتن انسانیت است و اینکه می‌توان در عُسر و سختی به نهایت شوق و مستی رسید و در قرب الهی، جای ستاند که رشک ملائک را برانگیزد.


و امّا شرحی که امام حسین(ع) به قلم شکسته‌ام تعبیر شد؛ فرصتی را گوشزد می‌کند تا رسم بندگی را به جای آوریم و آنچه از حقیقت درمی‌یابیم آن را حامی باشیم و بر جلوه‌گری‌های خائنان و بدسیرتان، خدو اندازیم و دل در گروی یار تا مرز دیدار امام حسین(ع) بال ادب بزنیم و با پرواز اندیشه، ریشه‌های دینی و اعتقادی خود را تقویت کنیم. 


خدایا به عزّت و شرف امام حسین(ع) و آل‌الله، لحظه‌ای ما را از کاروان آگاهی و فکرت اهل بیت(ع) دور مساز که در ظلمت‌کده زمین، راه به آسمان جستن، سخت است و بی عشق حسین(ع)، هیچ‌گاه نمی‌توان به مقصد عالی رسید.


در پایان این دلواره باید گفت که مملکتی که حسین(ع) را با این نما و جلوه بنگرد بی هیچ کم و کاست سعادتمند خواهد شد؛ بنابراین سختی معاش، معیشت و گرفتاری‌های اقتصادی و اجتماعی و آمار عنان‌گسیخته طلاق‌های واقعی و عاطفی و بدنگاره‌ی متعفن اعتیاد و خیانت به مال و اموال ملت و ... نشان از آن دارد که برای حسینی شدن کمی راه طولانی در پیش است!  


عزاداری‌هاتان به فضل الهی و کرم حسین (ع) مقبول دوست باد. یا علی


مدیر روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی دامغان


انتهای پیام/4078/


انتهای پیام/

ارسال نظر