ظرفیت کتابخانهها به جامعه معرفی نشده است/ ارشاد باید به سمت حرفهای شدن ناشران حرکت کند
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، کتابخانههای عمومی برای بسیاری از علاقهمندان و دوستداران کتاب اولین منبع دسترسی به کتاب است مکانی که در بسیاری از مناطق کشور تنها مرجع و مرکز فرهنگی است. کتابخانهها با قرار دادن افکار، عقاید و اندیشههای خلاق و مختلف در قالب کتاب در کنار یکدیگر وسیلهای برای ایجاد علاقه به مطالعه و تحقیق برای افراد جامعه پدید میآورد که میتواند کارکردهای مختلفی از جمله فرهنگی، آموزشی و تربیتی داشته باشد.
فضای کتابخانههای عمومی میتواند محفلی برای ایجاد روابط و گروههای فکری، درسی، شغلی و ... باشد. کتابخانهها به جهت در دسترس داشتن منابع اطلاعاتی و فضای کتابخانهای بهترین امکان را برای ایجاد حس مشارکت و رعایت حریم و حقوق دیگران فراهم میآورند.
در ادامه گفتگوی خبرنگار خبرگزاری آنا با مهدی رمضانی معاون توسعه کتابخانهها و ترویج کتابخوانی نهاد کتابخانههای عمومی کشور را درباره ظرفیتها کتابخانههای عمومی و برنامههای ویژه این نهاد برای اوقات فراغت مخاطبان را میخوانید.
آنا: برنامه نهاد کتابخانههای عمومی برای 2 ماه باقیمانده از تابستان که محصلین فراغت بیشتری دارند چیست؟
رمضانی: کتابخانههای عمومی یک مقطعی از ابتدای تابستان را با توجه به اینکه هنوز بحث کنکور ادامه و استمرار دارد و تقریباً اکثر جوانان و محصلین درگیر موضوع کنکور هستند، موظف میدانستیم که فضا را فراهم کنیم که با توجه به مشکلاتی هم که وجود دارد، مخصوصاً در مناطق محروم کشور فرصت کتابخانهها در خدمت خانوادهها برای استفاده در این حوزه باشد. البته آمارها و گزارشهای ما نشان میدهد که بعد از پایان کنکور هم افت قابل توجهی در سالنهای مطالعه نداشتیم و همچنان از این ظرفیت نهاد دارد استفاده میشود.
کتابخانه فقط مخزن کتاب و سالن مطالعه نیست
فرصت دیگری که داریم مربوط به بخشهای کودک و نوجوان است و استفاده از ظرفیت آنهاست که تقریباً الان تمامی کتابخانههای عمومی نهادی در سراسر کشور که حدود 2 هزار و 500 کتابخانه بوده مجهز به بخش کودک و نوجوان است و بچهها از آن استفاده میکنند. در این بخش هم برنامههای مختلف و متفاوتی شامل همخوانی، بازی، کلاسهای کاردستی و ... در حال اجرا است. در کنار اینها استفاده از ظرفیت نهاد برای برگزاری کلاسهای مختلفی که بر اساس اقتضائات هر منطقه یا دورههای عمومی که مورد نیاز اعضا هست در کتابخانهها برگزار میشود و سطوح و سنین مختلفی یعنی از کودک و نوجوان تا بزرگسالان را هم دربر میگیرد. اینها همه در کنار کارکرد اصلی کتابخانهها که امانت دادن کتابها به اعضا و استفاده از سالن مطالعه است انجام میگیرد.
در خیلی از شهرها و استانها کتابخانهها تقریباً یا تحقیقاً تنها مرکز فرهنگی آن شهر یا استان محسوب میشود. اگر کلانشهرهایی مثل تهران، اصفهان، مشهد و ... را کنار بگذارید حتی مثلاً در شهر یزد، کتابخانهها تنها پایگاههای فرهنگی است که در هر شهر یا کل استان وجود دارد. لذا ما تلاش کردیم که این ظرفیتها منتفع شود و یعنی بر اساس نیازهای هر منطقه کاربردی شده و برنامههایی در آنها تدارک دیده و انجام شود. مثلاً در شهر فامنین همدان که شهری است که جزء مناطق در معرض آسیب اجتماعی محسوب میشود، تنها مرکز فرهنگی شهر، کتابخانهاش است که سالن اجتماعات دارد، مخزن کتابخانه و سالن مطالعه کتابخانه است که استفاده میشود و این مثالها را بخواهم بزنم، در سطح کشور فراوان وجود دارد.
آنا: گران شدن کتاب و کاغذ و مشکلات اقتصادی امکان خرید کتاب را کاهش داده و مراجعه به کتابخانهها افزایش یافته است. این وضعیت یک فرصتی را برای کتابخانههای کشور ایجاد کرده است، برای استفاده از این فرصت چه تدابیر و برنامههایی اندیشیده شده است؟
رمضانی: در کل دنیا، کتاب کالای گرانی است و خیلی کالای ارزان و دمدستی محسوب نمیشود و در ایران با حمایتهایی که دولت میکرده و فضایی که وجود داشته، تا قبل از این افزایش قیمتها باز کالای متوسط محسوب میشد و اقشار مختلف جامعه از متوسط رو به بالا امکان دسترسی به کتاب را داشتند اما با این تغییرات کار یک مقدار سختتر شده است. یک سیاست کلی و درستی از طرف ادوار وزارت ارشاد وجود داشت که ما حمایت را باید از سمت تولید به سمت مصرف بیاوریم، این هم اتفاقی منطقی بود. به هر حال باید کالایی مورد حمایت قرار بگیرد که میتواند توجه مصرفکننده را به خودش از ابعاد مختلف جلب کند. در کتاب هم محتوا مطرح است، هم شکل و ظاهر کتاب، کتابسازی و صفحهآرایی و کیفیت خود کتاب مطرح است. در کتابخانهها هم تحقیقاً این فضا شکل میگیرد. یعنی آن کتابی مورد مراجعه و امانت واقع میشود که از همه این جهات و مورد نیاز مردم باشد و مردم به آن احتیاج داشته باشند یا ارزش مطالعه را به نوعی داشته باشد، بیایند امانت بگیرند و کتاب را بخوانند. موضوع افزایش قیمتها هم باعث افزایش عضو و هم افزایش امانتها شده است. این مسئله کار ما را سخت میکند و متأسفانه اینجا یک اشکالی وجود دارد که حمایتهای موجود در کشور به سمت حوزه مصرف الزاماً گسیل نشده در حوزه کتابخانهها، یعنی همه آن ظرفیتی که وجود دارد و میتواند اینجا را تقویت کند، هنوز اتفاق نیفتاده و این اشکال میتواند وارد شود که شاید همه آثار خوب قابل ارائه در کتابخانهها که در بازار عرضه و منتشر میشود، در کتابخانه وجود نداشته باشد، این اشکالی است که شکل گرفته و ما آن را میپذیریم، بحث اولش هم همین محدودیتهای مالی است.
تیراژ کتاب از تعداد ناشران در توسعهیافتگی فرهنگی مهمتر است
یعنی اگر میخواستیم یک عددی را تخفیف بدهیم برای تولید کتاب به ناشران یا اقشار دیگر، میآوردیم در مصرف کتاب و حوزه کتابخانهها که هم تعدادش محدودتر است یعنی با یک تیراژ 2 هزار و 500 نسخهای میتوانید آن کتاب را در کل کشور توزیع کنید. توان نهاد کتابخانهها هم به عنوان یک نهاد عمومی غیردولتی توان محدودی است. ما بودجه دولتی ثابتی نداریم و تنها یک کمکی از دولت میگیریم، الباقیاش را هم از محل درآمدهای عمومی است که بخشیاش در قانون در نظر گرفته شده است و درآمد پایداری نیست. جمیع این مسائل عرصه را به ما تنگ کرده و امیدواریم با تدابیری که اندیشیده میشود این مشکل حل شود و بتوانیم منابع کتابخانهای را بیش از پیش حمایت کنیم و از این فرصتی که به وجود آمده استفاده کنیم.
آنا: بسیاری از خوانندگان کتاب به دنبال کتابهای تازه منتشر شده و پرمخاطب هستند و گاهی این کتابها در کتابخانهها وجود ندارد.
رمضانی: منطقاً اگر نیازی ایجاد شود و مردم مراجعه کنند و ما پاسخگوی آن نیاز و مراجعه نباشیم، احتمال مراجعه بعدی مردم به کتابخانه را خودمان داریم کم میکنیم چون مخاطب یک بار به کتابخانه مراجعه میکند، یک کتاب را نداریم، دو کتاب را نداریم، ممکن است 10 کتاب را نداشته باشیم، بعد این شخص دیگر احتمال مراجعه بعدیاش کم میشود. لذا ما باید از این فرصت استفاده کنیم، تلاش هم داریم میکنیم که با همه فشارها و محدودیتهایی که هست، منابع کتابخانهای را بهروز نگهداریم.
آنا: وزارت ارشاد میتواند در این زمینه کمک کند و بخشی از حمایتهایی که از ناشران و دیگر حوزههای مرتبط با کتاب را به سمت کتابخانهها بیاورد.
رمضانی: این بحثی است که جداً نسبت به آن معتقد هستیم و قائلیم که باید عمل شود ولی در سازوکارهای اداری قابل پیگیری نیست، شاید رسانهها بتوانند این موضوع را پیگیری کنند. اشخاص در مدیریتها ماندگار نیستند آنچه که پایدار خواهد ماند منفعت عمومیاش برای مردم است. اگر این فضای حمایت از تولید به حمایت از مصرف منتقل شود اتفاقات خوبی میافتد. وقتی که شما قرار است مثلاً بالسویه از همه ناشران بهماهو ناشر حمایت کنید و هیچ استانداردی وجود نداشته باشد، بههرحال ما ناشر قوی داریم، ناشر ضعیف داریم، وقتی این وجود ندارد و همه دارند از حمایت برخوردار میشوند، نتیجهاش همین فضای موجود میشود. اگر این موضوع هدفمند شود، بر اساس استاندارد شاخص باشد، حتماً این فضا رشد پیدا خواهد کرد. یک نکته را هم مد نظر داشته باشید، درست است که مثلاً وجود تعداد ناشر میتواند در مؤلفههای توسعهیافتگی فرهنگی باشد ولی اگر بخواهیم درجهبندی کنیم، حتماً تیراژ کتاب و میزان سرانه مطالعه از تعداد ناشر اهمیت بیشتری دارد. تعدد ناشر یک مؤلفه دستهچندمی در این تقسیمبندی است. شما اگر فضای ناشران را حرفهای کنید، بخشی از این نکاتی که در حوزه نشر وجود دارد را مرتفع خواهیم کرد و یک باری از حوزه اجرا را باید خود ناشران برعهده گرفته و جلو ببرند. ضرورتی ندارد که دولت بخواهد همه اینها را انجام دهد. چون اینها وجود ندارد، نتیجهاش در خروجی همین وضعی میشود که الان شاهد هستیم.
آنا: در قسمتی از صحبتها اشاره کردید که برخی کتابخانهها تنها مرکز فرهنگی آن منطقه و شهر است، آیا برای این مراکز برنامههایی مانند نشست با نویسندگان، رونمایی کتاب و جشن امضا و امکاناتی برای اجرای این نوع برنامهها را مورد توجه قرار دادهاید.
رمضانی: یک تصور سنتی از کتابخانه مخصوصاً در ایران وجود دارد که کتابخانه از دو بخش اصلی، مخزن کتابخانه و سالن مطالعه تشکیل شده است. حتی بعضی از آدمهایی که در این فضا فعال بودند و قدیمی هستند اصلاً کارکرد دیگری را برای کتابخانه تعریف نمیکنند، زیر بارش هم نمیروند که این به نظر ما غلط است. شما تجربههای موفق دنیا را اگر مرور کنید، کتابخانههای مهم دنیا، مراکز فرهنگی مهم آن منطقه یا شهر یا بعضاً حتی شهرت کشوری پیدا کردهاند. نکته دیگر اینکه بعضاً خاطرات آدمهای بزرگ شخصیتهای بینالمللی را که نگاه میکنید، اتفاقات مهم زندگیشان در کتابخانه محل زندگیشان افتاده است. در کشور ما این تصور وجود نداشته، در دوره جدید مدیریت نهاد این موضوع مطرح شده که کتابخانه باید کارکرد فرهنگی اجتماعی داشته باشد، یعنی با هسته اولیه کتاب و با محور اصلی کتاب، حول محور کتاب، کارکردهای دیگری هم برای کتابخانه تعریف شده و رقم بخورد. این اتفاق در حال انجام است. موضوعاتی که شما اشاره کردید قبل از این است. یعنی ما همین الان برنامههای نقد و رونمایی را که اصلاً وابسته به موضوع کتاب است، یا جمعخوانی کتاب یا مثلاً حافظخوانی و سعدیخوانی، یعنی این چیزهایی که در کتابخانه وجود دارد و باید هم تقویت شود، اعداد و ارقام و اتفاقاتی هم که بر اساس رصد ما صورت میگیرد، اعداد قابل توجهی است. من خیلی تمایل ندارم آمار ارائه دهم و دنبال عدد حرکت کنم ولی خب عدد هم یک معیار سنجش است.
ظرفیت کتابخانهها در سراسر کشور به جامعه معرفی نشده است
یکی از مزایای نهاد کتابخانهها، زیرساخت خوبی است که در حوزه آیتی و فناوری اطلاعات دارد. سامانه «سامان» ما که سامانه یکپارچه کتابخانههای عمومی کشور است، حوزه کتابخانهها را پیگیری میکند به لحاظ تخصصی و امور کتابخانهای، یک سامانه فرهنگی هم داریم که اصلاً مختص اتفاقات فرهنگی در نهاد، یعنی دورترین کتابخانه حتی یک کتابخانه روستایی متصل است به این سامانه و برنامههایش را ثبت و اعلام میکند، یک بخشی از برنامهها با طراحی و اختیار مسئولان کتابخانه انجام میشود، یک بخشیاش نیاز به تأیید استانی و حتی ملی دارد. اینها دارد انجام میشود به صورت منظم و هفتگی هم در پورتال نهاد بارگذاری میشود و دوستان میتوانند ببینند که در هر کتابخانهای چه اتفاقی میافتد. به لحاظ گستردگی نهاد، ما 2 هزار و 500 کتابخانه داریم، میانگین در هفته دو برنامه هم برگزار کنند، میشود 5 هزار برنامه در سطح کشور که عدد قابل توجه و اتفاقی بزرگ است که البته هم به لحاظ اجرایی بیش از این است و هم به لحاظ خروجی، اتفاقهای گسترده و مفصلی دارد میافتد. حتی در تهران هم ما الان کتابخانههای فعال خوب زیاد داریم که از بعضی از مراکز فرهنگی دیگر معروفتر و مؤثرترند. چهرههای خوب فرهنگی، ادبی و هنری در آن کتابخانهها حاضر شده و آثارشان به نقد گذاشته شده یا مورد مطالعه واقع شده یا با حضور خودشان تقدیر شده است.
آنا: منظور من بیشتر اجرای برنامههای مرتبط با کتاب در کتابخانهها در شهرهای کوچک بود.
رمضانی: این برنامهها در همه کتابخانه در حال پیگیری و اجرا است. اینطور هم نیست که من الان بگویم بهشت مطلق است ولی این هم نیست که راهش بسته شده باشد. اتفاقاً به عنوان نمونه ما در بوشهر رفتیم به یک کتابخانهای روستایی که کتابخانه خوبی هم بود، قشنگ به معنای واقعی مرکز فرهنگی آن روستا بود و همه اتفاقات در آن میافتاد، بچهها میرفتند، میآمدند، تردد داشتند. یا مثلاً کتابخانه سیار روستایی داریم در همین پاکدشت اطراف تهران که به اندازه دو فرهنگسرا تأثیرگذار است، مردم به آن وابسته هستند و دارد خدمت فرهنگی میدهد؛ اخیراً هم وزیر ارشاد از آن بازدید کرد. یعنی میخواهم بگویم که ظرفیتهای خوبی در این حوزه در کل کشور وجود دارد. نهاد کتابخانهها حرکت خوبی دارد، یعنی اتفاق بزرگی افتاده که متأسفانه شناسانده نشده است که بخشیاش به ما به عنوان متصدیان این حوزه برمیگردد و بخشیاش هم به دلیل کمتوجهی رسانهها بوده است. از ظرفیت کتابخانهها در سراسر کشور اطلاع جامعی در دسترس جامعه قرار نگرفته است. ما 800 کتابخانه روستایی داریم. هیچ دستگاهی در حوزه فرهنگ اینقدر شعبه در روستاها ندارد. یک هزار و 700 کتابخانه شهری داریم، این غیر از یک هزار کتابخانه مشارکتی است که نظارت نهاد اداره میشود، یعنی 3 هزار و 500 کتابخانه شبکه کتابخانههای کشور را تشکیل میدهد.
انتهای پیام/4072/4028/
انتهای پیام/