صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۹:۰۰ - ۱۲ تير ۱۳۹۸
به بهانه سالروز سرنگونی پرواز 655؛

آمریکای بدون نقاب در مواجهه با ایران

سرنگونی پرواز 655 اثبات کرد که آمریکا به دنبال تضعیف جمهوری اسلامی است، اما با گذشت 30 سال از آن حادثه تروریستی، آخرین تیر دشمن علیه نظام اسلامی کدام بخش را نشانه گرفته است.
کد خبر : 401999

 گروه سیاسی خبرگزاری آنا، سعید امینی - تیرماه، ذهن را یاد خاطرات ناخوشایند می‌اندازد، بمب‌گذاری در مسجد ابوذر تهران و ترور نافرجام رهبر انقلاب، حمله تروریستی به دفتر حزب جمهوری اسلامی، ترور شهید کچویی و حمله شیمیایی ارتش بعث عراق به سردشت ازجمله رخدادهای ناگوار در تاریخ جمهوری اسلامی ایران در دهه 60 است که کام ملت ایران را تلخ کرد.


اما مهمترین رخداد تروریستی که با سایر حوادث تروریستی در دهه 60 متمایز بود و شاید در تاریخ بشریت نظیرش کمتر پیدا می‌شود، در 12 تیر 1367 رقم خورد. آری در این روز غم‌انگیزترین رخداد تاریخ معاصر به وقوع پیوست؛ حادثه‌ای که تمام جهان را شوکه کرد و چهره واقعی مدعیان حقوق بشر را به اثبات رساند.



هواپیمای مسافربری شماره 655 ایران‌ایر با 299 مسافر که از تهران به مقصد دوبی قصد عظیمت داشت ناگهان از صفحه راداری برج‌های مراقبتی محو می‌شود، هیچ‌کس نمی‌داند چه اتفاقی برای این هواپیمای مسافربری آن هم با 299 نفر کودک، جوان و پیر افتاده است تا اینکه پس از مدت زمان کوتاهی خبر سرنگونی «IR655» در رسانه‌ها منتشر شد.


پس از انهدام هواپیمای شرکت هواپیمایی ایران‌ایر سؤالاتی در ذهن نگران مردم ایجاد می‌شود که چگونه این هواپیمای مسافربری سرنگون شد؟ چرا سرنگون شد؟ سرنوشت مسافران چه شد؟ و از این قبیل سؤالات که تمامی آنها منطقی بود.


این هواپیمای مسافربری که نه اهداف نظامی را پیگیری می‌کرد و نه به‌دنبال ماجراجویی بود با شلیک موشک فینیکس حرارتی از USS Vincennes متعلق به نیروی دریایی آمریکا منفجر شد و تمامی 254 مسافر ایرانی از مجموع 299 مسافر به شهادت رسیدند.


بلافاصله بعد از این واقعه مقامات آمریکایی و ویلیام راجرز فرمانده ناو وینسنس ادعا کردند که در تشخیص نوع هواپیما دچار خطا شده‌اند و فرمانده این ناو به اشتباه آن را یک هواپیمای جنگی F14 تشخیص داده است، درصورتی‌که تمامی کارشناسان حوزه دفاعی و نظامی به این مسئله مشترک باور دارند که تشخیص نظامی و غیرنظامی بودن هواپیماها کار سخت و دشواری نیست.


تشخیص یک هواپیمای مسافربری از هواپیمای نظامی دشوار نیست


امیر دریادار دوم ناصر سرنوشت که فرماندهی عملیات مروارید و فرماندهی عملیات جمع‌آوری اجساد قربانیان حادثه هواپیمای ایران‌ایر در کارنامه او ثبت شده در همین رابطه طی گفتگویی تأکید می‌کند: تشخیص یک هواپیمای مسافربری از هواپیمای نظامی برای یک ناو پیش‌رفته آمریکایی کار ساده‌ای بود؛ زیرا رادار ناوشکن‌های موشک‌انداز، به سامانه I.F.F (مخفف Interrogating Friend and Foe) که توانایی تشخیص نوع هواپیمای در حال پرواز، اعم از خودی یا غیرخودی و جنگی یا غیرجنگی را دارد؛ مجهز است.



وی می‌افزاید: ضمن اینکه هواپیماهای جنگی، حین پرواز از رادار استفاده می‌کنند و از نوع رادار کنترل آتش هواپیما، می‌توان جنگی یا غیرجنگی بودن هواپیما را تشخیص داد. به علاوه، دو موشک به طرف این هواپیما شلیک شده بود که یکی از آن‌ها به بال و دیگری به دُم هواپیما اصابت کرد؛ درحالی‌که برای هدف قراردادن یک هواپیمای جنگنده، یک موشک کافی است؛ لذا آمریکایی‌ها عمداً این دو موشک را شلیک کردند تا هیچ اثری از هواپیما باقی نماند.


فقط یک تأسف ساده!


مقامات آمریکایی برای توجیه اقدام جنایت‌کارانه خود دست به هر نوع توجیهی زدند تا این جنایت بشری را تا به اندازه یک اشتباه تقلیل دهند، اما وقتی تمامی سربازان و خدمه مدال مبارزه دریافت می‌کنند و از طرف دیگر مدال لژیون لیاقت به ویلیام راجرز فرمانده ناو وینسنس از طرف جورج هربرت واکر بوش رئیس‌جمهور وقت آمریکا اعطا می‌شود، تمامی این توجیهات و سیاه‌نمایی‌ها رنگ می‌بازد و بر عمدی بودن این اقدام آمریکایی‌ها جامه حقیقت می‌پوشاند، اما پس از شکایت جمهوری اسلامی ایران به شورای امنیت در 14 تیر 1367، تنها مقامات آمریکایی به یک عذرخواهی و اظهار تأسف ساده بسنده کردند.


چرا باید ناو آمریکایی به عمد یک هواپیمایی مسافربری را که تمامی استانداردهای ایکائو را رعایت کرده مورد اصابت موشک قرار گیرد؟ باید سرنخ جواب را در جنگ تحمیلی جستجو کرد. در واقع ارتش بعث عراق به رهبری صدام حسین دیگر توان ادامه جنگ با جمهوری اسلامی ایران را نداشت و به‌ تبع آن تمامی سیاست‌های دو بلوک غرب و شرق که می‌خواستند تهران را سه روز فتح کنند حالا پس از هشت سال با بن‌بست مواجه شده است و نه‌تنها نتوانسته‌اند تهران را در سه روز فتح کنند، بلکه پیشروی‌های رزمندگان اسلام را در خاک عراق شاهد بودند و از طرف دیگر چون حکومت بعث به‌خاطر طولانی‌شدن جنگ و دست نیافتن به اهداف از پیش تعیین‌شده با بحران مشروعیت فزاینده روبه‌رو شده بود، از هر طریقی که شده باید جمهوری اسلامی ایران را وادار به پذیرش قطعنامه و پایان‌بخشیدن به جنگ می‌کردند.



در طول هشت سال جنگ تحمیلی انواع و اقسام فشارها را به ملت ایران با هدف سرنگونی حکومت نوپای جمهوری اسلامی اعمال کردند؛ ازجمله تحریم، ترور و غیره، اما هیچ‌کدام از این‌ها مانعی بر سر راه آرمان‌های انقلاب اسلامی نبود؛ لذا 15 روز مانده به پذیرش قطعنامه 598 که امام خمینی(ره) آن را نوشیدن جام زهر تفسیر می‌کنند، باید ماجرای جنگ را خاتمه می‌بخشیدند؛ لذا آخرین تیر خود را به سمت غیرنظامیان نشانه رفتند.


سرنگونی یک هواپیما و یک نتیجه؛ شعارهای حقوق بشری رنگ باخته است


پس از پایان جنگ و پذیرش قطعنامه 598، روزبه‌روز بر سیاهی کارنامه ننگین ضدحقوق بشری آمریکا افزوده می‌شد؛ یعنی دشمنان انقلاب اسلامی بر دامنه فشارها بر ملت ایران افزودند، جنگ اقتصادی به راه انداختند، تهدید نظامی کردند و غیره، اما حادثه 12 تیر 1367 هرچند غم و اندوه بسیاری را در خود جای داده است، یک دستاورد مهمی را برای جمهوری اسلامی ایران به ارمغان آورد و آن اثبات حقانیت نظام اسلامی کشورمان و نیز اثبات ماهیت و سیرت جنایت‌کارانه آمریکاست که تا به امروز شعارهای حقوق بشری مقامات این کشور گوش فلک را کَر کرده است.


سردار مهدی سنایی‌راد، معاون سیاسی دفتر عقیدتی سیاسی فرمانده معظم کل قوا در گفتگو با خبرنگار حوزه امنیتی و دفاعی گروه سیاسی خبرگزاری آنا، در همین رابطه اظهار می‌کند: اقدام آمریکایی‌ها در جنایت ۱۲ تیر ۱۳۶۷ نتیجه‌ای جز رسوایی برای آنها در پی نداشت و نیز باید شناخت ماهیت جنایت‌کارانه آمریکا توسط مردم ایران و عمق‌بخشی به بصیرت عمومی را از مهترین دستاوردهای این حادثه تروریستی دانست.



دشمن همان است و باید هوشیار بود


سه دهه از این حادثه تروریستی می‌گذرد و نباید از آن حادثه مهم تاریخی عبور کرد؛ زیرا دشمن همان دشمن سابق است، حامیانش تغییر نکرده، سیاست‌هایش ثابت است و فقط یک هدف را دنبال می‌کند و آن تضعیف و نابودی جمهوری اسلامی و عدم سعادت‌مندی ملت ایران است؛ هرچند رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها تأکید کرده‌اند که اگر آمریکا هم بخواهد این نظام را سرنگون کند، نمی‌تواند.


وقتی‌که رهبر انقلاب با قاطعیت تمام این جمله را مطرح می‌سازند، قطعاً فکر، پشتوانه و تأمل در آن نهفته است. بله ایدئولوژی جمهوری اسلامی نابودشدنی نیست و روز‌به‌روز در منطقه فراگیر می‌شود و نیز این نظام پشتوانه مردمی قوی‌ای دارد که نمونه آن در منطقه مشاهده نمی‌شود و دیگر ویژگی‌هایی که زنجیره‌وار به یکدیگر متصل شده و ما را به عنوان یک قدرت مهم در سطح جهانی تبدیل کرده است.


رقبای جمهوری اسلامی و مخالفان این نظام با مشاهده موفقیت‎‌های امروز ما و شکست‌هایشان در این 40 سال مدام دست به طراحی و بازتعریف پروژه‌های ضدایرانی می‌زنند، هرچند یکی پس از دیگری به شکست منجر می‌شوند، اما تمامی ندارد و ضروری است که در این شرایط هوشیار بود و از تصمیم‌گیری‌های هیجانی و غالباً نسنجیده دوری شود.


دشمنان پس از اینکه به این نتیجه رسیدند با جنگ سخت نمی‌توانند به مصاف مقتدرترین نظام سیاسی منطقه بیایند، به جنگ نرم و جنگ شدید اقتصادی روی آورده‌اند. رهبر انقلاب درباره جنگ نرم به مسئولان هشدار داده‌اند و مدیران فرهنگی را آتش به اختیار با هدف رسیدگی به مسائل فرهنگی توصیه کرده‌اند.


تلاش آمریکا برای به مقصد نرسیدن پروازهای شماره 655


اما در جنگ اقتصادی که دامنه آن نسبت به گذشته بسیار وسیع‌تر است، نگرانی جدی رهبر انقلاب و کارگزاران را در پی داشته است. جنگ اقتصادی آخرین تیر در ترکش دشمن است که به سمت ما نشانه گرفته و می‌خواهد از این طریق ملت ایران را وادار به تسلیم سازد. جنگ اقتصادی دست‌ کمی از حمله به هواپیمای مسافربری شماره 655 ندارد؛ زیرا در حمله به این هواپیما جان 299 غیر نظامی گرفته شد و دولتی که سابقه گرفتن جان غیرنظامیان را دارد هیچ ابایی از اینکه یک جنگ دیگر را آن هم از نوع اقتصادی و معیشتی با غیرنظامیان داشته باشد، ندارد.



در این جنگ اقتصادی، آمریکا بلافاصله پس از خروج از برجام فشارهای بی‌سابقه‌ای را که نظیرش را در این 40 سال ندیده‌ایم به کشورمان تحمیل کرده، حتی این کشور برای ورود نیازهای بشردوستانه مانند اقلام دارویی مدام مانع‌تراشی می‌کند.


هدف از این نوع جنگ تحت فشار قرار دادن ملت مظلوم ایران است، اما نباید همانند اوایل جنگ که عده‌ای می‌خواستند کشور را هرچه سریع‌تر تسلیم صدام و حامیانش سازند، تسلیم شد، بلکه همانند دوران دفاع مقدس، رمز پیروزی در مقاومت نهفته است.


تحمیل فشارهای بی‌سابقه اقتصادی به مردم و همراهی کشورهای مرتجع منطقه با آمریکا و بدعهدی دولت‌های اروپایی و نشان ندادن عکس‌العمل جدی برابر این سبک از اعمال ضدحقوق بشری آمریکا، گواه این واقعیت است که دشمن نفس‌های آخر خود را می‌زند و راهی تا پیروزی نهایی برای ما باقی نمانده و این دوره هم مانند حادثه 12 تیر 67 در کارنامه سیاه دشمنان ملت ایران ثبت نهایی خواهد شد.


انتهای پیام/4079/4123/


انتهای پیام/

ارسال نظر