جايی برای زندگی
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، سیاست لازمه انكارناپذیر اداره جوامع پیچیده امروزی است. از دورانی كه جوامع، از حاكمیت مشخصی برخوردار نبودهاند، هزاران سال گذشته است و دیدگاهها و نظریههای ذهنی مبتنی بر آرمان بودن كشور بدون دولت، در عمل ناروایی و امكانناپذیری خود را اثبات كردهاند. پس در اینكه حاكمیت و سیاست، ضرورت عینی اداره جوامع امروزی است فعلاً تردیدی نداریم اما اینكه مرز حضور و دخالت «امر سیاسی» در زیست اجتماعی تكتك شهروندان كجاست، ظاهراً محل تردید است.
فرض بر این است كه شهروندان در فرایندی مردمسالارانه سیاستمداران و مدیران و گردانندگان جامعه خود را انتخاب میكنند و زمام امور را به آنها میسپارند. درعینحال نهادهای نظارتی قوی و كارآمدی نیز با مكانیزم هوشمندانه به وجود آمده است كه یا مستقیماً توسط رأی مردم یا بهطور غیرمستقیم توسط نمایندگان مردم انتخاب شدهاند.
آن سیاستمداران و مدیران به سیاستورزی و مدیریت مشغولند و این ناظران و حسابرسان به سلامت عملكرد و كارآمدی و قانونمندی آنها نظارت میكنند. هرجا تصمیمگیری و اقدام لازم بود، سیاستمداران و مدیران در میدان هستند و هر جا، خدشه و خطایی رخ داد،نهادهای نظارتی وارد میدان میشوند و به تخلف و قصور و خطا رسیدگی میكنند و حكم صادر میكنند و آنجا كه لازم است، سیاستمداران یا مدیران را، حتی خلع میكنند تا مردم دوباره در فرایندی آگاهانه و آزادانه، برای كاروان خویش ساربانی دگر برگزینند.
در این اوضاع، دیگر مردم هرلحظه و هرروز درگیر امر سیاسی نیستند. چون بههرحال زمان روزانه آدمها محدود است و هر كس باید به كار و مسئولیت و زندگی خویش برسد و به قول عبدالمطلب، هر كس باید «رب ابل» خویش باشد.
مهندس، مهندسی میكند و دكتر، طبابت. معلم درس میدهد و دانشآموز درس میخواند، مادر مادری میكند و روستایی، زراعت. چنین جامعهای، نسبت به امور اداره كشور مسئولیتپذیر است و در انتخابات مختلف، از انتخاب شخص اول اجرایی تا قوه قانونگذاری و شوراهای شهر و روستا، بهترینها را برمیگزیند و از دیگر سو، فرزندان هوشمند خود را در محیطی سالم و شكوفنده، به تحصیل میگذارد تا علم سیاست و مدیریت بیاموزند و مدیران آینده جامعه شوند. درعینحال، امر سیاسی را به سیاستمداران و امر نظامی را به نظامیان آزموده و كاربلد واگذار كرده است تا با رعایت همه دانشها، دقتها و الزامات تصمیم بگیرند و اجرا كنند.
بنابراین، جامعه از سیاستزدگی مصون میماند. راننده تاكسی، خودرویی ایمن و تمیز مهیا میكند تا شهروندان را به مقصد برساند، نانوا نان مرغوب میپزد، كارمند شهرداری و ثبتاحوال و آموزشوپرورش، مسئولیتش را به تمامی به انجام میرساند. روستایی به فكر افزایش كمی و كیفی محصولاتش است و مهندس در كار فناوری و تولید و معلم، بیدغدغه سیاست، درس انسانیت و مردمداری و سلامت نفس و وظیفهشناسی میدهد.
ما جامعه را بیدلیل سیاستزده كردهایم. بدون منطق درست، گمان كردهایم كه اگر نانوا و بقال و مهندس و زن خانهدار، از بام تا شام، دغدغه آخرین اخبار سیاسی و ایضاً تحلیلها و تفسیرها و حتی شایعات داشته باشند، به معنای رشد سیاسی جامعه است.
بهجای اینكه امر سیاسی و امر نظامی را، به دست اقلیت سیاسی و نظامی كشور بسپاریم و به بقیه مردم بیاموزیم كه زندگیشان را بكنند، از مواهب زندگی بهرهببرند، فرزندانشان را در فضای روانی آرام بزرگ كنند و از بوی نان و عطر سیب و شمیم محبت لذت ببرند، آنها را گوش به رادیو و چشم به تلویزیون و ایستادهپای كیوسك مطبوعات نگهداشتهایم تا ببینند پهپاد چه شده است و پمپئو چه گفته است؟ آركیو 4 اینسوی مرز آبی سقوط كرد یا آنسو؟ بولتون بدتر است یا بنسلمان؟ مردم به قدری سیاستزده شدهاند كه برخی امور طبیعی زندگیشان را به سیاست گره زدهاند. كسی میگفت میخواهم ازدواج كنم، اما منتظرم ببینم تكلیف منازعه با آمریكا چه میشود!
همه ما در این امر مقصریم، از مسئولان كه انگار حرف دیگری در این عالم نیست كه بزنند تا ما رسانهها كه انگار تیتر بهتری نیست كه بزنیم!
آقایان! اینقدر مردم را به سیاست معتاد نكنید. سیاست، كالای بازار عمومی نیست. آن را برای خود نگهدارید و برای مردم، جایی برای زندگی بگذارید.
منبع:اطلاعات
انتهای پیام/4112/
انتهای پیام/