آیا اعدامیها میتوانند اعضای بدنشان را ببخشند؟
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، موضوع اهدای اعضا از افراد مرگ مغزی كه علائم حیاتی نشان نمیدهند از سالها قبل در كشورهای مختلف مطرح بوده و هماکنون نیز محل چالشهای مختلف حقوقی و دینی است. این در حالی است كه به اذعان مراجع بینالمللی پزشكی، ایران یكی از پیشگامترین كشورهای جهان در زمینه تدوین و اجرایی كردن قوانین اهدای اعضا از افراد مبتلا به مرگ مغزی است. چراکه حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیتالله خامنهای و اغلب مراجع تقلید كشور سالها قبل بخشش اعضای بدن بیماران مرگ مغزی در صورت رضایت خانواده درجهیک یا اعلام رضایت فرد قبل از مرگ را مورد تأیید قرار دادهاند.
حضرت امام خمینی(ره) در پاسخ به استفتایی با این مضمون كه: «امروزه در دنیا مسئله مرگ مغزی پذیرفته شده است و درصورتیکه در فردی با کمک معاینات و آزمایشات مخصوص مرگ مغزی مسلم شود، زندگی او خاتمه یافته تلقی میگردد. ادامه موقت زندگی چنین فردی به کمک دستگاه تنفس مصنوعی و داروها میسر است و از اعـضایی نظیر قلــــب و کبد این افراد بـــرای پیوند به بیماران و نجات جان آنان اســتفاده میشود. لطفاً نظر مبارک را در مورد انجام چنین اعمال جراحی و برداشتن اعضای افراد با مرگ مسلم مغزی بیان فرمایید.» فرمودهاند: برفرض مذکور چنانچه حیات انسان دیگری متوقف بر این باشد با اجازه صاحب اعضا جایز است.
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب نیز در پاسخ به این سه پرسش الف. آیا فروش یا اهدای اعضای بدن برای جراحی و پیوند به دیگران جایز است؟ (مثل فروش کلیه). ب. آیا این کار برای استفاده از این اعضا بعد از مرگ خود شخص جایز است؟ (مانند فروش قلب و چشم). ج. آیا شخصی که قرار است اعدام شود میتواند به نحو «الف » یا «ب » اقدام کند؟ د. در این مسئله بین حد یا قصاص تفاوتی وجود دارد؟ فرمودهاند: «الف. اهدا و مصالحه بعضی اعضا و پیوند آن به بیمار اگر برای صاحب عضو ضرر لازم المراعات نداشته باشد منع شرعی ندارد. ب. اگر مصالحه باشد مانع ندارد. ج، د. فرقی بین اعدامی و قصاص و غیره نیست.» یا آیتالله مکارم شیرازی اعلام نمودهاند: پیوند قلب یا کلیه یا اعضای دیگر جایز است خواه آن عضو از انسان زندهای گرفته شده باشد یا از میت و خواه آن میت، میت مسلمان باشد یا غیرمسلمان. ولی در صورتی میتوان آن عضو را از بدن میت مسلمان قطع کرد و به بدن دیگری پیوند زد که حفظ جان آن مسلمان موقوف بر این پیوند باشد. هرگاه عضوی از مرده یا زنده جدا کنند و به دیگری پیوند زنند بهطوریکه جزء بدن انسان دوم شود در این صورت نجس و قیه نیست و برای نماز هم اشکال ندارد. یا آیتاللهالعظمی محمد فاضل لنکرانی در پاسخ به همین استفتا اعلام كرده بودند: «اگر حفظ جان مسلمانی بر پیوند عضوی از اعضای میت مسلمان متوقف باشد و از غیرمسلمان جایگزین نداشته باشد، قطع و پیوند جایز است و وصیت صحیح میباشد و بنابر احتیاط دیه آن را طبق مسئله 1946جامع المسائل بدهند تا برای خود میت مصرف شود ولی فروش صحیح نیست. اما قبل از مرگ دلیلی بر عدم جواز فروش فینفسه به نظر نرسیده مگر اینکه خطر جانی یا عوارض غیرقابلتحمل در پی داشته باشد که دراین صورت جایز نیست.»
بدین ترتیب قانونگذاران سرانجام در سال 1379 و پس از طرح مباحث مختلف حقوقی و شرعی و اعلام نظر صریح مراجع عظام تقلید، موفق به تصویب قوانین اهدای عضو شده و درنهایت شورای نگهبان نیز آن را تایید و لازمالاجرا دانست. اهدای عضو طبق قانون در دو صورت امکانپذیر است؛ 1- رضایت خانواده فرد فوت شده 2- رضایت و وصیتنامه خود فرد. اما موضوعی كه پایه و اساس تهیه این گزارششده است، بحث بر سر اهدای عضو از كسانی است كه بهواسطه محكومیت به قصاص یا سایر جرائم محكوم به اعدام و مرگ شدهاند اما بهرغم اینکه تعداد قابلتوجهی از آنها برای اهدای اعضای بدنشان اعلام آمادگی میكنند، متأسفانه به دلایل مختلف موفق به اهدای اعضای بدن نمیشوند. یكی از مهمترین مشكلات نیز نوع اعدام محكومان است كه محل اختلاف است. این موضوع، مخالفان و موافقان زیادی دارد كه هر یك استدلالها و نظرات قانونی، منطقی و شرعی خود رادارند. طبق ماده 14 آییننامه نحوه اجرای احكام قصاص، رجم، قتل، صلب، اعدام و شلاق موضوع ماده 293 قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور كیفری راههای مختلفی برای اعدام پیشبینیشده كه به تشخیص قاضی صادركننده حكم گذاشتهشده است.
فواید بخشش اعضای بدن اعدامیها
محمدرضا گیوكی- قاضی سابق دادگستری- كه یكی از موافقان چنین پیشنهادی است، میگوید: ما دو گروه محكوم به مرگ داریم؛ یك دسته كسانی هستند كه بهواسطه جرائمی ازجمله قاچاق یا جرائم مشابه محكوم به مرگ شدهاند و گروه دوم، محكومان به قصاص هستند. در مورد گروه اخیر نمیتوان چندان در انتخاب نوع مرگشان اظهارنظر كرد چراکه قصاص، حقالناس است و اولیای دم حق دارند دراینباره اظهارنظر كنند اما در مورد دسته نخست و در مواردی كه قانون شیوه سلب حیات یا به عبارتی نوع مرگ را مشخص نكرده، میتوان از محكوم با روشی غیر از موارد حلقآویز، تیرباران و... سلب حیات كرد یعنی او را به بیمارستان یا هر مكان دیگری كه امكان انجام عمل جراحی باشد، منتقل كرد و پس از بیهوشی، اعضای بدن فرد را خارج كرد و برای پیوند در اختیار مراكز موجود در كشور قرار داد. البته این كار باید با رضایت خود فرد اعدامی انجام شود نه با زور و اجبار. به گفته این حقوقدان، چنین اقدامی سه فایده اساسی دارد؛ نخست این كه فرد هنگام مرگ زجر نمیكشد و دوم این كه با اهدای عضو، باعث نجات جان چند بیمار نیازمند میشود و بخشی از گناهانش نیز پاك میشود. سوم نیز خانواده وی میتوانند حتی در مقابل اهدای عضو او مبالغی را دریافت كنند كه كمك زیادی به زندگیشان است. حقوقدانان مخالف در مقابل نظر این قاضی سابق دادگستری، دكتر محسن خدمتگزار- حقوقدان و استاد دانشگاه- میگوید: برداشتن اعضای بدن یك فرد به عنوان جایگزین اعدام بههیچعنوان معنا ندارد. در قانون نوع اعدام مصرح است یعنی چوبه دار، سنگسار یا تیرباران! و اگر قانونگذار بخواهد چنین قانونی وضع كند، شورای نگهبان با آن مخالفت خواهد كرد. به گفته وی، مجرم یا محكوم به اعدام دارای حق و حقوقی است و از نظر قانون و شرع باید حیثیت و شرافت فرد رعایت شود و جسم نیز نباید دستخوش تعرض قرار گیرد. در قانون مجازات اسلامی، جنایت بر میت مجازات دارد ضمن این كه همه افراد این حق را دارند كه بعد از مرگ بدنشان دست نخورده به خاك سپرده شود. از سوی دیگر، باید توجه داشت فرد محكوم به مرگ نمیتواند و اختیار ندارد نوع مرگش را خودش انتخاب كند اما میتواند پس از مرگ در صورت رضایت و نوشتن وصیت اجازه دهد اعضای بدنش را در صورت امكان برای اهدا به بیماران بردارند.
دكتر محمدطاهر كنعانی - حقوقدان و استاد دانشگاه - نیز میگوید: «چنین كاری خلاف نظم عمومی و اخلاق حسنه است. به گفته وی، با اینكه قانون اهدای عضو در كشور ما تصویب شده و اجرا میشود، اما برخی علما هنوز در مورد آن نظرات مختلفی دارند. برخی میگویند مرگ مغزی حالتی بین مرگ و زندگی و برزخ است و خارج كردن اعضای بدن در چنین حالتی قتل عمد تلقی میشود. برخی مراجع بر اینكه آیا اصولاً انسان بر نفس خود حق دارد نیز نظراتی دارند. از سوی دیگر در قرآن آمده است «انی لا املك الا نفسی» یعنی انسان مالك هیچ چیز نیست جز نفس خودش یعنی مالكیت انسان بر اعضا و جوارح محرز است و این مالكیت مجازی است. در قرآن همچنین آمده است: «خودتان را به هلاكت نیندازید، البته این موضوع هنگام جهاد و دفاع در مقابل حمله متناسب فرق میكند.» با توجه به اظهارنظرهای مختلف كارشناسان مربوطه باید توجه داشت موضوع اهدای عضو از محكومان به اعدام در حال حاضر منع قانونی ندارد و چنانچه رضایت و وصیت زندانی محكوم به اعدام یا خانوادهاش پس از مرگ وجود داشته باشد به راحتی امکانپذیر است، اما اینكه بتوان این كار پسندیده را به امری همهگیر و قانونی لازمالاجرا تبدیل كرد، همانند بسیاری دیگر از رفتارهای اخلاقی و اجتماعی نیازمند فرهنگسازی و آموزش است.
حمایت پزشکی قانونی
دكتر احمد شجاعی رئیس پزشكی قانونی كشور ضمن اینكه تصویب و اجرای چنین قانونی را به نفع بیماران نیازمند و عاملی برای نجات جان انسانها میداند، به خبرنگار ما میگوید: اگر چنین قانونی تصویب شود و قاضی هنگام صدور حكم چنین مرگی را پیشنهاد كند و با رضایت محكوم به مرگ نیز همراه باشد، عملی مفید و اقدامی پسندیده خواهد بود، چراکه در اعدامهای امروزی وقتی فرد حلقآویز میشود، حداقل 30 تا 45 دقیقهای باید بالای چوبه دار بماند تا سلب حیات یا به عبارتی مرگ وی تأیید شود. پس از آن نیز مراحل پایین آوردن جسد و انتقال به پزشكی قانونی زمان طولانی را هدر میدهد كه اگر قرار باشد عمل اهدای عضو از فرد اعدامی انجام شود، ممكن است برخی اعضای بدنش دیگر قابلیت اهدا و پیوند نداشته باشد، هرچند برخی اعضای بدن همانند قرنیه چشم تا ساعتها پس از مرگ هم قابل استفاده خواهند بود، اما برخی دیگر از اعضا زمان طلایی برای اهدا و پیوند دارند كه اگر قرار باشد فرد بیهوش و اعضای بدنش برداشته شود، از نظر پزشكی بسیار قابل استفادهتر خواهد بود.
اهدای اعضای بدن اعدامیها قانونی و خداپسندانه
اللهیار ملكشاهی رئیس كمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی به خبرنگار ما میگوید: اعدامیها نیز همانند سایر افراد جامعه ممنوعیتی برای اهدای عضو ندارند. در واقع قانون محكومان به اعدام را از این قاعده مستثنی نكرده است و همانند سایر افراد رضایت فرد و خانوادهاش شرط این كار است، اما درباره اجباری كردن اهدای عضو افراد اعدامی قانونی نداریم. البته ازآنجاکه این افراد از زمان مرگشان اطلاع دارند و مطمئن هستند كه این حكم اجرا خواهد شد، اگر بتوانند وصیت كنند كه پس از مرگ اعضای بدنشان اهدا شود، بسیار پسندیده خواهد بود. وی تصریح میكند: قانونی شدن این موضوع نیز البته نیاز به فكر و بررسی دارد و شاید روزی به این نتیجه برسیم كه موضوع اهدای عضو اعدامیان را به شكل یك قانون لازمالاجرا تصویب كنیم.»
نگاهی به قوانین سایر كشورها در موضوع اهدای عضو نشان میدهد این پدیده نجاتبخش زندگی بیماران نیازمند در بسیاری از كشورها به قانونی لازمالاجرا یا به عبارتی اجباری تبدیل شده است. مثلاً در كشور اكوادور لایحهای به تصویب رسیده كه اهدای عضو برای پیوند را بهصورت خودكار در زمان مرگ درآورده است. در كشور مصر نیز برای جلوگیری و مبارزه با قاچاق غیرقانونی اعضا و خریدوفروش و تجارت اعضا لایحه قانونمند كردن اهدای عضو در این كشور تصویب شده است. در چین نیز اعضای بدن اعدامیها به طور اجباری برداشته و به بیماران نیازمند پیوند میشود. در اینكه اهدای عضو امری خداپسندانه و اقدامی خیرخواهانه برای نجات جان انسانی دیگر است، هیچكس تردیدی به خود راه نمیدهد و موضوع مهمتر اینكه وقتی دهها زندانی محكوم به مرگ برای مرگی از قبل تعیین شده لحظهشماری میكنند و بسیاری از آنها نگران هستند كه پس از مرگ نیز در دنیای باقی مستوجب عذابی الیم بهواسطه گناهانی كه در دنیای فانی مرتكب شدهاند باشند، پس چه بهتر كه با ترویج سنت پسندیده اهدای عضو در میان آنها و ترغیب به انجام چنین كاری هم آرامش روح را برای این زندانیان و هم جانی دوباره را برای بیماری ناامید هدیه كنیم.
منبع:شفا آنلاین
انتهای پیام/4112/
انتهای پیام/