ماشه حزبالله
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، برای رد احتمال جنگ نظامی آمریکا با ایران عوامل متعددی مطرح میشود؛ برخی توان دفاعی و تجهیزات نظامی ایران را مانعی برای جنگ میدانند، برخی معتقدند که وجود بیش از 31 پایگاه نظامی آمریکا مملو از نظامیان این کشور در اطراف ایران و در تیررس موشکهای ایرانی خود عامل بازدارنده است، برخی توان انحصاری ایران در جنگ نامتقارن را عاملی در برابر جنگ میدانند و البته عواملی دیگر که عمدتاً به توانمندیهای درونی ایران مرتبط میشود. در این میان یکی از عوامل مهم که قدرت به سزایی دارد، جایگاه متحدان منطقهای جمهوری اسلامی است. در حقیقت این عامل تکمیلکننده توان دفاعی ایران است، جایی که باعث میشود پس از دفع موج اول حمله احتمالی دشمن، ابتکار عمل در دست متحدان ایران باشد برای تعیین زمین بازی.
در آن شرایط فرضی، متحدان منطقهای ایران نظیر گروههای مقاومت بهخصوص حزبالله لبنان قادرند بهسرعت جبههای جدید در یک نقطه مهم از منطقه یعنی مرزهای فلسطین اشغالی باز کنند که برای آمریکاییها امنیتیترین نقطه محسوب میشود. بهخصوص اینکه بدانیم در سند «منافع ملی آمریکا در غرب آسیا» که پس از حوادث 11 سپتامبر تدوین شده است، منافع این کشور در منطقه به 3 دسته حیاتی، خیلی مهم و مهم تقسیم میشود و طبق این سند «بقای اسرائیل» در رأس منافع ملی حیاتی (Vital) آمریکا قرار دارد. این سند اثبات میکند که اصلیترین و اولین هدف آمریکا از حضور در منطقه حفظ بقای رژیم صهیونیستی است. ازاینرو هرگونه خطر برای این رژیم آمریکا را از هر ماجراجویی دورنگه میدارد. به یک روایت تاریخی دراینباره توجه کنید. در سال 2015 باراک اوباما رئیسجمهور وقت آمریکا در یک نشست محرمانه در کاخ سفید به رهبران یهودی و لابی اسرائیل در آمریکا گفته بود: «خیلی تعجب کردم وقتی فهمیدم دولت بوش باوجودآنکه بارها از گزینه نظامی علیه ایران حرف میزد، هیچگونه طرح عملی در این رابطه آماده نکرده است.» اوباما سپس در توجیه اینکه چنین طرحی جنبه عملیاتی پیدا نمیکند به جمع رهبران یهودی آمریکا در آن نشست گفته بود: «... پاسخ ایران به اقدام نظامی آمریکا، با حمله علیه اسرائیل و آمریکا خواهد بود ... و موشکهای حزبالله... به سمت تلآویو پرتاب خواهند شد.
در تمامی سناریوها(ی بررسیشده توسط پنتاگون)، اسرائیل متحمل فشارهای ناشی از حملات نظامی به ایران خواهند بود.» این مسئله بهخوبی نشان میدهد که راهبرد بسیار مهم ایران در اینکه در صورت هرگونه تهاجم نظامی به تمامیت ارضی خود، سرزمینهای اشغالی را هدف اصلی خود میداند، چقدر مؤثر و بازدارنده است. بهخصوص اینکه حزبالله لبنان تجربه گرانبهای حضور در میدانهای نبرد سوریه را دارد. میدانهایی که تهدید جنگ را به فرصت تبدیل کرده و نسخههای آفندی و پدافندی حزبالله و دیگر گروههای مقاومت در منطقه را چندین ورژن آپدیت کرده و بهروز نگهداشته است تا در کنار توان نظامی و دفاعی ایران و ایثارگری رزمندگان مدافع وطن، «ماشه حزبالله» یکی از مهمترین عوامل بازدارنده در مقابل حمله نظامی به ایران باشد. وقتی سید حسن نصرالله دبیر کل حزبالله لبنان دو شب پیش آمریکاییها را خطاب قرار داد و گفت که «شما میدانید که در صورت وقوع جنگ در منطقه درگیری به مرزهای ایران محدود نخواهد شد»، واشنگتن این پیام سید را بهخوبی گرفت. درست مثل آنهایی که محاسبات قدرت در منطقه را میدانند و میفهمند که با ایران و متحدانش نمیشود مزاح جنگی کرد؛ چه اینکه اگر برفرض محال چنین اتفاقی رخ دهد به قول سید حسن نصرالله «کل منطقه خواهد سوخت و... اسرائیل و عربستان بهای آن را خواهند پرداخت».
حالا در کنار تلآویو که بهتازگی درک کرد گنبد آهنیاش حتی مقابل موشکهای ابتدایی مقاومت فلسطین کارایی چندانی ندارد، ریاض هم پس از ضرب شستهای انصار الله در خاک عربستان، طعم تلخ گلاویز شدن با متحدان ایران را چشیده است. اینها پیامهای روشن و آشکاری برای آمریکاییها دارد، از جنس همان پیامهایی که روزی اوباما برای رهبران یهودی در کاخ سفید میگفت و روزی مانع از حتی طراحی سناریو برای حمله به ایران توسط جورج بوش شده بود.
منبع:خراسان
انتهای پیام/4112/
انتهای پیام/