صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۸:۰۰ - ۱۲ خرداد ۱۳۹۸
میزگرد تحریم نفتی؛

حسینی: وزارت نفت با پنبه سر عرضه نفت در بورس را برید!

مسئول مرکز مطالعات انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران گفت: وزارت نفت با برخورد دوگانه و با پنبه سر عرضه نفت در بورس را برید!
کد خبر : 385318

گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا علیه ایران سابقه‌ای 40 ساله دارد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی به بهانه‌های مختلف تحریم‌هایی علیه کشورمان اعمال شده است؛ بسیاری از این تحریم‌ها با اقبال و مشارکت کشورهای جهان همراه نبوده و ایالات‌متحده به‌تنهایی کشورمان را تحریم کرده است. تجار و مسئولین کشور برای امکان تبادل تجاری با سایر کشورها از روش‌هایی برای دور زدن تحریم‌ها استفاده کرده اند اما با گذشت زمان در این 40 سال گذشته تحریم‌ها از عناوین کلی به موضوعات ریز تبدیل‌شده و به‌اصطلاح مقامات آمریکایی هوشمندتر شده است؛ اما متأسفانه در این سال‌ها   با وجود هوشمند شدن تحریم‌های آمریکایی، راه‌های مقابله، کم اثر کردن یا دور زدن تحریم‌ها به همان نسبت هوشمند نشده است.


یکی از تحریم‌هایی که اقتصاد کشور را با مشکل مواجه می‌کند، تحریم‌هایی نفتی است، تحریم‌های نفتی تحمیلی علیه کشورمان به سه بخش تحریم‌های ساخت و تولید، تحریم فروش و تحریم دریافت پول نفت تقسیم می‌شود. دلیل مؤثر واقع‌شدن این تحریم‌ها، مدل سنتی فروش نفت کشور است؛ به این صورت که نفت توسط امور بین‌الملل شرکت ملی نفت و در قالب محموله‌های بسیار بزرگ به مشتریان مشخصی فروخته می‌شود که رهگیری آن برای آمریکا بسیار ساده است.


به‌منظور بررسی بیشتری راه‌های مقابله و کم اثر کردن تحریم‌های نفتی گفتگویی با تعدادی از فعالان دانشجویی که در سال‌های گذشته مطالعه عمیق و تخصصی در این حوزه داشته‌اند، انجام دادیم.



در ادامه سخنان سیداحسان حسینی، مسئول مرکز مطالعات انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاه تهران را می‌خوانید.


آنا: یکی از مشکلات فعلی کشور بحث تحریم‌ها به‌خصوص تحریم‌های نفتی است؛ تشکل‌های دانشجویی دراین‌بین چه وظیفه‌ای دارند؟


حسینی: دانشجویان باید در هر برهه‌ای از زمان وظیفه و رسالت خودشان را تشخیص دهند؛ اگر در یک برهه‌ای لازم باشد که آرمان‌هایمان را با صدای بلند داد بزنیم و فریاد کنیم، خب در آن زمان باید این کار را انجام دهیم. ولی اگر زمانی هم نیاز بود که راهکارهای اجرایی و عملیاتی شدن آن آرمان‌ها را پیدا کنیم قطعاً باید به این سمت برویم و اگر در گذشته باقی بمانیم و بخواهیم روندهای قدیمی در تشکل‌های دانشجویی را پیگیری کنیم قطعاً با معضلاتی مواجه می‌شویم. تشکل‌های دانشجویی باید رسالت خود را به‌درستی تشخیص دهند، یک نمونه خیلی واضح این است که تشکل‌های انقلابی (که به صحبت‌های مقام معظم رهبری توجه می‌کنند) توجه داشته باشند که 10 سال است رهبر معظم انقلاب بحث اقتصاد مقاومتی و مسائل اقتصادی را مطرح می‌کنند. الآن دیگر وقتش رسیده که تشکل‌های دانشجویی بیایند و پاسخگو باشند. در ساختار بسیاری از تشکل‌هایی که خودشان را سردمدار جریان انقلابی می‌دانند  هنوز واحدی به نام مرکز مطالعات یا کمیته اقتصادی وجود ندارد. خب این معضل است؛ یعنی ما هنوز هم مسئله اصلی کشور را نشناختیم. حالا اگر بگوییم فرضاً مسئله را هم شناختیم، باید مسئله‌محور کار کنیم، باز ‌بحث اینجاست که الآن اولویت اصلی کشور چیست؟ به نظر من بحث تحریم‌های نفتی و تحریم‌های بانکی اولویت است. اقتصاد مقاومتی مشخص است، اقتصاد مقاوم در برابر تحریم‌ها؛ و ما اگر بخواهیم اقتصاد مقاومتی را پیاده‌سازی کنیم، باید ببینیم از کجا ضربه می‌خوریم، از کجا مقاومت‌پذیری اقتصادمان کم است و آنجا را تعمیر و ترمیم کنیم و کار را جلو ببریم.


آنا: اساس تحریم‌های نفتی بر چه پایه‌ای استوار است و وظیفه فعالان دانشجویی چیست؟


حسینی: بحث تحریم‌های نفتی هم که الآن مطرح شده تقریباً از اردیبهشت سال قبل بود. از زمانی که ترامپ از برجام خارج شد و بعد از 13 آبان تحریم‌های نفتی به‌طور رسمی آغاز شد و بعدازآن معافیت‌های بعضی از کشورهای خریدار نفت ایران نیز تمام شد و الآن هم که وارد فاز دوم شدیم و بازهم معافیت‌ها کمتر شده است.


وقتی ترامپ جنگ نفتی را علیه ایران راه‌اندازی کرد، به نظرم تشکل‌های دانشجویی باید از قبل آماده این قضیه بودند؛ یعنی از همان سال 91 که ما اولین تلنگر را خوردیم، تشکل‌ها باید روی این حوزه کنشگری می‌کردند که نکردند. به‌هرصورت الآن هم به نظرم دیر نیست؛ همین الآن هم شروع کنیم از شروع نکردن بهتر است. در بحث تحریم‌ها اگر ما بخواهیم درواقع یک مسئله‌شناسی دقیقی داشته باشیم، قبل از اینکه بخواهیم راهکارهای عجیب‌وغریبی ارائه دهیم،  یا برویم سراغ یک‌سری حرف‌های شعاری نظیر «مشکل کار، کارِ جهادی نکردن مسئولان است!» این حرف‌های شعاری به نظرم به‌جایی نمی‌رسد. ما اول باید مسئله تحریم‌ها را خوب بشناسیم. ببینیم چطور داریم تحریم می‌شویم، چطور بر اقتصاد کشور اثر می‌گذارد، بعد برای آن راهکار ارائه دهیم.


الآن تحریم‌های نفتی دقیقاً بر مدل سنتی فروش نفت ایران اثرگذار بوده، یعنی اقتصادمان وابسته به نفت است؛ به این معنی که درآمدهای بودجه‌ای از درآمدهای حاصل از صادرات نفت جدا نیست، همچنین فروش نفت ما نیز به روش خیلی سنتی انجام می‌شود؛ یعنی یک عرضه‌کننده نفت داریم به نام امور بین‌الملل شرکت ملی نفت و این عرضه‌کننده محموله‌های نفت ایران را در قالب مثلاً یک یا دو میلیون بشکه به تعداد محدودی از کشورهایی که نفت ایران را می‌خرند، می‌فروشد که غالباً هند، چین، کره و چند کشور محدود دیگر هستند که کره به‌غیراز نفت، میعانات گازی می‌خرد. محموله‌های فروخته‌شده با نفتکش‌های بزرگ منتقل می‌شود؛ سازوکار کاملاً شفاف است. یک فروشنده و خریدارهای محدود و حجم محموله‌ها هم که کاملاً بزرگ است و با استفاده از سامانه‌های رادار توسط آمریکا قابل رصد است، از طرف دیگر منابع مالی‌ هم کاملاً قابل‌پیگیری است، یعنی حساب‌های بانکی را وقتی با سوئیفت رصد کنند، چون حجم محموله‌ها بزرگ است و تراکنش‌ها خیلی بزرگ می‌شود کاملاً قابل‌ پیگیری و رصد است. درنتیجه گلوگاه اصلی تحریم‌های ما همین‌جاست، پس باید به فکر چاره برای مدل سنتی فروش و سیستم تبادل مالی فروش نفت باشیم.


آنا: در مقابل این تحریم و ضعف ساختار چه باید کرد؟


حسینی: الآن بعد از اجرای فاز دوم تحریم‌ها، آمریکا قدم‌به‌قدم پیش می‌آید و اگر ما دیر بجنبیم در این قضیه واقعاً ممکن است صادرات نفت‌مان صفر شود. یک فکر اساسی باید کرد، یعنی اینکه مرتب همه‌جا بنشینیم و حرف‌های کلی بزنیم دیگر جواب نمی‌دهد و در بحث‌های عملیاتی هم باید راهکارهای خوبی  ارائه دهیم.


در بحث تحریم‌ها و ارائه راهکار با دو سؤال مواجهیم. سؤال اول اینکه ما نفتی که داریم را می‌خواهیم چه‌کار کنیم؟ سؤال دیگر اینکه اگر بخواهیم نفت را بفروشیم، چطور بفروشیم؟ اگر با سؤال اول بخواهیم به قضیه جواب بدهیم، بحث این است که اصلاً نباید خام‌فروشی نفت داشته باشیم، باید آن را وارد پالایشگاه کنیم، تولید فرآورده کنیم و فرآورده‌فروشی داشته باشیم، یعنی ارزش‌افزوده ایجاد کنیم چون در ادامه توضیح می‌دهم که فروش فرآورده خیلی راحت‌تر است و اصلاً قابل تحریم نیست.


در جواب سؤال دوم، باید گفت مدل سنتی فروش نفت پاسخگو نیست. باید از یک‌سری ابزارهای نوین، مثل فروش نفت در بورس، مثل ارتباط‌گیری سفارتخانه‌ها با کشورهای خریدار نفت یا مثلاً لابی‌گری‌های بیشتر در این زمینه استفاده کرد. شیوه کار، بحث و پاسخ سؤال دوم این است که ابزارهایمان را باید نوین کنیم. بسیاری از کشورهای دنیا نفت را در بورس عرضه می‌کنند و در بورس معاملات نفت صورت می‌گیرد. حالا درست است که بخش اعظم وظیفه بورس مرجعیت قیمت‌گذاری است اما همه‌اش این نیست و سازوکار خوبی است که ما بخواهیم نفت را عرضه کنیم و فروش برود.


آنا: واکنش وزارت نفت در قبال روش‌های جایگزین فروش نفت چیست، دغدغه بخش خصوصی در ورود به بازار نفت چیست؟


حسینی: همان‌طور که گفتم عرضه نفت در بورس از راهکارهای نوین است که ما نفت را چگونه بفروشیم، یک بحث این است که ما اصلاً نفت را چه‌کار کنیم؟ ببریم به پالایشگاه تبدیل به فرآورده کنیم و فرآورده بفروشیم. در قضیه اول که عرضه نفت در بورس است، مسئله را ما این‌طوری تعریف می‌کنیم، الآن تحریم‌های نفتی شده، صادرات نفت ما یک افت شدیدی داشته و وزارت نفت هم یک توان محدودی برای فروش نفت کشور دارد. اگر در داخل کشور یک‌سری بخش‌ها و شرکت‌های خصوصی داشته باشیم که بتوانند در یک سازوکار شفاف و ضابطه‌مند نفت ایران را بخرند و به لطایف‌الحیلی بفروشند و صادر کنند، آیا چنین راهکاری را باید اجرا کنیم یا نه؟ ما می‌گوییم بله؛ یعنی ممکن است در این شرایط تحریمی بخش‌های دیگری وجود داشته باشند که بتوانند نفت را بخرند و بفروشند. ما چرا نباید از این ظرفیت استفاده کنیم؟ بیاییم دقیقاً سازوکاری رقابتی، شفاف، ضابطه‌مند تدوین کنیم برای خریداران و  بگوییم هفتگی چه مقدار نفت را در بورس عرضه می‌کنیم و شما بروید طبق این ضابطه، نفت را بخرید و بفروشید. این یک راهکار بود؛ یعنی ما از هر ابزاری که داریم، از هر شرکتی، هر فعال حوزه نفتی که بتواند نفت را بخرد و بفروشد استفاده کنیم. این نوع کار بعد از فراز و نشیب‌های بسیاری که در ادامه توضیح می‌دهیم، به ثمر نشست و نفت عرضه می‌شود؛ ولی برای اینکه فروش برود و بازار نفت شکل بگیرد نیاز به صبر و حوصله است؛ یعنی این‌طور نیست که آمریکا 10 سال روی تحریم‌های نفتی ایران کار کند و ما با یک عرضه نفت در بورس و در یک یا دو ماه کلاً قضیه را جمع کنیم. ما هم قطعاً باید همان‌قدر زمان بگذاریم، کما اینکه باید پنج سال پیش یا 10 سال پیش این کار را شروع می‌کردیم. از سال 91 باید شروع می‌کردیم به تدبیر برای عبور از تحریم‌ها، ولی برجام که اتفاق افتاد، آن بخش‌های خصوصی که سال 91 به ما کمک کردند و در صادرات نفت و فراورده نفتی  وارد این حوزه شدند را درواقع دور انداختیم و الآن که باز تحریم شدیم، دوباره رفتیم و دست به دامان این بخش‌های خصوصی شدیم که برای ما نفت و فرآورده نفتی بفروشید؛ ولی الآن دیگر حتی همان بخش‌های خصوصی که قبلاً همکاری می‌کردند، همکاری نمی‌کنند. می‌گویند از کجا معلوم که ما نفت را بفروشیم، دوباره برای ما پرونده‌سازی نشود و دوباره برای ما ناامنی ایجاد نشود و ما را دستگیر نکنند.


یا از کجا معلوم که ما برویم در بازارهای خارجی برای خودمان بازاری پیدا و ایجاد کنیم، بعد از چند سال دوباره تحریم‌ها لغو یا تعلیق شد، وزارت نفت ما را از این بازار بیرون نیندازد و نگوید که شما دیگر بروید کنار و دیگر خودمان می‌توانیم نفت بفروشیم! یعنی در قضیه بورس انرژی نیاز به یک ثبات بازار است و وزارت نفت باید واقعاً حسن نیتش را در این قضیه نشان دهد.


آنا: پیشنهاد جایگزین فروش نفت چیست؟


حسینی: در بحث پالایشگاه ما موضوع دیگری را مطرح کردیم و آن اینکه اصلاً خام‌فروشی نفت نباید داشته باشیم. اینکه  ماده خام صادر کنیم خیلی کار مسخره‌ای است. باید اصلاً زمین بازی را تغییر دهیم، بگوییم الآن شناسایی نفت خیلی راحت است و به‌راحتی تحریم می‌شویم، بنابراین نفت را به فرآورده تبدیل کرده و فرآورده را بفروشیم. این راهکار اصولی‌تر است. صادرات فرآورده هم از نفت خیلی راحت‌تر است؛ یعنی هم حجم محموله‌هایش خیلی کوچک‌تر است و هم تعدد خریداران وجود دارد. مثلاً اگر فقط 43 پالایشگاه خاص نفت ایران را می‌خرند، در بحث فرآورده این آمار روی یک هزار مورد می‌رود. بسیاری از شرکت‌ها هستند که همه خریدار فرآورده هستند. شیوه صادراتش هم فرق دارد.



در فروش نفت فقط می‌توانیم با نفتکش‌های یک تا دو میلیون بشکه‌ای نفت را صادر کنیم ولی در بحث فرآورده با کفی یا با کشتی خیلی راحت‌تر فرآورده فروش می‌رود. بحث فاصله از مقصد هم هست؛ اگر نفت را بخواهیم بفروشیم باید به شرق آسیا، چین و هند ببریم ولی اگر بخواهیم فرآورده را بفروشیم، همین بازارهای منطقه‌ای، کشورهای همسایه ما، خیلی ظرفیت دارند که بخواهیم به همین عراق، افغانستان و پاکستان صادر کنیم چون به‌شدت نیازمند فرآورده هستند؛ یعنی اگر زمین بازی را تغییر دهیم این قضیه خیلی راحت‌تر است.


آنا: آیا ساخت پتروپالایشگاه‌ها نیاز به زمان ندارند، آیا توان ساخت پتروپالایشگاه را داریم؟


حسینی: ساخت پالایشگاه این‌جور نیست که شما بخواهید الآن در یکی دو ماه جمعش کنید و بگویید تمام شد دیگر. حالا راهکارهای کوتاه‌مدت را هم می‌گویم ولی راهکارهای اصولی الآن این است که اولاً تنوع‌بخشی در صادرات نفت داشته باشید، دوماً اصلاً زمین بازی را تغییر دهید و به سمت پتروپالایشگاه‌سازی و صادرات فرآورده بروید.


در بحث پالایشگاه‌سازی هم سه موضوع فناوری، نیروی انسانی و تأمین مالی مطرح است؛ ساخت پتروپالایشگاه ستاره خلیج‌فارس، به‌خوبی ثابت کرد که ما در هر سه بُعد می‌توانیم از پس ساخت برآییم و کارها را انجام دهیم؛ منتهی بحثی که اینجا مطرح است، بحث تأمین مالی است؛ یعنی ستاره خلیج‌فارس هم که ساختنش 15 سال طول کشید، روی بحث تأمین مالی‌اش اشکالاتی وجود داشت. ما اگر بخواهیم به پالایشگاه‌سازی روی بیاوریم،  باید مشکل تأمین مالی را حل کنیم، این کار به‌راحتی امکان‌پذیر است و می‌توانیم طی چهار سال پالایشگاه‌سازی را انجام داده و نفت را به فرآورده تبدیل کنیم.


آنا: آیا وزارت نفت اراده‌ای برای حمایت از عرضه نفت در بورس دارد؟


حسینی: در بحث‌های ما دو راهکار مطرح شد، یکی بحث عرضه نفت در بورس و دیگری ساخت پتروپالایشگاه‌هاست؛ اما اینکه چرا این راهکارها در این چندساله اخیر مطرح شد؟ حالا از اول انقلاب هیچ، اما چرا از بعد از تحریم‌های 91 این قضیه پیگیری نشده است؟ مشکل اصلی کار دقیقاً تفکر حاکم بر وزارت نفت است؛ یعنی تفکری است که خام‌فروشی را افتخار می‌داند. ریشه داستان شخص وزیر و همکارانش در وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران است. الآن در همین قضیه عرضه نفت در بورس، این داستان تقریباً از شهریور یا مرداد سال قبل در فضای رسانه‌ای و کارشناسی مطرح شد، اظهارات اشخاص نزدیک به وزارت نفت و شخص وزیر نفت این بود که این راهکار اصولاً بازار شرکت ملی نفت را خراب می‌کند یا اصلاً شدنی نیست و بخش خصوصی نمی‌تواند چنین کاری کند یا اگر هم چنین اتفاقی بیفتد، بابک زنجانی‌ها تکرار می‌شود که هیچ‌کدام این‌ها کارشناسی نبوده و بیشتر شاید همان انحصارطلبی وزارت نفت بوده که مانع می‌شده نفت کشور در اختیار بخش خصوصی قرار نگیرد و این‌ها بخواهند نفت را بفروشند. در این قضیه، باوری وجود نداشته که نفت را در اختیار شرکت‌های خصوصی بگذارد تا آن‌ها به تجارت نفت اقدام کنند.


مثلاً زنگنه در رابطه با همین مسئله عرضه نفت در بورس گفته «بخش خصوصی اگر از بورس نفت بخرد، احتمال تحریم شدنش خیلی بیشتر از این است که خودش بیاید و مستقیماً با وزارت نفت ببندد؛ یعنی اگر بیاید درون اتاق تاریک نفت را بخرد، احتمال تحریم شدنش کمتر است.» وقتی یک بازار جدید شکل گرفته، شما باید به بخش خصوصی اطمینان بدهی که این بازار ثبات دارد و ایمن است اما شما می‌آیید و چنین اظهارنظری می‌کنید، یعنی چه؟! یعنی بخش‌های خصوصی نیایید و از بورس نخرید! تحریم می‌شوید!



از طرف دیگر می‌گوید که عرضه نفت در بورس نیاز به زمان دارد؛ یعنی یک اظهارنظر موافق، یک اظهارنظر مخالف، پشت سر هم! تناوبی مرتب دارد اتفاق می‌افتد و یکی به نعل می‌زند و یکی به میخ! حالا شما خودتان را جای بخش خصوصی بگذارید؛ با آن تجربه گذشته عرضه نفت در آن سال این قضیه را توضیح دادند خیلی خوب است و با آن کارهایی که وزارت نفت در دوره قبلی تحریم‌ها با بخش خصوصی کرد و این اظهارنظرهای وزیر نفت که دارد مرتب تناوبی به چپ و راست می‌زند!


قطعاً این راهکار به ثمر نمی‌نشیند، حمایت هم نمی‌شود! یعنی وزارت نفت باید فعالانه عمل کند، با کشورهای مختلف صحبت کند، مشوق‌هایی بگذارد، به‌هرحال زبان دیپلماسی اینجا به‌کار می‌آید؛ وقتی این کارها را نکنیم، حالا نفت را در بورس هم عرضه کنیم، چه کسی نفت می‌خرد؟ باید دنبال خریدار هم بگردیم در این قضیه. وزارت نفت اعتقاد ندارد، یعنی ما از همان مردادماه سال قبل که پیگیری می‌کردیم همه اظهارنظرها مخالف بود. حالا بعدازاینکه تصویب شد با پنبه خواستند سر قضیه عرضه نفت در بورس را ببرند.


آنا: با وجود رفتار دوگانه در عرضه بورسی نفت؛ آیا وزارت نفت در خصوص ساخت پتروپالایشگاه‌ها عزم جدی دارد؟


حسینی: در موضوع پتروپالایشگاه هم دقیقاً همین‌طور است ولی از بعد از انقلاب تاکنون فقط دو پالایشگاه ساختیم. واقعاً در این زمینه عملکردمان قابل‌قبول نبود. عملکرد زنگنه که صفر بود و در ساخت پتروپالایشگاه هیچ کاری نکرده است و اصلاً اعتقادش نیز این بود، مصاحبه‌هایش را شما بخوانید، می‌گوید پالایشگاه سودده نیست و اصلاً به درد نمی‌خورد. یک دید خیلی کوتاه‌مدت و ساده‌انگارانه به این قضیه دارد. اصلاً از دیدگاه راهبردی به موضوع نگاه نمی‌کند، فقط بحث یک سود و زیان فوری را مدنظر قرار می‌دهد، مثلاً این کار را بخواهیم بررسی کنیم، الآن فایده ندارد! اصلاً وزیر نفت چشم‌انداز بلندمدت ندارد و مخالف ساخت پالایشگاه است.


یک اظهارنظر اخیر وزیر نفت این بود که ما اگر مثلاً پالایشگاه هم بسازیم، تحریم فرآورده خیلی آسان‌تر از تحریم نفت است! این حرف کاملاً اشتباه است. چه کسی گفته؛ همان دوره قبلی تحریم‌ها، بخش خصوصی فرآورده می‌فروخت؛ یعنی اصلاً فرآورده فروختن برای بخش خصوصی معضل نیست. همه شرکت‌های خصوصی می‌گویند شما هرچقدر گاز LPG دارید ما برای شما می‌فروشیم و اصلاً مشکلی در این زمینه ندارند. منتهی وقتی وزیر به‌غلط اظهارنظر می‌کند که در تحریم‌ها فروش فرآورده نسبت به فروش نفت سخت‌تر است، یعنی ما نباید فرآورده‌فروشی کنیم و نباید پتروپالایشگاه بسازیم؛ یعنی نشان می‌دهد که وزارت نفت یک وزارتخانه سنگین، کُند و تنبل است که کار مؤثری نمی‌کند، آقایان منتظرند که از یک کشوری به آن‌ها زنگ‌زده شود که ما نفت می‌خواهیم و نفت را به آن‌ها بفروشند. همین! بیشتر از این کاری نمی‌کنند.


آنا: آیا راهکار دیگری برای کم شدن فشار تحریم‌های نفتی وجود دارد؟


حسینی: در بحث راهکارها، راهکار ساخت پتروپالایشگاه راهکار بلندمدت است. همان‌طور که طرح آن‌هم در مجلس است حدوداً ساخت هر دو پالایشگاه 250 هزار بشکه‌ای چهار سال طول می‌کشد که اگر بخواهیم روی دو پالایشگاه کار کنیم، بعد از هشت سال تمام می‌شود و هشت سال راهکاری بلندمدت است؛ در بحث عرضه نفت در بورس می‌گویند حدوداً سه تا چهار سال شاید طول بکشد که راهکاری میان‌مدت است.


راهکار کوتاه‌مدت که بخواهیم در ظرف یکی دو سال اخیر مشکل کسری بودجه دولت را حل کنیم، برمی‌گردد به راهکار غیرنقدی، حالا می‌شود بیاییم دیپلماسی اقتصادی‌مان را فعال کنیم. سفارتخانه‌های کشور را در این قضیه فعال کنیم و نفت را به هر لطایف‌الحیلی بفروشیم. بحث راهکارهای غیرنفتی‌اش این است که الآن در کشور یک اعداد و ارقامی را ذکر می‌کنند که فرار مالیاتی وجود دارد. مثلاً همین پزشکان که در ارقام خیلی بزرگی فرار مالیاتی انجام می‌دهند. اگر جلوی همین فرارهای مالیاتی گرفته شود بخش عظیمی از کسری بودجه دولت تأمین می‌شود. یا بحث یارانه‌های پنهان انرژی، چرا باید به دهک‌های بالای جامعه که شاید بتوان گفت دو دهک بالای جامعه 40 درصد انرژی کشور را مصرف می‌کنند، هفت برابر قشر مستضعف یارانه پنهان انرژی بدهیم. حداقل قیمت برق، آب، گاز و خدمات ارائه‌شده به آن‌ها را به قیمت واقعی محاسبه کنیم، چرا باید به قیمت ارزان‌تر در اختیار آن‌ها بگذاریم؟!


چند وقت دیگر تابستان در راه است و ممکن است با بحران خاموشی مواجه شویم. می‌شود تعرفه‌گذاری را اصلاح کرد. نمی‌گویم بنزین برای همه گران شود ولی آن دو دهک بالای جامعه که دارند میلیاردی درمی‌آورند چرا باید پول بنزینشان مثل پول بنزین کسی باشد که درآمد 2 میلیون تومانی در ماه دارد؟! یارانه باید به قشر مستضعف داده شود نه قشر ثروتمندی که تأمین است و خانه میلیاردی و بیشترین مصرف را هم دارد!


بنابراین یک‌سری راهکارهایی مانند اصلاح نظام مالیاتی، اصلاح نظام تعرفه‌گذاری انرژی یا راه‌های دیگری وجود دارد که اگر این کارها را انجام دهیم، واقعاً می‌توان وابسته نبودن به بودجه نفتی را از طریق اصلاح نظام تعرفه‌گذاری تأمین کنیم.


آنا: کشور ما درزمینهٔ گاز نیز ظرفیت‌هایی دارد؛ آیا می‌توان با استفاده از این ظرفیت فشار تحریم نفت را کم کرد؟


حسینی: بحث بعدی بحث وزارت نفت است که در حوزه‌های نفت و گاز فعالیت می‌کند. اسمش وزارت نفت است ولی گاز هم زیرمجموعه وزارت نفت مدیریت می‌شود؛ بنابراین طبیعتاً اهمیت خاصی به بازار گاز داده نمی‌شود. ما اگر الآن در حوزه منابع نفتی رتبه سوم یا چهارم دنیا را داریم، در گاز رتبه اول یا دوم را داریم. اصلاً چرا تمرکزمان روی گاز را از دست داده‌ایم؟!


خط لوله صلح را به پاکستان کشیده‌ایم ولی پیگیری نمی‌کنیم. روسیه با همین گاز کل اروپا را تحت‌ فشار قرار می‌دهد و تحریم می‌کند. جرئت نمی‌کنند به روسیه حرفی بزنند. اگر روسیه گاز اروپا را قطع کند در تأمین برقشان هم می‌مانند! اما ما بازار گاز را رها کرده‌ایم و این بازار را ترکمنستان تسخیر می‌کند. الآن خط لوله تاپی که توسط آمریکا، از ترکمنستان به پایین کشیده می‌شود اگر تکمیل شود بازار گاز ایران را می‌گیرد. همین الآن تحولات سیاسی که در پاکستان اتفاق افتاده و به ایجاد روابط دوستانه با کشورمان هم تمایل دارند، می‌توانیم با استفاده از خط لوله صلح توافق نهایی را انجام بدهیم، گاز را به سمت پاکستان و از آن‌طرف به سمت هند ببریم و یک بازار دو میلیارد نفری برای خودمان ایجاد کنیم. چرا غافل هستیم از این ظرفیت‌ها؟! بنابراین از جنبه رفتار و حتی ساختار هم به وزارت نفت نگاه کنیم، مشکل دارد! ما بازار گاز را رها کرده‌ایم درحالی‌که بخش اعظمی از تأمین بودجه‌ و اشتغال‌زایی از طریق پیگیری صادرات گاز می‌تواند انجام شود و به نظرم این‌ها راهکارهایی است که می‌تواند در کوتاه‌مدت پیگیری کرده و در دستور کار قرار داد.


انتهای پیام/4107/4115/ن


انتهای پیام/

ارسال نظر