صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۲:۵۲ - ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۸
دانشجونگار/27؛

نقره‌ای: دانشگاه سرمنشأ تحول است

عضو هیئت تحریریه نشریه آیینه گفت: نقطه‌ حرکت، تحول و انقلاب فکری از مجموعه‌های علمی و فرهنگی رقم می‌خورد.
کد خبر : 380103

به گزارش خبرنگار حوزه فرهنگی و هنری گروه دانشگاه خبرگزاری آنا،‌ بچه‌ها از مشکلات مختلف اداری، آیین‌نامه‌های دست و پاگیر وزارت بهداشت که بدون درنظر گرفتن شرایط و محدودیت‌های کشور، از آیین نامه‌های آمریکایی کپی شده، نظیر گواهی ایزو که 20 میلیون تومان هزینه دارد و نیز از کمبود امکانات و فضا می‌گویند گرچه با‏ این حجم از مشکلات ادامه داده‌اند.


این بخشی از یادداشت مرتضی نقره‌ای عضو هیئت تحریریه نشریه دانشجویی آیینه است که در بخش اجتماعی شماره ۹۳ این نشریه نوشته‌شده است که در ادامه می‌خوانید:


حسن برمکی دانش آموخته‌ ارشد مهندسی پزشکی دانشکده مهندسی دانشگاه فردوسی و مجتبی اخوان دانش‌آموخته‌ علوم تحقیقات دانشگاه سجاد است که در سوله‌ای در نزدیکی دانشکده‌ مهندسی مشغول فعالیت علمی هستند. بالای در نوشته «آزمایشگاه تحقیقاتی طرح‌های برون دانشگاهی»؛ که البته گویا طبقه‌ بالای آن متعلق به افراد درون دانشگاه است.


«شش ماه از درسم تمام شده بود که ایده‌ای در ذهنم آمد. پیش دکتر لطفی رفتیم و ایشان من و دوستم را راهنمایی کرد تا چند کار در زمینه‌ نفت و مهندسی پزشکی را شروع کنیم». آن‌ها با کمک ایشان به دکتر طیبی متخصص قلب و معاون بیمارستان امام رضا(ع) مرتبط می‌شوند و برایم می‌گویند که به این شیوه تمام بروکراسی اداری را دور زده و خیلی کارشان جلو افتاده و حتی بدون نامه بازی‌های اداری وارد اتاق عمل می‌شده‌اند. کار را از داخل خانه‌ حسن شروع می‌کنند، پیگیر شدم و فهمیدم با استادشان تلاش کرده‌اند در دانشگاه جایی بگیرند، اما گویا چندان کارشان توسط مسئولین دانشگاه، جدی گرفته‌نشده است، البته بماند که طرحشان تکمیل بوده اما گویا مرکز رشد و فناوری دانشگاه این چیزها را جدی نمی‌گیرد.


با خودم گفتم امان از رزومه‌پروری و رزومه‌پرستی؛ بچه‌ها با کمک یک خیّر، برخی تجهیزات را تهیه می‌کنند و برخی را هم که در ایران نبوده خودشان می‌سازند. آنها کار را بعد از طراحی شروع کرده و طی سه تا چهار ماه با کار فشرده و مداوم توانسته‌اند دستگاهی را بسازند که در اتاق عمل آنژیوگرافی، برای سبک کردن لباس محافظِ پزشک در برابر اشعه‌ی ایکس استفاده می‌شود. به خاطر سنگین بودن این لباس محافظ، حتی راه رفتن پزشک‌هایی که از آن استفاده می‌کنند به مرور تغییر می‌کند و مشکلات مختلفی برای آنها ایجاد می‌کند. با این اختراع نه آسیب اشعه مانند گذشته است و نه دیگر لباس سنگین است. اختراع این جوانان پرتلاش تنها یک نمونه در کشور آلمان داشته که ده برابر قیمت دارد.


 بچه‌ها از مشکلات مختلف اداری، آیین‌نامه‌های دست‌وپاگیر وزارت بهداشت که بدون در نظر گرفتن شرایط و محدودیت‌های کشور، از آیین نامه‌های آمریکایی کپی شده، نظیر گواهی ایزو که 20 میلیون تومان هزینه دارد و نیز از کمبود امکانات و فضا می‌گویند گرچه با‏ این حجم از مشکلات ادامه داده‌اند. بچه‌ها به یک کنگره‌ بین‌المللی هم رفته‌اند و با چند استاد داخلی و خارجی ارتباط پیدا کرده‌اند. حسن می‌گوید: فکر نمی‌کردیم که بخواهیم کارمان را برای خارج عرضه کنیم ولی با شرکت در کنگره فهمیدیم نیاز بیرون و استقبال از محصولمان بیشتر است. از تفاوت نگاه‌ها و وسعت دید افراد می‌گویند.


پرسیدم چطور شد که وارد دانشگاه شدید؟ از کمک‌ها و همراهی‌های برخی مسئولین دانشکده مهندسی نظیر دکتر لطفی، معاون پژوهشی دانشکده گفتند. برای همین بیش‌تر با دانشکده در ارتباط‌اند تا دانشگاه. حسن برایم تعریف می‌کند که برای پیدا کردن قطعات چندبار به تهران رفته و برای یک قطعه طول انقلاب تا بهارستان را رفته و برگشته است. از انقلاب تا بهارستان... و این‌ها تنها گوشه‌ای است از تلاش‌های این پروانه‌هایی که در اطرافمان زندگی می‌کنند، عاشقانه دل می‌سوزانند، می‌سوزند و مانند بعضی‌ها جیغ و داد ندارند و فریادی نمی‌کشند.


نویسنده این یادداشت در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا گفت: باید دانست که مجتبی‌ها و حسن‌هایی بوده‌اند و هستند که بی چشم‌داشت تلاش می‌کنند تا سود جمعی نصیب همه‌ جامعه شود. اینجا تکلیف دانشگاه چیست؟ برای دانشگاه فردوسی که می‌خواهد «برترین دانشگاه جامع در نیمۀ شرقی کشور» شود و «پاسخ‌گوی نیازهای جامعه» باشد و از ارزش‌های محوری‌اش که «دانش‌آفرینی، دانش‌گستری و ارج نهادن به آفرینش‌های فکری» بوده و به دنبال ارتقای توانمندی در کارآفرینی و البته ارتقای تعلق خاطر دانشجویان و دانش‌آموختگان به دانشگاه است، بیش از این انتظار می‌رود تا چنین جوانان پرتلاش و زحمت‌کش را که نه خود را ژن خوب می‌دانند و می‌خوانند، نه ادعایی دارند و نه های و هویی و تبلیغی؛ بیش از پیش حمایت کند.


وی ادامه داد: قطعاً برخی از مدیران و مسئولان دانشگاه به ویژه محمد کافی که به پیشرفت علمی، پژوهش تقاضامحور و مسئولیت مدنی دانشگاه در قبال جامعه به‌درستی آگاه بوده و خدمت آگاهانه و بی چشم داشت به جوانان و جامعه را افتخار خود می‌دانند، به وضعیت اسفبار مدیریت کشور و ادبیات مدیران طلب‌کار از ملت که اگر سیل همه چیز را ببرد، روی این عزیزان دل را نمی‌تواند ببرد، واقف هستند.


نقره‌ای تصریح کرد: از مدیری که بدون پاسخگویی استعفا می‌دهد و بعد هم در لواسان خانه‌ای می‌سازد تا به جای مسکن مهر، به ساختن خانه‌ غیرقانونی‌اش افتخار کند، انتظاری نیست. چشم ما از این‌ها آب نمی‌خورد و بهتر همین است که نخورد. امید است تا به همت جوانان و مسئولینی از جنس انقلاب 57،  نقطه‌ حرکت، تحول و انقلاب فکری از مجموعه‌های علمی و فرهنگی نظیر دانشگاه فردوسی مشهد رقم بخورد که به گفته‌ آن بزرگ «اگر دانشگاه اصلاح شود، کشور[مملکت] اصلاح می‌شود».


دانشجوی برنامه‌ریزی درسی خاطرنشان کرد: البته در دانشگاه‌های کشور هم، اگر چه سیاست‌های رزومه‌پروری و کمی گرایانه و جلوی چشمی، آتشی بوده و هست بر دامان جامعه‌ علمی ایران عزیزمان، اما امید است تا تدبیری حقیقی، و فرهنگ تحول‌خواهی، اعتماد به جوانان، حمایت از آن‌ها و برداشتن زنجیرهای ناشی از بروکراسی غلط جامعه‌ علمی کشور، روزگار را برای جامعه‌ دانشگاهی، که آثار آن مستقیماً به نفع میهن عزیز تمام خواهد شد،  بهْ از این کنَد که هست.


انتهای پیام/4122/4116/


انتهای پیام/

ارسال نظر