در معرفی زنان شهید در دفاع مقدس کم‌کاری شده است

به گزارش خبرنگار ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، مراسم رونمایی از کتاب «من میترا نیستم» با محوریت زندگی شهیده زینب کمایی اثر معصومه رامهرمزی با حضور مؤلف کتاب و خواهر شهیده بعد از ظهر امروز در غرفه مجمع ناشران انقلاب اسلامی برگزار شد.

رامهرمزی با اشاره به این نکته که در سال ۶۱ و هم‌زمان با عملیات فتح‌المبین در بیمارستان شهرستان شوش مشغول خدمت بودم، گفت: رزمنده‌های زن حاضر در جبهه برای کمک در انجام عملیات و حتی شهادت شوق و ذوق داشتند، اما متأسفانه در بحث معرفی، به رزمنده‌های خانم کمتر پرداخته شده است.

وی درباره نحوه آشنایی خود با شهیده کمایی گفت: من و دو خواهر شهیده کمایی در جبهه امدادگر بودیم و از طریق خواهرانش با او آشنا شدم.

نویسنده «کتاب من میترا نیستم» افزود: در اوج خطر در جبهه خبر دادند زینب کمایی در شهر اصفهان به شهادت رسیده است و پس از این اتفاقات بود که مرتب از خانواده و دوستان شهیده خاطراتش را می‌شنیدم.

رامهرمزی توضیح داد: مادر شهیده بسیار اصرار داشت که مظلومیت فرزندش ثبت شود و از من خواست تا این کار را انجام دهم.

نویسنده «من میترا نیستم» گفت: دست‌نوشته‌های باقی‌مانده از زینب که بسیار هم بودند، به من در نگارش کتاب کمک کرد. با توجه به نقش زینب در مدرسه و دست‌نوشته‌های او متوجه شدم که ترور او اصلاً ترور کوری نبوده است.

وی اضافه کرد: نکته جالب اینکه همه او را در مدرسه دوست داشتند؛ چون به سبک زندگی متفاوتی رسیده بود. همین رفتار و سبک زندگی او و تاثیرگذاری‌اش بر دیگران، باعث شد که منافقین در پی شهادتش باشند.

رامهرمزی درباره تفاوت «من میترا نیستم» با کتاب «راز درخت کاج» تأکید کرد: مصاحبه‌ها و اطلاعات جدید و اسناد تازه‌تری به کتاب اضافه شده است. نثر و ساختار کتاب نیز تفاوت پیدا کرده و موضوع و مضمون نیز کامل‌تر شده و طراحی جلد کتاب «من میترا نیستم» نیز بیشتر مورد نظر بنده است.

رامهرمزی به اسم میترا در عنوان کتاب نیز اشاره کرد و گفت: زینب به بلوغی فکری و معنوی رسید که می‌خواست زینب‌وار باشد؛ البته این به معنای جسارت ما به خانم‌هایی که اسم میترا دارند، نیست. من معتقدم حتی اسممان نیز دستگیر ما در قیامت است. ارادت شهید به بانوی کربلا بود که دوست داشت اسمش زینب باشد.

 در ادامه این جلسه مینا کمایی، خواهر شهیده گفت: وقتی کتاب «راز درخت کاج» درباره خواهرم را منتشر کردیم، در توزیع کتاب دچار مشکل شدیم و کتاب به دست مخاطب نمی‌رسید چون ناشر کتاب، دولتی بود و دغدغه کتاب نداشت.

وی اضافه کرد: پس از این اتفاقات به فکر انتشار کتابی دیگر افتادیم. دوباره نگارش کتاب را به خانم رامهرمزی سپردیم. در عین اینکه سؤالاتی در مورد شهید و ابهامات موجود باعث شد که تمایل ما به سمت نگارش «من میترا نیستم» بیشتر شود.

انتهای پیام/4072/۴۰۲۸/