سیر صعودی حرکت خدمات بهداشتی در ایران پس از انقلاب
به گزارش خبرنگار حوزه بهداشت و پزشکی گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، در دهه 1970 میلادی، سازمان جهانی بهداشت گزارشهایی از وضعیت بهداشتی و تندرستی صدها میلیون نفر از مردم جهان را بهطور رسمی انتشار داد. این گزارشها اشاره داشت که بیش از نیمی از مردم دنیا به مراقبتهای کافی بهداشتی دسترسی ندارند، و بین کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه جهان ازنظر وضعیت بهداشتی و منابعی که صرف آن میشود، اختلافها باورنکردنی وجود دارد.
در پی این گزارشها و گزارشهای دیگری که حاصل بررسیهای بیشتر در مقایسه کشورهای با توسعهیافتگی متفاوت بود، سیامین اجلاس سازمان جهانی بهداشت در ماهمی 1977 میلادی، تشکیل شد و در آن، هدف رسیدن به بهداشت برای همه تا سال 2000 میلادی، برای همه مردم دنیا، تعیین شد. تأمین این هدف، نیازمند وسیله بود. به همین دلیل در سپتامبر 1978 میلادی، کنفرانس جهانی آلماآتای با شرکت نمایندگان 134 کشور مراقبتهای اولیه بهداشتی را بهعنوان وسیله و ابزار رسیدن به هدف مزبور معرفی کرد.
ساختار ارائه خدمات بهداشتی درمانی در ایران:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و برای جامه عمل پوشاندن به شعار «بهداشت برای همه»، بهمنظور دسترسی مردم به خدمات موردنیاز، مراقبتهای بهداشتی اولیه در قالب شبکههای بهداشت و درمان، تعریف شد.
سیاستهای دولت در این زمینه بر سه اصل استوار شد:
1-اولویت خدمات پیشگیری بر خدمات درمانی
2-اولویت مناطق روستایی و کمتر برخوردار بر مناطق شهری
3-اولویت خدمات سرپایی بر خدمات بستری
در دهه 60، با تأکید بر اصول فوق، شبکههای بهداشت و درمان در کشور گسترش پیداکرده و تلاش شد خدمات اولیه، شامل آموزش بهداشت، واکسیناسیون، بهداشت مادر و کودک، بهبود تغذیه، مبارزه با بیماریهای شایع و بومی، تأمین داروهای اساسی، بهداشت محیط، بهداشت حرفهای و بهداشت روان در اختیار جمعیت ساکن در مناطق روستایی قرار گیرد.
در طول زمان، در کنار نظام ارائه خدمات دولتی، بخشهای دیگر عمومی (سازمان تأمین اجتماعی، سازمان بیمه خدمات درمانی نیروهای مسلح، و نیز برخی ارگانها مانند وزارت نفت، کمیته امداد، بنیاد شهید، سازمان بهزیستی و ...)، خصوصی و خیریه به صور مختلف نسبت به ارائه خدمات عمدتاً درمانی اقدام کردند.
تنوع در ارائهکنندگان خدمت، انواع خدمات ارائهشده توسط هرکدام از ارائهکنندگان، شیوه ارائه خدمت، نظام پرداخت، خرید خدمت توسط خریداران مختلف و ... در کنار رفتار گیرندگان خدمت، منجر به پیچیدگی بخش ارائه خدمات سلامت در کشور شده و از طرف دیگر ارتقای سریع فناوریها، تجهیزات و روشهای تشخیصی و درمانی و اصرار بر بهکارگیری آنها توسط ارائهکنندگان یا گیرندگان خدمت باعث صرف هزینه فراوان و گاه غیرضروری شده که همه باعث تحمیل هزینههای فراوان به مردم، دولت و سازمانهای بیمهگر (که متکی به اعتبارات دولتی هستند) شده و نابسامانیهایی در بازار سلامت ایران ایجاد کرده است.
علاوه بر این تغییر سیمای اپیدمیولوژیک ابتلا به بیماریها و عوامل خطر در کشور، تغییر نسبت جمعیت شهرنشین و افزایش مهاجرت به شهرها، افزایش سطح سواد مردم، افزایش سن جمعیت، وجود متغیرهای مختلف مؤثر بر سلامتی و ... نیاز به تغییر مکانیسم ارائه خدمات، بازنگری در ترکیب خدمات و نیز گسترش خدمات در مناطق شهری و حاشیه شهرها را هرروز بیشازپیش نمایان ساخت.
برای پاسخ به این نیاز، در طول زمان سه الگو در کشور به اجرا درآمد: اول آنکه پزشک خانواده در مناطق روستایی و شهرهای زیر 20 هزار نفر و در قانون بودجه سال 1384، سازمان بیمه خدمات درمانی موظف شد تا با صدور دفترچه بیمه خدمات درمانی برای تمام ساکنان مناطق روستایی، عشایری و شهرهای زیر 20 هزار نفر امکان بهرهمندی از خدمات سلامت را در قالب برنامه پزشک خانواده و از طریق نظام ارجاع فراهم آورد. بدین ترتیب فرصتی مناسب پدید آمد تا شرایط مساوی بهمنظور دسترسی راحت و مناسب به خدمات سلامت برای مناطق مختلف شهری و روستایی کشور فراهم شود.
پس از آن بحث پزشک خانواده در مناطق شهری مطرح شد. پس از اجرای پزشک خانواده در مناطق روستایی و شهرهای زیر 20 هزار نفر و برای گسترش به شهرهای با جمعیت بیشتر، از سال 1390 در دو استان فارس و مازندران، الگوی دیگری از ارائه خدمات در مناطق شهری که بر استفاده از بخش خصوصی و مشارکت سازمانهای بیمهگر استوار است، پیاده شد.
در نهایت از سال 1393 الگوی سوم در مناطق شهری و حاشیه شهرها (در سایر استانها) به اجرا درآمد.
در همه این موارد همواره اصول بنیادین نظام شبکه بهداشت و درمان کشور یعنی برقراری عدالت اجتماعی، همکاری بین بخشی، مشارکت مردمی، استفاده از تکنولوژی مناسب و جامعیت خدمات (تأکید بر رعایت همه سطوح پیشگیری تا حد امکان) در طراحی و پیادهسازی الگوهای مختلف مدنظر قرارگرفته شد. ازجمله ارائه خدمات بهصورت سطحبندی شده و در سطوح مختلف، ارائه خدمات بهصورت ادغام یافته و تعیین استاندارد در ترکیب و نحوه ارائه خدمات برای این الگو در نظر گرفته شد.
اما این اقدامات دستاوردهایی به دنبال داشت. میزان مرگ مادران باردار از 140 در صد هزار تولد زنده در سال 1364 به 18.9 در صد هزار تولد زنده در سال 1393 رسید.
از سوی دیگر میزان مرگ کودکان زیر 5 سال از 65 در یکهزار در سال 1364 به 16 در هزار در سال 1393 کاهش پیدا کرد.
شاخصهای مربوط به سوءتغذیه کودکان کم شده و بیماریهای اسهالی، بیماریهای مشترک انسان و دام، و بیماریهای تنفسی کودکان کنترل شد.
دو بیماری خطرناک فلج اطفال و شیستوزومیازیس ریشهکن شد و سرخک، کزاز نوزادی، مالاریا و جذام حذف شد.
نکته مهمی که در این حوزه صوت گرفت تحت پوشش قرار گرفتن بیش از 95 درصد جمعیت ساکن در مناطق روستایی و 68 درصد جمعیت ساکن در مناطق شهری و حاشیه شهرها بود.
با طرح شعار «مراقبتهای اولیه بهداشتی برای پوشش همگانی سلامت» برای سال 2019 و با مروری بر اصول و ارزشهای حاکم بر طراحی، اجرا و تلاش برای تکامل و رفع نواقص نظام ارائه خدمات در کشور، اقداماتی نیز باید صورت گیرد. اصلاح ساختار و مکانیسمهای بیمه پایه سلامت در کشور، برقراری نظام ارجاع در سطوح مختلف، تکمیل پرونده الکترونیک سلامت در سطوح مختلف و استفاده از توانبخش خصوصی در ارائه خدمت در سطوح مختلف ازجمله این اقدامات است.
انتهای پیام/4087/
انتهای پیام/