باید از جامعه جهانی عذرخواهی کنیم!
گروه استانهای خبرگزاری آنا؛ یادداشت شهرام فتاحی عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه در حمایت از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را میخوانیم.
وی در این یادداشت از زبان آمریکاییها مینویسد: باید از جامعه بشری عذرخواهی کنیم که از همان آغاز سده شانزدهم در نخستین اقدام مشعشع بشردوستانه خویش، ساکنان دیرینه این سرزمین -سرخپوستها-را در یکی از فجیعترین نسلکشیهای تاریخ شناخته شده بشری از دم تیغهای آخته گذراندیم و از کشتههای آنها پشته ساختیم تا بر فراز انبوه اجساد بینوایان بیرق دموکراسی را به اهتزاز درآوریم و چنان طومار حیاتشان را در هم پیچیدیم که نام و نشان آنها را فقط میتوان در فیلمهای وسترن هالیوودی دید تا جهانیان بدانند که اسلاف ما چه سفاکان بیترحمی بودهاند؛ اما در هر صورت شما نباید در نوعدوستی ما تردید کنید!
ما باید از جامعه جهانی عذرخواهی کنیم! چراکه میلیونها سیاهپوست آفریقایی را به بردگی گرفتیم و قرنها آنها را از بدیهیترین حقوق انسانی محروم کردیم، داغ و درفش و غُل و زنجیرشان کردیم تا آداب انسانیت را به آنها بیاموزیم و به همین دلیل هم تا میانه سده بیستم به این کاکاسیاههای موحش اجازه نمیدادیم که از مدرسه، اتوبوس، رستوران و ...سفیدپوستان استفاده کنند، از خانواده آنها باغ وحش انسانی ساختیم. سیاهان هنوز هم برای ما یادآور بردگی و مردگی، ضجه و تازیانه هستند...
باید از جامعه جهانی عذرخواهی کنیم! بابت نسل کشیهایمان که آنها را به فراسوی سرحدات خود تسری دادیم. ناقوس مرگآفرین و مهیب بمبهایی که در هیروشیما و ناکازاکی فرود آمدند تا صور اسرافیل، فراموش ناشدنی است؛ چراکه قرار بود تا جسدهای سوخته ژاپنیهای جسور ریل قطار جهان آزاد برای پیروزی بر فاشیسم باشد و طبعاً هلاکت چندصد هزار و یا چندمیلیون نفر چندان محلی از اعراب ندارد!
از یاد نبردهایم که این ما بودیم که در سالهای جنگ نابرابر با ویتکنگها، ویتنام را به آزمایشگاه بهکارگیری تمام سلاحهای متعارف و غیرمتعارف خود بدل کردیم و میلیونها انسان بینوا را به مسلخ بردیم و تمام زیرساختهای حیاتی ویتنام را درهم کوبیدیم.
باید از جامعه جهانی عذرخواهی کنیم! بابت آنکه طی یک قرن اخیر بارها در مناسبات داخلی و اراده آزاد ملتها مداخله کردیم و به مثابه قیم خودخوانده دهکده جهانی کودتا کردیم -ایران، پاناما، گرانادا و...- مداخله نظامی کردیم- عراق، افغانستان و...- و جنگ داخلی به راه انداختیم تا مبادا ملتهای جهان سومی از منویات امپریالیستی ما تمکین نکنند!
اصولاً بامابودن و همآوای ارکستر مابودن محک عیارسنج حق و باطل بوده است. اینکه شما مردمان خود را در بربریت نگاه داشتهاید و یا سرکوب میکنید و هیچ بارقهای از دموکراسی و جامعه مدنی ندارید و یا اگر بالذات متجاوز باشید و ساکنان اصلی یک سرزمین را به سُلابه میکشید، مادامی که با دلارهای نفتی بیحساب از ما تسلیحات خریداری میکنید و آستانبوس و مطیع ما هستید، شما بازیگری مقبول و مسئولیتپذیر خواهید بود! آری میدانیم این رویکرد ریاکارانه و ماکیاولیستی بوده است؛ اما بالاخره کدخدایی دهکده جهانی هزینههای بسیاری دارد که خیلی مواقع مستلزم کنارگذاشتن صورتک اخلاق و دموکراسی است!
باید از جامعه جهانی عذرخواهی کنیم! چراکه ما گرچه بیرقدار دموکراسی و آزادی بیان هستیم؛ اما حتی تحقیق و تردید آکادمیک در افسانههای صهیونیسم را ابدا برنمیتابیم! هر شخصیت حقیقی و حقوقی در هر جای جهان خاکی که آب به آسیاب منویات امنیتی و منفعتی جهانشمول ما نریزد و رو به قبلهای دیگر کند بر تنش لباس تروریست و بنیادگرا پوشاندیم تا بعد از آن مجاز به انجام هر تهدید،تحریم و تعدی در هر سطحی باشیم! آخر فهمی که ما از خود داریم بیشتر شبیه نجیبزادگان بینجابت رومی است و جهان را به مثابه کلوزیوم میبینیم و دیگر بازیگران گلادیاتورهایی هستند که باید ابزار تحکیم قدرت ما و اسباب انبساط خاطر ما باشند و اگر در این رهگذر جان ناقابلشان را ارزانی کنند و خونشان بر سنگفرشهای این بیدادسرا جاری شود، اصولاً دلیلی برای حیرت و حسرت نیست!
باید از جامعه جهانی عذرخواهی کنیم! چراکه با داعیه از میان برداشتن دیکتاتوری سفاک به بینالنهرین لشکرکشی کردیم؛ اما خود گوش فلک را از ضرباهنگ مرگآفرین بمبها و موشکهایمان بر تن خسته و رنجور عراقیها کَر کردیم. به راستی آنچه که ما را تا عراق کشانید، نشئگی چپاول ۱۵۰ میلیارد ذخایر نفتی این کشور، تقویت منزلت صهیونیستها و چنگ و نشاندادن عملی برای برخیها بود؛ اما دیری نپایید که در ظل توجهات ما هیولاهایی بسی بدتر و مخوفتر از صدام حسین و حواریون موحش او سربرآوردند و خانمان و دودمان عراقیها را بر باد فقر و غنا دادند!
با ادعای نابودی طالبان به افغانستان ویران عزیمت کردیم و رهاوردی غیر از مرگ و نیستی برای آنها نداشتیم. طالبان از حکومت ساقط شد؛ اما کماکان بر بسط قدرت اهریمنی و قرون وسطایی خود همت گماشته است و نیک میدانیم که از زمان حضور عملی و قهری ما در افغانستان کاشت و برداشت افیون رشدی خیرهکننده پیدا کرد که البته احتمالاً در این مورد خاص، هدف ما مداخلهنکردن در حق اراده آزاد و تعیین سرنوشت آنها بوده است!
در سناریویی دیگر شامات در آتش قهر و تحجر سوخت و ریشههای حیات و هویتش در لهیبگذاران جماعتی قرون وسطایی که ریشهای بلندشان به سرانگشتان ما گره خورده بود، خاکستر شد. اصولاً این که قریب یک میلیون انسان جان باختند و میلیونها نفر مجروح و مصدوم و 20 میلیون آواره شدند و یکی از دیرینهترین کانونهای تمدن بشری منهدم شد برای ما هیچ معنای خاصی نداشت؛ چراکه رقبای منطقهای و بینالمللی ما باید میفهمیدند که ما در صورت لزوم برای نیل به اهدافمان به هیچ اصل حقوقی و اخلاقی محدود و مقید نمیمانیم! البته پرواضح است که این وجیزه که البته شرحی بود از هزاران، نشانگر آن است که با این سیاهه سیاه اعمال و سیره ابلیسوار، افعال اصولاً امیدی به مودت و مرافقت باقی نمانده است؛ چراکه قرنهاست که به سان دکتر فاوست روح خود را به شیطان فروختهایم.
* عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه
انتهای پیام/4062/
انتهای پیام/