صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۵:۰۰ - ۱۶ فروردين ۱۳۹۸
کیهانی در گفتگو با آنا:

محال است وارد سیاست شوم/ وعده‌های عمل‌نشده مسئولان استانی

رکورددار دوومیدانی آسیا گفت: بعد از قهرمانی آسیا، فرماندار، استاندار و سایر مسئولان به‌من قول دادند که مشکلاتم را حل کنند، اما این صحبت‌ها در حد حرف باقی ماند.
کد خبر : 370947

به گزارش خبرنگار گروه ورزشی خبرگزاری آنا، حسین کیهانی بدون شک، مرد شماره یک کاروان ایران در بازی‌های جاکارتا بود. می‌توان از داشتن این پسر طلایی افتخار کرد و از طرفی می‌توان حسرت خورد که چرا این رکوردها و این مدال‌ها حداقل هشت سال قبل نصیب حسین نشده است. رکورددار 3000 متر بامانع آسیا تا قبل از روی کار آمدن فدراسیون فعلی، تنها 600 هزار تومان در ماه حقوق می گرفت. گفتگوی آنا را با مردی می‌‌خوانیم که همراه با علیرضا کیهانی خواهرزاده خود به‌ دفتر آنا آمد. شاید تا چندی دیگر علیرضا هم ستاره دوهای استقامت ایران شود.


دو سال پیش قهرمان آسیا شده بودی. چگونه عنوان خود را در بازی‌های آسیایی هم حفظ کردی؟


کیهانی: دو سال گذشته در مسابقات قهرمانی آسیا در هندوستان به مقام قهرمانی رسیدم. از آن زمان به بعد ذهنیت من تغییر کرد و تمام تمرکز من به بازی‌های آسیایی معطوف شد. البته در این بین بازی‌های سالنی آسیا هم در پیش بود و همچنین بعد از بازی‌های آسیایی باید برای مسابقات جهانی تمرین کرد. اما می‌دانستم جاکارتا میدان بزرگی است و به همین خاطر نزدیک یک سال و نیم از بسیاری تفریحات خود، چشم‌پوشی کردم. گاهی می‌شد که نزدیک به 50-40 روز مداوم حتی همسرم را از نزدیک نمی‌دیدم. می‌توانم بگویم به خاطر تمریناتم، حتی فرصت هرگونه تفریحی را از خانواده‌ام هم گرفتم. کمتر کسی سختی‌هایی را می‌بیند که خانواده‌های ما در این مدت کشیده‌اند. واقعاً خانواده قهرمانان گناهی نکرده‌اند اما ناچارند که تمام این شرایط را تحمل کنند.



در این مدت چه اردوهایی داشتی؟ شرایط و امکانات تمرینات را چطور دیدی؟


کیهانی: در ماه‌های آبان و آذر سال 96 اردوی یاسوج را داشتیم و در شهر سی‌سخت کار خود را آغاز کردیم. بعد از آن هم نوبت به اردو در شهر خودمان سنقر کلیائی رسید و آن‌گاه در بروجن تمرین کردیم. بقیه اردوی‌مان در چهارمحال و بختیاری بود. در این مدت فدراسیون واقعاً به ما کمک کرد. رئیس فدراسیون خودش پیشنهاد داده بود که اگر فکر می‌کنید اردوی خارجی بهتر است، شما را به کشورهای آفریقایی بفرستیم اما مربی‌مان معتقد بود که وقتی در کشورمان امکانات کافی هست، نباید بیت‌المال را در سایر کشورها هدر بدهیم. بعد از بازی‌های آسیایی هم تمرینات من، امیر مرادی و سجاد مرادی ادامه پیدا کرد تا برای مسابقات قهرمانی آسیا و رقابت‌های قهرمانی جهان آماده شویم. این تمرینات را حتی در باران شدید عید نیز ادامه دادیم.


از سختی‌هایی بگو که شاید کسی آن‌ها را ندیده باشد.


کیهانی: گاهی اوقات به شهرستان‌هایی می‌رفتیم که محل تمرین به آموزش و پرورش اختصاص داده شده بود. به‌همین خاطر ما را در پیست دوومیدانی راه نمی دادند. حتی استخرها هم متعلق به بخش خصوصی بود و جایی برای ما در این استخرها نبود. در این شرایط بعد از یک تمرین سخت، وقتی اجازه نمی دادند که وارد استخر شویم، واقعا نای بحث کردن با آنها را نداشتیم و مجبور بودیم هرچه را می‌گویند بپذیریم. تمرینات هم سختی‌های خودش را دارد. یک بار تمام مسیر را دویده بودم و تنها حدود 300 متر با خط پایان فاصله داشتم اما به قدری بوی خون را در بینی‌ام احساس کردم که متوقف شدم. مرادی از من ناراحت بود که چرا تا پایان تمرین تحمل نکرده‌ام اما به او گفتم که مشکل من، مشکل بدنی نبود و تنها به خاطر بوی خون متوقف شدم. به خاطر هزاران ضربه‌ای که در روز به کف پایم وارد می‌شود، الان چشمانم ضعیف شده است و حتی اسیدلاکتیک ترشح شده در تمرینات سبب می‌شود که دندان‌های قهرمانان دچار پوسیدگی شود. واقعیت این است که خیلی‌ها پشت پرده قهرمانی‌ها و سختی‌هایش را نمی‌بینند.


شرایط رقبایت چگونه بود؟ چگونه خودت را آماده مسابقه کردی؟


کیهانی: از قطری‌ها درباره شرایط تمرینات‌شان پرسیدم و آن‌ها گفتند که در سوئد، استرالیا و لندن تمرین می‌کنند و تنها برای مسابقه به آسیا می‌آیند. رکوردهای دو دونده بحرینی هم عالی بود. یکی از آنها زمان 8:15 دقیقه را در اختیار داشت و دیگری رکورد 8:30 به‌ جای گذاشته بود اما بهترین رکورد من 8:33 دقیقه بود. طبیعی بود که احساس نگرانی به هر رقیبی دست بدهد، به همین خاطر باید از لحاظ روانی خود را آماده می‌کردم.



قبل از مسابقه به چه چیزی فکر می‌کردی؟ مربی‌ات چه توصیه‌هایی کرد؟


کیهانی: خیلی از ورزشکاران ماده‌های دیگر واقعاً آماده بودند اما به‌دلایل مختلف در روز مسابقه به‌هم ریختند و نتیجه نگرفتند. اما سجاد مرادی بلافاصله در جاکارتا کار را با من از نو آغاز کرد. مرادی به من گفت مهم نیست که رکوردها در تمرین و روزهای قبل چقدر بوده است. اگر خود من زمانی 1:44 دقیقه را در 800 متر دویده‌ام، آیا امروز می توانم همین زمان را به‌جای بگذارم؟ تو هم مهم نیست که چه رکوردی داری. امروز شرایط تو در حد رکورد 8:20 دقیقه است. اگر دیدی رقبایت توانستند بهتر از 8:25 دقیقه بدوند می‌توانی بگویی که آنها هم حق دارند طلا بگیرند. در آن لحظه فکر کردم که مربی‌ام می‌خواهد به من دلخوشی بدهد. اما او گفت که ذخیره انرژی مهم‌ترین مسئله است. زیرا اگر طلا نگیری دیگر کسی نمی‌گوید که رکوردت چقدر بوده است. مرادی همچنین به من گفت در هنگام مسابقه به این فکر کن که چند وقت است همسر، پدر و مادرت را ندیده‌ای. به این فکر کن که حتی در استخر هم راهت نمی‌دادند. پدرت در روستای سنقر منتظر توست. حتی به روزی فکر کن که در تمرین به خاطر بوی خون نتوانستی بدوی.


عکس‌‌‌العمل مردم بعد از قهرمانی‌ات چگونه بود؟


کیهانی: بعد از قهرمانی، پیام‌های تبریک زیادی در فضای مجازی به من داده شد. حتی بارها و بارها کسانی را دیدم که مرا نمی‌شناختند اما فیلمی از خود فرستاده بودند که به خاطر قهرمانی من، احساساتی شده و اشک می‌ریزند. این محبت‌ها سبب می‌شود که به ایرانی بودن خود، افتخار کنم.


مسئولان شهر و استان، چه عکس‌‌‌العملی در قبال قهرمانی تو نشان دادند؟ پاداشی هم از آن‌ها گرفتی؟


کیهانی: من به مسئولان شهر خود گفتم که با دست خالی به این مدال رسیده‌ام و تا به‌ حال کمکی به‌ من نشده است. درست است که بعد از قهرمانی، فرماندار، استاندار و سایر مسئولان از من تجلیل کردند ولی هیچ رسیدگی به زندگی من نشده است. نه ماشین دارم و نه خانه و فقط گفته‌اند مشکلات خانه و ماشینت را حل می‌کنیم. اما این‌ها فقط در حد حرف بوده است. من اولین مدال‌های انفرادی را برای کرمانشاه به ارمغان آورده‌ام. اولین ورزشکار ملی بوده‌ام و طبیعتاً شرایط در چنین شهرستان‌هایی خیلی فرق دارد با شهرهای بزرگ که شاید تعداد زیادی ملی‌پوش داشته باشند. خیلی‌ها نزد من آمده‌اند و گفتند که ما هم دوست داریم دوومیدانی را مثل تو ادامه بدهیم اما طبیعتاً اگر بدانند حتی خانه‌ای ندارم، قطعاً انگیزه‌‌‌شان برای ادامه کار کم می شود.



از فدراسیون بگو. آیا عملکرد فدراسیون در قبال ورزشکاران، نسبت به فدراسیون‌های قبلی تفاوتی داشته است یا خیر؟


کیهانی: در فدراسیون‌های قبل  برای ورزشکاران هر ماده حقوق ماهانه‌ای در نظر گرفته بودند که این حقوق هیچ ربطی به عنوان و رکورد آن‌ها نداشت مثلاً ورزشکارانی بودند که بدون داشتن مدال، ماهانه یک میلیون و 700 هزار، یا حتی 2 میلیون تومان حقوق می‌گرفتند اما من با وجود داشتن مدال صحرانوردی آسیا فقط 600 هزارتومان می‌گرفتم. اما الان شرایط تغییر کرده و به مدال‌آوران پاداش هم داده می‌شود.


خیلی ورزشکاران از موقعیت خود، استفاده کرده و وارد سیاست شده‌اند. تو چنین قصدی نداری؟


کیهانی:  دو سال قبل، چند پیشکسوت در سنقر به من گفتند که به خاطر کمک به ورزش، وارد انتخابات شورای شهر شو تا بتوانی از نفوذ خود برای بهبود شرایط استفاده کنی. من هم این کار را کردم. به جرئت می‌گویم بزرگ‌ترین اشتباه زندگی‌ام را انجام دادم و البته بزرگ‌ترین درس‌ها را هم از این تصمیم گرفتم. باور کنید اگر چنین اشتباهی را نکرده بودم الان این افتخارات را به دست نیاورده بودم. در این مدت چهره واقعی خیلی از آدم‌های اطرافم را دیدم و متوجه شدم که من نمی‌توانم وارد چنین عالمی شوم. هر آدمی باید خودش باشد و الان هم می‌گویم که حتی اگر تفنگ در برابرم بگیرند و مرا تهدید کنند، باز هم می‌گویم ترجیح می‌‌‌دهم بمیرم ولی وارد سیاست نشوم. دوست دارم محبوب باشم اما شهرت را به هر قیمتی به دست نیاورم. مردم مرا به عنوان یک ورزشکار دوست دارند و این برای من خیلی ارزشمند است.


انتهای پیام/4051/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر