صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
رسم یاران/ 172

کریم‌نژاد: شهید برونسی زیر آتش عملیات بدر مرا به نماز سفارش کرد

همرزم شهید برونسی گفت: در عملیات بدر مجروح شدم برگشتم عقب، شهید برونسی را برای آخرین بار دیدم که گفت؛ سید نمازت را بخوان بعد به عقب برگرد.
کد خبر : 369946

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا از بنیاد شهید و امور ایثارگران، شهیدعبدالحسین برونسی در ۳ شهریور ۱۳۲۱ درمحله «گلبوی بالا کدکن» از توابع تربت حیدریه چشم به‌جهان گشود. از همان ابتدا در راستای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی گام برداشت و در ارتباط با مبارزات سیاسی علیه رژیم ستمشاهی، بار‌ها توسط ساواک دستگیر و زندانی شد. با شروع جنگ تحمیلی و حضور شهید برونسی در جبهه، وی توانست یکی از فرماندهان با افتخار دفاع مقدس شود.


گردان بلال با فرماندهی شهید عبدالحسین برونسی در جریان عملیات والفجر۳، توانست ارتفاعات کله قندی را فتح کند و سرهنگ«جاسم یعقوب» داماد و پسرخاله صدام را به‌اسارت بگیرد. پیروزی سپاه اسلام در این عملیات برای رهبر حزب بعث آنقدر سنگین بود که از سوی او برای سر شهیدعبدالحسین برونسی جایزه‌ای تعیین شد.


شهید عبدالحسین برونسی فرمانده تیپ جوادالائمه(ع) ۲۳ اسفند ۱۳۶۳ در عملیات بدر در شرق دجله به‌شهادت رسید و مفقود‌الاثر شد. پیکر بی‌سر سردار شهید عبدالحسین برونسی بالاخره پس از ۲۷ سال مفقودی ۱۹ اردیبهشت 1390 در مزار شهدای شهر مقدس مشهد به‌خاک سپرده شد.


سیدحسن کریم‌نژاد همرزم شهید عبدالحسین برونسی در بیان خاطره‌ای از این سردار بزرگ دفاع مقدس گفت: در عملیات بدر، از زمین و آسمان تیر و ترکش و بمب و موشک می‌بارید. عملیات بدر؛ عملیات سختی بود. دشمن هرچه در دسترس داشت بر سر بچه ها می‌ریخت. رشادت بچه‌ها درآن لحظات دیدنی بود. میانه عملیات مجروح شدم، آرام آرام خودم را به عقب می‌کشیدم تا سر چهارراه خندق به شهید برونسی برخوردم.


کریم‌نژاد ادامه داد: شهید برونسی داشت نیروهایش را هدایت می‌کرد، جنگیدن و شجاعتش دیدنی بود. تا آن زمان این‌گونه ندیده بودمش. سر و صورتش خاکی و از گوش‌هایش خون جاری بود در اثر شلیک زیاد آر پی جی بود. با این حال، او فقط به نیروهایش فکر می‌کرد، رفتم جلو و سلام کردم. بعد از احوالپرسی نگاهی به من کرد و پرسید؛ چه شده سیّد؟ گفتم؛ چیزی نیست، پایم تیر خورده. دارم کم کم به عقب‌تر می‌روم.


وی یادآور شد: شهید برونسی با نگاه معصومانه همیشگی گفت؛ خب! از همین مسیر برو عقب، بچه‌ها عقب‌تر هستند، بعد مکثی کرد و گفت؛ نمازت را خوانده‌ای؟! گفتم؛ نه! گفت؛ اول نمازت را بخوان بعد برگرد عقب. برایم جالب بود، در آن کوران عملیات آن هم عملیات سختی چون بدر، او نماز را فراموش نکرده بود. گویا این آخرین توصیه شهید عبدالحسین برونسی بود. هنوز از اورژانس عبور نکرده بودم که خبر رسید، سردار شهید عبدالحسین برونسی؛ فرمانده تیپ جوادالأئمه(ع) به سوی معبودش پر کشید.


انتهای پیام/4100/


انتهای پیام/

ارسال نظر