قاب شکسته خاورمیانه
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا از کادراس، «شکنندگی دولتها [۱]» یکی از مفاهیم نسبتاً جدید در علوم سیاسی و روابط بینالملل بهحساب میآید که افزارها و امکاناتی کاربردی را جهت تحلیل عملکرد دولتهای مختلف در زمینههای گوناگون فراروی پژوهشگران قرار میدهد. این مفهوم که در سالهای اخیر بهصورت یک شاخص درآمده، از سوی «بنیاد صلح [۲]» بهصورت سالانه بر روی ۱۷۸ کشور جهان مورد تطبیق داده میشود. این شاخص با محاسبه نمره هر واحد سیاسی در حوزههای مختلف موردبررسی، اقدام به گرفتن نمره میانگین دولتها کرده و رتبه هر دولت را نیز از منظر شکنندگی ارائه میکند.
معیارهای شاخص دولت شکننده
بهطورکلی شاخص دولت شکننده که تا چند سال پیش با عنوان شاخص «دولت درمانده [۳]» نیز شناخته میشد، به شکست یا موفقیت دولتها در اجرای مؤثر وظایف خود در زمینههای گوناگون ازجمله، حفظ امنیت و جلوگیری از مداخلات خارجی، ارتقای مشروعیت سیاسی، توسعه اقتصادی، ارائه خدمات عمومی، حاکمیت قانون، مطالبات اقوام و … میپردازد. هرچه واحدهای سیاسی رتبه پایینتری بهدست بیاورند از منظر شکنندگی، وضعیت بغرنجتری خواهند داشت و هرچه رتبه آنها از یک دورتر شود، وضعیت بهتری پیدا خواهند کرد. برای نمونه در این شاخص دولتهای یمن، سوریه و افغانستان رتبههای نخست را معمولاً به خودشان اختصاص میدهند و کشورهای اروپایی و آمریکا معمولاً در ردههای بالای ۱۰۰ قرار میگیرند.
معیارهای این شاخص در سه دسته کلی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی قرار میگیرند. در دسته اجتماعی «فشارهای جمعیتی [۴]»، «پناهجویان و افراد بیخانمان درون مرزها [۵]»، «شکایات گروهی [۶]» و «فرار مغزها و نیروی انسانی» موردبررسی قرار میگیرد و در حوزه اقتصادی معیارهایی همچون «توسعه نامتوازن [۷]» و «فقر و تنزل اقتصادی [۸]» مبنا قرار میگیرد. همچنین در دسته سیاسی نیز «مشروعیت سیاسی»، «خدمات عمومی»، «حقوق بشر و حاکمیت قانون»، «ساختار امنیتی [۹]»، «چنددستگی نخبگان [۱۰]» و نهایتاً «مداخلات خارجی» ارزیابیشده و کارنامه سالانه هر واحد سیاسی را تشکیل میدهد.
شکنندگی دولتها و جرائم سازمانیافته
تجربه ثابت کرده هرچه میزان شکنندگی دولتها افزایش مییابد جرائم سازمانیافته، تروریسم و نیز جرائم سایبری نیز درون مرزهای آنها افزایش مییابد؛ قاچاق مواد، قاچاق انسان، جرائم رایانهای و تروریسم ازجمله مواردی بهشمار میآیند که بهطور مستقیم با مسائلی نظیر، فساد دولتی، حاکمیت قانون و نیز برقراری امنیت در مرزها و داخل کشورها مرتبط هستند. یافتههای پژوهشی در «مرکز مطالعات استراتژیک کلیگندال» نشان از آن دارد که دولتهای شکستخورده، بهمثابه مأمنی برای سازمانهای تروریستی و خرابکار عمل میکند، زیرا این سازمانها میتوانند بهخوبی در چنین کشورها اقدام به برنامهریزی، اجرا، حمایت و فعالیتهای مالی تروریستی کنند. زیرا یا اصولاً حکومتهای درمانده یا از حضور و فعالیتهای این سازمانها مطلع نمیشوند و یا در صورت اطلاع، قادر به تضعیف و نابودسازی آنها نیستند.
پناهگاههای سازمانهای تروریستی در این کشورها «سیاهچالههای تروریستی [۱۱]» خوانده میشود. البته شکلگیری این سیاهچالهها فراتر از ضعفهای حکومتها نیازمند «مزیتهای نسبی تروریستی [۱۲]» است. این مزیتهای نسبی عبارتاند از تنشهای اجتماعی، منازعات داخلی، شکست در اجرای سیاستهای کلان، فساد، فرصتهای اقتصادی نامتوازن، توسعهنیافتگی اقتصادی و نیز پارهای عوامل خارجی. در واقع هرجا ضعفهای حکومت و مزیتهای نسبی تروریستی با هم جمع شوند، سیاهچالههای تروریستی پدیدار میشوند.
همچنین تجربه کشورهایی همچون افغانستان و عراق بهخوبی بازنمایاننده این واقعیت است که سازمانهای تروریستی در فقدان دولتهای کارآمد، آزادانه به اعمال قدرت بر مناطق مختلف این کشورها پرداخته و فوراً وارد روندهای کشت، تولید و حتی تجارت مواد مخدر نیز شدهاند.
دولتهای شکننده در غرب آسیا
خاورمیانه یکی از مراکز مهم گروههای تروریستی و فعالیتهای مخرب سازمانیافته است و درعینحال دولتهای این منطقه از جهان عمدتاً با مشکلاتی نظیر بیثباتی، جنگ داخلی، فساد دولتی و ضعف اقتصادی درگیر هستند. دیکتاتوریهای بیاعتنا به قوانین اساسی، دموکراسی و حاکمیت قانون در این منطقه از معدود نظامهای مردمسالار بسیار بیشتر هستند. در جدولی در این خصوص، رتبه جهانی هر یک از دولتهای خاورمیانه از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸ از منظر شکنندگی جمعآوریشده و میانگین رتبه هر دولت نیز محاسبهشده تا نهایتاً رتبه هر یک از ۱۶ کشور در این هشتساله مشخص شود. جمعآوری رتبه این کشورها طی هشت سال گذشته و گرفتن میانگین آنها نکات جالبتوجهی را در پی دارد که در ادامه به بررسی آن میپردازیم. البته دو کشور افغانستان و پاکستان را نیز به دلیل اهمیت آنها در حوزه جرائم سازمانیافته، مسامحتاً در جدول موردنظر منظور کردهایم.
جدول رتبهبندی کشورهای خاورمیانه از منظر شکنندگی دولت
نخستین نکته قابلتوجه آنکه با وجود جنگ داخلی گسترده و عدم وجود دولت در بخشهای وسیعی از سوریه طی چند سال گذشته، میانگین رتبه این کشور هنوز هم به دلیل رتبه نسبتاً مناسب در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ از پاکستان، عراق، افغانستان و یمن بهتر است. عراق نیز با وجود روند نسبتاً صعودی از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۴، با ظهور داعش مجدداً دچار تنزل جایگاه شده و رتبهای بهتر از سومی را بهدست نمیآورد. افغانستان نیز در سالهای اخیر تنها ۳ رتبه جایگاه خود را بهبود بخشیده که چندان محلی از اعراب پیدا نمیکند.
جمهوری اسلامی پاکستان نیز که بهترین رتبه خود را در سال ۲۰۱۸ به دست آورده، در مسیر رو به رشد بهپیش میرود. در این میان اما جمهوری اسلامی ایران تنها کشور خاورمیانهای بهحساب میآید که از سال ۲۰۱۲ به بعد بهطور مداوم در مسیر ارتقا بهپیش رفته و از رتبه ۳۴ در این سال به رتبه ۵۲ جهان رسیده و بهطور میانگین در جایگاه هفتم خاورمیانه قرار دارد. اما رتبه ایران بر اساس آمار سال ۲۰۱۸ هشتم است و وضعیت بهتری از لبنان دارد.
بهجز دولتهای یاد شده سه کشور ترکیه، اردن و مصر، به ترتیب با بیشترین میزان تنزل، رکورددار بیشترین افت در جایگاه هستند؛ بهطوریکه ترکیه ۴۶ رده، اردن ۱۵ رتبه و مصر ۹ رتبه افت کردهاند. با این وجود میانگین رتبه دو کشور ترکیه و اردن همچنان قابلقبول است. دولت عمان نیز اگرچه درمجموع جزء بهترین کشورهای خاورمیانه از منظر شکنندگی دولت بهحساب میآید اما با ۸ رتبه تنزل از ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۸ روبهرو شده است.
کویت نیز که وضعیت نسبتاً خوبی داشته، در ۸ سال گذشته چندان تغییری نکرده است. دولت قطر نیز که ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ روندی رو به رشد را طی کرده، به دلیل محاصره پنج کشور عربی در ژوئن ۲۰۱۷ دچار ۶ رده تنزل شده ولی با این وجود همچنان در جایگاه پانزدهم خاورمیانه قرار دارد و تنها امارات وضعیت بهتری از این کشور دارد. چهبسا در صورت حلوفصل بحران قطر، این کشور بتواند بهسرعت جایگاه امارات متحده عربی را نیز درنوردد و بهترین وضعیت را در بین واحدهای سیاسی خاورمیانه به دستآورد.
پینوشتها
[۱].Fragile State Index
[۲].Fund for Peace
[۳].Failed State Index
[۴] -منظور از فشارهای جمعیتی (Demographic Pressures) فشارهایی است که از سوی جمعیت ساکن در مرزهای هر دولت و محیط داخلی به آن وارد میشود. مثلاً نیاز مردم به غذا، آب آشامیدنی سالم، بهداشت و...
[۵]– این معیار بیشتر در کشورهایی موضوعیت پیدا میکند که بهطور کامل و یا برخی مناطق آن درگیر جنگ، جنگ داخلی یا منازعات قومی است و درنتیجه این منازعات تعداد افرادی که خانمان خود را ازدستداده و ناچار از فرار از محل زندگی خود میشوند، بهشدت افزایش مییابد. در حال حاضر، سوریه، عراق و یمن دارای چنین شرایطی هستند.
[۶] – مقصود از شکایات گروهی، اختلافات و تعارضاتی است که میان گروههای مختلف قومی، سیاسی، اجتماعی و مذهبی به وجود میآید. برای مثال اختلافات موجود میان شیعیان، سُنیها و کُردها در عراق از این قسم است. در هر دوره از تاریخ این کشور یکی از گروهها نسبت به دیگران از امتیازات بیشتری برخوردار شده است، مثلاً در دوره حکومت صدام حسین، اقلیت سنُی از امتیازات بیشتری برخوردار بود و پس از سقوط وی امتیازات شیعیان افزایشیافته است.
[۷]. Uneven Economic Development
[۸]. Economic Decline and Poverty
[۹] – این معیار بهطور عمده تهدیدات امنیتی موجود علیه یک دولت را موردبررسی قرار میدهد. شورش، بمبگذاری، جنبشهای اعتراضی، کودتاها، گسترش تروریسم و افزایش تلفات ناشی ازایندست حملات و رویدادها در این معیار موردبررسی قرار میگیرد.
[۱۰]– منظور از چنددستگی نخبگان (Factionalized Elites) تحتالشعاع قرار گرفتن عملکرد نهادهای سیاسی با مسائل قومی، طبقهای، نژادی، مذهبی و … است. در این مورد نیز عراق مثال گویایی است، زیرا در این کشور حتی تقسیم شدن پستهای مدیریتی و سیاسی نیز از طریق دستهبندیهای چندپارگی طایفهای و مذهبی قرار میگیرد.
[۱۱]. Terrorist Black Hole
[۱۲]. Terrorist Comparative Advantages
انتهای پیام/4106/خ
انتهای پیام/