همرزم شهید فیروزآبادی: آن شب موسی خیلی بی‌قراری می‌کرد
به گزارش خبرنگار حوزه حماسه و مقاومت گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، گستردگی عملیات‌های دفاع مقدس در طول هشت سال مقاومت و پیروزی و حداقل بودن امکانات در روز‌های ابتدایی دفاع مقدس، خلاقیت نیروها و فرماندهان جنگ را می‌طلبید. یکی از ستاد‌هایی که در طول دفاع مقدس خدمات گسترده و مهمی را برای پیروزی نیروهای اسلام ارائه داد، ستاد پشتیبانی و مهندسی رزمی جهاد سازندگی بود.
علی دعایی رزمنده دوران دفاع مقدس که در گردان رزمی مهندسی حمزه (ع) جزء سنگرسازان بی‌سنگر بود در گفتگو با خبرگزاری آنا درباره یکی از شهدای بی‌دفاع جهاد سازندگی شهر دامغان شهید موسی فیروزآبادی گفت: جهاد سازندگی استان سمنان و شهر دامغان شهدای بسیاری را تقدیم نظام و انقلاب کرده است، یکی از این شهدای گرانقدر، شهید موسی فیروزآبادی است. شهید موسی فیروزآبادی در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در حال به اتمام رساندن خدمت سربازی خود بود که به‌فرمان حضرت امام(ره) خدمت سربازی را ترک کرد و به خیل عظیم انقلابیون پیوست.
وی ادامه داد: زمانی که عراق به کشورمان حمله کرد و جنگ شروع شد به صورت داوطلبانه به خدمت سربازی رفتم، که به مناطق شمال غرب اعزام شدم. برای انتقال تدارکات و آب و غذا باید مسافت خیلی طولانی را طی می‌کردیم، از میان جنگل و کوهستان و موانع طبیعی سختی باید عبور می‌کردیم، در این جا بود که با گروهی از رزمندگان به نام جهادگران آشنا شدم که برای زدن جاده در آن منطقه‌ای که ما مستقر بودیم آمده بودند.
رزمنده جهادگر ادامه داد: زمانی که جهادگران جاده تدارکاتی را برای ما احداث کردند و در روز‌های بعدی تدارکات را با خودرو تا مقر انتقال می‌دادم، به تأثیر بزرگ جهاد سازندگی در جبهه پی بردم. از آن روز بود تمام فکر من حضور در جهاد سازندگی بود بعد از آن بود که خودم را به جهاد سازندگی در همان جبهه‌های غرب انتقال دادم و تا آخر جنگ در جهاد سازندگی حضور داشتم. ستاد رزمی مهندسی استان سمنان و شهر دامغان همان جایی بود که با شهدای بزرگی همچون شهید موسی فیروزآبادی و بسیاری از شهدای جهاد دامغان از نزدیک آشنا و همرزم شدم.
به گزارش آنا، شهید موسی فیروزآبادی فرزند علی‌اکبر و حلیمه 21 شهریور 1337 در خانواده‌ای مذهبی در دامغان متولد شد. خانواده شهید موسی فیروزآبادی، خانواده‌ای کشاورز و زحمتکش بود که در روستای کلاته رودبار، در شهرستان دامغان زندگی خود را مانند سایر روستاییان و کشاورزان از راه زراعت و دامداری می‌گذراند.
شهید موسی به دلیل پرورش یافتن در خانواده‌ای کشاورز و روستایی از همان دوران کودکی با کار و تلاش آشنا شد و در کنار پدر و مادر به آنها کمک می کرد. در روستای کلاته رودبار مکتب خانه‌ای بود که بچه‌های روستا برای فراگیری قرآن به آنجا می‌رفتند، موسی هم اولین آموزش‌ها را با حضور در مکتب‌خانه روستا گذراند. زمانی که به سن مدرسه رسید، در همان منطقه به مدرسه ابوریحان رفت و در نظام قدیم آموزش و پرورش، 6 سال دوره ابتدایی را با موفقیت پشت سر گذاشت. خانواده فیروزآبادی غیر از موسی یک فرزند دختر داشت.
سال 1362 بود که شهید موسی به جبهه اعزام شد و در قالب نیروهای گردان مهندسی رزمی حضرت رسول (ص) جهاد سازندگی، به جبهه‌های غرب کشور و منطقه سردشت وارد شد. او در این گردان مانند همه همکاران و سنگرسازان جهاد سازندگی شبانه‌روز به جهاد مشغول بود و کارهای مختلفی انجام می‌داد. او برای مدتی در کار تأمین نیروها بود تا فعالیت همکاران جهاد سازندگی در برابر هجوم و شبیخون نیروهای دشمن و ضد انقلاب قرار نگیرد.
شهید موسی فیروزآبادی همیشه داوطلب ایثار و فداکاری بود و آن‌گونه که همرزمانش می‌گویند، او می‌کوشید در هر شرایط سخت در کنار همرزمان خود در مأموریت‌های سخت شرکت کند. تابستان به نیمه رسیده بود، مدت زیادی از حضورش در منطقه عملیاتی اشنویه نمی‌گذشت. همکاران جهاد سازندگی درگیر و دار عملیات قادر، شبانه روز به فعالیت مشغول بودند. دشمن نیز برای در هم شکستن حرکات و فعالیت‌های مهندسی رزمی گردان، آنها را زیر آتش خود داشت.
حاج حسین حسن‌بیگی از همرزمان شهید موسی، درباره او می‌گوید: بعد از عملیات قادر شب‌ها برای ترمیم جاده می رفتیم. موسی تدارکات و تأمین جاده را بر عهده داشت. روزی که دشمن قصد داشت نیروها و ماشین‌های سنگین جهاد که مشغول ساخت جاده بودند را دور بزند، فرمانده گردان دستور عقب نشینی داد و همه نیروها عقب کشیدند. آن شب موسی خیلی بی‌قراری می‌کرد و از عقب‌نشینی دلخور بود و آرام نداشت، وقتی موقع شام قرار شد فردای آن روز یک گروه پنج نفره جلو رفته و جاده را آماده کنند.
وی بیان کرد: موسی خیلی خوشحال شد و در گروه جای گرفت. محمدرضا خادمیان رانندگی آمبولانس را بر عهده گرفت و با موسی و همراهان به منطقه رفتیم، به محل مأموریت رسیدیم، مدتی گذشت آقا موسی از توی آمبولانس قابلمه غذای آورد و گذاشت کنار سفره و بشقاب‌ها را برداشت که غذا بکشد، هنوز دعای سفره را نخواند بودیم که صدای انفجار خمپاره در وسط سفره همه چیز را به هم ریخت، حاج محمد بخشی پیرمرد 85 ساله با یک لبخند به شهادت رسید و موسی نیز شهید شد.
موسی فیروزآبادی روز هفتم مرداد ماه سال 1364 به کاروان شهیدان سنگر‌ساز و بی‌سنگر جهاد سازندگی پیوست.
انتهای پیام/4100/ 4122/
انتهای پیام/