فارسی را در «فظای مجاضی» پاس بداریم/ خطر در کمین آینده زبان فارسی
گروه اجتماعی خبرگزاری آنا-سمیرا نوری؛ در دوران مدرسه بهویژه سالهای دبستان، دبیران بیشترین تلاششان این بود تا نوشتن را درست و بدون غلط یاد بگیریم. کوچکتر که بودیم گمان میکردیم غلط ننوشتن یعنی نداشتن اشکال املایی! از روی هر واژه یکی دو خط مینوشتیم تا حسابی در ذهنمان جا خوش کند. اگر این واژههای غلط را در املای کلاسی معلم که هفتهای دو سه روز ما را به نوشتنش مهمان میکرد، مینوشتیم، برایمان یک صفحه کامل مشق شب تراشیده میشد.
برخورد دلخواه با واژگان
بزرگتر که شدیم، دیدیم غلطهایمان تنها املایی نیست. غلطهای ریز و درشت دستوری و نگارشی که به لطف کتاب زبان فارسی هر روز بیشتر بر ما عیان میشدند. تازه فهمیدیم فارسی نوشتن، آنقدرها هم که فکر میکردیم راحت نیست و میتوان زبان مادری یا رسمی که هر لحظه در رسانهها میشنویم و میخوانیم را نیز پر از غلط و اشتباه گفت و نوشت. به کمک کتاب زبان فارسی تا حدی با قاعده درست نوشتن آشنا شدیم که فضای مجازی این قاعده را بر هم زد.
با همهگیر شدن فضای مجازی، تعداد نویسندگان این فضا هم بیشتر شد. نوشتن در فضای مجازی نه سواد و نه تخصص خاصی میخواهد. هیچ صافی نظارتگری هم برای پالایش متنها وجود ندارد. متنها هر روز کوتاهتر شد و غلطهای املایی نگارشی بیشتر. هر کس هر جوری که دلش خواست با واژگان برخورد کرد و اجزای جملهها را با سلیقه خودش جابهجا کرد؛ بهگونهای که از یک متن سه چهار جملهای میتوان دو سه اشکال املایی و نگارشی و دستوری درآورد.
زبان فارسی؛ یک قربانی
هر روز بر انواع شبکههای اجتماعی افزوده میشود. تعداد کاربران نیز روز به روز افزایش مییابد. بدین ترتیب نویسندگان این فضا نیز بیشتر میشوند. نوشتن به خودی خود امری نیک است که به همه اجازه محک زدن قلمهایشان را میدهد؛ بدون اینکه نویسنده و خبرنگار باشند. اما نداشتن تخصص و آگاهی کافی، آسیبهای سختی به افکار عمومی و همچنین زبان فارسی وارد خواهد کرد. اظهار نظر درباره آنچه که از آن بیاطلاع یا کماطلاعیم و پراکندن شایعات از جمله این آسیبهاست. در این میان زبان فارسی نیز قربانی عدم تخصص در نگارش و املا میشود.
تأخر فرهنگی
در همین خصوص نادر صادقیان پژوهشگر فرهنگی و اجتماعی در گفتگو با خبرگزاری آنا با انتقاد از رویه غلطنویسی در فضای مجازی گفت: «نباید فضای مجازی را رها کرد. این فضا هم یک فرصت و هم یک تهدید است. وجوه مثبت و منفی فضای مجازی زیاد است. باید هر کدام را به دقت شناسایی، بحث و بررسی کرد. ما اصطلاحی به نام تأخر فرهنگی داریم که هر امکان فناورانه جدید که به کشور وارد میشود ممکن است با آن روبهرو شود و چند نسل طول بکشد تا روش صحیح استفاده از آن فراگیر شود. این اتفاق برای رانندگی هم افتاد.»
نگارش امری تخصصی است
وی ادامه داد: «هر چیزی که عمومی شود، کم کم نیاز کاربران آن به دانش کمتر میشود. نگارش یک امر تخصصی است. همه مینویسند در حالی که بسیاری تخصص و توان درست نوشتن را ندارند. هم زبان و هم خط فارسی وقتی که عمومی شود و از حوزه تخصص خارج شود، نظارت و کنترل روی آن کم میشود. در رسانهها حتی معمولیترین متن میتواند ویراستاری شده و به متن سالمی تبدیل شود.»
نیاز به آموزههای رسمی و غیررسمی
صادقیان افزود: «اما در فضای مجازی این ویراستاری وجود ندارد. آقای ابوالحسن نجفی کتابی به نام «غلط ننویسیم» دارد که مصادیق آن تبدیل به یک جلد کتاب شده است. کسانی که در فضای مجازی مینویسند، معمولاً زباندان نیستند، پس احتمال غلط نوشتنشان بسیار است. اشتباهات را میپراکنند و زبان فارسی بهعنوان یکی از ارکان هویت ایرانی آسیب میبیند.»
وی بیان کرد: «حوزه بزرگ مجازی قابل کنترل نیست. بهترین راه آموزشهای رسمی و غیررسمی است. باید در فضای مجازی شیوه درستنویسی آموزش داده شود. مدارس و دانشگاهها و حتی رسانهها ناکارآمد هستند، وگرنه افراد با تحصیلات دانشگاهی واژگان را با غلط املایی نمینوشتند. آموزش رسمی در این زمینه ناکارآمد بوده است. مثلاً در رسانهها میگویند «اهالی سینما»؛ این اشتباه است. اهالی باید برای مردمی که اهل یک مکان هستند به کار رود؛ یا مثلاً در انتهای واژههای فارسی تنوین میگذارند.»
اقیانوسی به عمق یک سانتیمتر
این پژوهشگر در ادامه گفت: «کسانی که در فضای مجازی از همه چیز حرف میزنند و درباره همه چیز طرح، نظریه، تحلیل و استدلال ارائه میدهند، باید دست کم الفبا را یاد بگیرند. نسلهای قبلی بیشتر میخواندند. در حال حاضر فضای مجازی به اقیانوسی به عمق یک سانتیمتر تبدیل شده است. کمیت زیاد و کیفیت کم شده است. آنها که دغدغه دارند و علاقهمند هستند باید فضایی را برای آموزش ایجاد کنند.»
الگوی درست تولید شود
وی اضافه کرد: «خط و نگارش، عمدهترین مشکلات فضای مجازی نیست. شایعه، دروغ، آموزش و تربیت غلط در این فضا فراوان است. بهترین کار این است که الگوی درست تولید شود. این فضا کاملاً رقابتی است. باید مدلها و نمونههای سازنده تولید شود. باید آموزش غیرمستقیم بدهیم که بازدیدکنندگان را جذب کند. اگر مطالب خوب باشد مردم حتماً استقبال میکنند. اما باید توجه کنیم که این کار زمانبر است. کار فرهنگی کاری بلندمدت است.»
حواسمان به زبان فارسی باشد
صادقیان در ادامه بیان کرد: «باید حواسمان به زبان فارسی باشد. وقتی در بزرگراههای تهران بهویژه از ونک به بالا حرکت میکنم، تابلوهای تبلیغاتی را میبینم که پر از واژگان غیرفارسی است. وضعیت تابلوهای مغازهها و اماکن تجاری هم به همین ترتیب است. اسمهای ظاهراً باکلاس و فرهنگیمآب دارند. چگونه به اینها مجوز کسب میدهند؟ در حالی که در بسیاری از کشورها این اجازه را نمیدهند و روی زبانشان تعصب و کنترل دارند.»
معادلسازیهایی که هنوز جانیفتادند
وی افزود: «30 هزار واژه غیرفارسی وارد زبان ما شده است. البته این رقم را با احتیاط میگویم. احتمالاً تعداد از این هم بیشتر است. این که ما واژگان غیرفارسی را معادلسازی کنیم و برای آن برابر نهادههای فارسی انتخاب کنیم، بیگانهستیزی نیست بلکه محافظت از زبانمان است. وگرنه نوههای ما نمیتوانند فارسی حرف بزنند. اطرافمان پر از وسایلی است که نام غیرفارسی دارند و برای آن معادلسازی مناسب صورت نگرفته است. بسیاری از واژگان فرهنگستان جا نیفتادهاند.»
وقتی در رسانهها که از امکان نظارت در نگارش متون برخوردارند، با اشتباهات قابل توجهی روبهرو میشویم، چه انتظاری میتوان از فضایی که محل نوشتن و اظهار میلیونها نفر است، داشت؟ شاید اگر امروز آموزش را جدی نگیریم، فردا نتوانیم نشانی از زبان فارسی حتی زیر جلبکها و خزههای این اقیانوس یک سانتیمتری بیابیم.
انتهای پیام/4076/ن
انتهای پیام/