کمبود سینماگر تحلیلگر در چهلسالگی انقلاب
به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، برای فیلمساز شدن ضروریاتی وجود دارد؛ زمینهها و بایستگیهایی؛یکی از این ضروریات، بی تردید قدرت تحلیل است.قدرت تحلیل ناظر بر چه موضوعاتی است؟ جایگاه تحلیل در محتوا و ساختار اثر چگونه است؟
هر انسانی برپایه تجربه و سلیقه و دانش و تفکر، از پدیدهها و مفاهیم و مسائل، تصویری در ذهن خود میسازد. مبتنی بر این تصویر و فهم و دریافت، تصمیم میگیرد و عمل میکند. انسان هنرمند اما از مرز فهم و برداشت گذر میکند و به وادی تحلیل پا میگذارد. چون به دور از تحلیل یا مایههای تحلیل، اثر هنری شکل نمییابد.
تحلیل هنرمند یا درست است، یا بخشی از آن درست است و یا آنچه تحلیل نامیده میشود اساساً تحلیل نیست. توهم تحلیل است.
سینمای تراز انقلاب اسلامی، سینمای لاقیدی نیست. سینمای ولنگار از حیث تجربه و سلیقه و دانش و تفکر، نیست. سینمایی است که مبتنی بر تحلیل به مفهوم واقعی و درست شکل و شمایل یافته است. هنرمند یا سینماگر انقلاب اسلامی، با حذف تعلقات دنیوی و منویات نفسانی و تصلب و تفرعن، هنر دینی بر شده از آموزهها و معرفت الهی و اسلامی را دنبال میکند، از تجربیات دیگران بهره مییابد و دانشاندوزی مستمر را به عنوان یک دغدغه مینگرد، اینگونه به تحلیل میرسد و بر پایه تحلیل گام میزند و هنرورزی می کند.
سینمای ایران در حال حاضر دچار کمبود سینماگرتحلیلگر تمامقامت است. سینماگر تحلیلگر، شبههآفرین نیست، بهصورت مستدل طرح مسئله میکند و پاسخ میدهد، نقد میکند و راه اصلاح را نشان میدهد، هیچانگار نیست و واقعیت وجود و غایت خلقت را درک کرده است، به هویت ملی و دینی خود مباهات میورزد، فکر میسازد و مخاطب را به تمرین تفکر وادار میکند، ادب دارد و ادبورزی را آموزش میدهد، خداجویی را توصیه میکند و لحظهها را رنگ آسمانی میزند.
نگاه کنیم به آثار سینمای ایران، به آثاری که در جشنواره سی و هفتم فیلم فجر به نمایش در آمده و به نمایش گذاشته خواهند شد. سینمای تراز انقلاب در دسترس ماست و یا هنوز در شکل آرزو بهجا مانده است؟!
انتهای پیام/4104/
انتهای پیام/