کسی به اینترنتگردی اعتراف نمیکند/پر کردن اوقات فراغت با موبایل!
گروه اجتماعی خبرگزاری آنا- سمیرا نوری؛ در کنار ساعات کار و زحمت، ساعات دیگری نیز در زندگی انسان وجود دارد که شاید توجه کمتری به آن میشود. این در حالی است که توجه به اوقات فراغت و استفاده درست از آن میتواند به افزایش بهرهوری افراد در هنگام کار کمک کند. اما مشکل اینجاست که در بسیاری از مواقع، مرزی بین اوقات فراغت و اوقات کار وجود ندارد. این مرز کمرنگ و یا حتی بیمرزی، هم به کار و هم به استراحت افراد لطمه میزند؛ بهگونهای که بعضی از فعالیتهای روزانه را هم در زمان فراغت و هم در زمان کار انجام میدهیم؛ فعالیتهایی که زمان زیادی از ما میگیرند و این زمان تلفشده را بخشی از ساعت کار یا حتی بخشی از ساعت استراحت قلمداد نمیکنیم.
گشت و گذار در فضای مجازی و گپ زدن با دوستان در این فضا، بخش بزرگی از وقت روزانه افراد را میگیرد، اما جالب اینجاست که تقریباً بیشتر مردم، این زمان را جزئی از زمان فراغت و استراحت بهشمار نمیآورند. بدیهی است که این زمان، در ساعات کار نیز نمیگنجد. به همین منظور گزارش میدانی را گردآوری کردیم تا به جایگاه این زمان در زندگی مصاحبهشوندگان و همچنین نحوه گذران اوقات فراغت توسط آنها پی ببریم.
اگر جیبم خالی باشد، کتاب میخوانم
از اتوبوس پیاده شدم و قدمزنان به سوی ایستگاه متروی همت رفتم. دختر جوانی که مشغول گوش دادن به موسیقی با هندزفری بود، همگام با من راه میآمد. از او خواستم کمی با هم درباره نحوه گذراندن اوقات فراغتش حرف بزنیم. دختر هندزفری را جمع کرد و در کیفش گذاشت و گفت: «من اگر پول داشته باشم، حتما به سفر میروم. اگر بشود، سعی میکنم شمال نروم تا بتوانم جاهای بیشتری از ایران را ببینم. ولی در نهایت اگر جای خاصی گیرم نیاید، به شمال میروم. اگر شرایط سفر نداشته باشم، در همین تهران به پارک، دوچرخهسواری یا کوه میروم. تئاتر موزیکال هم دوست دارم. اما اگر جیبم خالی باشد، در خانه کتاب میخوانم یا فیلم میبینم. شاید هم برای ورزش به باشگاه بروم.»
به عکاسی میروم
از این دختر جدا شدم. زن جوانی را دیدم که روی صندلی مترو نشسته و مشغول کار با گوشیاش است. کنارش نشستم و سؤالم را از او پرسیدم. «من معمولاً به سفر میروم. مخصوصاً اگر چند رو پشت سر هم تعطیل باشد به جاهایی که تا به حال ندیدهام میروم. به خانواده و دوستانم سر میزنم. کارهای عقبافتاده را انجام میدهم. گاهی هم به عکاسی از اطراف تهران و کرج میروم یا از یک نمایشگاه عکس بازدید میکنم. بعضی وقتها هم به کوه یا به دیدن جاهایی از شهر میروم و اگر در خانه بمانم، معمولاً فیلم میبینم.»
با دوستانم فیلم میبینم
کمی جلوتر رفتم و وارد بخش مردانه ایستگاه شدم. پسر نسبتاً جوانی را دیدم که به قدری محو تماشای گوشیاش بود که حتی به تنههایی که مردم هنگام راه رفتن به او میزدند، واکنش نشان نمیداد. از او خواستم بگوید ساعات بیکاریاش را چگونه میگذراند. او همانطور که مشغول لمس کردن گوشیاش بود، گفت: «اگر چند روز بیکار باشم، در وهله اول سعی میکنم به سفر بروم. ترجیحم این است که به شمال نروم چون شلوغ است. به جاهایی که اصلاً ندیدهام میروم. البته سفر رفتن، بستگی به فصل هم دارد. در غیر این صورت با چند تا از دوستانم که اهل فیلم و سینما هستند، قرار میگذاریم و به خانه یکی از دوستان میرویم و در عرض دو سه روز، چند تا فیلم خوب میبینیم. اگر هم در خانه تنها باشم، فیلم میبینم یا کتاب میخوانم. سینما رفتن را خیلی دوست دارم. اگر در طول روز چند ساعت بیکار باشم، حتماً یا به سینما میروم و یا از دیدنیهای شهر بازدید میکنم.»
در خانه میمانم و میخوابم
در همان بخش مرد دیگری را دیدم که در حال چرت زدن روی صندلی ایستگاه مترو است. از او درباره اوقات فراغت و بیکاریاش پرسیدم. مرد جوان در پاسخ گفت: «برای من که در حال حاضر 37 سال دارم و متأهل هستم، چندان اوقات فراغتی وجود ندارد. قبلاً که سرم خلوتتر بود، به گشت و گذار و دیدن دوستانم میرفتم. الآن با این همه مشغله، ترجیح میدهم در روزهای تعطیل فقط در خانه بمانم و بخوابم. اما در آخر باز هم مجبور میشوم سر کار بروم و تعطیلیام را خراب کنم. اگر سر کار نروم و در خانه هم نمانم، ترجیح میدهم به دیدن دوستانم بروم. مشغلهی کاری باعث شده مدت زیادی دوستانم را نبینم.»
فراغتم را با دوستانم میگذرانم
کمی آن طرفتر رفتم و دختری را دیدم که کنار آینه انتهای ایستگاه مشغول درست کردن مقنعهاش است. حدس زدم که دانشجو باشد. پس از اینکه کمی با او حرف زدم، به درستی حدسم پی بردم. از او درباره موضوع این گزارش پرسیدم. او در پاسخ گفت: «اگر شرایطش را داشته باشم، دوست دارم به مسافرت بروم. باید همسفر خوبی پیدا کنم. اگر نشد، ترجیح میدهم اوقات فراغتم را با دوستانم بگذرانم. به خانه دوستانم بروم یا آنها را دعوت کنم یا با هم به سینما، تئاتر و رستوران برویم. اگر خانه بمانم، فیلم میبینم و کتاب میخوانم. معمولاً صبح و ظهر کتاب میخوانم ولی شبها بیشتر فیلم میبینم.»
به تهرانگردی میروم
پس از تمام شدن صحبتم با آن دختر، دختر جوان دیگری را دیدم که تازه وارد ایستگاه مترو شد و روی یکی از صندلیها نشست. من هم کنار او نشستم. سؤالم را از او هم پرسیدم و او در پاسخ گفت: «اگر پول داشته باشم و همسفر خوب و پایه هم پیدا کنم، مسافرت میروم. اگر پول نداشته باشم، در تهران سر خودم را گرم میکنم و با دوستانم به گردش در شهر میرویم. حتی یادم است یک دورهای بسیار سرم با درس شلوغ بود که در آن دوران از تعطیلاتم برای درس خواندن استفاده میکردم. بستگی به شرایطم دارد. این روزها کلاً بیکارم و سرم را با بیرون رفتن و تلویزیون دیدن گرم میکنم.»
جای خالی گوشیها در زمان فراغت!
این مصاحبهشوندگان هیچ کدام به زمانی که در فضای مجازی صرف میکنند، اشاره نکردند. در حالی که بهروشنی پیداست که بسیاری از افراد و بهویژه جوانان ساعات زیادی را در طول روز در فضای مجازی میگذرانند. این مسئله را میتوان در مهمانیها، کلاس درس، سر کار، خیابان و یا هر جای دیگر دید. از این رو با علیرضا شریفی یزدی روانشناس اجتماعی به گفتوگو نشستیم و علت اینکه چرا کسی زمان صرف شده در فضای مجازی را جزئی از فراغت بهشمار نمیآورد، پرسیدیم.
فراغت زمانی آسوده از وظیفه و نیاز
شریفی یزدی گفت: گذران فراغت یک تعریف ساده، روشن و علمی دارد. فراغت یعنی زمانی که قرار نیست به وظایفی که بر عهدهمان است و نیازهایی که داریم، بپردازیم. بدین ترتیب زمان درس خواندن، کار کردن، کارِ خانه، بچهداری، حمام رفتن و مسواک زدن اوقات فراغت ما نیست. کارهایی که در زمان فراغت انجام میدهیم، کارهایی است که هیچ وظیفه و نیازی برای انجام آن نداریم. مثلاً اگر شما عموی بیماری دارید و بر حسب وظیفه هفتهای یکبار به او سر میزنید، این فراغت نیست. اما اگر خودتان به دیدن عمویتان میروید و وظیفهای برای دیدنش ندارید، در حال سپری کردن فراغتتان هستید.
این روانشناس در ادامه افزود: اما وقتگذرانی در فضای دیجیتال به چند صورت است. گاهی شغل افراد ایجاب میکند که در این فضا باشند. نام این فراغت نیست، وظیفه است. اما کسی که از سر بیکاری و کنجکاوی در این فضا وقت میگذراند، چه اعتراف کند چه نکند، در حال گذران فراغت است. گاهی شما برای نوشتن پایاننامه به اینترنت سر میزنید و گاهی هم از سر بیکاری. این دو با هم فرق دارد.
آرزوها به جای واقعیات
وی ادامه داد: بیشتر افرادی که در ایران به فضای دیجیتالی یا فضای سایبری میروند، برای گذران فراغت میروند. من ترجیح میدهم نام این فضا را مجازی نگویم و به آن سایبری یا دیجیتالی بگویم. گاهی با هدف به این فضا میرویم که میشود وبکاوی و گاهی در آن چرخ میخوریم که میشود وبگردی؛ گاهی هم بیهدف در این فضا هستیم که میشود ولگردی. براساس مطالعات بسیاری از کاربران در اینترنت، ولگردی میکنند. میگویند کاری نداریم و از سر کنجکاوی به اینترنت میرویم.
وی افزود: کسی که قبول ندارد وقت فراغتش را در اینترنت میگذراند، یا این مدل فراغت را نمیداند و یا میداند و از ترس برچسب «داشتن اعتیاد به اینترنت» آن را پنهان میکند. گاهی هم افراد به دلیل اینکه میخواهند آرزوهایشان را جای واقعیات بگذارند، نمیخواهند این را قبول کنند. فرد آرزو دارد روزی یک ساعت وبگردی کند ولی این زمان در واقعیت پنج ساعت است. پس میگوید من روزانه یک ساعت در فضای دیجیتال وقت میگذرانم.
چرخیدن در فضای مجازی، بخش بزرگی از اوقات فراغت افراد را اشغال میکند. شاید دلیل اصلی این اتلاف وقت، این باشد که بسیاری از ما به اینکه در حال سوزاندن اوقات فراغتمان هستیم، واقف نیستم. شاید اگر به این فراغتسوزی آگاه شویم، بتوانیم از ساعات بیکاری و فراغتمان استفاده بهتری کنیم.
انتهای پیام/4076/خ
انتهای پیام/