الزامات طراحی مدیریت مخاطره، ارزیابی و تضمین کیفیت در آموزش عالی
گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا؛ سانحه مصیبتبار واژگونی اتوبوس دانشجویان واحد علوم و تحقیقات فارغ از بروز احساسات تاسفبرانگیز و تاثربرانگیز اولیه، نیازمند یک سلسله مطالعات پاتولوژیک و آسیبشناسانه است. اگرچه سالانه در جادههای کشور بیش از ۲۰ هزار نفر بر اثر سوانح رانندگی جان خود را از دست میدهند، اما این اتفاق تلخ زنگ هشداری برای نظام آموزش عالی در کشور بود که باید سریعا برای آن چارهاندیشی کرد؛ چراکه دانشگاه و آموزش عالی کشور باید پرچمدار فرهنگسازی بهمنظور کاهش و فیصلهبخشی مخاطرات ناشی از سوانح باشد. این در حالی است که امروزه دانشگاههای کشور چه دولتی و چه غیردولتی بهدلیل فقدان سازوکارهای نظارتی تضمین کیفیت لجستیک و مدیریت مخاطره در عالیترین مرجع آموزش عالی یعنی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری و به تبع آن در دانشگاهها در معرض آسیبهای مختلفی قرار دارند. در این بین وضع برخی دانشگاههای غیرانتفاعی و تعدادی از دانشگاههای دولتی در شهرهای دور از مرکز بهدلیل محقق نشدن بودجه و مشکلات مالی که دولت با آن درگیر است، بهمراتب مخاطرهانگیزتر است.
نظام ارزیابی و تضمین کیفیت در دانشگاه، وظیفه نظارت بر حسن اجرای همه عملکردها و همچنین رقابتپذیرکردن دانشگاه از نظر کیفی و در همه ابعاد، خواه خدمات آموزشی و پژوهشی یا خدمات پشتیبانی و لجستیکی را برعهده دارد. خصوصا این نهاد در دانشگاههای پیشرو جهان که رقابت تنگاتنگی با یکدیگر دارند، به تدوین اصول دقیق و رصد پیاپی شاخصها و مقولات مشخص در تمامی حوزههای حرفهای و خدماتی دانشگاه منجر شده است.
در کشور ما، اولین اقدام برای ایجاد یک نظام جامع تضمین کیفیت، در سال 1393 در بند هفت برنامه پیشنهادی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ارائهشده به مجلس شورای اسلامی به چشم میخورد که یکی از راهبردها و راهکارهای پیشنهادی، «ایجاد سازمان تضمین کیفیت دانشگاههای کشورهای اسلامی» عنوان شده بود؛ معالاسف، تاکنون چنین سازمانی تشکیل نشده است. همچنین دفتر نظارت و ارزیابی آموزش عالی در وزارت علوم وظیفه ارزیابی و تضمین کیفیت نهادهای دانشگاهی کشور را برعهده دارد، اما با این حال این دفتر تاکنون نسبت به شیوه ارزیابی دانشگاهها یا حوزههای نظارتی خود، سکوت کرده است.
این در حالی است که ارزیابی کیفیت خدمات علمی و لجستیکی دانشگاهی، در بسیاری از کشورها راسا توسط دولت انجام میشود. بهعنوان مثال در انگلستان، کارگزاری دولتی تضمین کیفیت، مسئول ارزیابی کیفیت دانشگاههای این کشور است. با این حال در کشورهایی که سازوکارهای ارزیابی کیفیت دورهای دولتی و سراسری پیشبینی نشده است، این وظیفه باید بهعنوان یک راهبرد اصلی توسعه و پیشرفت در خدمات از یکسو و تضمین مدیریت ریسکهای محیط داخلی و خارجی از سوی دیگر، مورد توجه قرار گیرد. از نظر ساختار اداری، عموما بخش ارزیابی کیفیت جزء مدیریت کلان و از زیرمجموعههای معاونت سیاستگذاری و برنامهریزی دانشگاه است.
بهعنوان یک نمونه، در دانشگاه هاروارد سه بخش ارزیابی کیفیت، مدیریت برنامههای پشتیبانی و مدیریت مخاطره وجود دارد که هم بهلحاظ کارکرد، هم از نظر ساختار و ارتباطات درونسازمانی، قابل توجه است. در ساختار سازمانی دانشگاه استنفورد نیز بخشی با عنوان بخش پشتیبانی تصمیمسازی دانشگاه پیشبینی شده است که چهار ماموریت تحلیل یکپارچه به منظور به دست آوردن اطلاعات برای تصمیمگیران دانشگاه، تسهیل دسترسی به دادهها، انتشار گزارشهای رسمی درمورد عملکرد دانشگاه و ارزیابی برنامههای دانشکدههای دانشگاه استنفورد را در برنامه خود دارد.
اگرچه دانشگاههای کشور انگلستان توسط یک نهاد دولتی خارج دانشگاهی مستمرا ارزیابی کیفیت میشوند، با این حال، هر دانشگاه در درون خود نیز نهادها و فرآیندهایی را برای ارزیابی کیفی پیشبینی کرده است. بهعنوان مثال، در تشکیلات دانشگاه آکسفورد دو اداره برای ارزیابی کیفی وجود دارد؛ یکی از این موارد بخش «کیفیت و سیاستگذاری آموزشی» است که توسط بخش پشتیبانی سیاستگذاری آموزشی اداره میشود و دیگری بخش «نظارت و بازبینی» است که مستمرا خدمات پشتیبانی در دانشگاه را رصد میکند. تضمین کیفیت، بازبینی داخلی، پیمایش دانشجویی و بازرسی نهادی از وظایف بخش کیفیت و سیاستگذاری آموزشی است. از سوی دیگر، بخش نظارت و بازبینی دو بار در سال کارایی عملیات پشتیبانی را در دانشگاه مورد سنجش قرار میدهد و گزارش ثبتشده آن توسط کمیتهای از شورای دانشگاه مورد مطالعه قرار میگیرد. همچنین ریاست دانشگاه آکسفورد، مسئول اطمینانبخشی نظام موثر کنترل داخلی است. بازرسان بخش نظارت و بازبینی، ایدههای خود را به بخش مدیریت ریسک و کنترل داخلی منتقل میکنند و حاصل جمعبندی گزارشها و بازخوردها، درنهایت به تضمین بهتر کیفیت خدمات منجر میشود.
در فقدان نظام ارزیابی کیفی ملی، دانشگاه آزاد اسلامی باید سازوکارهای ارزیابی کیفی درونسازمانی را بهعنوان یک ابزار نظارت و پیشرفت طراحی کند. برای پایهگذاری نظام ارزیابی و تضمین کیفیت، ضروری است شاخصهای منطبق با اهداف، ماموریت و چشمانداز دانشگاه تدوین شود. مجموعه شاخصهای طراحیشده باید از قابلیت جامعیت، همارزی، عدم تزاحم و تناقض برخوردار باشند. جامعیت شاخصهای ارزیابی کیفی چندین بعد دارد.
توجه همزمان به همه اجزای سازمانی آموزشی، پژوهشی، پشتیبانی و اداری دانشگاه، توجه به همه رشتهها و حوزههای علم، توجه به همه اهداف و وظایف نهادی، در نظر گرفتن همه فرآیندها از ورود اعضای هیاتعلمی، کارکنان و دانشجویان تا فراغت تحصیلی و حرفهای و بهطور کلی هر موضوعی که از قابلیت ارزیابی برخوردار باشد و در عین حال، بر ماموریت و اهداف دانشگاه تاثیر بگذارد، موضوع جامعیت است. این مجموعه شاخصها باید به تفکیک فرآیندها، افراد و ساختارها طراحی شود. بهعبارت دیگر، نظام ارزیابی کیفی دانشگاه باید بتواند وضعیت یک فرد یا بخش سازمانی را به تفکیک موضوع فعالیت مشخص کند.
قدم دوم در طراحی یک نظام ارزیابی داخلی، در اختیار داشتن اطلاعات دقیق در شکل داده است. با وجود زیرساخت مناسب فضای مجازی در دانشگاه آزاد اسلامی، استانداردسازی دادهها، یک اقدام ضروری است. طراحی سازوکار جمعآوری داده بهسادگی میتواند بهجای فعالیت ستاد، بهصورت یک نظام خودراهبر و خودتصحیحگر با کمترین هزینه و زمان انجام شود. حذف تناقضات آماری و یکسانسازی استانداردها ازجمله اقدامات اولیه در مسیر آمایش اطلاعات است.
تدوین سند راهنمای ارزیابی کیفیت، اقدام ضروری سوم در این مسیر است. اساسا ارزیابی کیفیت برای حصول به اهداف و ماموریتها طراحی میشود؛ اما خودارزیابی فعالیتی بیشتر از تعیین وضعیت و بازتاب آن نیست. در این صورت چطور یک نظام ارزیابی میتواند به حصول ماموریتها منجر شود؟ پاسخ در اقدامات بعد از ارزیابی است. بهعبارت دیگر، نظام ارزیابی نوعی تضمین برای حرکت در مسیر درست ایجاد میکند؛ اما محرک قدرتمند در استمرار این حرکت، از بیرون نظام ارزیابی و متاثر از نظام تشویقی و تعریف منافع است. باید توجه داشت در مرحله ارزیابی، مهمترین نکته، حق دانش کامل ارزیابیشوندگان از جزئیات نظام ارزیابی است. بهعبارت دیگر، اگر هدف اصلاح امور و مسیردهی درست است، بنابراین مهمترین نکته در این راه، آشنا ساختن موضوعات ارزیابی با چگونگی فرآیند، نمرهها، شاخصها، دورههای ارزیابی و تاثیر نمرات بر تامین منافع آنهاست. شفافیت نظام ارزیابی بهعنوان یکی از ضرورتها درنهایت به تضمین کیفیت منجر میشود. شفافیت باعث اعتماد به نظام میشود و اعتماد به نظام، اعتبار آن را افزایش میدهد. تصمیمگیری پشت درهای بسته و تنها اعلام نتایج خلاصه یا برنده و بازندهکردن موضوعات بدون در اختیار گذاشتن اطلاعات درمورد فرآیند ارزیابی و ایجاد حق نظارت بر روند ارزیابی، نتایج مثبتی در پی نخواهد داشت. شفافیت هم راجع به مشخصبودن شاخصها، هم مرتبط با آشناکردن موضوعات ارزیابی با تاثیر شاخصها و هم مرتبط با فرآیند ارزیابی است.
تعریف نظام گزارشدهی مستمر نیز از دیگر اقدامات لازم در این حوزه است. از آنجاکه سیاستگذاری حاصل بازبینی مداوم نتایج ارزیابی است و هدف نهایی همه اقدامات، تعیین مسیر و تضمین حرکت صحیح است، ضروری است نظام گزارشدهی مستمر با اصول زمانی و جزئیات روشن تعریف شود. این اطلاعات، حاصل جمعآوری اطلاعات از دانشکدهها و واحدهای زیرمجموعه دانشگاهی بهصورت مستمر است.
و بالاخره تاسیس مدیریت مخاطره نیز یکی دیگر از اقدامات ضروری برای دستیابی به تضمین کیفیت در دانشگاه است. مدیریت مخاطره، حلقه واسط ارزیابی و سیاستگذاری است. مدیریت مخاطره، همه دادههای حاصل از ارزیابی را برای اتخاذ سیاستگذاری صحیح مورد تحلیل و پایش مستمر قرار میدهد. تفاوت این نهاد با نهاد ارزیابی این است که مدیریت مخاطره قابلیت تفکیک روشن حوزههای قابل اعتنا از حوزههای غیرقابل اعتنا را دارد.
*رئیس سازمان چاپ، انتشارات و امور رسانههای دانشگاه آزاد اسلامی
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/4002
انتهای پیام/