اعتراف ایوبی به فریب خوردن از ۲۰:۳۰ برای بار دوم/ به این دوربین اعتماد نکنید
به گزارش گروه فرهنگی آنا، در متن این یادداشت آمده است:
«پس از گزارش شگفتانگیز و سراسر نادرست ۲۰ و ۳۰ که مدعی شده بود جشنواره فجر تغییر نام داد، یکی دو روز پرحاشیه را گذراندیم. اهل کش دادن مسائل نیستم و معتقدم این کشمکشها به سود سینما نیست، اما از آنجایی که پای دهه فجر و انقلاب اسلامی در میان بود، سکوت به نفع سینما نیست؛ پس از نامهام به ریاست صدا وسیما، از طرف این برنامه پیگیریهای زیادی برای گفتوگو شد.
با سابقهای که از این برنامه داشتم هیچ علاقهای به این کار نداشتم. در پاسخ سردبیر برنامه پیامک کردم به من حق بدهید به شما اعتماد نکنم، اما بارها سرکار خانم چخماقی پیگیر دیدار و گفتوگو شد. پافشاریهای زیاد این گمان را پدید آورد که میخواهند به خاطر سخنان نادرست گذشته دلجویی کنند و ماجرا را فیصله دهند. با اینکه باورم نمیشد ولی پذیرفتم.
ساعت چهار بعد ازظهر دیروز اول شهریور ۱۳۹۴ خانم چخماقی از راه رسید با کمال شگفتی با دوربین. اصلا انتظارش را نداشتم. حضور دوربین را نپذیرفتم. با اینکه من خانم چخماقی را تنها و تنها در برنامههای ۲۰ و ۳۰ و همواره در حال تاختن به سینما دیده بودم با رعایت ادب پذیرفتم. گفتم به من حق بدهید که به شما اعتماد نداشته باشم. با ادب و تواضع و به نظر خودم با پشیمانی برخورد کرد. گفت آمده است تا واقعیت را بداند. گفتم که آیا بهتر نبود اول واقعیت را درمییافتید و بعد گزارش تهیه میکردید؟ به ایشان یادآور شدم ماجرای احمدرضا درویش را. گفتم شما که اینک خواهان نمایش فیلم رستاخیزید به یاد دارید که دو سال گذشته جرقه آتش «رستاخیز» را چگونه برافروختید و احمدرضای درویش را تا مرز تکفیر پیش بردید؟ و امروز از این کرده خود پشیمانید.
به ایشان مصاحبهام در مشهد را یادآوری کردم. سفری که تقریبا دوسال گذشته برای گفتوگو با علمای مشهد و حل بحران «رستاخیز» ترتیب داده بودم. آن روز هم از ۲۰ و ۳۰ پی در پی درخواست مصاحبه داشتند. به ایشان یادآوری کردم که آن روز هم دلم مانند امروز گواهی نمیداد. اما برخورد فردی که پای تلفن بود به گونهای بود که میخواهند جبران مافات کنند و من به دلم عمل نکردم و به عقلم اعتماد کردم. بحث مشروحی درباره مجوز شرعی احمدرضا درویش و نظر مراجع قم کردم، اما از آن مصاحبه تنها آخرین جملاتم که گفتم البته میپذیرم که فیلم مشکلاتی هم داشته است، پخش شد و ۲۰ و ۳۰ با این جمله میخواست بگوید که گزارش قبلیاش درست بوده و این برنامه دروغ نمیگوید. تهیهکننده برنامه برای اثبات خودش آتش مخالفت با احمدرضا درویش را شعلهور کرد. یعنی دفاع از اشتباه خود به هر قیمتی.
با این وجود به ایشان گفتم شما میهماناید و احترامتان واجب. به حرمت میزبانی همه جزییات را برایتان میگویم که شما شخصا به نتیجه برسید. برایشان از عظمت جشنواره فیلم فجر و دلایل برگزاری جشنوارهای مستقل در اردیبهشت ماه گفتم. سرکار خانم که گویی حقایق تازهای بر او کشف شده، خواهش کرد همین مسائل را برای روشن شدن مسئله بیان کنم. با این که دلم گواهی نمیداد ولی عقلم حکم کرد که مصاحبه کنم و حقایق را بگویم.
حال و هوای گفت و شنیدها جوری بود که گویی سازمان صدا و سیما تصمیم گرفته گزارشهای نادرست دو شب گذشته را جبران کند. درست همان ماجرای مشهد تکرار شد و من باز هم در دام دوربین ۲۰ و ۳۰ گرفتار آمده بودم. با حرارت همه آن حرفها را تکرار کردم. وقتی در بین گفتوگوها مجری محترم چارهای جز پذیرش اشتباه گذشته نداشت، سؤال بعدیش را از یاد برد و کات داد. خواستم چای سبزی میل کنند شاید سؤالشان را به یاد آورند.
بعد از صرف چای سبز اتفاقا همین اتفاق افتاد و پرسید خوب پس این جشنواره اردیبهشت چیست؟ گفتم پس از جشنواره فجر در اردیبهشت ماه سال بعد جشنوارهای برای سینماهای نزدیک به نگاه سینمای ایران برگزار خواهد شد به نام جشنواره فیلم ایران.
در پایان کتاب خاطرات و گزیده مقاله شمس را به مجری محترم هدیه کردم. کتاب را گشودم و جملهای از شمس را که اتفاقا زبان حال بود برایشان خواندم. فضا بسیار خوب بود. به نظرم جدال بیحاصل این دو سه روز پایان یافته بود. هنگام خداحافظی گفتم به شما اعتماد کردم، امیدوارم که کار درستی کرده باشم.
ساعت ۲۰و ۳۰ دیشب گزارش سینمایی اینگونه آغاز شد که در گزارشهای پیشین این شبکه گفته شد که نام جشنواره فجر تغییر یافته، میرکریمی ۲۰ و ۳۰ را به دروغ متهم کرد و ایوبی از رئیس سازمان گلایه کرد. امروز سراغ رئیس سازمان رفتیم تا واقعیت را جویا شویم و رئیس سازمان را نشان داد که داشت میگفت بله امسال جشنواره بینالملل با نام جشنواره ایران در اردیبهشت برگزار میشود. همان پرسشی که در پایان گفتوگوی طولانی پس از صرف چای سبز به یاد مجری محترم آمده بود.
کاش آن چای را تعارف نکرده بودم. درست مانند دوسال پیش باز هم ثابت شد که ۲۰ و ۳۰ دروغ میگوید و من باز هم فریب عقلم را خوردم. البته چای سبز هم بی تاثیر نبود و این سخن شمس را نشیندم که عقل تا درگاه میبرد، درون خانه راه ندارد... و من باز هم گرفتار دوربین نامحرم ۲۰ و ۳۰ شده بودم. اگر دیروز با تردید میگفتم امروز با اطمینان میگویم که به دوربین ۲۰ و۳۰ اعتماد نکنید.»
انتهای پیام/