غرب با پیشنهاد پذیرش CFT انسجام ملی را نشانه رفته است
به گزارش خبرنگار حوزه دفاعی و امنیتی گروه سیاسی خبرگزاری آنا، با خروج آمریکا از برجام در اردیبهشت 1397، دشمنیهای این کشور با جمهوری اسلامی ایران به اوج خود رسیده و با بازگرداندن تمامی تحریمها میخواهد کشورمان را مجبور به مذاکره مجدد و تن دادن به خواستههای ایالات متحده کند و برای این کار در کنار ابزار تحریم، پروژههایی مانند جنگ روانی و دخالت در امور داخلی ایران را کلید زده است.
با توجه به اثبات کینه 40 ساله آمریکا و علنی شدن پیگیری پروژه تضعیف نظام جمهوری اسلامی و یا فروپاشی آن از سوی آمریکا، برخی در داخل و خارج از کشور سخن از مذاکره مستقیم با ایالات متحده و نادیده گرفتن منافع و حیثیت ملی را مطرح میکنند تا از این طریق تحریمها متوقف و دشمنیهای 40 ساله آمریکا با ایران پایان یابد.
در هفته بسیج که به تازگی پایان یافت، قاسم حبیبزاده معاون سیاسی سازمان بسیج مستضعفین مهمان خبرگزاری آنا بود و با او در دو بخش متفاوت از یکدیگر به گفتگو پرداختیم. در بخش اول، موضوع نقش بسیج در اعتلای ارزشهای انقلاب اسلامی و کمک به دولتها در رفع مسائل اقتصادی و فرهنگی مورد بررسی قرار گرفت و بخش دوم این گفتگو را که در ادامه میخوانید، موضوعاتی چون برجام، تلاش برخی برای اجبار نظام به مذاکره مجدد با آمریکا و پیوستن ایران به لوایحی چون CFT مورد بررسی قرار گرفته است.
آنا: ارزیابی شما از برجام چیست و وضعیت فعلی آن را چگونه تحلیل میکنید؟ آیا مذاکرات در خصوص برجام را به صلاح امروز کشور میدانید و یا اینکه آن یک بازی از پیش طراحی شده است؟
مذاکره یک امر عقلانی است. در خیلی از حوزهها خیلی افرادی که با هم اختلاف دارند مذاکره میکنند اما مذاکره یک شرط اولیه و اصلی دارد که اگر آن شرط اولیه و اصلی حاصل نشد و وجود نداشته باشد، مذاکره بیمعناست.
شما وقتی به این تجربه رسیدید که طرف مقابلت مذاکره را فقط برای مذاکره، اتلاف وقت و برای پیدا کردن راهی کمهزینه جهت ضربه زدن به شما میخواهد، دیگر این مذاکره نیست. قصه ما و آمریکا در بحث مذاکره دقیقاً همین است و هرچند از لفظ مذاکره استفاده میشود اما به معنای واقعی هیچ مذاکرهای صورت نمیگیرد. مذاکره یعنی اینکه دو طرف مینشینند و درباره مواضع و خواستههایشان صحبت و چانهزنی میکنند تا به یک توافق بر سر موضوعی برسند.
قصه مذاکره ما و آمریکاییها برای رسیدن به توافقنامه برجام در ابتدا همین بود اما آنها از ابتدا نشان دادند در حوزه مذاکره نمیخواهند حقوق ملت ایران را به رسمیت بشناسند و حتی اراده انجام آن را هم از خود نشان ندادند و این موجب شد تا امروز چه موافق و چه مخالف برجام و مذاکره با آمریکا به این نتیجه برسند که آمریکا حقکُشی کرده و قابل اعتماد نیست، بنابراین سخن گفتن از مذاکره مجدد با آمریکاییها بسیار مضحک است و آنهایی که امروز در داخل پیشنهاد میکنند که به سمت مذاکره با آمریکا برویم، دلسوزان نظام و ملت نیستند؛ چون آنها به واقع دیدند که طرف مقابل هیچکدام از حقوحقوق قانونی و مشروع ما را به رسمیت نمیشناسند و حتی میدانند که آمریکاییها بهصراحت هرچه تمام و آشکارا منافع ملی ایران را به اسم تحریم نادیده میگیرند و فکر میکنم پیشنهاددهندگان مذاکره با آمریکا، اهداف پنهانی را دنبال میکنند و این به نفع ملت و نظام نیست و این افراد دلدادگان به غرب هستند که حاضرند ذلت و تسلیمپذیری مقابل آمریکا را بپذیرند و از منافع ملی کشورمان چشمپوشی کنند و همه چیز ما را دو دستی تحویل آنها بدهند.
آنا: آیا بازخورد اطلاعاتی هم از این موضوع دارید؟
یک عدهای در اواسط دهه 70 شمسی به بعد به ما پیشنهاد تسلیم مقابل آمریکا را دادند، الان آنها کجا هستند؟ بعضی از آنها نماینده مجلس بودند که به انگلستان و آمریکا پناهنده شدند و سبک زندگی کاملاً غربی را از خود در فضای مجازی به نمایش میگذارند و ما حق داریم وقتی کسی برای ما نسخه سازش و تسلیم در مقابل دزد بزرگ پیشنهاد میکند به اهداف آن شک کنیم؛ چون آنهایی که این نسخه را برای ما میپیچند بعد از مدتی که تاریخ مصرفشان تمام میشود به غرب پناهنده میشوند. از طرف دیگر ممکن است افرادی هم در داخل کشور باشند که به دلیل فقدان اطلاعات درک درستی از واقعیتها نداشته باشند و ناآگاهانه به این فضا وارد شوند و در دام طراحان این فضا بیفتند.
آنا: در ماههای اخیر، عدهای برای اینکه به قول خودشان بهانه را از آمریکا بگیرند نظام را مجبور به پذیرش لایحه CFT میکنند، آیا میتوان گفت ماجرای امضای برجام این بار در خصوص CFT در حال تکرار است؟
غربیها و بهخصوص آمریکاییها وقتی یک مسئله سیاسی مثل پیشنهاد پذیرش CFT و امثال اینها را به ما میدهند، یکی از اهداف پنهانشان تشدید اختلافهای داخلی و تضعیف انسجام ملی است. آمریکاییها و غربیها وقتی چیزی را پیشنهاد میدهند، بهطور قطع منافع خودشان را در نظر گرفتند نه خیر و صلاح کشورمان را و اگر ما به دام پنهان آنها گرفتار شویم، چارهای جز مذاکره بر سر منافع ملی نداریم.
CFT و امثال آن با توجه به مفادی که دارد به ضرر منافع ملی ماست و اختلافات داخلی و شکاف میان جامعه از جمله ضررهای تصویب این لایحه است و من پیشنهاد میکنم منطقی و مستدلتر و آرامتر، این موضوعها را مورد تجزیه و تحلیل و بحث قرار دهیم و نهادهایی مانند مجلس شورای اسلامی باید راجع به این موضوعها با در نظر گرفتن منطق و منافع ملی به یک نتیجه مثبت و عقلانی برسند.
آنا: وقتی مسئولی، نظام را متهم به پولشویی میکند، این بهانهای برای اینکه بخواهند CFT را به تصویب برساند نیست؟
قطعاً این را نمیتوان به معنی متهم کردن نظام دانست اما چیزی که همه از یک دیپلمات باتجربه و سابقهدار مثل آقای ظریف انتظار داریم این است که مراقب مواضعی که میگیرد باشد تا از این موضعگیریها، دشمنان ما سوءاستفاده نکنند. بسیاری از اقشار مختلف جامعه و بسیاری از بسیجیان اصلاً انتظار چنین موضعگیری از طرف وزیر امور خارجه کشورمان را نداشتند و همه ما منتظریم که ایشان جبران کنند و موضعی که گرفتند را انشاءالله تصحیح کنند و هر کسی که در هر مسئولیتی قرار دارد باید مراقب باشد تا آب به آسیاب دشمن نریزد و برای جنگ رسانهای و روانی دشمن علیه ملت ایران خوراک تهیه نکند.
گفتگو از سعید امینی و محمدعلی حسننیا
انتهای پیام/4071/4079/ن
انتهای پیام/