نگاه به شرق نگاه به خود است
بهگزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا-محدثه حسینی؛ مسئله نگاه به شرق که در بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اخیر با نخبگان و استعدادهای برتر مطرح شد، از دغدغه و نگرانی ایشان از تکیه به غرب و غفلت از ظرفیتهای تمدن شرق بهخصوص همسایگان حکایت دارد. بسیاری از استادان دانشگاه و صاحبنظران نگاه به شرق را به عناوین مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار دادند.
بعضی از صاحبنظران نگاه به شرق را صرفاً برداشتن نگاه از غرب بهعلت بدعهدیهای اخیر آنها بیان کرده و بعضی دیگر مطرحشدن آن را به علت مشترکات تمدنی میان کشورهای شرقی دانستند اما در این میان مهدی گلشنی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و چهره ماندگار فیزیک، تحلیل جامعی از نگاه به شرق دارد، این نگاه ما را بر آن داشت تا با ایشان به گفتگو بنشینیم. متن این گفتگو به شرح زیر است:
*به نظر شما منظور از نگاه به شرق چیست؟
دیدگاههای متفاوتی در نگاه به شرق وجود دارد. یک دیدگاه شرق را شامل روسیه، ژاپن و چین و در مقابل غرب یعنی اروپا و آمریکا میداند.
اگر منظور از شرق چین و کره باشد، چگونگی ترقی این کشورها مدنظر است. علت این ترقی نیز خوداتکایی است که باید عبرت باشد.
متأسفانه در مملکت ما همه نگاهها به غرب است. مسئولان فکر میکنند غرب ما را نجات میدهد، به همین علت موضوع نگاه به شرق مطرح شدهاست. غرب، یک ایران قوی و پیشرفته نمیخواهد، یک ایرانی نمیخواهد که از نظر تکنولوژی و علم، مثل ژاپن و چین پیشرفته باشد اما مسئولان به این مسئله توجه ندارند.
*هدف از طرح این دیدگاه چیست؟
هدف از مطرح کردن این نگاه این است که از شرق عبرت بگیریم. ژاپنی که در نیمه اول قرن نوزدهم هیچ صحبتی از آن نبود، یکمرتبه در نیمه دوم قرن نوزدهم چگونه ترقی کرد؟ در نیمه اول قرن بیستم با وجود اینکه گرفتار جنگ جهانی دوم شدهبود، چگونه همتراز با غرب پیشرفت کرد؟
همچنین چین؛ در چین قدیم خیلی خبرها بوده است اما در قرن هجدهم و نوزدهم خبری از چین نیست. در قرن بیستم یکمرتبه چینی که در واقع هیچکاره بود، پیشرفت میکند. این پیشرفت چین نیز به علت خوداتکایی است.
مرحوم پروفسور عبدالسلام (اولین دانشمند مسلمان برنده جایزه نوبل فیزیک) در سال 1353 که به ایران آمده بود و همینطور در سال 1367 که دوباره به ایران آمد، میگفت: «وقتیکه من با نخستوزیر چین ملاقات کردم، فهمیدم علم چین تغییر میکند. خوداتکایی و خودکفایی را در آنها دیدم، خوداتکایی خیلی مهم است.»
منظور از نگاه به شرق، یعنی نگاه کنید شرقی که مدتی خبری ازش نبود، چگونه به اینجا رسیده است. زمانی که من بچه بودم، هند گندم را از روسیه وارد میکرد، الان هند به کشور ما گندم صادر میکند. وزیر علوم هند در اجلاسی که در ونزوئلا شرکت کرده بودم، میگفت ما دیگر خودمان را جهان سومی تلقی نمیکنیم.
منظور از نگاه به شرق این است که یک مقدار به خودمان نگاه کنیم. با وجود تلاشهای غرب برای جذب برنده هندی بزرگترین جایزه فیزیک در ایتالیا، او به غرب نرفت و در هند ماند.
*برخی معتقدند منظور از نگاه به شرق این است که ما شرق را جایگزین غرب کنیم و علم را بهجای غرب از شرق وارد کنیم، نظر شما چیست؟
خیر، منظور این نیست. ما در اسلام داریم «اُطلُبوُا العِلمَ ولو فِی الصّين»، ضمناً امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «علم گمشده مؤمن است، پس آن را از هرجا که هست بگیرید، حتی از مشرکان.»
بنابراین ما اگر علم را از غرب میگیریم باید غربال کنیم، اگر از شرق هم میگیریم باز هم باید غربال کنیم. یک غربالی داریم که همه چیز باید از آن رد شود، خیلی هم عام است.
مسلمانها در قرن دوم هجری آن بخش از علوم یونانی را که مفید مییافتند، نه همه چیز را به عربی ترجمه کردند. مرحوم استاد مطهری میگوید: «ائمه ما از خلفای عباسی این همه انتقاد کردند، یک مورد یافت نشد که ائمه از ترجمه متون از یونانی به عربی انتقادی کرده باشند.»
منظور این نیست که بهجای غرب، از شرق علم را وارد کنیم و مقلدانه نگاه شود. بلکه نگاه به شرق به معنای عبرتگیری از چگونگی خوداتکایی و خودکفایی کشورهای شرقی است.
* در مورد روند تاریخی حرکت علم از شرق به غرب توضیح دهید.
علم از شرق به غرب رفت. یک دانشمند غربی تحقیقی کرده که اتفاقاً دینی هم نیست، نتیجه این بررسی نشان میدهد درحالیکه علم و صنعت در چین خیلی جلو بود اما علم جدید از چین شروع نشد. علم جدید از غرب شروع شد، برای اینکه چینیها به قانونمندی طبیعت معتقد نبودند ولی غربیها بهعلت بینش دینی به قانونمندی طبیعت معتقد بودند و بههمین جهت است که علم در غرب رشد کرد.
در خود جهان اسلام هم علت اینکه سراغ علم و سراغ ترجمه متون از یونانیها رفتیم این است که در قرآن صریحاً آمده طبیعت را مطالعه کنید.
در واقع علم در جهان غرب با کپلر، نیوتن و گالیله شروع شد که همگی آنها تحت تعلیمات دینی کار کردند. نیوتن میخواهد بفهمد قوانین طبیعت چیست، وقتی مهمترین کتاب علم جدید را که کتاب «اصول ریاضی فلسفه طبیعی» نیوتن است و همه سرنخ مکانیک در این کتاب است، نوشت به اسقف بنتلی که یکی از مهمترین کشیشان انگلیس است، نوشت که من این کتاب را برای راهنمایی بندگان خدا نوشتهام تا به صنع الهی پی ببرند.
بینش بنیانگذاران علم جدید این بود که باید طبیعت را بهعنوان صُنع الهی مطالعه کنند. کلام کپلر، گالیله، نیوتن، لایبنیتس و بویل وجود دارد که در آن کار علمی خود را یک نوع عبادت دینی تلقی میکردند.
*در حال حاضر چگونه میتوان یک نهضت علم به راه انداخت؟
نهضت علم در صورتی راه میافتد که دانشمندان کشورهای مسلمان علم را در هر جا که هست بیابند و به آن نگاه نقادانه داشته باشند در ضمن باید به این باور هم برسند که خودشان هم میتوانند کاری بکنند.
این خودباوری خیلی مهم است، امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری خیلی صریح این نکته را اعلام میکنند که ما هم میتوانیم. وقتی مرحوم پروفسور عبدالسلام به ایران آمده بود، صریحاً میگفت باید این خودباوری باشد.
این خودباوری اگر باشد همه چیز تغییر میکند اما متأسفانه در محیط ما نیست، در دیگر کشورهای اسلامی هم نیست، فکر میکنند یکی مثل غرب باید بیاید و دستشان را بگیرد تا پیشرفت کنند.
*این خودباوری چگونه به دست میآید؟
منشأ خودباوری در دین است. «الاسلام يعلوا و لايُعلی عليه» به معنی اینکه «اسلام برتری میجوید» خیلیها گفتند این یک حکم تشریعی است که میگوید طوری باید کارها را بکنید که عقب نباشید، «وَكَلِمَةُ اللّهِ هِیَ الْعُلْیَا» باشد.
باید جامعه اسلامی یک جامعه برتر باشد. در قرآن آمده است «وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ» به این معنا که «غمگین نباشید، نترسید، شما برترید اگر واقعاً مؤمن باشید.»
یعنی اگر به چیزهایی که در دین گفته واقعاً اعتقاد داشته باشید دلیلی برای عقبماندن نیست، یکی از چیزهایی که دین مطرح کرده این است که بروید طبیعت را مطالعه کنید. اگر واقعاً بکنند، آن وقت اگر یک نهضت علمی و یک تمدن اسلامی راه بیفتد، مهمترین نکتهاش این خودباوری است.
*برای محقق شدن نگاه به شرق به منظور عبرتگیری و خوداتکایی چه باید کرد؟
این اگر بخواهد باشد، باید فرهنگ حاکم بر محیط عوض شود. فرهنگ حاکم بر محیط ما فرهنگ اسلامی در مقام عمل نیست. صحبت از اسلام و تمدن است، ولی در مقام عمل نیست. فرهنگ اسلامی در عمل باید راه بیفتد و این مستلزم توجه به فرهنگ جامعه است.
نیاز است حوزویها و دانشگاهیهای متدین و آنهایی که به اعتلای کشور اعتقاد دارند، جامعه و دانشگاه را رصد کنند. اکنون در محیط دانشگاههای ما، دانشجویان دائماً به ادامه تحصیل در خارج از کشور تشویق میشوند. دانشجویان را به خارج اعزام میکنند، پس برای چه دوره دکتری درست کردیم؟ اگر همه خوبها را تشویق کنیم خارج بروند، آنوقت کشورمان چه موقع برتر میشود؟
میخواهیم ایران یک افق بشود، اگر بناست که اینجا یک افق بشود، باید خودمان را باور کنیم، باید دورههای دکتریمان طوری بشود که اقلاً کشورهای اسلامی، بچههایشان را عوض اینکه بفرستند به آمریکا و اروپا به اینجا بفرستند. این را ما بهراحتی میتوانیم.
آخر قرن نوزدهم یک دانشجوی ژاپنی که برای تحصیل در رشته فیزیک به اروپا میرود، از اروپا به استاد فیزیک خود در ژاپن مینویسد این اروپاییها چیزی ندارند که ما نداشته باشیم، ما هم میتوانیم در عرض 20 سال به آنها برسیم. واقعاً ژاپنیها این کار را کردند.
ما هم میتوانیم، خواستن توانستن است، آن تیپ ارادهای که در بزرگان چین بود، در ژاپن بود، این باید در سطوح مختلف کارگزاران ما حاکم بشود، آنوقت قضیه تغییر میکند.
آب کمجو تشنگی آور بهدست/ تا بجوشد آبت از بالا و پست. چنین تشنگیای در کشورمان واقعاً نیست.
انتهای پیام/4084/پ
انتهای پیام/