صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۴:۲۵ - ۰۱ مهر ۱۳۹۷
حادثه خونین اهواز از نگاه یک دانشجو؛

همه فکر می‌کردند صدای تیراندازی جزئی از مانور است/ روایت ۱۰ دقیقه وحشت، رشادت و خون

همه چیز مطابق معمول پیش می‌رفت که ناگهان صدای تیراندازی بلند شد. کسی تصور نمی‌کرد این صدا خارج از برنامه رژه و از سمت جنایت‌کاران تروریست باشد؛ اما در فاصله چند دقیقه از آغاز تیراندازی،  هیاهویی در اهواز برپا شد.
کد خبر : 312857

گروه دانشگاه خبرگزاری آنا؛ ساعت از 9 گذشته است، مراسم رژه نیروهای مسلح در اهواز به‌مناسبت هفته دفاع مقدس آغاز شده است، سربازان صف به صف از مقابل جایگاه عبور می‌کنند، همه چیز مطابق معمول پیش می‌رود که ناگهان صدای تیراندازی بلند می‌شود. کسی تصور نمی‌کند این صدا خارج از برنامه رژه و از سمت جنایت‌کاران تروریست باشد؛ اما در فاصله چند دقیقه از آغاز تیراندازی، صحرای محشری در اهواز بر پا شد که با هیچ دوربینی نمی‌توان آن را به تصویر کشید. مردمی که برای دیدن رژه غرورانگیز نیروهای نظامی آمده بودند، نمی‌دانستند که قرار است رژه خون و غیرت را باهم ببینند. این روایت یک دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی از حادثه تروریستی اهواز است. مجتبی زمان‌پور هنگام رژه به عنوان یکی از نیروهای امدادی مستقر در کنار جایگاه رژه حضور داشت و از نزدیک، شاهد معرکه بود و در گفتگو با خبرنگار آنا جنایات خون‌بار تروریست‌ها در اهواز را تشریح کرد.



زمان‌پور گفت: ما که از بیمارستان ارتش می‌آمدیم، حدود ساعت هفت صبح در محل رژه مستقر شدیم. کسی فکر نمی‌کرد اتفاق خاصی بیفتد؛ اما مثل همیشه یک دستگاه آمبولانس از بیمارستان برای حوادث احتمالی به محل اعزام‌ شده بود.


همه فکر می‌کردند صدای تیراندازی جزئی از مانور است


این دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی اهواز ادامه داد: همه‌چیز عادی و نرمال می‌گذشت. ۲۰ دقیقه از رژه سپری‌ شده بود و مردم عادی از کنار پارکی که نزدیک محل رژه بود، برای دیدن این مراسم می‌آمدند. جانبازان و معلولان ارتشی رژه خود را با ویلچر شروع کرده بودند که ناگهان صدای شلیک چند گلوله به گوش رسید. همه فکر می‌کردند مانور است و به همین دلیل هیچ‌کس عکس‌العملی نشان نمی‌دادند. همه سر جایشان ایستاده بودند و فقط نظاره می‌کردند. شلیک‌ها ممتد شد و وقتی افراد یکی‌یکی روی زمین افتادند، تازه عمق ماجرا مشخص شد.


شناسایی تروریست‌ها کار سختی بود


این تکنسین هوشبری تصریح کرد: هرکسی تلاش می‌کرد خود را به‌ جای امنی برساند. نیروهای نظامی مدام به مردم می‌گفتند درازکش روی زمین بخوابند اما ازآنجاکه آن‌ها آموزش ندیده بودند و نمی‌دانستند باید چه کنند، ایستاده نظاره‌گر اتفاقات بودند و همین مسئله آمار افرادی را که تیر می‌خوردند، افزایش می‌داد. من و همکارم خودمان را به پناهگاه دیواری که کنار پارک بود، رساندیم.


صدای جیغ و فریاد بچه‌ها و زنانی که تلاش می‌کردند خود و بچه‌هایشان را نجات دهند، شنیده می‌شد. رعب و وحشت را می‌شد در چهره مردم دید. از طرفی افراد تروریست، لباس‌های نظامی و موجهی به تن داشتند و شک کسی را برنمی‌انگیختند. به همین دلیل تشخیص آن‌ها مشکل بود و فرصت بیشتری را پیدا می‌کردند که به سمت مردم بی‌پناه شلیک کنند.



زمان برای افرادی که در آنجا حضور داشتند، تمام نمی‌شد


دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی اهواز گفت: طاها، شهید خردسال معروف این حادثه به همراه مادرش در کنار ما بودند که هر دو تیر خوردند. تنها کاری که توانستیم انجام دهیم آن بود که این مادر و پسر را به آمبولانس منتقل کردیم. همه‌چیز پیش‌بینی‌ناپذیر بود. تنها چیزی که در آن لحظه شنیده می‌شد، صدای گلوله‌هایی بود که هرچند ثانیه یک‌بار از کنار گوشمان می‌گذشت. شوک بزرگی به ما وارد می‌شد و هرلحظه فکر می‌کردیم گلوله‌ای به ما خورده است. گویی زمان برای افرادی که در آنجا حضور داشتند، تمام نمی‌شد و به اندازه همه عمرشان تداوم می‌یافت.


زمان‌پور با اشاره به اینکه این وحشت و اضطراب ۱۰ دقیقه طول کشید، ادامه داد: صدای تیرها که تمام شد، بلافاصله طاها و مادرش را به بیمارستان رساندیم؛ اما مادر طاها براثر اصابت گلوله به عصب پایش دچار شوک شده بود و در حال حاضر باید پای او را قطع کنیم. طاهای چهار ساله نیز باوجود تلاش‌های گروه پزشکی به دلیل آنکه گلوله به پهلویش خورده بود، دچار شوک و خونریزی شدید شد و جانش را از دست داد.


بیمارستان وحشتناک‌تر از حادثه


این تکنسین هوشبری در ادامه گفت: صحرای محشر بیمارستان از اصل حادثه وحشتناک‌تر بود. لحظه‌به‌لحظه بر تعداد مجروحان و کشته‌شده‌ها اضافه می‌شد؛ اما از همه تلخ‌تر مرگ کودکانی بود که از این حادثه نتوانستند، جان سالم به در ببرند. باوجودآنکه تمام کادر هر چهار بیمارستان اهواز بسیج شده بودند اما نمی‌توانستند جوابگوی این‌همه زخمی و مجروحی باشند که از میدان رژه به بیمارستان‌ها منتقل می‌شدند.



جنایت خونین اهواز را چه کسانی رقم زند؟


وی با اشاره به گروهک «الاحوازیه» که این حادثه را رقم زدند گفت: گروهک الاحوازیه گروهی تروریستی است که اعضای نژادپرست‌ و معتقدند خوزستان پیش‌ازاین نام «عربستان» ‌را داشته و باید از ایران جدا شود. سه نفر از اعضای این گروه در زمان حادثه کشته شدند و یک نفر نیز که مجروح شده بود در بیمارستان به درک واصل شد.


زمان‌پور در ادامه اضافه کرد: نباید ازخودگذشتگی و تلاشی را که نیروهای نظامی برای نجات مردم انجام می‌دادند، نادیده گرفت. آن‌ها خودشان را سپر مردم می‌کردند تا افراد عادی در این حادثه کمتر آسیب بینند.


اوضاع بیمارستان ارتش، یک روز پس از حادثه


این تکنسین هوشبری در ادامه گفت: فضای بیمارستان هنوز از حوادث تلخ روز گذشته متأثر است و پزشکان و پرستارانی که در این بیمارستان‌ها مشغول به کارند، دچار تألمات روحی شدیدی شده‌اند؛ اما بااین‌وجود دست از وظیفه برنمی‌دارند و تا درمان همه مجروحان همه پزشکان در بیمارستان حضور دارند.


انتهای پیام/۴۰۸۷/پ




انتهای پیام/

ارسال نظر