صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

نمایش داستان واقعی زندگی نویسنده در سریال «پدر» + تصاویر

سریال «پدر» به کارگردانی بهرنگ توفیقی که این روزها از شبکه دو سیما پخش می شود، در بخش‌هایی روایتگر زندگی شخصی نویسنده سریال بوده است.
کد خبر : 297251

به گزارش خبرنگار رادیو و تلویزیون خبرگزاری آنا، سریال «پدر» به نویسندگی و تهیه‌کنندگی حامد عنقا که قرار بود در ایام ماه مبارک رمضان روی آنتن شبکه دو سیما برود، به دلیل تصمیم مدیران سیما حالا و با تأخیری دو ماهه به پخش رسید.


سریال «پدر» به کارگردانی بهرنگ توفیقی که پس از مسابقات جام جهانی روی آنتن سیما رفت، از همان قسمت‌های ابتدایی با موجی از انتقادات مخاطبان سخت‌پسند تلویزیون روبه‌رو شد و بعضی آن را «شعاری» و برخی دیگر آن را «خالی‌بندی» و «توهمی» یاد کردند.


حامد عنقا در مقام نویسنده و با ذهن خلاق خود به دنبال ساخت سه‌گانه ارزشی و اخلاقی با محوریت خانواده و عشق پاک رفت و تلاش کرده تا با نمایش مضامین اخلاقی و با بهره‌گیری از احادیث و داستان‌های قرآنی، داستان‌هایی را در قالب مجموعه‌های تلویزیونی به خوراکی فرهنگی و قابل هضم به مخاطبان قاب جادو تحویل دهد.


در این راستا عنقا در اولین اقدام خود و در دوران سکانداری محمد سرافراز بر سازمان صداوسیما، سریال «تنهایی لیلا» را به کارگردانی محمدحسین لطیفی در شبکه «آی‌فیلم» تولید کرد و در شبکه سه سیما به پخش رسانید.



داستان سریال «تنهایی لیلا» درباره محمد، متولی امامزاده‌ای بود که در زلزله خانواده خود را از دست داده است. دختری به نام «لیلا» که عاشق محمد می‌شود، او را در شرایط ویژه‌ای قرار می‌دهد و ایمان او را محک می‌زند. لیلا دختری است از خانواده ثروتمند و البته غیرمذهبی و نازپرورده که عشق به محمد کاملاً او را دگرگون ساخته، ایمان او را تحکیم می‌کند و با محمد ازدواج می‌کند و صاحب یک فرزند می‌شود.


حالا و پس از موفقیت در تولید «تنهایی لیلا» در گام دوم خود به سراغ روایت داستان «پدر» می‌رود و این اثر عاشقانه را در همان حال و هوا به تولید می‌رساند.


با این تفاسیر و پس از گذشت تنها چند روز از پخش سریال وجه شباهت‌های بسیاری را می‌توان در این دو داستان و به سهولت یافت که وجه مشترک آنها «فرار از گناه» است که به وضوح حس می‌شود.


محمد «تنهایی لیلا»‌ برای فرار از گناه به آتش پناه می‌برد و حامد «پدر»، خود را از پنجره اتاق به بیرون پرت می‌کند. این کنش آن هم در ابتدایی‌ترین قسمت‌های یک سریال پرمخاطب و در صورتی که هیچ‌کس انتظار چنین عکس‌العملی را ندارد، باعث شد تا بار دیگر نوک پیکان انتقادات بسیاری از مردم و منتقدان به سمت «پدر»‌ عنقا نشانه برود و آن را مورد ارزیابی قرار دهند، دریغ از آن که بدانند بخش‌هایی از این داستان واقعی بوده است.



ریشه روایت و اضافه شدن این قصه در داستانِ «لیلا»، برگرفته از تجربه‌ای خاص و شخصی است، تجربه‌ای که می‌توان گفت، خود نویسنده آن را داشته است و تلاش کرده با نمایش آن پاره قصه‌ها، تلنگری بر وجدان‌های خاموش برخی از مردم بزند و یا حتی بخشی از وضعیت دانشگاهی جامعه امروزی کشور را نمایش دهد.


قصه "حامد" در سریال «پدر»، داستان دوران دانشجویی خود نویسنده است؛ دانشجوی رشته حقوق، از خانواده‌ای مذهبی و دینی، حزب‌الهی و اهل نماز و روزه که مورد کینه بسیاری از دانشجویان دختر دانشکده حقوق قرار می‌گیرد و برای بدنام کردنش اقدام به برنامه‌ریزی‌های غیراخلاقی می‌کنند که در نهایت با واکنش‌های غیرقابل پیش‌بینی‌ای از حامد عنقا مواجه می‌شوند و حالا تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل... .


افرادی که دانسته و نادانسته و از روی بی‌اطلاعی دست به مطرح کردن برخی اظهارنظرهای مبتدیانه و غرض‌ورزانه می‌زنند، بدانند که داستان "حامد" و فرار از گناه و پرت شدن از طبقه اول کلاس دانشگاه، داستانی واقعی بوده که با اضافه شدن دگرگونی‌های لیلا و تحکیم ایمان در آن،‌ به جذابیت قصه کمک شده است.


سریال «پدر» با اینکه هیچ ارتباطی با قصه و ماجراهای سریال «تنهایی لیلا» ندارد؛ اما با مشاهده آن می‌توان گفت که "حامد" همان راهی را در پیش گرفته که "محمد" در «تنهایی لیلا» رفته است. شخصیت لیلا پای ثابت قصه‌های حامد عنقا است و آن چنان در بطن روایت قرار می‌گیرد که مخاطب به راحتی با آن همذات پنداری کرده و او را می‌پذیرد، حتی در داستان سوم حامد عنقا «لیلا»‌ هم در قالبی دیگر و در امتداد همین لیلاها تصویر می‌شود و از زاویه‌ای دیگری دیده می‌شود.


انتهای پیام/


انتهای پیام/

ارسال نظر