صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش و دانش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
چطور زندگی شاد و آرامی داشته باشید؟

8 راه برای رهایی از افکار منفی و رسیدن به آرامش

روانشناسان معتقدند که تفکر بیش از حد می تواند باعث بروز اشکالات اساسی در اعمال انسان شود، به ویژه برای خانم هایی که در استرس و ناامیدی بسرمی‌برند، به اضطراب و افسردگیشان منجر خواهد شد.در ادامه، توصیه هایی برای توقف تفکر بیش از حد و آرامش یافتن در زمان حال به شما پیشنهاد می‌شود.
کد خبر : 28051

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از سایت روان، همۀ ما برای مثبت بودن بیشترین تلاش خود رامی کنیم، ولی گاهی هم الگوهای منفی فکری باعث نابودی لحظات زیبای زندگیمان می شود.


ما ممکن است در گذشته اشتباهاتی کرده باشیم که باعث نگرانی و تنش ما در زمان حال باشد و این موضوع می تواند در آینده به نتایج منفی منجر شود. ما احتمالاً بیش از اندازه به تجزیه و تحلیل تجارب معمولی و تعاملاتمان می پردازیم و این در حالی است که بسیاری از مشغولیات ذهنی ما، حتی وجود خارجی هم ندارند. بسیاری از مواقع به محض این که اتفاق بدی رخ می دهد، ما آن را با اتفاقات بد گذشته پیوند می دهیم و شروع به احساس ناراحتی و غم می کنیم و شاید همین حالا در مورد بسیاری از مشکلات که احتمال می دهیم به نتایج منفی برسد، به خود سخت بگیریم و مضطرب باشیم.


اگر شما بسیاری از مواقع خود را در چنین موقعیت هایی می یابید، به قول روانشناسان؛ "بیش از اندازه متفکر" هستید و این طرز فکر می تواند به سلامتی شما آسیب شدید برساند.
روانشناسان معتقدند که تفکر بیش از حد می تواند باعث بروز اشکالات اساسی در اعمال انسان شود، به ویژه برای خانم هایی که در استرس و ناامیدی بسر می برند، به اضطراب و افسردگیشان منجر خواهد شد.
در ادامه، توصیه هایی برای توقف تفکر بیش از حد و آرامش یافتن در زمان حال به شما پیشنهاد می شود.
1- پذیرش این که بیش از حد تفکر می کنید
نخستین گام برای حل مشکل، قبول آن است. اگر احساس می کنید که نمی توانید ذهن خود را نسبت به افکار بیش از اندازه کنترل کنید و این موضوع در کاهش شادی، تصمیم گیری، انجام کارها و یا تشکیل روابط عاطفی شما تاثیر گذار است پس بپذیرید که مشکل دارید. اگر هر زمانی که اتفاق بدی می افتد و خود را در دام افسردگی و منفی گرایی می بینید، شما مشکل دارید. انکار مشکل و سرِ خود را درون برف پنهان کردن منجر به وضعیت بدتر شما خواهد شد. اگر در این مورد شک دارید و مطمئن نیستید، از دوستان وعزیزان خود صادقانه بخواهید که به شما واقعیت را بگویند زیرا آنها گاهی شما را بهتر از خودتان مشاهده می کنند.
2- خود را ببخشید؛ مغز ما تمایل طبیعی به تفکر بیش از حد دارد
هنگامی که پذیرفتید بیش از حد فکر می کنید، خود را ببخشید زیرا مغز انسان تمایل طبیعی به تفکر بیش از حد دارد. خانم دکتر روانشناس «سوزان نولن-هوکسما» کارشناس برجسته در این زمینه، می گوید: "مغز ما برای تفکر بیش از حد برنامه ریزی شده است زیرا افکار و خاطرات ما به طور ذاتی به یکدیگر مرتبط هستند. بنابراین هنگامی که انسان در اثر یک رخداد دچار استرس می شود، سیل افکار منفی که هیچ ربطی به موضوع اصلی ندارد به ذهن او سرازیر می شود. برای نمونه؛ عملکرد ضعیف شغلی شما باعث می شود که به یاد خاله تان که سال گذشته فوت کرده، بیافتید!"
علاوه بر این زمانی که اتفاق بدی برای انسان رخ می دهد یا کسی احساس منفی دارد، به احتمال زیاد به تمام چیز های منفی که زندگی اتفاق افتاده و ربطی به یکدیگر ندارند و شاید حتی وجود نداشته باشند، فکر می کند. هر چه این اتفاق بیشتر رخ دهد، در آینده فرد به تفکرات بیشتر و بیش از حد گرفتار می شود. حال با دانستن این موضوع؛ هنگامی که مغزتان تلاش برای متصل کردن رویدادها را به هم دارد، شما می توانید آگاهانه شروع به حل مشکل خود کنید.
3- بیشتر تنفس کنید
اگر مغز ما به این اتصال تارعنکبوتی در مورد حوادث بد مشغول شد، امواج افکار منفی شروع به بارش می کنند ولی چگونه می توان این الگو را شکست؟
اولین و ساده ترین کاری که انسان در این مواقع می تواند انجام دهد، کنترل تنفس است. تنفس به شما آرامش می بخشد و شما را به زمان حال و طبیعت پیرامونتان مرتبط می سازد. این موضوع بسیار ساده به نظر می رسد ولی هنگامی که ذهن ما شروع به تفکر منفی می کند، ما به نوعی جنون کشیده می شویم که کنترل آن نیز مشکل است ولی باید بدانیم که در این هنگام ما به آرامش ذهنی و بدنی نیازمندیم.
4- کمتر صحبت کنید
بسیاری از کسانی که بیش از حد تفکر می کنند، به ویژه خانم ها در هنگام استرس و نگرانی، نمی توانند جلوی صحبت کردن خود را بگیرند. در مواقع نادری ممکن است که صبحت کردن در مورد نگرانی ها به شما کمک کند ولی در بیشتر اوقات باعث بدتر شدن اوضاع و شرایط می شود به ویژه اگر شنونده هم کسی باشد که بیش از حد فکر می کند، در نتیجه شما تمامی وقت خود را به تجزیه و تحلیل و شکافتن جزییات هر مشکل منفی زندگی خود خواهید کرد. احتمالا در پایان صحبت نیز در اثر مرور افکار منفی بیش از حد، غمگین تر از قبل خواهید شد.
این نوع همکاری در نشخوار فکری که در آن هر دو نفر در مورد زندگی هایشان صحبت می کنند، می تواند هر دو را به عمق بیشتری از منفی گرایی و استرس بکشاند. پژوهش ها نشان داده است که این نوع نشخوار فکری، در میان خانم ها باعث افزایش هورمون استرس (کورتیزول) می شود.
اگر واقعا احساس نیاز به بیان مسائل خود دارید، می توانید آنها را بنویسید و به وسیلۀ ذهن آگاه خود آنها را تجزیه و تحلیل و در نتیجه روشن نمایید. در بیشتر مواقع، هنگامی که آنها را می خوانید، متوجه می شوید که بیشتر نگرانی ها و افکار منفی شما بی مورد است. این نوع ژورنالیک آزاد می تواند بسیار سودمند باشد.
5- مشغولیت فیزیکی برای خود ایجاد کنید
شما اکنون می دانید که بدن و ذهن خود را به وسیلۀ کنترل تنفس و کمتر صحبت کردن چگونه آرام نگاه دارید ولی گاهی انرژی درونی بدن شما باید به گونه ای تخلیه شود که در این موارد یک پیاده روی سریع، دوچرخه سواری طولانی و یا سریع، بازی با حیوانات خانگی و کودکان، انجام یوگا، بازی های ورزشی، شنا و یا دویدن می تواند مفید باشد. فعالیت هایی که جاذب هر دو حالات ذهنی و بدنی باشد، بهتر است زیرا شما نیاز به بیرون رفتن از الگوهای وسواسی فکری دارید تا وضعیت حضور در زمان حال در شما به جریان افتد.
علاوه بر فعالیت های فیزیکی، تمریناتی که باعث تحریک مغز شود نیز برای هدایت و تغییر مناسب الگوهای فکری موثر است. بازی های گوناگون فکری، یادگیری زبان یا موسیقی و یا هر گونه هنری که بتواند سرگرم کننده باشد، شما را از تفکرات بیش از حدتان منحرف می سازد.
6- تمرین تمرکز حواس
یکی از بزرگ ترین و بهترین راه های مبارزه با تفکر بیش از حد، توانایی زندگی کردن در زمان حال است. احساس گناه در شکست های گذشته و نگرانی در مورد موضوعات آینده می تواند انرژی و اوقات شما را تحلیل برد ولی به وسیلۀ توجه به اکنون، شما به عشقی که شایستگی آن را برای خود دارید خواهید رسید. لائو تزو می گوید: "اگر شما افسرده هستید در گذشته زندگی می کنید. اگر شما مضطرب هستید، درآینده زندگی می کنید ولی اگر آرامش دارید، در زمان حال بسر می برید." حال پرسش این است که چگونه می توانیم در زمان حال حاضر زندگی کنیم؟
با توجه به استراتژی هایی که در بالاتر برای داشتن یک ذهن آرام ذکر شد، شما می توانید با تمرکز حواس یا شکلی از مدیتیشن که بدون قضاوت و تفکرست، مشاهده گر زمان حالتان باشید. اگر در این حالت افکار مزاحم و نگران کننده به ذهن شما هجوم آورد، آن را نادیده بگیرید و اجازه دهید که با احترام تمام و بدون هیچ گونه تقلایی از ذهنتان عبور کند. انرژی افکارتان را آزاد سازید و فضای درونی آرام برای خود ایجاد کنید. برای دست یابی به نتایج سودمند؛ بهترین کاری که می توانید انجام دهید، یادگیری تکنیک های مراقبۀ فکری مانند مدیتیشن متعالی است ولی اگر انجام این کار برایتان مشکل است با متخصصانی که به شیوه های شناخت درمانی آشنایی دارند، مشورت کنید.
7- به کائنات تسلیم شوید
هنگامی که ما نگران هستیم، اساساً به کنترل جریان زندگی امید داریم زیرا به نتایج یک وضعیت اهمیت می دهیم و می خواهیم همه چیز بر وفق مرادمان باشد و در نتیجه از وقوع اشتباهات و تغییر نتایج وحشت داریم. در واقع ما بر وقایع زندگیمان کنترل زیادی نداریم.
اگر از یک نقطه نظر آگاهانه به این موضوع نگاه کنیم؛ نگرانی های ما به نتایجی که مایلیم دست یابیم، اثری ندارد. حال می توانیم نگران باشیم و تحلیل رویم یا این که هر آنچه هست را بپذیریم و بگذاریم که بگذرد. کائنات از ما قدیمی تر و خردمندتر است، پس بجای وسواس های نگران کننده، کنترل را تا حدودی فراموش کرده و با عشق و اعتماد و تسلیم به جهان، بگذاریم که آرامش بیشتری داشته شود.
تسلیم شدن به معنای واگذاری و عدم تلاش نیست بلکه این حالت بدان معناست که شما به جای ایستادگی و مبارزه در مقابل جریان کنونی زندگی با آن هماهنگ می شوید و به آن می پیوندید.
تسلیم، شکلی از آزادی و آرامش است زیرا شما مایلید که به جریان زندگی اعتماد کنید و می دانید همه چیز در زمان، مکان و شرایط مناسب اتفاق خواهد افتاد و شما در جایی قرار دارید که باید باشید.
حتی اگر مفهوم نگرانی "خوب" یا "بد" بودن نتایج باشد، این نشانه ای از دوگانگی و در نتیجه تنها یک توهم است. از نظر کائنات و جهان هستی؛ هیچ چیز خوب یا بدی وجود ندارد. هر دو این ها، پشت و روی یک سکه هستند.
8- به یاد داشته باشید؛ این افکار ماست که واقعیتمان را می سازد
همان طور که در بالاتر ذکر شد ما هیچ گونه کنترلی بر آشکار شدن و چگونگی وقایع زندگی خود نداریم، حداقل بخشی از ذهن خودآگاه ما تنها توانایی دیکته کردن برخی وقایع را دارد و این افکار ماست که با شکل دادن انرژی برای ما ایجاد واقعیت می کند. بنا به قانون جذب؛ ما هر بیشتر در مورد چیزی نگران باشیم، همان نتایج نگران کننده را به سوی خودمان جذب می کنیم.
ما باید نسبت به افکار خود آگاهی بیشتری داشته باشیم زیرا که افکار ما دارای قدرت بیش از اندازه ای است که حتی بتوانید فکرش را بکنید. اگر نگران از دست دادن شغلتان باشید، با این نگرانی؛ احتمال اخراج خود را بیشتر می کنید.
اگر نگران مبتلا شدن به بیمارهای مهلک باشید، به وسیلۀ انرژی ای که به آن سو ارسال می کنید، ندانسته بدن خود را در وضعیت ابتلا به آن بیماری ها آماده می سازید.
انرژی افکار و احساسات شما، خالق زندگی شماست و به همین دلیل برخی می گویند: "نگرانی، سوءاستفاده از انرژی تفکر خلاق است."
آیا می خواهید یک زندگی شاد، آرام و همراه با توجه و تمرکز به اکنون برای خود ایجاد کنید؟ اگر جوابتان مثبت است، شما تمامی ابزار مناسب برای ساخت واقعیت ذهنی و حضور در افکارتان را دارید. اگر به تفکر بیش از حد ادامه دهید، آنگاه با استفاده از همین ابزار، شما می توانید یک زندگی سرشار از نگرانی و اضطراب برای خود بوجود آورید. انتخاب با شماست.



انتهای پیام/

ارسال نظر
نظرات بینندگان 2 نظر
اسماعیل
04:39 - 1401/09/18
سلام مطالب بسیار عالی و اموزنده بود
مینا
23:18 - 1401/03/14
من شوهری دارم بازنشسته شده از صبح تا شب تو خونه، واقعاً خسته شدم. از ده سال قبل به بیماری پارکینسون مبتلا شده. تازگی هم دکتر روانشناس تشخیص بیماری دوقطبی هم داده
حالا چطوری میتونم با این مشکلات کنار بیام. خودم دارم داغون میشم. بدبختی هم اینجاست که پیش روانپزشک هم نمیره که دارو بهش بده میگه من سالمم اینا بیخودی میگن.
مادرم
22:00 - 1399/08/15
من دچاراضطراب وافسردگی شدیدهستم...ایکاش اضطراب درموردخودم داشتم متاسفانه درموردشوهرمه که هیچ علاقه ایی هم به دکتررفتن نداره که خیالموراحت کنه آخه یه سرماخوردگی جزعی من وداغون میکنه یاحتی سردردیاهرمشکل کوچیک فکرمیکنم بیماری بدی میگیره خیلی ترس دارم وحشت دارم هشت ماهه زندگیم مختل شده مدام دارم باافکارمنفی ام میجنگم دعامیکنم زودتربمیرم تاخلاص شم ازاضطرابم توروخدایه قرصی معرفی کنیدبیخیالم کنه
هستی
09:25 - 1399/04/04
من هرموقعی که افکار مخرب سراغم میاد برای رهایی ازین افکار سعی میکنم برنامه یه پیاده روی برای خودم بچینم چون خسلی تاثیر گذاره کلا ورزش مخالف فکر کردنه ...بعدشم من با خدا به روش بنده های دیگه حرف نمیزنم مثل دوست باهاش درد دل میکنم اشک میریزم گاهی وقتا ازش عصبانیم وگله وشکایت میکنم شکایت بنده هاشا باهاش میکنم وچقدر ارام بخشه حرف زدن باخدا ..من انسان مذهبی نیستم اما بهم ثابت شده به هر میزانی که باهاش درد دل کنی به همان میزان هم از ناراحتیت کاسته میشه
.
ناشناس
01:17 - 1399/02/06
من کسی رو میشناختم این طور بود بعد فهمید همزاد داره وقتی از بدنش همزاد روخارج کردن خوب شد
ناشناس
20:18 - 1398/12/09
واینکه درمواقع استرس واضطراب دست راستتون راروی قلبتون بگذاریدومرتب ذکرالا به ذکرالله تطمئن القلوب رابخوانیدوشاهدبهترشدن حال خودباشیدبه امیدخدا
یازهرا
19:49 - 1398/12/09
باسلام خدمت دوستان..من بصورت اتفاقی نظرات ومشکلات روخوندم ولی میتونم بهتون قول بدم که اگرهرزمان که این افکارمنفی به سراغتون اومدباخدادرددل کنیدچه به زبان ساده ویاباقرائت قران بدون شک حالتون بهترمیشه....اول به خودتون بگیدمن میتونم خوب بشم وبایدخوب بشم وخوب بودن حق منه...باآرزوی بهترینها
بیژن
11:20 - 1398/11/18
افکار بوجود اورنده رفتار هستش و رفتار ماهم باعث عکس العمل دیگران و کاینات میشه ،دنیا ثابت هستش این ماییم که هرچیز خودمون فکر کنیم ازش میگیریم مثل یرگشت صدا از کوه
ارش
23:01 - 1398/10/18
باور داشته باشید که افکار منفی بد است ووقتی میدونی افکارت واقعیت نیس منفی هست سعی کن از خودت دورش کنی
ناشناس
01:28 - 1398/06/26
به نظر من....ارتباط با خدا..دعا خوندن.....اینکه بدونی یکی...قرص و محکم همیشه کنارته و مواظبته..حستون فوق العاده خوب میکنه
آذين
13:05 - 1398/06/25
افكار منفي از ظلمي كه به ما ميشه به وجود مياد هر كسي ميتونه اين ظلم رو بكنه از پدر ومادر بگير تا ....... بهترين كار اينكه با ظالم مبارزه كني حالت خوب ميشه
فرنوش سالاری
17:20 - 1398/06/21
ببخشید میشه بگید افکار منفی شما چه هستند؟
رویا احمدی
09:11 - 1398/06/18
برای عضو شدن تو گروه مشاوره و روان شناسی واتساپ به این شماره پ بدین 09917909532
فرهادزمانی
01:46 - 1398/06/18
باسلام
مشکلات حل شدنیه منم ذهنم درگیرموضوعات روزمره واینده میشه وفقط کاردرمانم میکنه به شماهم توصیه میکنم فقط خودتون وذهنتون روباکاراروم کنیدیاعلی ایشالله که همه عزیزان سلامتیشون روبه دست بیارن
شاهین
23:09 - 1398/06/17
سلام
۱، تنها نبودن
۲، بودن با افراد خوشبین و مثبت
۳، مدیتیشن یا مراقبه
۴،دعا
۵، نوشتن افکار روی کاغذ
۶، خودشناسی
موفق باشین
نیما
18:07 - 1398/06/15
افکار منفی خیلی بد بعضی وقتا اینقدر اذیتم می‌کنه که از خودمو اطرافیانم بدم میاد واقعا نمی دونن باید چیکار کنم سرم درد میکنه
آجیل ابراهیم نژاد
11:01 - 1398/06/13
درموردفکرمنفی دوستان خدایی که ماراآفریده فکرهمه این ها راکرده همه چیز راهکارداره فقط باید آنقدرجویا بشید تادرمان مناسب پیدا کنیدبزرگانی که در لحظه بدی دیگری رامیبخشند میدانند کینه چه عواقبی داردبرای کسی که اذیتتان میکند یا کرده ویاکینه دارید آنقدر دعا کنید تابتوانیداوراببخشید مطمئن باشید رفتارش باشما عوض میشود وحتما محمد افلاکی راسرچ کنید فایلهای مجانی بسیارراهگشادارد برای خواهری که نوشته خانواده به اوروانی میگویندواذیتش میکنند حتما حتما دوره مقدماتی افلاکی رابخرید حدود دویست تومان است حتی قسطی هم میده تضمین میکنم خوب بشی ازخانواده ات بهترکه حسرتت رابخورند
ضمنا من تحصیلکرده دانشگاه آزادهستم ودانشگاه آزادیها رادوست دارم
افشین خدایی
01:30 - 1398/06/12
سلام. بعضی از دوستان اینجا از کی راه حل میخواین ! خب تحقیق کنید بیماری شما به کدامیک از این تخصص ها بیشتر مرتبط هست روانپزشک و یا ... برید و صادقانه همه چی رو بگید لازم شد قبله رفتن چیزایی رو یادداشت کنید و بعدا فک میکنید نمیتونیداون راه حل که روانشناس گفته رو انجام بدید ازقبل بهش بگید
لیلا
22:57 - 1398/06/11
من که نابود شدم بس که فکر منفی کردم. شما بگید من چیکار کنم؟
معصومه
17:54 - 1398/06/11
اگه از تجارب خودم بخوام بهتون بگم اول اینکه کسانی که افسردگی شدید دارن قبل ازاینکه حال روحی شون وخیم تر بشه و احیانا به خودشون بخوان آسیب بزنن پیش روان پزشک برن تا با دارو افسردگی کنترل بشه(این حرف منو جدی بگیرید) بعد در کنار دارو از راهکارهای بالا که بسیار هم مفیداست استفاده کنند.نگران عوارض دارو نباشند چون قطعا بعد از بهبود دکتر دارو را قطع میکند(یکی از نگرانی های من هم بوده) ولی هیچ وقت تاکید میکنم هیچ وقته هیچ وقت راهکارهایی مانند این مقاله را از زندگی حذف نکنید(اشتباهی که من مرتکب شدم) و همیشه به دنبال دریافت انرژی مثبت باشید.خواندن کتاب ها و مقاله های روان شناسی-خودشناسی-انگیزشی.ورزش.بودن در کنار خانواده و دوستان.رفتن به طبیعت.دعا و توکل بر خدا.در آخر برا همه آرزوی حال خوب دارم از ته ته دلم
آجیل ابراهیم نژاد
13:41 - 1398/06/11
سلام دوستان درموردفکرهای منفی چند نکته رارعایت کنید ۱_به هیچ عنوان برای کسی مثلا یک مریض یافقیر دلسوزی نکنید که بیماری اوبسوی شما می آید البته کمکش بکنید۲_تصمیم بگیرید یک روز کامل اصلا به آدمهای داخل خیابان نگاه نکنید وبجاش دیدتان رادرافق قراردهیداگر انرژیتان روز بعدبهتر بود ادامه بدید۳_اگرراست دست هستید تمرین نوشتن باچپ بکنید وبالعکس کم بنویسید خسته نشید۴_به درختان درزمانیکه وزش باد کمی هست برگهای آنهارا نگاه کنید مثلا یکربع ساعت وبیشتر۵_درمحیط غیبت قرارنگیرید۵_نگاه کردن به حرکت ابرها وقتی فکرشدید است موثراست وبسیاری راهکارهای دیگر
....
فرزانه
08:30 - 1398/06/11
سلام دوستان الان که نظرات شما عزیزان و خوندم متوجه شدم که چقدر اوضاع من وخیمه. با این اوصاف من افسردگی شدید دارم. 5 سال پیش دچار یه شکست عشقی شدم این اتفاق به قدری زندگی شخصی من و مختل کرد که اعصاب و روانم ریخت به هم. مدام گریه میکردم تو خودم بودم تاریک دنیا شده بودم . به چه قیمتی ؟ واقعا چه قدمتی؟ میدونید ثمره این اعصاب خوردکنی ها چی بود؟ به شدت اعصابم ضعیف شد تحمل کارکردن چه تو منزل و چه تو محل کارم رو نداشتم. حتی نمیتونم خنده عمیق از ته دلم داشته باشم . خنده هام همه مصنوعی ان. دیگه اصلا به اون طرف فکر نمیکنم حتی الان ازش متنفرم ولی این اتفاق باعث شد ضربه بدی بخورم . اعصابم که به هم خورد بیماری اومد سراغم سردردهای میگرنی، التهاب شدید مفاصل، خراب شدن پوست صورتم و ... شاید باورتون نشه بیماری باعث شد فکرهای منفی بکنم . هر روز صبح که بیدار میشم میگم خدایا شکرت زنده م . چون مدام از مرگ می ترسم فکر میکنم هرآن قراره بمیرم. از کار که میام خونه فقط به خواب فکر میکنم. روزهای تعطیل همش خوابم . دست و دلم به کار نمیره. حوصله بازار رفتن و ندارم . از تنهایی بیشتر لذت میبرم . نمیدونم چرا ولی همه راهها رو امتحان کردم و خوب نشدم فقط یه راهی میتونه حالم و خوب کنه .. وقتی صبح تعطیلی از خواب که بیدار میشم تا به خودم میگم امروز روز متفاوتیه میبینم حالم خوب میشه با ذوق و شوق همه جا رو مرتب میکنم آهنگ شاد میزارم ولی خیلی زود خسته میشم و باز دلم میخواد برم تو لاک خودم و کاری نکنم . خسته شدم . توروخدا کمکم کنید . گاهی فکر میکنم که عمرم داره تموم میشه و من نتونستم از زندگیم لذت ببرم.
فاطمه
10:34 - 1398/06/01
سلام من دوره جذابیت درونی خانم سوده هروی رو معرفی میکنم که به صورت صوتی هست. توی تلگرام و اینستاگرام هم پیج دارن به اسم زندگی سالم
ناشناس
14:04 - 1398/05/09
من از بیماری قلبی خیلی میترسم همش فکر مکنم الان قلبم میگیره خیلی اضطراب دارم کمکم کنید
Fh
03:05 - 1398/05/05
سلام منم فکرای منفی میکنم ازبیماریوازدست دادن عزیزانمو...میترسم ودچاراسترس میشم...ولی وقتی ب خانوادم نگاه میکنم ک میخندن خداروشکرمیکنم....
من ب هیچ چیزی اعتقاد ندارم اگر اتفاقی میخوادبیفته کسی جلودارش نیست ...من ک همه چیموسپردم دست خدا...سعی کنید برای ترساتون جواب قانع کننده بسازیدمثلابگیدمن کی میمیرم یاعزیزانم کی میمیرن یاهرافکاردیگه ای..ودرجواب بگیدهبچ کس جز ٕٕٕٕٕٕٕٕٕٕٕخدانمیدونه وتاجایی ک می‌دونم همه تاپیربشن فرست زندگی کردنودارن... انشاالله لباتون همیشه خندون باشه ارزومندارزوی طلایی شماهام...❣
مهرداد
08:46 - 1398/05/02
با سلام خدمت تک تک دوستان و همدرد هایم
منم حدودا ۴ سال ک ب این بیماری مبتلا شدم ولی خوشبختانه با رعایت چندین اصول خیلی بهترم شدم .
با خودتون حرف بزنید و افکارتان رو بنویسید
تا می تونید آب بنوشید ،دوش بگیرید
همیشه افکار منفی رو مثه ابر ببینید ک در حال گذر کردن است
شکر گذاری و مراقبه خیلی بهتون کمک میکنه .نفس عمیق یادتون نره
یاسین
11:48 - 1398/05/01
سلام .من یه مدتی هست که واقعا احساس پوچی میکنم حس و حال هیچ کاری رو ندارم جوری شده که مغازه رو سپردم دست شاگرد و اصلا یه سری هم نمیزنم هیچی برام مهم نیست .من 3 تا بچه دارم خدارو شکر کمو کسری ندارم اما واقعا تحت فشارم دوست ندارم کسی پیشم باشه از همه متنفرم دلم میخواد فقط تنها باشم و بخوابم .اگر کسی راهکاری داره لطفا کمکم کنه
خدا
16:19 - 1398/04/31
سلام
ناشناس
03:06 - 1398/04/27
نگین مختاری منم مث شما هستم
نگین مختاری
17:46 - 1398/04/23
من دیگه واقعا روانی شدم افسرده شدم‌تو رو خدا یه راحلی بگید دارم میمیرم
امیرحسین
16:29 - 1398/04/20
دقیقا همون حسی که من دارم و وقتی از خونه می زنم بیرون بهتر میشم. عالی بود
من
15:04 - 1398/04/17
واقعا عالی بود....من مقاله های دیگه رو که می خوندم بدتر ناامیدتر می شدم ولی این مقاله خیلی حال خوبی داشت و من رو بسیار قانع کرد...
عسل
02:06 - 1398/04/14
یک نظر درست بدید افکار منفی بد دردیه واقعا ممنون میشم که یه راه ساده پیشنهاد کنین
حسین
17:27 - 1398/04/12
تورو امام حسین واسه منم دعا کنید فقط همین
مهدی نجات
03:09 - 1398/04/09
سلام
روان شناس معرفی کنید
hani
15:47 - 1398/04/06
سلام دوستان من هم افسردگی شدید گرفته بودم از همه چیز خسته شدم مدام با مشکلاتم دنیا و ادماش و پدر و مادرم آینده و گذشته. با همه چیز دعوا داشتم از همه چیز متنفر بودم از خیلیا کمک خواستم نشد پیش روانشناسم نمی تونستم برم اما وقتی به آدما نگاه کردم که چقدر عادی زندگی می کنن و پیشرفت می کنن دلم به حال خودم سوخت اون بیرون و این جهان اونقدر جا واسه ما هست که به حقامون برسیم و حس خوب بگیریم دیدتونو تغییر بدید من همین کارو کردم مدام حسادت نکنید و خودتونو زندگی اونو با دیگران مقایسه نکنید هر انسانی منحصر به فرده نگرانی هاتون بی مورده به این فکر کنید که اگه بمیرید و هیچی. حتی اتاق خونتونو تمیز نکرده باشید به چه درد این دنیا خوردید حالتونو فقط خودتون می تونید خوب کنید و نظر منو میخواین اصلا تو این مدت که مشکل دارین وارد روابط عاطفی نشین همه آدما به نوعی تنهان قوی باشید هیچ وقت نزارید بهتون ترحم بشه شما منحصر به فردید
خ فرهین مددی
15:19 - 1398/04/06
سللم من 5سال درگیراین اختلال هستم
باداروها ومشاوره
خیلی بهترشده بودم
تو هونه خیلی اذیتم میکنن عزیزانت بهت میگن روانی
اااینکه خواهرم گفت تو آخرعمرت رسیده دیگه بدبخت
وگفت تصادف میکنی و ازین حرفها
بخداحالم خیلی خیلی بدشده
ناامید.کلافه.دوباره افسرده
استرس.اضطراب شدید
چیکارکنم آیا کسی ازمرگ خودش خبرداره یا دیگران
رفتم سرچ کردم گفت تازه اونی هم که سکته میکنه نمیدونه
اونی که سرطان داره همینطور
ولی خب چیکارکنم مثه نشخوارفکری تو ذهنمه
همه رو میدونم ولی باورندارم
کمکم کنین
البته داروواسم نوشته دکتر
پول ندارم بگیرمشون
وآزمایش تیرویید.لیتیوم.وCBCهم نوشته
پول ندارم انجام بدم
هونواده م خیلی اذیتم میکنن
من بیشترحالم بااسترس و اضطراب شدید ازخونواده م شروع شد
خلاصه کمکم کنین توروخدا
morteza askari
14:31 - 1398/04/04
سلام دوستان محترم.
با توکل برخدا همه چیز حل میشه.
?ان الله مع الصابرین?
نگین مختاری
12:27 - 1398/04/03
خانوم نگین محمدی منم مشکلم مثل برا شماس تازه نامزد کردم وقتی کنارشم استرس ندارم ولی ازش دور میشم همش فکر میکنم من باهاش بد رفتاری میکنم همش استرس دارم شبا نمیتونم بخوابم دیگه فکر میکنم فقط راه چاره مرگه برام
متین رضای
02:20 - 1398/04/02
به نظر من یکی از دلایلی که باعث بدتر شدن از مشکل میشه خواب هست اگر خواب خوبی داشته باشی خیلی به این مشکل کمک میکنه
راه بعدی سرگرم کردن خودتون هست اگر دقت کرده باشین زمانی که حالتون بد میشه اگر کسی صداتون کنه تا باهاش شروع به صحبت کردن کنید بعد از دقایقی به خودتون میاین متوجه میشین که حالتون کاملا خوبه پس یکی دیگه از بهترین راهها سرگرم کردن خودتون هست من خودم همین مشکل چند سال دارم ولی بدون قرص دارو خیلی بهتر شدم
سمانه
01:44 - 1398/03/27
با سلام بچه ها نگران نباشین این ها همش درمان داره خود من 17 ساله وسواس فکری گرفتم به طرز زجر آوری عذاب کشیدم درد کشیدم ولی الان خدا رو شکر حالم خوبه حالتون خوب میشع بهتون قول می دم من 7 تا روانشنلس عوض کردم همشون گفتن مشغولیت فیزیکی یا ذهنی خودتونو مشغول کنبین تا یهدفکر مزاحمداومد سراغتون سریع به یه چیز مثبت فکر کنید مدیتیشن خیلی کمک می کنه یوگا نوشتن افکار منفی و بستن کش به دست به این صورت که تا فکری مزاحم اومد سراغتون سریع کش رو بکشید طوری که دستتون درد بیاد محکم بکشید دفعه بعد که. حس کردید فکرها دوباره مزاحمتونه کش رو بکشید محکم نر از قبل چند دفعه تکرار کنید وقتی دستتون درد میاد به طور ناخودآگاه یاد میگیرید کع دیگه فکر نمی کنید یعنی درد دست باعث می شه کمتر فکر کنید به این می گن شرطی شدن من خودم 45 تا کتاب روانشناسی دارم و خوندم باور کنید این روش بهترین روشه امتحان کنید جواب میده .موفق باشید دوستان از صمیم قلب. آرزوی بهروزی دارم براتون
علی
11:07 - 1398/03/24
مشکل روحی خیلی بده حتی نمیتونی کارکنی ،نمیتونی تو اجتماع حاضر بشی و... چون میترسی بقیه بهت بخندن و برچسب روانی بهت بزنن. اللهم اشف کل مریض
محمد
21:37 - 1398/03/23
منم خیلی افکار منفی میاد تو ذهنم بخاطر این افکار افسردگی واسترش شدید گرفتم افکاری که بخاطر 3 سال پیش تو خدمت بخاطر تحقیر هایی که به منم شده تا وقتی این خاطرات میاد تو ذهن خیلی دیوانه میشم اعتماد بنفسم به هم میرزه حتی نمیتوانم کار کنم لطفا کمک کنید
خاطره
05:53 - 1398/03/23
من‌دچار استرس شدیم کمکم کنید
ناشناس
02:38 - 1398/03/21
منم مثل شما فکر منفی دارم هر جا برم منفی
چ
یوزارسیف
17:09 - 1398/03/19
دوستان نگران نباشید
من خیلی تو این افکار تجربه دارم و تجربیات خودم رو میگم
من به قدری درگیر این افکار بودم که وقتی مشکلم حل شد هم دنبال راه حل بودم که چجوری مشکلم حل شده و دنبال کاملترین جواب بودم اما هیچوقت نتونستم به کاملترین جواب برسم و تو این چرخه گیر افتادم فکر کردن به یه چیز مث یه چرخه تکراری میمونه و باید ازش کشید بیرون تصور کنید وقتی فکری نباشه آیا چیزی وجود داره که بخواید درگیرش بشید؟ مثلا فکر میکنید که من نمیتونم با فلانی صحبت کنم صحبت کردن در زمان حال اتفاق می افته و به وقتش انسان میدونه چی باید بگه اما اون فکر مثلاً میخواد بگه که تو نمیتونی .. خب اینجا فکر کنید یکم اولا مگه این یه چیز اکتسابی نیست پس چرا نتونیم ؟
پس نباید فکر رو باور کنیم نباید توجهمون روش بزاریم ..
حتی اگه فکرش هم بکنید اوضاع همونطوری پیش میره اما فکر فقط باعث نگرانی و استرس میشه باعث توهم میشه و اینکه میگید نمی‌تونید توهمی بیش نیست در واقع شما میتونید اما چون ذهنتون درگیر اون مسأله هست از خودتون و عملکردتون ناراضی هستید ..
این یک مثال بود درکل ذهنتون رو رها کنید یا اگه خیلی تمایل به دونستن جواب فکر منفی دارید با یه جواب منطقی ساکتش کنید .
امیدوارم تونسته باشم کمکی کرده باشم .. موفق باشید دوستان .
مهران
10:42 - 1398/03/16
سلام من واقعا از این زندگی خسته شدم حدود دوسال افسردگی شدید گرفنم و به نطرم هم درست نمیشه این وضعیت
حسین
01:35 - 1398/03/14
بی خیال همه چیز باشید.روزگار راه خودشه میره.با استرس فقط به خودتون لطمه می زنید
نگین محمدی
21:41 - 1398/03/11
سلام فکرهای منفی دیوونم کرده تازه نامزد کردم دوسش دارم ولی وقتی کنارشم یا بهش فکر میکنم استرس میگیرم میگم ای کاش فقط بمیرم
نیاز احمدی
22:30 - 1398/03/10
وای کمکم کنید دو هفته اس که مدام راه میرم بی قرارم پر از استرس و ترس طوری که میلرزم احساس میکنم من ی بیماری روانی گرفتم و درست نمیشم حتی نمیتونم کار کنم منتظر مرگم همش از ایندم و از همپاشیده شدن زندگیم میترسم من دیگه د یت نمیشم چاره ام مرگه
مهدی
10:53 - 1398/03/10
سلام من ۳ماهه عروسی کردم تودوران نامزدیم خیلی ازطرف خانواده زنم تحقیر شدم ولی بخاطر نامزدم هیچی نمیگفتم والان اون تحقیرا به زهنم میادو خیلی اعصابمو خورد میکنه کمکم کنیند
سهیلا.پورانی
23:18 - 1398/02/28
سلام من خیلی افکار منفی میاد دنبالم باید چکار کنم
ر---ك
12:02 - 1398/02/25
سلام
همه ما ي نوع بيماري داريم ولي براي بعضي ها شدتش كمتر ولي براي بعضي ها بيشتر بهترين راه حل تجربه شخصي منه به خدا بسپاريم ودست از جنگ برداريم اجازه دهيم خدا كارش وانجام بده ونتيجه را بسپاريم به خدا واز قانون جذب وكائنات هم كمك بگيريد اگه روي يفكر منفي داري فكر ميكني بدان يك قدم در مسير اشتباه برمي داري لبخند بزن ديوانه وار اين تنها درمان رايگاني است 09124556022
مهساتجری
20:55 - 1398/02/15
واقعاخوب بود
من نوزده سالمه و از سیزده چهارده سالگی مشکلات شخصی زیادی داشتم ک هضم کردنش واسه سنم سخت بود ..نمیدون
19:52 - 1398/02/06
سخت
حسین
02:37 - 1398/02/06
به من هم دعا کنید
ناشناس
20:13 - 1398/02/01
من خودم شدیدا وسواس فکری داشتم. گوش کردن به سخنرانی های مذهبی باعث شد بتونم درک بهتری از شرایط داشته باشم و واقعا بهتر بشم البته کامل خوب نشدم. سخنرانی آقای پناهیان با موضع تعین کننده ترین عامل در مقدرات بشر رو توصیه میکنم
امیر
01:15 - 1398/01/31
سلام...عرض خسته نباشید خدمت کسانی که فکر منفی مصب مغزشون رو دراورده...متاسفانه فکر منفی بهترین روش برای اصلاح زندگی است که بسیار سخت و دشوار است ... فکر ما منفی نیست...حقیقت و واقعیت منفی است... مغز ما به دنبال مشکلات و حل مشکلات هست ... قطعا مشکلات و بدبختی ها و توهین ها بی احترامی ها منفی است...فکر منفی بسیار کارساز و مناسب است...و نتیجه ی خوبی دارد...ولی فکر منفی خیلی سخته... ولی نتیجه خوبی دارد...نیجه خوبش هم اینه که میفهم که داستان چیه و چاره چیه...فکر ما منفی نیست حقیت و واقعیت منفی است...زندگی اگه قشنگ مثبت باشه ماهم مثبت فکر میکنیم...چه کنیم که زندگیمان پر از مشکلات توهین ها بی احترامی ها تمسخر است...چه کنیم زندگیمون پراز زشتی ها شده...
n.h
00:38 - 1398/01/29
عاطفه.جان.ناراحت.نباش.منم.شبیه.شما.بودم.ولی.به.لطف.خدا.بهتر.شدم.البته.با.مراجهه.به.دکتر
حسین
02:03 - 1398/01/28
دوستان افکار منفی مهمترین مقوله در روزمرگی و سپری کردن لحظات هست ولی خیلی بهش بی تفاوتیم و غافل از اینکه چقدر میتونه مخرب باشه.
بنظر من اولین قدم برای مبارزه اینه که ما یاد بگیریم با خودمون حرف بزنیم مشکل ما اینه با خودمون قهریم و هیچ وقتی برای خودمدن نمیزاریم.وقتی افکار منفی میاد تو ذهنمون با خودمون در مورد اینکه ایا این فکر منفی در حال حاضر باری از رو دوشم بر میداره یا نه حرف بزنیم از مطرح کردنش با خودمون نترسیم.
م ش
20:45 - 1398/01/22
منم وسواس فکري دارم و تلاش ميکنم مشکلم رو حل بکنم
محيا پورراد
13:33 - 1398/01/18
من به نامزدم وسواس پيدا كردم اصلا كنارش نميتونم غذا بخورم همش نگرانم حالم بد شه انقد مغزم اينو تكرار ميكنه كه استرس ميگيرم حالم بد ميشه خيلي دوسش دارم ولي انقد كنارش حالم بد ميشه هي ميگم تركش كنم همه اون روشارو انجام دادم وقتي اوت افكار مياد هيچي كارساز نيس?
شمس
21:03 - 1398/01/08
من مدت خیلی زیادی به بیماری وسواس فکری مبتلا شدم ورنج ومشقت زیادی کشیدم طوری که در 24 ساعت نتونستم حتی چند کلمه حرف بزنم ومدام گوشه گیر وافسر ده بودم هیچ کار کوچکی هم نتونستم انجام بدم تا جایی که تمام استخوانهام از شدت خستگی فکری درد میکرد اما به یه راه حل اساسی رسیدم واطمینان دارم تمام مشکلات افسردگی ووسواس را میتوان درمان کرد با راه حلهای عملی وساده طوری که از زندگی لذت ببرید انشاله بتونم یه پست کامل راجع به درمان بذارم
مهدی لطفی
20:38 - 1398/01/07
سلام وتشکرازحمات شما،بسیاردقیق وعالی بود
عسل
01:21 - 1398/01/07
منم اصلا حالم خوب نیست و نمیتونم ذهنمو از افکار منفی خالی کنم و برای بهتر شدنم به این توصیه عمل میکنم ببینم تاثیر داره یا ن
امیر
13:15 - 1397/12/28
در این موضوع مهمترین موضو ع جهت پیروزی و موفقیت خود شما هستید. تا می توانید به خوتان القای مثبت نمایید به طور مثال به خود بگویید من قوی هستم، من شجاع هستم و ... در نهایت اراده و سعی و تلاش شما برای غلبه بر این بحث بیشترین تاثیر را خواهد داشت.
مهسا ساری
21:03 - 1397/12/27
خیلی افکار منفی میاد سراغم تودوجان هرکی دوست دارید دعاکنید داسم
سمیر
23:45 - 1397/12/25
واقعا این نکته هاتون جالبه منم حالم خوب نیست روزا خوبم ولی شبا حالم بد میشه استرس دارم تپش قلبم میره بالا همش با قرص میخابم ۵ماهه هرچی دکتر رفتم ولی خوب نشدم انشالله خدا کمکم کنه ک با تمرین این نکته ها حالمون خوب باشه فکرم پر از افکار منفی شده خسته شدم از بس دارو خودم از خدا میخام خدا همه مریضا رو شفا بده همه حالشون خوب باشه این مشکل حتی رو بدنم تاثیر گذاشته معدم قلبم نزنز بدنم خدا رحم کنه
سینا احمدی
21:57 - 1397/12/07
اهنگهای شاد گوش بدین بگید من بهترینم از خدای خویش تشکر کنید به خاطر نفس کشیدن الهی شکر نماز بخونین من هم این جور بودم خوب شدم
ناشناس
21:46 - 1397/12/01
خب در اخر عایا این مشکلات درمان هم داره؟
مثلا من همش ب مرگ و بیماری و ناتوانی از دوران پیری خیلی میترسم همش فکرای منفی و میگم وقتی ادم میدونه ک میمیره چطور امید اار باشه و فکرای مثبت کنه؟؟
نمیدونم برای درمان چکار باید کرد؟
Ali f
20:59 - 1397/11/29
سلام
هیچوقت هیچوقت و هیچوقت با افکار منفی تو ذهنتون مبارزه نکنید شاید یکی دوبار جواب بده به آرامش برسین ولی قطعا راحل خوبی نیست چون دیگه قانع نخواهد شد قبل از اینکه ارامشتونو از دست بدین وب دلهره دچار بشین بی اعتنا باشین از کلمه بعدی ایست یا بسه یا مثبت فکر کنید به چیزهای دیگه که روحیه میدن فکر کنید یادتون باشه افکار به همون اندازه مهمن که انرژیمونو صرفشون کنیم مغز کارش فکر کردن و فکرهای که میان و میرن هیچ تاثیری رو ما ندارن هر چی که باشن پس انتخاب با خود ماست خوب من خودمم اینجوریم معمولا کسانی که به این حالت دچار میشن وسواس ذهنی دارن و ادمان بی خیال نیستن و اشتباه ما اینجاست که دنیا را خیلی جدی میگیریم در صورتی که بعضی اصلا انگار ن انگار واقعا دنیا مال اوناست خوش بحالشون البته اینم بگم ما حالمون خوب باشه از اونا جلو میزنیم در همه کار خداوند میگه هیچوقت نبایدحال بنده ی من بد باشد ودر ان لحظه من کمکش خواهم کرد تا از عهده ی هر کاری بربیاید ایا میدونید وقتی ما ناراحتیم خدای ما نیز ناراحت او ارزوی لبخند بر روی هر بنده اش را دارد ...
مطهره السادات
10:23 - 1397/11/28
خدا خیرتون بده استفاده کردم از مطالبتون وقتی میخوندم دیدم چقدر شبیه احادیث اهل بیت و قران عزیرمونه که خداوند در قران از افکار منفی به گناه تعبیر میکنن و بسیار بر مثبت اندیشی و وببخش خود و دیگران تاکید شده و به خصوص راه درمان هر اشتباه در زندگی توبه استغفار و جبران ان تاکید شده حالا می فههمم چه دین و مذهب قنگ و زیبا نابی دارم
احمد
08:55 - 1397/11/27
سلام
من هر چند سال یکبار استرس و اضطراب و افکار منفی شدید میاد سراغم و هی فکر میکنم یه مشکلی دارم، یا فکر میکنم یه بیماری دارم یا اینکه الان حالم بد میشه . مخصوصا" وقتی از خونه دورم
البته من بدلیل مشکل گوارشم قبلا" حالم بد میشد چه توی خونه چه بیرون ولی حالا وضعیت گوارش خیلی بهتره خداراشکر ولی افکار منفی ولم نمیکنم، الان دوسالی هست درگیرشم و زن و بچم عذاب میکشن از دستم و تصمیم درست نمی تونم بگیرم تو زندگی.
در محل کارم نمی تونم درست کارما انجام بدم
حمید نوبهاری
12:50 - 1397/11/26
سخته ولی اگه نظر من روبخواهید شاید بخندید من میگم واقعا ممارست تمرین و یک هفته کامل مسافرت خانوادگی به مشهد یه خستگی دلچسب خالی از فشارهای روحی روانی میشه بشرطی که بدون موبایلتان برید شرایط مثل قدیم رو محیا کنید واین رو بگم تا حالا شده دلت کارهای بچه گانه مثل تیله بازی تو بزرگسالی مثل هر بازی که در کودکی انجام میدادید امتحان کنید خرجی ندارد هفته ای یا ماهی یکبار هر مشکلی داشتی یادت میره پس بدون موبایل حتی اگه ماهی گیری میری بدون موبایل
عاطفه*
09:58 - 1397/11/25
با سلام تورو خداا کمک کنید از سر درد دارم میمیرم فکر منفی بد جور داره خفه ام میکنه حالم خیلی بد هستش .
عاطفه
09:39 - 1397/11/24
با سلام تورو خدا بهم کمک کنید چ کاری کنم از فکر منفی بیام بیرون فکر ذهنم همش درگیره منفی
من ملیحه فاتحی هستم
15:26 - 1397/11/22
منم هم امید از دست داده ام همش دارم زجر میکشم و میگم مرگ شاید کمک کنه من اصلا ب مریضیم صبر ندارم ک درس میشم یان فقط دنبال چیزایی منفی هستم ولی خیلیا هم بهم میگن ک با مثبت اندیشی امید داشتن ب خدا درس میشم ولی نمیدونم اینارو قبول نمیکنم ولی اگه قبول کنم درس میشم من خیلی ترس دارم ولی ایشالا با کمک پسرم ب این مریضی نمیشه گفت مشکل را حل کنم من معتقدم اگه ب حرفایی پسرم گوش کنم درس میشم ولی نمیدونم چرا گوش نمیکنم و نمیدونم دا عقل ندارم
شهرزاد
20:51 - 1397/11/21
تورو خدا واسه منم دعا کنین خیلی حالم بده و همش افکار منفی توی ذهنمه
خزایی
23:23 - 1397/11/20
واقعا عالی بود
من دقیقا همین شکلیم وسط کلی حس خوب یهو یه چیزی حالمو بد میکنه
و من کاملا به این اعتقاد دارم که افکار اآدم آیندشو میشازا ولی بیشتر از اون معتقدم که تا خداوند نخواهد هیچ اتفاقی نمی فته ولی اینم هست خداوند مارو بخاطر قدرت فکر کردن مارو از بقیه موجودات زنده برتر کرده ولی این هست هست به نام خدای که حکمتش سر نوشت مارا رغم می زند.......
امیدوارم بهترینارو رغم بزنه❤
خداخدایا به دادم برس
19:59 - 1397/11/19
فقط برام دعاکنین فکرم دیوونه م کرده دانشجو ترم دو کارشناسی تاریخ دانشگاه اصفهانم بخدا مشروط شدم زندگیم جهنم شده کاشکی یه راه نجات وجود داشت ای خدا به خودت پناه میبرم
مهدی احتشام نیا
15:19 - 1397/11/19
بسیار آموزنده وعالی بود اندازه چند جلسه مشاوره مطالب سودمند وراهگشا در اختیارم گذاشت من هم در شرایطی بودم که نیاز داشتم تشکر میکنم از مطالب بسیار علمی وعملی ارزشمند
مریم
01:37 - 1397/11/16
من همش ترس از آینده دارم ترس ازدست دادن عزیزام حتی فکرکردن بهش داغونم میکنه نمیتونم ب زبون بیارم نمیدونم چرا همش تفکرات منفی دارم چرا ذهنم سمت چیزای خوب و مثبت نمیره
ناشناس
00:03 - 1397/11/06
سلام
فرزاد رحمني
23:43 - 1397/11/02
با سلام و تشکر از مطالب واقعا کاربردي و زيباتون ،تنها کسي که ميتونه تغييرت بده خودتي ولا غير فقط عجول نباشيد با يبار دو بار مثبت انديشي انتظار معجزه نداشته باشيد.ادامه بديد حتما موفق ميشيد
ناشناس
23:14 - 1397/11/01
تورو خدا به منم کمک کنید خیلی میترسم چطوری این افکار از مغزم دور کنم راهنمای کنید
Mojtaba.a
09:13 - 1397/11/01
سلام.من امتحان کردم ی وقتایی ب خودم تلقین مص
ثبت میکنم واقعا همه چی خوب پیش میره.ولی فکر منفی همه چیو خراب میکنه نباید راه داد
Nazanin
09:12 - 1397/11/01
تمام مطالب رو خوندم دوستان... هر وقت افکار منفی میاد سراغمون اولین کار اینه که در جای خلوت و ساکت دراز بکشید و بدن رو کاملا در حالت رلکس قرار بدین 10 بار نفس عمیق بکشین دم و باز دم و بهد چشماتون رو ببندین و از عدد 50 تا 1 بر عکس بشمارین و اعداد رد در ذهن ببینید و بعد سعی کنین ذهن رو خالی کنین و به یک نقطه در ذهنتون متمرکز بشین دوباره 10 با نفس عمیق بکشین حال از سمت راست بدتون از سر تا پا به خاطر سالم بودن تشکر کنین و بعد سمت چپ رو. و بعد اتفاقهایی که دوست دارین در زندگیتون بیوفته رو در ذهن ببینید و به زمان حال تعریف کنید مثلا « من چهره زیبایی دارم » و یا « من ماشین عالی دارم»... و بعد از تمام اینها از خداوند تشکر کنید... دوستان این معجزه ذهن هست و فرمول بسیار قوی که به همتون کمک میکنه... این تمرین رو هر روز انجام بدین... دوستان با ذکر و نیایش به خداوند خودتون رو بهش نزدیک کنید که آرامش وجودتون میشه... امیدوارم تونسته باشم کمکی کرده باشم...
فرناز
02:01 - 1397/10/26
منم به صورت خيلي وحشناك در طول شبانه روز در حال فكر كردن هستم شب حتي نميتونم بخوابم واقعا ديوونه شدم كسي راه حل منطقي داره ؟من خيلي به هر چيزي وسواسي گير ميدم و ترس زياد دارم طوري كه از ترس و شدت فكر ساعت ها به يه گوشه خيره ميشم
محمد
10:45 - 1397/10/23
ممنونم از مطالب.من دارای وسواس شدید فکری و افسردگی شدید هستم.مدتی بود که با اعمال دینی مخصوص موفق به بهبودی شده ام.گاهی هم افکار مزاهم برمیگردن و اون زمانی هست که از نظر معنوی ضعیف میشم.ولی با تلاش مجدد دوباره بهتر میشه . یک سری موفقیت ها را در راه بهبودی به طور دایم کسب کردم و در حال تلاشم برای درمان کامل به وسیله اللهیات.قطعا جواب میده و عالیه
لیلا
02:52 - 1397/10/19
عالی بود. ممنون
میثم مرتضوی
23:49 - 1397/10/18
کم صحبت کنید با ادمهای که فاز منفی میدن رابطه نداشته باشید نماز بخونید تاروح شما جلاه پیدا کنه
عالیه
20:12 - 1397/10/18
سلام دوستان
قابل توجه دوستانی که نمیتونن افکار منفی را دور کنن:
من خودم یه شکست بزرگ داشتم که بابت این شکست منفی گرا و افسرده و گوشه گیر شده بودم
اما یه راه حلی که خودم پیدا کردم
اول اینکه یکبار به کل اتفاقات بد زندگیتون فکر کنید و گریه کنید یا هرچی و بعد با یه تبر تو ذهنتون افکارتون را قطع کنید و دیگه بهش فکر نکنید .تا ذوباره اومد تو ذهنتون تبر را بیارین تو افکارتون و کات کنید
دوم اینکه به ارزوهای دست یافتنی فکر کنید و بنویسید و به در و دیوار اتاقتون بزنید و فکرتون را به اینا مشغول کنید
تا فکر منفی اومد سراغتون تبر یادتون نره و به ارزوهاتون فکر کنید و تلاش کنید برای رسیدن بهش فقط کافیه به اولین موفقیت کوچک زندگیتون برسید دیگه تموم میشه اون افکار منفی ولی مصمم باشین.
هیچکسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسس نمیتونه بشما کمک کنه جز خودتون
موفق باشید
لیلا
19:06 - 1397/10/18
خیلی عالی بود من خیلی تمرین میکنم اما نمیشه افکار منفی همیشه همراهمه دوماهی هست اینجوری شدم خیلی عذاب میکشم زندگیم خیلی خوبه اما اصلا از زندگی لذت نمیبرم حتی از خواب رفتن هم میترسم همش به مردن خودم یا اطرافیانم فک میکنم
کریمی
21:34 - 1397/10/09
دقیقا منم این مشکلو دارم برای درمانش چیکار کنم
روش
00:59 - 1397/10/09
سلام افکار مزاحم و منفی کوچکی که غالبا شب ها به سراغم میاد و داره نابودم میکنه خواهش میکنم اگر کسی راه حلی داره کمکم کنه
ناشناس
20:04 - 1397/10/08
سلام .من دائما فکر میکنم بخاطر اتفاقات بدی که توی سن کم برام افتاده، یه بیماری لاعلاج دارم یا قراره بگیرم، یا قراره یه اتفاق بدی برای خودم یا خانوادم بیفته همش میترسم ام اس، ایدز بگیرم یا برای چهره‌ام اتفاقی بیوفته که دیگه توی جامعه قبولم نکنن.باید چیکار کنم؟
nazanin
16:06 - 1397/10/08
افکار منفی از یه موضوع خیلی کوچیک شروع میشن و تو ذهنمون به اندازه یه غول رشد میکنن و به تدریج مارو نابود میکنن تنها کسی هم که میتونه بهمون کمک کنه خودمونیم
nazanin
16:03 - 1397/10/08
افکار منفی از یه موضوع خیلی کوچیک شروع میشن و تو ذهنمون به اندازه یه غول رشد میکنن و به تدریج مارو نابود میکنن تنها کسی هم که میتونه بهمون کمک کنه خودمونیم
باران
12:21 - 1397/10/08
سلام خیلی خوب بود ولی خیلی کلی بود یه کمی جزءی تر بحث را ادامه بدید
سید علی دولتخواه
21:59 - 1397/10/07
درمان قطعی وسواس فکری
خود من کسی بودم که از شدید ترین مرحله افکار وسواسی رنج میبردم که به افسردگی ماژور مبتلا نیز شدم ولی درمان شدم
چون افراد دارای این اختلال رو درک میکنم وظیفم میدونم وقتمو صرف بهبودی بخشیدن بهشون کنم