صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۹:۲۹ - ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۷
یادداشت/ سید رضا صائمی

مقاومت فلسطینی و وفاداری سوری در مستند «یرموک، بهانه‌ای برای آزادی»

مستند «یرموک، بهانه‌ای برای آزادی» را می‌توان بازنمایی تجربه زیسته راوی از سوژه دانست که به همین دلیل واجد نوعی صمیمیت و صداقت در روایت است و می‌تواند مخاطب را همدلانه با راوی همراه کند.
کد خبر : 276588

به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، سید رضا صائمی در یادداشتی نوشت: پیش از اینکه بخواهیم به مستند یرموک که چندی پیش از آنتن هیسپان تی وی پخش شد، بپردازیم لازم است به این نکته اشاره کنیم که ساخت چنین مستندهایی خود یک شیوه مبارزه و شکلی از مقاومت است که می توان آن را مقاومت فرهنگی در درون گفتمان کلی مقاومت دانست.


مستندهایی که با رمزگشایی و افشاگری درباره حقایقی درباره فلسطین و رمز و راز آوارگی مردم این سرزمین، می تواند به نشر آگاهی درباره مظلومیت تاریخی فلسطینیان پرداخته و نوعی مبارزه تبلیغاتی را علیه دشمن، صورت بندی کند.


تاثیر این مستندها را می توان در مشروعیت زدایی از دشمن یا برملاکردن ماهیت و ایدئولوژی درونی آن دانست که خاکریزهای فکری دشمن را نشانه گیری می کند و می تواند به فتح سرزمین ذهن هایی منجر شود که هنوز تصویر روشنی از خباثت و خیانت دشمن ندارند.


مستند یرموک یکی از جذاب ترین مستندهای است که تا کنون درباره مسائل فلسطین ساخته شده است. مستندی که می توان آن را بازنمایی تجربه زیسته راوی از سوژه دانست که به همین دلیل واجد نوعی صمیمت و صداقت در روایت است و می تواند مخاطب را از طریق همذات پنداری همدلانه هم با راوی همراه کند و هم به درک تجربه دردناک و تراژیک مستند کمک کند.


در واقع در این مستند با وجوه دیگری از آوارگی فلسطینیان که نوعی مهاجرت اجباری است آشنا می شویم. هبا شعبان، دختری فلسطینی است که در اردوگاه «یرموک» سوریه متولد شده و ما را از اوضاع حال حاضر آنجا مطلع می کند. به عبارت دیگر «یرموک، بهانه ای برای آزادی» داستان مردم فلسطینی مهاجری است که پس از حمله صهیونیست ها و آواره شدن به سوریه پناه می آورند و در اردوگاهی به نام «یرموک» مستقر می شوند. این اردوگاه به کمک مردم سوری به بزرگترین مرکز اقتصادی فلسطینیان در دنیا تبدیل شده و فلسطینیان ضمن برخورداری از تمام حقوق شهروندی توانستند زندگی خوبی برای خود تدارک ببینند.


با وقوع جنگ و حملات وحشیانه گروه های تروریستی، این منطقه ویران شده و فلسطینیان بار دیگر همچون سال های بعد از 1948 آواره می شوند. با این وجود پناهندگان فلسطینی همانند مردم سوری به مقابله با این گروه ها می پردازند و از سوریه همانند کشور خودشان دفاع می کنند.


در واقع قصه یرموگ که هیسپان تی وی با دقت و ظرافت خاص برای پخش از آنتن خود انتخاب کرده است، غصه آوارگی در آوارگی است که تراژدی هولناکی را رقم می زند. فارغ از وجوه سیاسی و رئالیست حاکم بر سوژه، بازنمایی این موقعیت، ذاتا واجد یک ساختار دراماتیکی چندلایه است که هر لایه آن ضمن روایت واقعیت های تلخ درباره سرنوشت فلسطینان از حیث نمایشی نیز، تاثیر گذار است. بیشترین سهم این تاثیرگذاری به روابط متقابل و همدلانه مردم سوریه و فلسطین در ارتباط با یک دشمن مشترک رقم می خورد. سوریه به ملجأ و پناهگاهی امن برای فلسطینان مهاجر بدل می شود و ناامن کردن همین منطقه، بهانه ای برای دفاع آنها از خاک سرزمین مهاجر. آنچه که در تحلیل فرامتنی این موقعیت قابل تامل به نظر می رسد جا به جایی مفهوم وطن از یک موقعیت جغرافیایی به یک موقعیت اعتقادی است.


انگار در اینجا خاک صرفا بر مبنای مرزبندی های سیاسی، قلمرو وطن را مشخص نمی کند بلکه این باورها و آرمان های مشترک است که، مرزهای سرزمین را رقم می زند. چنانکه می بینم خاک سوریه به مکانی برای استقرار فلسطینیان مهاجر بدل شده و گویی به عنوان بخشی از وطن آنها، بازتعریف می شود و زمانی که این خاک مورد تجاوز و تعدی دشمن قرار می گیرد، فلسطینیان مهاجر همچون سربازان وطن به دفاع از این خاک می پردازند. حالا دیگر اینجا خاک و سرزمین کشور دوست و همسایه نیست بلکه نمادی از یک وطن مشترک است که از باورها و آرمان های مشترک برآمده و همه مرزبندی های مرسوم جغرافیایی- سیاسی را بهم زده است.


واقعیت این است که درباره جنگ سوریه مستندهای مختلفی ساخته شده است اما یرموک به زاویه دیگری از این سوژه پرداخته و طیفی از آوارگان فلسطینی را به تصویر کشیده که کمتر درباره آن گفته و شنیده شده است. روایت این سوژه فارغ از سویه مستدگونه اش به بازنمایی روشن و شفاف تر جنگ سوریه کمک می کند و بعد تازه ای از آن را جلوی روی مخاطب قرار می دهد.


ضمن اینکه در این مستند یک حقیقت به شکل روشن و با مصداق بیان می شود و آن وفاداری سوریه به آرمان های قدس و فلسطین است که دلایل مصداقی آن را هم می توان در طول مستند شاهد بود مثلا در بخش نظامی، حکومت سوریه به فلسطینی ها اجازه داده است تا جایگاه فرماندهان ارشد ارتش هوابرد سوریه را از آن خود کنند، در حوزه اقتصادی نیز فلسطینی ها بزرگترین مرکز اقتصادی خود در دنیا را در سوریه تأسیس کرده اند.


دولت سوریه به آوارگان فلسطینی پاسپورت سوری فلسطینی اختصاص داده است، آنها می توانند آزادانه به دانشگاه بروند و حتی در برخی دانشگاه های این کشور برایشان بورسیه هم در نظر گرفته شده است. جالب اینکه دولت در حالی این خدمات را به مهاجران فلسطینی اختصاص داده است که مردم و حکومت سوریه با فلسطینیان از لحاظ فرهنگی و اعتقادی بسیار متفاوت هستند.


در واقع سوریه بزرگترین پناه آوارگان و مهاجران فلسطینی در دنیا است. تنها در اردوگاه یرموک بالغ بر یک میلیون و دویست هزار فلسطینی سکونت دارند و بزرگترین پایگاه اقتصادی فلسطینی ها در دنیا نیز در همین اردوگاه واقع است. شاید نیاز به گفتن من نباشد کافیست مستند را ببنید تا متوجه شوید که فرایند تولید آن چقدر سخت و دشوار بوده است و با این حال کارگردان توانسته با حضور در کانون بحران، تصویر دقیقی از سوژه مورد نظر را به تصویر بکشد. با این حال به نظر می رسد مخاطبی که شناخت قبلی نسبت به جنگ سوریه و مسائل آن ندارد نیازمند دریافت اطلاعات بیشتری درباره سوریه در مستند است تا در درک مستند دچار ابهام و سرگردانی نشود.


اگر بخواهیم بیشتر به فرم و ساختار این مستند بپردازیم، قطعا یکی از عناصر مهم آن موسیقی متن اثر است که از موسیقی آرشیوی استفاده کرده و ای کاش با توجه به متن مستند و قاب بندی ها و روایتی که در مستند می بینیم، موسیقی متن آن ساخته می شد که دامنه و ضریب نفوذ حسی اثر بر مخاطب بیشتر می شد.


تصاویری که در مستند می بینم به ویژه با توجه به زاویه دید دوربین و قاب بندی های خوبی که دارد یک موسیقی اورجینال را طلب می زکرد. اما مهم ترین نکته در فرم و ساختار روایی مستند، بدون شک شکل روایت آن است و نکته قوت آن نیز در اینجاست که با وجود اینکه فضای مستند یک فضای جنگی و زمخت و مردانه است اما راوی آن یک زن است که می تواند سویه های عاطفی ـ حسی قصه را پررنگ تر کند بدون اینکه دچار لحنی فمنیستی شود یا در نهایت به نگاه و لحنی مردانه برسد. مه تر از همه اینکه در لحن و شیوه بیان و جنس صدای راویی می توان روح ایستادگی و مقاومت را حس کرد که این حس از طریق کلامی-گفتاری به مخاطب نیز منتقل می شود. مستند «یرموک، بهانه ای برای آزادی» که محصول سال 2014 موسسه «بیان رسانه‌گستر» را بدون شک باید یکی از متفاوت ترین و تاثیرگذارترین مستندها هم در ارتباط با جنگ سوریه دانست و هم درباره آوارگان فلسطینی. این مستند نه تنها از قاب شبکه های برون مرزی که در پخش از شبکه های داخلی نیز، حاوی استنادات تصویری جذابی از ماجرایی است که در نقطه پیوند مردم فلسطین و سوریه و جهان اسلام رخ داده است.


منبع: فارس


انتهای پیام/

ارسال نظر