صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۶:۰۹ - ۲۰ تير ۱۳۹۴
آرزو میرزاخانی

فحاشی به ابتکار و دل‌های لرزان دلواپسان

کد خبر : 27614

معصومه ابتکار وقتی برای دومین بار بر کرسی ریاست سازمان حفاظت محیط‌زیست تکیه زد، رخدادهای بسیاری در حوزه محیط‌زیست پیش‌ آمده بود. پیش از او وضع محیط زیست بسیار بدتر از اکنون بود. پردیسان در آستانه فروش، ارومیه و تالاب‌های دیگر خشکیده و آلودگی هوا و گرد و غبار در اوج آسمان بود. به طور کلی وضعیت محیط زیست چندان تعریفی نداشت و هر بار خبری از صدور مجوز توسعه در مناطق حفاظت شده به گوش می‌رسید.


ابتکار بر سر کار آمد و اولین اقدام او در سال 92، مطرح کردن موضوع بنزین پتروشیمی بود که موجی از انتقادات شدید از سوی مخالفان و حتی نمایندگان مجلس شورای اسلامی را در پی داشت. او عنوان کرد که یکی از مهم‌ترین دلایل آلودگی شدید هوا در کلانشهرهای کشور و همچنین غلظت بالای ذرات 2.5 میکرونی در جو، همین بنزین پتروشیمی و بنزینی است که با سوختنش وارد جو می‌شود.


هرچند در مقابل، انتقادها به این نظریه آنچنان شدید بود که حتی پای همسر او هم به این داستان باز شد و اتهامات بسیاری به وی زدند اما در نهایت با استفاده از نظرات کارشناسی و کمک متخصصان این حوزه او توانست بنزین پتروشیمی را از چرخه سوخت کشور حذف کند و تعداد روزهای پاک بیشتری برای پایتخت نشینان به ارمغان آورد.


در دوران معصومه ابتکار برخلاف دوره‌های گذشته، جریمه‌های شکار حیات وحش افزایش چشمگیری یافت. حساسیت مردمی نسبت به محیط‌زیست با چاپ تصویر یوزپلنگ ایرانی بر پیراهن ملی پوشان بیشتر شد. با سیرک‌ها و حیوان آزاری برخورد شد. بسیاری از تصرفات و زمین‌خواری‌ها کشف و با آن برخورد شد. تالاب گاوخونی پس از 10 سال احیا شد. آب به بخش‌هایی از هامون بازگشت. صندوق ملی محیط‌زیست راه‌اندازی و ده‌ها اقدام موثر زیست محیطی دیگر نیز انجام شد اما چرا او باید در راهپیمایی روز قدس مورد انتقاد و حتی فحاشی عده‌ای از دلواپسان قرار گیرد؟


اگر از اقدامات موثری که بانوی محیط‌زیست ایران در حوزه محیط‌زیست کشور انجام داد بگذریم، انعقاد تفاهم‌نامه سازمان تحت مدیریت او با سازمان میراث فرهنگی کشور بر سر آشوراده، تنها جزیره دریای خزر ضربه‌ سختی به مدیریت وی وارد کرد. این اقدام او باعث شد تا نه تنها منتقدان گذشته او را مورد نقد قرار دهند و حتی معاونان سازمان حفاظت محیط‌زیست در دوره‌های گذشته نیز نقدهای تندی به وی روا دارند، بلکه فعالان زیست محیطی نیز در مقابلش قرار گرفتند. هرچند در این باره معاون رئیس جمهوری و رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست کشور از موضع خود کوتاه نیامد و اعلام کرد که قرار نیست با انعقاد چنین تفاهم‌نامه‌ای آسیبی به آشوراده وارد شود و هدف، تنها ایجاد سایت گردشگری طبیعی در این جزیره و منتفع شدن مردم محلی از این جریان است.


در این بین هنوز پرونده آشوراده بسته نشده بود که ریزگردهای عربی و ایرانی آسمان شهرهای غربی کشور به خصوص شهرهای استان خوزستان را پوشاند و در کمال ناباوری او در همان روزهای ابتدایی به خوزستان سفری نکرد و بی‌آنکه فعالیت‌های وسیع او و کمیته مدیریت آلودگی هوا مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد آماج حمله قرار گرفت اما او خوب وضعیت سیاسی و اجتماعی را درک می‌کند و با اقداماتی که حتی منجر به غرق شدنش در تالاب هوالعظیم شده بود، تلاش کرد مساله را آنطور که حقیقت داشت نشان دهد.


به نظر می‌رسد دشنام دلواپسان در روز جهانی قدس به رئیس سازمان محیط زیست که البته نه تنها به معصومه ابتکار بلکه به بسیاری از چهره‌های سیاسی دیگر کشور نثار کردند، نشان از این دارد که اینان نه تنها نگرانی از بابت تخریب محیط‌زیست کشور ندارند بلکه سعی دارند از آب گل‌آلود ماهی گرفته و با استفاده از این بهانه موضوعات زیست محیطی را به مسائلی سیاسی بدل کنند. چراکه اگر دلواپسان نگران بودند چرا در روزهای تاراج منابع حیاتی کشور و سال‌هایی که زمین‌خواری و دریاخواری و به قول مقام معظم رهبری کوه‌خواری سراسر کشور را گرفته بود، دلشان نلرزید و به خیابان نیامدند.


ابتکار روز قدس در صفحه اینستاگرامش در واکنش به فحاشی‌هایی که به وی صورت گرفته نوشته است: «این هم روایتی است. به روال سی و چند سال گذشته،‌ امروز هم در راهپیمایی روز قدس به عنوان نمادی از ایستادگی مقابل ظلم، عازم خیابان انقلاب شدم. بسیاری از مردم؛ پیر و جوان و زن و مرد و کودک در زیر آفتاب داغ نیمروزی تیرماه آمده بودند و با چهره‌های گشاده آشنایی می‌دادند و حتی برخی در فرصتی کوتاه،‌ طی راه به بیان مسائل می‌پرداختند. اما در این میان،‌ گروهی اندک البته با صدایی بلند و به نظر هدایت‌شده هم بودند که در بزنگاه‌هایی جلو آمدند و با پرخاش، مسائلی را مطرح کردند. مثلا این که چرا من خواستار رسیدگی به سگ‌کشی شده‌ام! جالب این که به طور هماهنگ شعارهای مرگ بر فتنه‌گر هم سر می‌دادند اما من هرچه به اطرافم نگاه کردم فتنه‌گری ندیدم! ظاهرا دلواپسان از یاد برده‌اند که روز قدس نمادی از وحدت همه انسان‌های آزادی‌خواه علیه ظلم است؛ آن هم در شرایطی که تلاشی عامدانه برای تفرقه میان اقوام و مذاهب مختلف در جریان است. یکی از آنها معترض بود که چرا به وضعیت آلودگی هوای تهران نمی‌رسید. پاسخ دادم آلودگی ناشی از سوخت‌های فسیلی مانند بنزن که بدترین و خطرناک‌ترین نوع آلودگی است با تلاش‌های دولت یازدهم کاهش یافته و افزایش تعداد روزهای سالم گواه این مهم است. خبرنگاران هم فراوان بودند با سوالات متعدد. خبرنگار تلویزیون آلمان پرسید آیا شعارها مغایرتی با روند مذاکرات ندارد؟ گفتم مذاکرات روند خود را دارد و لازم است با نتیجه متعادل و در بر گیرنده حقوق ایرانیان به اتمام برسد. درمورد آثار جنگ در منطقه بر محیط زیست سوال شد که به نامه سال گذشته‌ام خطاب به آقای بان کی مون درمورد وضعیت اسفناک محیط زیستی غزه اشاره داشتم. هنگام مصاحبه‌ها و حضور مردمی که با علاقه پیگیر مسائل بودند‌، باز صدای تعداد قلیلی سازمان‌دهی شده شنیده می‌شد که مرگ بر فتنه‌گر و منافق می‌گفتند. همانجا به یکی از خبرنگاران گفتم گویا برای عده‌ای همدلی و همزبانی بین دولت و ملت هیچ مفهومی ندارد.»


انتهای پیام/

ارسال نظر